| کد مطلب: ۲۶۲۸۷

تفاوت اینجاست

تفاوت ظریف با دلواپسان و حتی بخشی از مدیران دولت این است که تمرکز و توجه خود را از مسئله ملی به مسائل حاشیه‌ای و پیرامونی و احیاناً منافع شخصی و گروهی معطوف نمی‌دارد.

در روزهایی که جریان رادیکال مخالف دولت، اصلی‌ترین هدف خود را برکناری محمدجواد ظریف از معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری و یا تشکیل پرونده برای محاکمه رئیس‌جمهور به اتهام استنکاف از اجرای قانون به‌کارگیری افراد در مشاغل حساس قرار داده است؛ تصویری از ظریف در رسانه‌های داخلی و خارجی منتشر شد که در آن به زبان انگلیسی، یهودیان جهان را خطاب قرار داده است.

این گفتار ظریف، به‌یک‌معنا پاسخی به تلاش‌های رسانه‌ای بنیامین نتانیاهوست که در ماه‌های اخیر دو بار ویدئوهایی را خطاب به مردم ایران منتشر کرده است و به آنان وعده آزادی و رهایی داده است. حال ظریف در اقدامی متقابل، یهودیان جهان را خطاب قرار داده است و از نسبت نداشتن صهیونیسم رادیکال و خون‌ریز موجود با دین موسی می‌گوید و نیز از اینکه، تداوم اقدامات رادیکال‌های حاکم بر تل‌آویو، نه‌فقط بسترساز توسعه و ارتقای موقعیت جهانی دین و قوم یهود نیست؛ بلکه آنان را با تهدیدهای منزلتی و حتی امنیتی مواجه می‌سازد.

در واقع، برخلاف داستانسرایی‌های نتانیاهو که مدام از «تهدید ایران» می‌گوید و در منظر جهانیان نقاشی بمب اتم نشان می‌دهد، این ایران و حتی بمب اتم نیست که امنیت اسرائیل را تهدید می‌کند؛ بلکه این اشغالگری و خون‌ریزی و رادیکالیسم بی‌مرز و بی‌محابا و افزون‌خواهی خود اسرائیل است که به کنشگری جریان‌های مخالف و شکل‌گیری نیروهای مقاوم، موجودیت و مشروعیت می‌بخشد و در نتیجه آن، تهدیدهای امنیتی علیه آن حادث می‌شود.

بااین‌حال، شاید برخی ساده‌اندیشانه تصور کنند آنچه از سوی اسرائیل در فضای پس از هفتم‌اکتبر رخ داد، به تقویت و تثبیت موقعیت آن انجامیده است. حال آنکه در بهترین حالت، این تقویت و تثبیت از منظری سخت‌افزاری و نظامی است که بدون پشتوانه نرم‌افزاری و مشروعیت‌آور پایدار نیست.

البته، نظام بین‌الملل صحنه‌ای خشن و مبتنی بر روایت‌های رئالیستی از قدرت است؛ اما وقتی رژیمی همچون اسرائیل مبنایی دینی نیز برای شکل‌گیری خود قائل است و هرچه می‌گذرد طیف‌های رادیکال‌تر و با قرائت‌هایی بنیادگراتر از تاریخ و دین یهود در آن محوریت می‌یابند، رفتارها و سیاست‌های این رژیم، عملاً جایگاه و اعتبار پشتوانه مذهبی آن را نیز متزلزل و متاثر می‌سازد.

در این میان، مخاطب قرار دادن یهودیان جهان از سوی ایران و به‌ویژه چهره‌ای چون محمدجواد ظریف که در سطح جهانی به‌عنوان شخصیتی میانه‌رو و مخالف با تنش‌زایی شناخته شده است، اقدامی مدبرانه است که نشانه درک دقیق ظریف و مشاوران او از نیازهای کشور در موقعیت پیچیده و شبه‌جنگی کنونی است.

در این رویکرد، سیاستمدار به جای آنکه نگران تیترهای فلان روزنامه یا تحرکات جمعی دلواپس در مجلس باشد، می‌کوشد از همه امکانات و ظرفیت‌های شخصی و سیاسی خود در جهت منافع کشور و برای مقابله با تهدید اصلی و واقعی بهره ببرد. در واقع، تفاوت ظریف با دلواپسان و حتی بخشی از مدیران دولت این است که تمرکز و توجه خود را از مسئله ملی به مسائل حاشیه‌ای و پیرامونی و احیاناً منافع شخصی و گروهی معطوف نمی‌دارد.

ظریف این توجه و تمرکز بر مسئله ملی را در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری در سطح سیاست داخلی نشان داد. همچنان که پیش از این و در جریان توافق هسته‌ای، این توجه و تمرکز بر مسئله ملی را در حوزه سیاست خارجی به نمایش گذاشته بود. 

اینک اما، ظریف در روزهایی که از سوی مخالفان زیر فشار و از سوی برخی دوستان مورد کم‌مهری است، باز هم توجه و تمرکز خود را از مسئله ملی دور نمی‌کند و به قدر توان و امکان، حتی اگر در حد بیانیه‌ای ویدئویی باشد، می‌کوشد مبانی مشروعیت و موجودیت دشمن و خطر اصلی که امروز متوجه ایران و ایرانیان است، به چالش بکشد.

همین درک و همین رویکرد به سیاست است که چهره‌هایی ملی و موثر و تاریخ‌ساز چون ظریف را از دلواپسان و مدعیان متمایز می‌سازد. افکارعمومی هم ورای همه تبلیغات و فضاسازی‌ها و ادعاها، این تفاوت را درک می‌کند.

چنان که در انتخابات اخیر نیز همراهی خود را با ظریف و راهی که او در برجام رفته بود، بار دیگر نشان داد. امروز هم ظریف تنها نیست؛ حتی اگر با بازی‌های مخالفان و رفتارهای برخی دوستان، خود احساس تنهایی کند...

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار