نیاز به تحلیل جامع
جامعه ما بیش از هر چیز نیازمند تحلیل جامع از مسائل خود بهویژه از مسئله هستهای است. بیان گزارههای محدود، حتی اگر درست هم باشند کافی نیست. باید همه واقعیت را دانست. همچنین، نخبگان باید تا حد ممکن از طریق رسانهها در فرآیند تصمیمگیری مشارکت کنند و بر اجرا نیز نظارت شود. فردا که تصمیمات به نتیجه درست نرسید، هیچکس مسئولیت نخواهد پذیرفت.
در عالم واقع و سیاست گزینههای موجود برای انتخاب، بهندرت میان دو حالت خوب و بد است؛ چنین انتخابی خیلی ساده است و افراد با فهم عادی هم آن را انجام میدهند. بر اساس یک روایت، حیوانات هم در این حد عقل دارند که میان خیر و شر اولی را برگزینند و از دومی پرهیز کنند.
مسئله انسان و سیاست این است که ما اغلب در مواجه با چندین راه بد هستیم و عاقل کسی است که راه کمتر بدتر را انتخاب کند. اگر از این زاویه به سیاستهای جاری در ایران نگاه کنیم، متوجه چند ایراد و خلأ جدی میشویم. این وضعیتی است که در موضوعات کوچک و بزرگ آشکارا دیده میشود.
اول، در مقام توصیف وضعیت است که سعی میکنند انتخابهای ممکن را دوراهی نشان دهند. درحالیکه بهطور متعارف، ما با چند راه مواجه هستیم.
دوم و مهمتر اینکه، فقط بخشهایی از مسئله و واقعیت توصیف میشود. همه شنیدهایم که میگویند فلانی تنها به قاضی رفته. در واقع، روایت خود را درباره بخشی از مسئله میگوید و این کافی نیست. باید روایتهای مخالف هم طرح و شنیده شود. توصیف واقعیت نباید یکبعدی و محدود و یکطرفه باشد.
چنین روایتهایی بسیار سست است و با اولین نقد، ساختمان آنها فرو میریزد. در چنین ساختاری هر کس با ارزیابیهای خود قانع میشود و به آنچه باور دارد، خشنود و راضی است. امکان گفتوگو و تفاهم هم سلب میشود. در ادامه و در فرآیند تصمیمگیری نیز همینگونه است. تصمیمات در اتاقهای دربسته و بدون مشارکت ذینفعان گرفته و ابلاغ میشود و جای اصلاح و عقبنشینی هم نمیگذارند.
پس از گرفتن تصمیمات، هزینه اصلاح زیاد میشود. در نتیجه، بخش مهمی از جامعه با آن تصمیم مخالفت میکند؛ حتی اگر آن تصمیم در اصل درست باشد. یا تصمیم و نظر درست را از مجرای نادرست و غیرمرتبط با وظیفه اعلام میکنند.
میگویند در آمریکا ترامپ درباره مصرف یک قرص برای زنان باردار نظری را گفته است، که شاید هم درست باشد، ولی ولی زنان حامله و مخالف ترامپ برای ضدیت با او خوردن چندین قرص را به نمایش گذاشتند. بنابراین، تصمیم بدون مشارکت دیگران، حمایت لازم را نخواهد داشت و به احتمال فراوان مردم هم با آن همراهی نخواهند کرد و همین موجب تضعیف و زمینگیر شدن آن تصمیم خواهد شد.
در ادامه چنین مشکلی خود را در اجرا هم نشان خواهد داد. اجرای کارها به نسبت ناهماهنگ و باریبههرجهت و حتی ملوکالطوایفی خواهد شد. به نظر میرسد که درک عمومی ما از پرونده هستهای در داخل کشور متأثر از این ویژگیهای منفی است. پس منتظر باشیم که مشکلات ناشی از این ویژگیها بر این پرونده نیز بار شود.
جامعه ما بیش از هر چیز نیازمند تحلیل جامع از مسائل خود بهویژه از مسئله هستهای است. بیان گزارههای محدود، حتی اگر درست هم باشند کافی نیست. باید همه واقعیت را دانست.
همچنین، نخبگان باید تا حد ممکن از طریق رسانهها در فرآیند تصمیمگیری مشارکت کنند و بر اجرا نیز نظارت شود. فردا که تصمیمات به نتیجه درست نرسید، هیچکس مسئولیت نخواهد پذیرفت.