| کد مطلب: ۲۵۲۸۲
کمپین فشار حداکثری فصل دوم

سیاست دولت دوم ترامپ علیه ایران چه ویژگی‌‏هایی خواهـد داشت؟

کمپین فشار حداکثری فصل دوم

کی از مهم‌ترین تفاوت‏‌هایی که دوره دوم ریاست‌‏جمهوری ترامپ، با دور نخست آن دارد، این است که در دولت جدید، افرادی مانند مایک پمپئو و جان بولتون که آدم‏‌های بسیار ایدئولوژیکی بودند، حضور نخواهند داشت و ترامپ این بار بیشتر افراد وفادار به خودش را وارد دولت خواهد کرد. برای مثال، جی‏دی‏ونس، معاونش که مانند خود ترامپ تا حدودی انزواگراست.

در نوامبر ۲۰۲۰، زمانی که مشخص شد جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده در زمان امضای برجام توانسته تا دونالد ترامپ، مبتکر خروج آمریکا از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، معمار سیاست فشار حداکثری و قاتل فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران را شکست دهد، این امید پدیدار شد که بار دیگر واشنگتن به برجام باز خواهد گشت و روند اجرای آن از سرگرفته می‌شود.

برجام از زمان اجرایی شدن، تا زمانی که ترامپ تصمیم گرفت با آن امضای نامفهومش پای دستور خروج آمریکا از توافق، نه‌تنها تحریم‌های پیشین که تحریم‌های جدیدی را ذیل سیاستی که آن را «کمپین فشار حداکثری» نامید، علیه ایران اعمال کند، توانسته بود در بُعد اقتصادی فروش نفت ایران را از ۹۰۰ هزار بشکه به ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه برساند و موجب تکمیل پروژه‌های عظیمی همچون پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس و باز شدن مسیر خرید هواپیمای مسافربری جدید شود. این گشایش اقتصادی نیز دقیقاً همان چیزی بود که مردم، هرچند بسیار کوتاه، آن را در زندگی روزمره خود حس کرده بودند و همین موضوع نیز مذاکرات ایران و ۱+۴ و آمریکا را به موضوع اول رسانه‌ها و افکار عمومی کشور تبدیل کرده بود.

این در حالی است که سیاسی‌کاری در دولت دوازدهم، فرصت‌سوزی در دولت سیزدهم و سیاست متزلزل کاخ سفید موجب شد تا فرسایشی شدن روند مذاکرات برای احیای برجام از ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۹ تا  نیمه سال ۱۴۰۱ خیلی زود امیدها را به یأس بدل کند و در نهایت نیز موضوع ناآرامی‌ها در ایران و اثبات ادعای فروش پهپاد شاهد ایرانی به روسیه، پنجره مذاکراتی را که با تلاش مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در حد عبور بارقه‌ای نور، باز نگاه داشته شده بود، به بن‌بست بکشاند.

محمدجواد ظریف در ماه‌های پایانی دولت دوازدهم در یک فایل صوتی گفته بود: «شرایطی که امروز است، ۶ ماه دیگر تکرار نمی‌شود؛ یک اشتباهی که دوستان ما در ایران می‌کنند این است که فکر می‌کنند اگر مانع شوند این دولت عمل کند، ۶ ماه دیگر همه چیز سر جایش است و آن‌ها می‌آیند و افتخار حل و فصل مشکل اقتصادی کشور را به خودشان اختصاص می‌دهند.

دوستان ما توجه ندارند که ۶ ماه دیگر دنیا، یک دنیای دیگر است... آقای ترامپ روز ۵ و ۶ نوامبر ۲۰۱۶ با ترامپ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷، دو تا آدم بودند. یعنی در آن سه ماه بین انتخاب تا قدرت گرفتن، عربستان سعودی از یک نیروی منفور نزد ترامپ تبدیل شد به گرداننده سیاست خارجی ترامپ. دنیا ثابت نیست و کنشگران در حال عمل‌اند.»

مذاکرات برای احیای برجام در دولت دوازدهم سه ماه به طول انجامید تا در نهایت سیدعباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد وقت ایران در ۳۰ خردادماه ۱۴۰۰ اعلام کرد که «از هر زمان دیگری به توافق نزدیک‌تر هستیم». آنچه، اما در ماه‌های پس از اعلام این خبر و تاکید چندباره حسن روحانی مبنی بر اینکه شرایط برای امضای توافق احیای برجام مهیاست، رخ داد، روندی بود که جو مثبت و حمایتی غرب در خصوص ایران به‌عنوان کشور متعهد به توافق هسته‌ای و متضرر از خروج یک‌جانبه ترامپ از برجام را به فضایی تبدیل کرد که ایران به‌عنوان عامل توقف مذاکرات در اذهان عمومی معرفی شد.

حالا بار دیگر دونالد ترامپ برگشته است تا پرونده‌‌های ناتمام خود را از جمله «کمپین فشار حداکثری»، تا جایی که اهدافش را تامین کند، ادامه دهد. رابرت اوبراین، مشاور سابق امنیت ملی رئیس‌جمهور منتخب آمریکا که به گفته رسانه آمریکایی آکسیوس، از گزینه‌های وزارت خارجه دولت دوم دونالد ترامپ نیز محسوب می‌شود، در خصوص بازگشت سیاست فشار حداکثری می‌نویسد: «دولت بایدن همچنین کاری برای مهار ایران که در چهار سال گذشته به طرز آشکاری خشونت‌بارتر شده است، انجام نداد. متحدان آمریکا در خاورمیانه و فراتر از آن، این اقدامات را دلیلی بر ضعف و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا دانستند و سیاست‌های خارجی خود را مستقل‌تر از واشنگتن دنبال کردند. ایران نیز برای حمله به اسرائیل، نیروهای آمریکایی و شرکای آمریکا از طریق نیروهای نیابتی‌اش و به‌طور مستقیم احساس آزادی کرده است. در مقابل، دولت ترامپ کمپین فشار حداکثری را بر ایران انجام داد».

وی می‌افزاید: «متأسفانه، در دوران دولت بایدن آمریکا نتوانسته تحریم‌های موجود علیه صادرات نفت ایران را اجرا کند و عکس این موضوع رخ داده است. در ماه‌های اخیر، صادرات نفت ایران به بالاترین حد خود در شش سال گذشته رسید که بیش از 5/1 میلیون بشکه نفت در روز بوده است. کاهش اجرای تحریم‌ها برای دولت ایران و نیروهای مسلح ایران سودآور بوده و سالانه ده‌ها میلیارد دلار درآمد داشته‌اند. بازگرداندن نیروی سرکوب ترامپ، توانایی ایران را برای تامین مالی نیروهای نیابتی‌اش در خاورمیانه و فراتر از آن کاهش خواهد داد.

مشکلات بایدن در خاورمیانه زمانی شروع شد که او سعی کرد دوباره وارد توافق هسته‌ای ایران در دوران اوباما شود... بازگشت به سیاست فشار حداکثری ترامپ شامل اجرای کامل تحریم‌های ایالات متحده بر بخش انرژی ایران می‌شود که این تحریم‌ها را نه‌تنها در مورد ایران، بلکه برای دولت‌ها و سازمان‌هایی که نفت و گاز ایران را خریداری می‌کنند، اعمال می‌کند. فشار حداکثری همچنین به معنای استقرار تجهیزات دریایی و هوایی بیشتر در خاورمیانه است و نه‌تنها برای تهران بلکه برای متحدان آمریکایی نیز روشن می‌کند که تمرکز ارتش آمریکا در منطقه بر بازدارندگی ایران است».

برایان هوک، نماینده سابق آمریکا در امور ایران که تیم انتقالی در وزارت خارجه دولت ترامپ را رهبری خواهد کرد نیز در نخستین اظهارات خود در خصوص ایران گفت که رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا علاقه‌ای به تغییر رژیم در تهران ندارد اما می‌خواهد جمهوری اسلامی را منزوی و تضعیف کند». دونالد ترامپ نیز بارها در جریان رقابت‌های انتخاباتی به ایران اشاره کرده است؛

برای مثال او در اظهاراتی در خصوص جنگ در خاورمیانه مدعی شده بود که «هریس عامل حمله هفتم اکتبر بود؛ من ایران را ورشکسته کردم و پولی برای ارسال به حزب‌الله نداشت». او پس از انداختن رای خود به صندوق نیز گفت: «ما به ایران اجازه نخواهیم داد به سلاح هسته‌ای دست یابد. ما نمی‌خواهیم به ایران صدمه بزنیم، اما از دستیابی آن به سلاح هسته‌ای جلوگیری خواهیم کرد.»

باربارا اسلاوین، عضو برجسته اندیشکده استیمسون و مدرس امور بین‌الملل در دانشگاه جورج واشنگتن در پاسخ به این سوال که ویژگی‌های سیاست دولت جدید ترامپ در قبال ایران چه خواهد بود؟ به هم‌میهن گفت: «سیاست اولیه ترامپ، فشار حداکثری ۲ با تلاشی بزرگ برای سرکوب صادرات نفت ایران خواهد بود. با توجه به تجربه ایران در دور زدن تحریم‌ها و این واقعیت که خریداران نفت ایران عمدتاً پالایشگاه‌های کوچک چینی هستند که در برابر تحریم‌های ایالات متحده آسیب‌پذیر نیستند، گفتن این امر البته آسان‌تر از انجام آن خواهد بود.»

وی در خصوص تلاش اسرائیل برای کشاندن پای آمریکا به جنگ در منطقه به‌ویژه دریافت چراغ سبز برای یک حمله بزرگ به ایران گفت: «من شک دارم که ترامپ به بی‌بی برای حمله گسترده به ایران چراغ سبز نشان دهد؛ به‌خصوص اگر ایران آخرین موج حملات اسرائیل را تلافی نکند. هم ترامپ و هم معاون او، جی‌دی‌ونس، مخالفت خود را با گسترش جنگ در خاورمیانه ابراز کرده‌اند و ونس صراحتاً گفته است که آمریکا نباید وارد جنگ با ایران شود. هرگونه حمله بزرگ جدید اسرائیل به ایران ناگزیر ورود آمریکا را به دنبال خواهد داشت و ترامپ می‌خواهد نیروهای آمریکایی را از منطقه خارج کند، نه اینکه به آنها بیافزاید.»

این تحلیلگر روابط ایران و آمریکا در پاسخ به این سوال که ابزارهای جدید ترامپ برای اعمال فشار بیشتر به ایران چه خواهد بود نیز گفت: «ابزارها علیه ایران در درجه اول اجرای تحریم‌های سخت‌گیرانه‌تر هستند که همانطور که در بالا بیان کردم اجرای آن پیچیده خواهد بود. ترامپ همچنین باید این واقعیت را بسنجد که کاهش صادرات نفت ایران می‌تواند باعث افزایش قیمت جهانی نفت و تأثیر تورمی در ایالات متحده شود». 

سینا عضدی، مدرس روابط بین‌الملل دانشگاه جورج واشنگتن نیز در گفت‌وگو با هم‌میهن، در پاسخ به این سوال که تفاوت سال‌های ٢٠١٨ تا ٢٠٢٠ و سال ٢٠٢۴ چیست و این موضوع چه تاثیری بر ویژگی‌های سیاست فشار حداکثری خواهد داشت؟ گفت: «من فکر می‌کنم یکی از مهمترین تفاوت‌هایی که دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، با دور نخست آن دارد، این است که در دولت جدید، افرادی مانند مایک پمپئو و جان بولتون که آدم‌های بسیار ایدئولوژیکی بودند، حضور نخواهند داشت و معتقدم ترامپ این بار بیشتر افراد وفادار به خودش را وارد دولت خواهد کرد.

برای مثال، جی‌دی‌ونس، معاونش که مانند خود ترامپ تا حدودی انزواگراست. حال اینکه در پست وزارت خارجه و وزارت دفاع چه کسانی حضور خواهند داشت، مشخص نیست اما من فکر می‌کنم ترامپ در این دوره شدیداً به دنبال این است که با ایران معامله کند و معتقدم در تهران نیز اگر سیگنال‌هایی در این راستا ارسال شود که ایران آماده انجام معامله است، می‌تواند کمک‌کننده باشد.»

فصل نخست سیاست فشار حداکثری  

دونالد ترامپ برای نخستین بار در تاریخ ۸ نوامبر ۲۰۱۶ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد. چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده که بارها در سخنانش، خود را با رئیس‌جمهور هم‌حزبی خود، دونالد ریگان مقایسه کرده است، در سال ۲۰۲۰ و در جریان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت:  «ایالات متحده سرنوشت خود را به‌عنوان صلح‌طلب رقم خواهد زد اما صلحی که از طریق اعمال قدرت حاصل شده است».

این جمله ترامپ مشابه سخنان چهلمین رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ریگان بود که در سخنرانی ۱۷ ژوئیه ۱۹۸۰ در کنوانسیون ملی جمهوری‌خواهان گفته بود: «ما به خوبی می‌دانیم که جنگ زمانی رخ نمی‌دهد که نیروهای آزادی قوی باشند، بلکه زمانی رخ می‌دهد که آنها ضعیف باشند. آن وقت است که ظالمان وسوسه می‌شوند». آخرین مشاور امنیت ملی ترامپ در نخستین دوره ریاست‌جمهوری او معتقد است چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده همین سیاست ریگان را در سال ۲۰۱۷ بار دیگر به کاخ سفید بازگرداند.

جانشین باراک اوباما همچنین از همان ابتدا می‌خواست تاریخ را از نو بنویسد و معتقد بود جهان با محوریت او در حرکت است؛ خروج از توافق اقلیمی پاریس، خروج از یونسکو، شورای حقوق بشر، معاهده منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد و چند توافق و سازمان دیگر و در نهایت خروج از توافق هسته‌ای ایران با ۶ قدرت جهانی از جمله میراث دونالد ترامپ در چهار سال ریاست‌جمهوری اوست.

ترامپ از زمان آغاز کار، بارها نسبت به خروج از برجام هشدار داده بود چراکه این توافق را به نفع منافع آمریکا نمی‌دانست و خواهان بازنگری در آن بود و در نهایت نیز پس از گذشت یک‌سال‌ونیم، این وعده را عملی کرد و این آغاز کمپین فشار حداکثری برای تحت فشار قرار دادن تهران برای مذاکره مجدد در خصوص برجام بود.

در تاریخ ۸ می‌۲۰۱۸، دونالد ترامپ تصمیم گرفت تا به‌صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ این کشور با ایران و ۵ کشور دیگر خارج شود. رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سخنرانی ۱۱ دقیقه‌ای خود، اعلام کرد که کشورش از برجام خارج شده و تحریم‌هایی که در چهارچوب این توافق لغو شده بودند را بار دیگر علیه تهران به اجرا می‌گذارد.

ترامپ در این سخنرانی گفت: «برای من واضح است که ما نمی‌توانیم از ساخت بمب هسته‌ای ایران تحت ساختار فاسد و پوسیده توافق فعلی جلوگیری کنیم». رئیس‌جمهور آمریکا در این سخنرانی تاکید کرد که «رهبران ایران مسلماً خواهند گفت که توافق جدیدی را قبول نخواهند کرد، اما واقعیت این است که آن‌ها دنبال این خواهند بود تا توافق جدیدی را به سرانجام برسانند و اگر آن‌ها آماده این کار باشند، من نیز استقبال خواهم کرد.»

ترامپ بارها، پس از خروج از برجام برای دیدار با مقامات ایرانی و مذاکره پیرامون اصلاح برجام تمایل نشان داده بود. حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم در روایت خود از این تلاش‌ها می‌گوید: «در سال ۹۶ که چند ماه از انتخاب ترامپ و انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران گذشته بود برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفتم؛ ترامپ اولین بار آنجا درخواست ملاقات کرد که البته این پیغام ترامپ برای ملاقات یک بار نبوده، چندین بار تکرار شد. بعد از آن هم مدام از طرق مختلف و کشورهای مختلف پیغام می‌داد.

سال ۹۷ وقتی به نیویورک رفتم، چهار ماه از خروج آمریکا از برجام گذشته بود. ترامپ در روز اول حضور من در نیویورک ۸ بار پیغام داد که با هم ملاقات و مذاکره کنیم. من پیغام دادم شما صبح علیه ایران در مجمع عمومی سخنرانی کردید، از برجام خارج شدید، چرا باید شما را ببینم؟ ترامپ آقای مکرون را واسطه کرد، مکرون به نقل از ترامپ گفت من آماده‌ام با رئیس‌جمهور ایران الان یک جلسه بگذارم، اعلام کنم که به برجام برمی‌گردم به شرطی که دو بند به آخر برجام اضافه کنیم: یکی اینکه ما یعنی آمریکا و ایران راجع به مسائل منطقه با یکدیگر آماده مذاکره هستیم و دوم اینکه راجع به مسئله موشکی ایران هم مذاکره کنیم. من همان‌جا رد کردم. گفتم امکان ندارد. ما به برجام دست نمی‌زنیم، یک کلمه از آن را کم و زیاد نمی‌کنیم. غیر از مکرون کسان دیگری هم آمدند.

این پیغام‌های بین ما و ترامپ بود. سال ۹۸ آخرین سفر من به نیویورک بود چون که سال ۹۹ به دلیل کرونا اصلاً اجلاس مجمع عمومی برگزار نشد. در سال ۹۸ تلاش زیادی شد برای اینکه من و ترامپ همدیگر را ببینیم، خانم مرکل از آلمان به نیویورک آمد. بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس با وجود مشکلات داخلی به نیویورک آمد. مکرون هم که بود. این‌ها آمده بودند برای اجلاس سران ۱+۵ با ایران در سال ۹۸ اما نشد». دونالد ترامپ همچنین در جریان حضور محمدجواد ظریف در حاشیه اجلاس گروه ۷ در شهر بیاریتزِ فرانسه برای دیدار با امانوئل مکرون، تلاش کرده بود تا با وزیر امور خارجه وقت دیدار کند.

جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت آمریکا در خصوص اراده رئیس‌جمهور آمریکا برای این دیدار در کتاب خاطرات خود نوشته است: «اگر ترامپ با ظریف دیدار می‌کرد ترجیح می‌دادم به خانه برگردم و استعفا بدهم». ظریف همچنین در ژوئیه ۲۰۱۹ از طرف سناتور رند پال به کاخ سفید دعوت شده بود تا با ترامپ دیدار کند. در نهایت اما هیچ‌کدام از تلاش‌ها برای ملاقات و مذاکره میان ایران و آمریکا تا پایان نخستین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ محقق نشد.

یک ویژگی دیگر نخستین دوره اجرای کمپین فشار حداکثری علیه ایران این بود که در جریان سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، هرچند کشورهای اروپایی عضو برجام بارها از سوی ایران به عدم اجرای تعهدات‌شان در قالب توافق هسته‌ای متهم شدند و حتی نتوانستند تعهداتی را که پس از خروج ایالات متحده از برجام برای تداوم بهره‌مندی ایران از مزایای رفع تحریم‌های سازمان ملل، داده بودند، عملیاتی کنند اما روابط تهران با قاره سبز در این دوران یکی از بهترین دوره‌های خود را سپری می‌کرد و تروئیکای اروپایی که برجام را یکی از مهمترین دستاوردهای خود در عرصه سیاست خارجی می‌دانست، تمام توان خود را برای جلوگیری از تلاش‌های ترامپ برای استفاده از سازوکارهای بین‌المللی علیه ایران به کار برد.

جلوه تنهایی و انزوای آمریکا در این مسیر نیز در تاریخ ۲۵ مردادماه ۱۳۹۹ (۱۵ اوت ۲۰۲۰) رقم خورد که در رأی‌گیری مجازی شورای امنیت سازمان ملل متحد در این روز، ۱۳ عضو از ۱۵ عضو با خواسته آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران که خلاف برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بود، مخالفت کردند. آمریکا همچنین پس از این شکست در شورای امنیت اعلام کرد که به‌دنبال استفاده از «مکانیسم ماشه» خواهد بود، اما پاسخ طرفین باقیمانده در برجام این بود که این کشور به‌دلیل خروج رسمی، دیگر مشارکت‌کننده در برجام نیست و بنابراین حق استفاده از مکانیسم حل اختلاف پیش‌بینی‌شده در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را از دست داده است.

این در حالی است که روند روزافزون تنش در روابط ایران و تروئیکای اروپایی از زمان ادعای فروش سلاح به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین و همچنین آنچه اروپا، نقض حقوق بشر در ایران نامیده است، روابط تهران را با لندن، پاریس و برلین به یکی از بدترین برهه‌ها در طول تاریخ بدل کرده است. تحریم‌های اروپا علیه ایران، «محور شرارت» نامیده شدن تهران از سوی دبیرکل ناتو، «اشغالگر» خواندن ایران از سوی اتحادیه اروپا در همراهی با ادعای ارضی امارات علیه جزایر سه‌گانه ایرانی و در تازه‌ترین اقدام نیز، تحریم هواپیمایی ملی جمهوری اسلامی ایران، به‌‌رغم آنکه دولت چهاردهم ابتکار جدیدی را برای کاهش تنش با اروپا از مجمع عمومی سازمان ملل کلید زده بود، شرایط را آنچنان با سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ متفاوت کرده است که سینا عضدی، کارشناس مسائل بین‌الملل در خصوص آن به هم‌میهن گفت: «این نکته حائز اهمیت است که در این دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، روابط ایران و اروپا مانند سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ نیست و ممکن است این کشورها  برخلاف آن سال‌ها در اعمال فشار علیه ایران با دولت جدید ترامپ همراهی و حتی او را تشویق کنند».

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در مصاحبه با روزنامه آلمانی اشپیگل در جایی می‌گوید: «شما به همکاری ایران و روسیه اشاره می‌کنید اما فراموش کردید که صنعت هسته‌ای ما با کمک آلمان شروع شد. این آلمان بود که بعد از انقلاب نیروگاه بوشهر را رها کرد و ما مجبور شدیم برای تکمیل پروژه به سمت روسیه برویم. اگر آلمان رها نکرده بود شاید اکنون برنامه هسته‌ای ایران شکل دیگری می‌داشت. این‌ها اشتباهات دولت آلمان در مقاطعی بود، الان مراقب باشید اشتباه دیگری نکنید». این هشدار عراقچی را می‌توان هشداری به هر سه کشور اروپایی در مقطع کنونی دانست.   

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار