مجید نصیرپورسردهائی نماینده سراب: متاسفانه به دلیل برخورد نکردن افراطگرایی به یک رویه تبدیل شده است
برخی معتقدند حضور موتورسواران و تجمعکنندگان غیرقانونی پشت پردهای دارند و باید با ریشههای این جریان افراطی برخورد کرد.
برخی معتقدند حضور موتورسواران و تجمعکنندگان غیرقانونی پشت پردهای دارند و باید با ریشههای این جریان افراطی برخورد کرد. مجید نصیرپورسردهائی، نماینده سراب و عضو کمیسیون اجتماعی درباره اقدامات خودسرانه برخی در کشور با هممیهن گفتوگو کرده که در زیر آمده است:
هرازگاهی شاهد تجمع گروهی بدون مجوز هستیم که در مقابل تصمیمات کلان مانند رفع فیلترینگ میایستند و حتی به مسئولان و دولتمردان توهین میکنند یا در مواردی از سفارتخانهها بالا میروند و هزینههایی به جامعه تحمیل میکنند. این گروه با چه پشتوانهای و چرا به این تجمعات دست میزنند.
هر جامعه بشری متشکل از گروههای اجتماعی متعدد و متنوعی است و افراطگرایی در همه جوامع وجود دارد. جامعه ما هم مستثنا نیست به هر حال ما یک جامعه متکثری هستیم؛ تنوع سیاسی زیادی در جامعه ما وجود دارد و تفاوتهای فرهنگی، مسائل اجتماعی داریم که یکی از آنها همین افراطگرایی یا خودبرتربینی برخی است که اتفاقاً توأم با کمی قدرت و حمایت است. اینها معمولاً وقتی ظهور میکنند که دولت به لحاظ سیاسی متفاوت از تفکرشان بر سر کار باشد.
یعنی اینکه اگر همفکران خودشان در دولت باشند ظهور و بروز این گروهها کمتر میشود. به نظر میآید یک اتاق فرمان و اتاق کنترلی وجود دارد که اقتضائاً در زمانی که دولت به لحاظ سیاسی متفاوت از این تفکر با رای مردم روی کار بیاید، آقایان احساس تکلیف وظیفه بیشتری میکنند و با حمایتهای پشتپردهای هم که میشود به صحنه میآیند و هزینههای بسیار زیادی را برای کشور تولید کرده و میکنند.
اعضای اتاق فکر این نحله فکری میدانند که کشور را با هزینههای هنگفت روبهرو میکنند؟
با توجه به مجموعه شرایط کشور به نظرم اتاق فکر فرماندهی این جریان باید توجه داشته باشد که این حرکات به مجموعه نظام آسیب میزند و صرفاً حرکتی از سوی یک گروه اندک ناچیز نیست که بگوییم تحرکات آنها اهمیت ندارد. وقتی آنها به خیابان میآیند قابل کنترل نیستند. آنها به سفارت عربستان حمله کردند و سالها کشور را با مشکلات متعددی مواجه و هزینههای بسیار زیادی برای کشور تولید کردند. عربستان پس از این اتفاق تبدیل شد به کارفرمای تحریم در منطقه و با بهکارگیری نیروهای نظامی سایر کشورها دیدیم که در منطقه چه کردند.
چه کسی میتواند آنها را کنترل کند؟
به نظرم میآید باید آقای رئیسجمهور و تمام کسانی که دلشان برای کشور میسوزد، چارهای بیاندیشند تا مراکز فرماندهی آنها شناسایی شود. وقت آن رسیده که مدیران این موضوع و کسانی که این موضوع را مدیریت میکنند توجه داشته باشند که این اقدام آنها به کشور آسیب میزند. دولت هم میتواند نقش جدی داشته باشد چراکه کار سختی نیست که اتاق فکر و مدیریت آنها را شناسایی کنند. حمله به سفارت عربستان را هیچ منطقی قبول نمیکند اما با معارضان سفارتخانه هیچ برخورد جدی صورت نگرفت. باید دولت بدون رودربایستی مسببان هزینههای اینگونه اقدامات را با ذکر شناسنامه و حامیانشان به مردم معرفی کنند تا این موضوع کمی کنترل شود.
دولتهای گذشته هم وعده برخورد با این گروه و حامیانشان را سر دادند. آقای زینیوند، معاون سیاسی وزیر کشور نیز اعلام کرده که با این افراد برخورد خواهد شد اما مهم این است که آیا دولتها قدرت برخورد با این افراد را دارند؟ وقتی با معارضان سفارتخانه برخورد نشده میتوان گفت که عزمی برای برخورد با آنها وجود دارد؟
این جریان یک جریان فردی و شخصی نیست که چهار نفر تصمیم بگیرند و در کمال آرامش هر شعاری که میخواهند بدهند یا دست به اقدامات دلخواه خود بزنند و پس از آن صحنه را ترک کنند. این موضوع حتماً ریشههایی دارد و باید با ریشههای آن برخورد شود. متاسفانه این افراطگرایی به یک رویه تبدیل شده؛ آنهم به دلیل برخورد نشدن با ریشههای آن؛ ریشهها و حامیان اصلی این افراطگرایی هیچ وقت به مردم معرفی نشدهاند. اگر پنج موتورسوار را بگیریم و مجازات کنیم، اصل مسئله سرجای خود است و حل نخواهد شد. مادامی که موضوع ریشهای و عمیق رسیدگی و به مردم و به دستگاه قضایی معرفی نشوند، کماکان شاهد این اقدامات خواهیم بود و هزینههای آن را هم جمهوری اسلامی باید بپردازد.
چرا شاهد این هم بودیم که بعضی از این افراطیون پست و مقام گرفتند؟
پشت پرده اینها باید روشن و حذف اینگونه رفتارها به مطالبه اجتماعی تبدیل شود.
آیا برخورد نشدن به این افراد باعث نمیشود که جوانان بیشتری به آنان گرایش پیدا کنند؟
جامعه ما متکثر است و افراطگرایی همانطور که دلزدگی ایجاد و بدنه اجتماعی را ناراحت میکند و تبدیل میشود به اقدامات بعدی، حاصل از زاییده افراط میشود، طبیعتاً وقتی جوان یا نوجوانی احساس کند وارد یک گروهی میشود که هیچ عامل بازدارندهای جلوی آن وجود ندارد و میتوانند تقریباً هر کاری که دلشان میخواهد در هر حوزه و سطحی انجام دهند، بهانه برای جذب میشود و این جذب در طولانیمدت آسیبی است که به کشور وارد میشود.
آیا مجوز ندادن وزارت کشور به گروهها و احزاب سیاسی و اصناف مختلف در جذب جوانان به این گروهها تاثیرگذار است؟
وزارت کشور باید تلاش کند بر اساس قواعد به کسانی مجوز دهد که هویت آنها شناختهشده است و مسئولیت اقدامات خود را به عهده میگیرند. اگر فرد یا جریان اقدام یا اعتراضی بکند و مسئولیت آن را نپذیرد که سنگ روی سنگ بند نمیشود. بنابراین وزارت کشور جهت صدور یا عدم صدور مجوز باید چارچوب قانونی را رعایت کند و قانون هم مسئولیتپذیری متقاضیان میتینگهای اعتراضی را مشخص کرده که حتماً باید رعایت شود.
در حال حاضر بسیاری از احزاب اعلام میکنند که درخواست میتینگ و تجمع دارند اما وزارت کشور آن را قبول نمیکند...
مسئلهای که در کشور وجود دارد این است که آستانه تحمل اجتماعی دولتمردان ما کم است و باید این مسئله را اصلاح کنیم. چراکه ضرورت یک جامعه پویا، افزایش سطح تحمل اجتماعی است و این آستانه تحمل حتماً باید در مقامات اجرایی و سیاسی کشور افزایش یابد. البته مسائل بهوجودآمده در کشور نیز در افزایش یا کاهش تحمل اجتماعی موثر است.
احزاب، مردم و دولتمردان باید با یک آرامش خاطری مطالبات خود را پیگیری کنند و باید از تنشهای منجر به درگیریهای خیابانی پرهیز شود. به هر میزان دعواها و اعتراضات به صورت تنشزا و منجر به درگیری افزایش پیدا کند، طبیعتاً بر رفتار بعدی مدیران سیاسی کشور تاثیرگذار است و احزاب باید بتوانند تضمین حفظ آرامش کشور را بدهند. از سوی دیگر دولت و مسئولان اجرایی حتماً باید همراهی لازم را با مردم داشته باشند تا مطالبات مردم به مرور زمان تبدیل به عقدههای نهفتهای نشود. چراکه این عقدههای نهفته بعداً ظهور میکند و به تنشهای اجتماعی تبدیل میشود.