پرهیز از سیاست پرهزینه
پیشنهاد روشن این است که مسیر منتهی به اسنپبک، یک مسیر کمخطر نیست. برخی معتقدند که اجرایی شدن سازوکار ماشه، ابعاد تحریمهای موجود را چندان افزایشی نمیدهد که ارزش نگران شدن داشته باشد. چنین برداشتی کاملاً نادرست است، زیرا اسنپبک موجب بازگشت قطعنامههای شورای امنیت میشود و به تحریمها ماهیتی حقوقی و الزامی میدهد.
واقعیت این است، هنگامی که تصمیم لازم و درست را در زمان مناسب نگیریم، ممکن است با گذشت زمان اعتبار و کارایی آن تصمیم ضعیف شود. از این نظر، ما استاد از دست دادن فرصت و زمان هستیم. علت این رفتار خیلی اهمیت دارد و ناشی از ویژگیهای ساختار تصمیمگیری در ایران است.
موضوعات سیاسی از نوع مسائل تکرارپذیر نیست که بتوانیم با قاطعیت نتیجه تصمیم را پیشبینی کنیم. نتایج هر تصمیمی فقط قابلیت گمانهزنی دارند. فرض کنیم کسی هنگام گفتوگوهای چهار ماه پیش ایران و ایالات متحده میگفت که؛ بهتر است مطابق منافع ملی خود قدری انعطاف به خرج دهیم.
فرض کنیم این ایده پذیرفته و اجرایی میشد. طبعاً انتظار میرفت که جنگ رخ ندهد یا حتی رخ دهد. اگر به توافقی میرسیدیم و جنگی رخ نمیداد، منتقدین میگفتند امتیاز مهمی از دست دادیم که نباید میدادیم و چون جنگ رخ نداده بود که مقایسه کنند، حرفش شنیده میشد. اگر با نشان دادن انعطاف باز هم جنگ میشد، میگفتند که شما ضعف نشان دادید و آنها حمله کردند.
در واقع، این نوع تحلیلها مثل گربهای است که هر جور بیندازی بالا، چهار دست و پا پایین میآید. پایین آمدنش ربطی به نوع پرتاب آن ندارد. سیاستمداران در این حالت چه کاری باید انجام دهند؟ اولین کار، پرهیز از سیاست پرخطر (ریسکی) است. سیاستمدار باید منافع ملی و مردم را لحاظ کند. ما در امور شخصی خود میتوانیم ریسک کنیم؛ ولی برای منافع مردم حق ریسک کردن نداریم. باید بدترین نتایج را در نظر گرفت و از آن پرهیز کرد.
اتخاذ سیاست پرخطر نشانه شجاعت نیست. راننده میتواند به تنهایی به مسیر پرخطر برود و با سرعت رانندگی کند، ولی حق ندارد مسافران را بدون علم و رضایت آنان به این مسیر پرخطر ببرد. سیاسیون چنین اجازهای ندارند که جامعه را وارد مسیر پرخطر کنند. مسئله دوم و مهمتر، این است که باید جامعه و اغلب نخبگان فکری و ذینفعان را در تصمیمسازی مشارکت دهند.
مردم به میزانی که یک تصمیم را از خود بدانند، با آن همراهی و از آن حمایت میکنند و تبعاتش را هم میپذیرند. با این مقدمه پیشنهاد روشن این است که مسیر منتهی به اسنپبک، یک مسیر کمخطر نیست. برخی معتقدند که اجرایی شدن سازوکار ماشه، ابعاد تحریمهای موجود را چندان افزایشی نمیدهد که ارزش نگران شدن داشته باشد.
چنین برداشتی کاملاً نادرست است، زیرا اسنپبک موجب بازگشت قطعنامههای شورای امنیت میشود و به تحریمها ماهیتی حقوقی و الزامی میدهد و بازگرداندن و دور زدن آن بسیار مشکل و پرهزینه است؛ درحالیکه تحریمهای یکجانبه آمریکا چنین نیست و حتی تغییر دولت در آمریکا نیز موجب کاهش شدت تحریمها میشود، همچنان که در سال۱۳۹۹ چنین شد. بنابراین، باید از آن پرهیز کرد.
دوم اینکه باید ایدههای روشنی را در برابر اروپا قرار داد تا اگر هم شد بتوان به توافقاتی گامبهگام نیز رسید و یا حداقل زمان برای رسیدن به توافقات اساسیتر فراهم شود.
اکنون هم اخباری از امکان رسیدن به توافق موقت و محدود شنیده میشود. هرچند ایران باید در مسیری گام بردارد که در اولین فرصت بهسوی توافقی جامع درباره مجموعه مسائل خود دست یابد.