| کد مطلب: ۲۶۳۰۸
توئیتر؛ تهدیدها و فرصت‏‌ها

توئیتر؛ تهدیدها و فرصت‏‌ها

این دیپلماسی، دیپلماسی توئیتری و توئیتری شدن سیاست در خیلی از جاها ضرر داشته است، البته برای من فایده هم داشته که در کمتر از یک ماه دو بار خدمت آقای دکتر ظریف باشم.

این دیپلماسی، دیپلماسی توئیتری و توئیتری شدن سیاست در خیلی از جاها ضرر داشته است، البته برای من فایده هم داشته که در کمتر از یک ماه دو بار خدمت آقای دکتر ظریف باشم.

البته جامعه ما سخت مدیون فعالیت‌های آقای دکتر ظریف است، او  توانست فرهنگ نجیبانه‌ای را در کنار بطن فرهنگ خشنِ توئیتر به عرصه سیاست بکشاند. به گونه‌ای‌که همه ما این دِین را باید بفهمیم و به آقای دکتر ظریف ادای احترام کنیم، اگرچه برای بدخواهان خوشایند نباشد. همانطور که جای تأسف بود که دانشگاه، دکتر فاضلی را از دست داد، اما توانستند با فضای مجازی و استفاده از توئیتر آگاهی‌بخش باشند. 

کتابی که امروز معرفی می‌شود دغدغه‌ای است که آقای محمد رهبری داشتند؛ او به دلیل اینکه توئیتر هر روز در بطن خود مسئله خلق می‌کند و مسئله آن مسئله جامعه نیز می‌شود، به این کتابی رسید که از آن استقبال شد؛ به دلیل اینکه نام توئیتر، نام ایلان ماسک، نام ترامپ و نام ایران نیز در این شرایط به همدیگر گره خورده است و خود این موضوع مهم است.

کتاب حاصل رساله دکتری آقای محمد رهبری است که در پی تغییراتی  چاپ و ارائه شده است. کتاب ورود بسیار خوبی به مسائل معتنابه ایران داشته است. من در مقدمه این کتاب دغدغه‌های خود را بیان کردم که در مرزنشینی بین دانشگاه و کنش مدنی و سیاسی چقدر پابه‌پای این مسئله از دانشجویانم آموختم و سعی کردم تا جای ممکن عقب نیفتم.

اما دغدغه اصلی این است که ما از مراحلی تحت عنوان رسانه‌ای شدن سیاست، شبکه‌ای شدن و مجازی شدن سیاست گذشتیم و رسیدیم به توئیتری شدن سیاست. پیش از این آقای دکتر محمد رهبری سه کتاب را منتشر کرده‌اند و با این کتاب، یعنی منظومه این چهار کتاب شاید بتواند مسئله و دغدغه‌ای را که یک شخص از حوزه فنی و مهندسی به حوزه سیاست، دانش و بعد وارد کنشگری می‌شود را نشان دهد که دنبال چیست.

سه کتاب قبلی که اولی تحت عنوان «شبکه‌های اجتماعی و آنومی‌های نوظهور» و دو کتاب دیگر دغدغه‌های نظری برآمده از نظریه‌های مانوئل کاستلز بود، در این کتاب به مسئله گسیختگی و اینکه چطور موجب بحران‌هایی در لیبرال‌دموکراسی شده است، پرداخته شد و بحث بعدی که در مورد نسبت بین کنش جمعی و شبکه‌های اجتماعی است را با آن تکمیل کرد.

در این کتاب میدان دید وسیع‌تر شد؛ به‌گونه‌ای که هم بحث شبکه‌های اجتماعی را می‌توان دنبال کرد و هم مسئله‌ای را که جامعه شبکه‌ای، جامعه پلتفرمی و اخیراً کنترل و مهار در توئیتر و مهندسی اجماع شکل داده است؛ انجام گرفت. در ادامه توضیح خواهم داد که توئیتری شدن سیاست چه اتفاقی را نشان می‌دهد.

توئیتری شدن سیاست فرایندی است که عاملیت پیدا می‌کند برای شکل‌گیری گفتمان‌های سیاسی و فشار اخبار و ارتباطات مستقیم بین سیاستمداران و مردم. ظهور این پلتفرم هم شیوه‌های سنتی ارتباطات سیاسی را به چالش می‌کشد و هم خود ارتباطات را، از این نظر که ویژگی‌های کلیدی مثل کوتاهی و محدودیت کاراکترها باعث می‌شود پیام‌ها ساده و موجز منتشر شود.

فوریت آن ارتباط در لحظه را برقرار می‌کند و سیاستمداران را وادار می‌کند که مستقیماً به رویدادها واکنش نشان دهند و همچنین قطبی‌سازی و پلاریزه می‌کند. تاثیر توئیتری شدن سیاست در ارتباطات سیاسی خود یک تحولی را شکل می‌دهد که قطعاً دنیایی سرشار از این بیم و امید را ایجاد می‌کند. در حقیقت دنیای توئیتری سیاست دنیای فرصت‌ها و تهدیدها است.

دسترسی مستقیم و شفافیتی که در توئیتر هست که در راستای رسانه‌های سنتی پیام منتقل می‌کند و این فرصت و امکان را می‌دهد که سیاستمداران با مخاطبان خود ارتباط بی‌واسطه داشته باشند، از نظر ارتباطی یک پدیده جدیدی را به وجود آورده است که از آن به عنوان فرهنگ تکه‌های صوتی یاد می‌شود. توئیتر با محدودیت تعداد کاراکترها، سیاستمداران و کاربران را مجبور به فشرده‌سازی پیام‌ها می‌کند که این امر چندین پیامد مهم را به‌ویژه در جوامع ما که زیاد و طولانی حرف زدن خیلی بیشتر متعارف است، دنبال می‌کند.

طبیعتاً اینکه شعارهای ساده به جای ایده‌های پیچیده می‌نشیند، کیفیت گفتمان سیاسی را تغییر می‌دهد و آن را سطحی‌تر می‌کند و مخاطبان خود را به پیام‌های کوتاه عادت می‌دهد می‌تواند منجر به کاهش آگاهی شود که این بستگی به کسی دارد که می‌خواهد از این فضا استفاده کند که چقدر می‌تواند بر این سطحی بودن غلبه کند. تمایل به قطبیت‌سازی و جنجال‌برانگیزی در این رسانه وجود دارد و نوعی دوگانگی را در جوامعی که نیاز به چندگانگی و تنوع و گفت‌وگو هستند شکل می‌دهد و می‌تواند ایجاد همگرایی را به اختلاف و قطبیت تبدیل کند.

این رویکرد، رسانه‌های سنتی را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و به جای انتشار مفصل گزارش‌ها و نشست‌ها به انتشار تکه‌های کوتاه و تاثیرگذار بسنده می‌کنند که اینها خود فضای رسانه‌ای جدیدی است که البته از دل آن برندسازی شخصی نیز خارج می‌شود و بر رفتار سیاسی و سیاستگذاری نیز تاثیر می‌گذارند. البته سیاستمداران و کنشگران سیاسی و مدنی را نیز تحت فشار قرار می‌دهند.

در کمپین‌های توئیتری و اتاق‌های پژواکی که در آنجا افراد با دیدگاه‌های مشابه خود مواجه می‌شوند نیز یک محدودیت دیگر است که در جامعه ایجاد می‌کند و به اطلاعات نادرست و اخبار جعلی دامن می‌زند. در مجموع توئیتر با خلق مزایا و معایبی در عرصه سیاست به میدان آمده و تنها مسئله ایران نیست. 

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار