| کد مطلب: ۱۷۸۲۳
مرد میدان

کارنامه دیپلماتیک محمدجواد ظریف از سازمان ملل تا کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری

مرد میدان

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی یکی از فعال‏‌ترین اعضای کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان بوده و هم‏پای نامزد اصلاح‏طلبان در شهرستان‏‌های مختلف حاضر شده و به سخنرانی پرداخته است. فیلم‌‏های سخنرانی شورانگیز او در کاشان که با حمله مخالفان روبه‌‏رو شده، صدها و بلکه میلیون‌‏ها بار دیده شده که از کارنامه دیپلماتیک خود دفاع می‌‏کند و مخالفان خود را به خیانت متهم می‌‏کند. محمدجواد ظریف که در آستانه هفتمین دهه عمرش قرار دارد همچون جوانی پرشور در این کارزار انتخاباتی حاضر شده تا از انتخاب سعید جلیلی جلوگیری کند. در روزهای پیش از تاییدصلاحیت نامزدها شنیده می‏شد که ظریف گفته است حتی اگر علی لاریجانی و همه نامزدهای اصلاح‏‌طلبان نیز ردصلاحیت شوند در کارزار انتخاباتی محمدباقر قالیباف دیگر نامزد اصولگرا حاضر خواهد شد تا به هر شکلی شده مانع انتخاب سعید جلیلی به ریاست‏‌جمهوری شود.

اکنون هم‌آوردی سعید جلیلی و محمدجواد ظریف به خانه آخر رسیده و هفته آینده در چنین روزی روشن خواهد بود که آیا ظریف توانسته مانع پیروزی سعید جلیلی شود یا مسبب قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ایران راهی ساختمان پاستور شده است؟

محمدجواد ظریف کیست؟

محمدجواد ظریف دیپلمات اصفهانی که خانواده‌اش به‌عنوان یکی از خاندان متمول به روحانیون نزدیک بود از همان ابتدای پیروزی انقلاب وارد دستگاه دیپلماسی شد. پدر و پدربزرگش از تجار اصفهان بودند، پدربزرگش از بانیان مسجد اعظم قم و مسجد هامبورگ و پدرش عباسعلی ظریف‌خوانساری از شعرای اصفهان، فردی خیّر و به گاوصندوق علما معروف بود. محمّدجواد ظریف‌خوانساری ۱۷ دی ۱۳۳۸ در خانواده‌ای مذهبی، محافظه‌کار و متمول در تهران به‌دنیا آمد. مادرش عفت کاشانی‌پور نیز فرزند یکی از بازرگانان کاشانی ساکن در تهران بود. خانواده ظریف ابتدا در محله ملک اصفهان ساکن بودند و سپس به تهران نقل مکان کردند. او تحصیلات مقدماتی را از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ در دبستان و دبیرستان علوی تهران سپری کرد.

ظریف در سال ۱۳۵۵ با ویزای دانشجویی به ایالات متحده آمریکا رفت و از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۶ دیپلم خود را از کالج درو، در سانفرانسیسکو گذراند و به ترتیب در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل را از دانشگاه ایالتی سان‌فرانسیسکو دریافت کرد، سپس به ایالت کلرادو نقل مکان کرد و در سال ۱۳۶۳ مدرک کارشناسی ارشد مطالعات بین‌الملل را از دانشکده مطالعات بین‌الملل جوزف کوربل، دانشگاه دنور اخذ نمود و پس از آن تحصیلات خود را در مقطع دکترا ادامه داد.

او فعالیت شغلی خود را از سال ۱۳۵۷ به‌عنوان مشاور سرکنسولگری ایران در سان‌فرانسیسکو آغاز کرد و تا سال ۱۳۵۹ در این جایگاه فعالیت نمود. او در فاصله سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ مشاور سیاسی، رایزن و کاردار نمایندگی ایران در سازمان ملل بود. وی دوره سربازی خود را نیز به صورت امریه، در وزارت امور خارجه و نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد، سپری کرد. پس از گذراندن آزمون جامع دکترا در ۱۳۶۴، اداره مهاجرت ایالات متحده، روادید محمدجواد ظریف را باطل کرد و او سه سال بعد از راه دور، تحصیلات خود را تکمیل کرد و دکترای حقوق و روابط بین‌الملل را در سال ۱۹۸۸ از دانشگاه دنور دریافت کرد.

ظریف و پایان جنگ ایران و عراق

شروع فعالیت‌های شاخص دیپلماتیک محمدجواد ظریف با صدور قطعنامه 598 سازمان ملل برای پایان جنگ ایران و عراق آغاز شد و ظریف به‌عنوان یکی از دیپلمات‌های مسلط به زبان انگلیسی و تحصیل‌کرده روابط بین‌الملل نقش مؤثری در مذاکرات ایران و عراق با هدایت سازمان ملل ایفا کرد. ظریف این دوره را در کتاب خاطرات خود با نام آقای سفیر اینگونه توصیف می‌کند: «در دوران جنگ، ایران در سازمان ملل متحد به‌شدت منزوی شده بود. البته برخی افراد به‌طور خصوصی می‌گفتند ما دل‌مان با شماست، اما همان افراد حاضر نبودند در یکی از سالن‌ها یا راهروها به همراه ما چای بنوشند. ما در طول مذاکرات جنگ، تنها با چند نفر می‌توانستیم صحبت کنیم. دیگران یا علاقه‌ای نداشتند یا می‌ترسیدند با ما صحبت کنند. گروهی از آنها دیپلمات‌های کشورهای عربی و گروهی دیگر دیپلمات‌های کشورهای غربی بودند. خاطرم هست زمانی که راجع به قطعنامه‌ها مذاکره می‌شد، می‌خواستم در مورد بحث بمب‌های شیمیایی با رئیس شورای امنیت ملاقات کنم. ایشان سفیر فرانسه بودند و به بنده گفتند که اجازه ندارم با شما صحبت کنم. به‌همین سادگی. البته او سفیر کاردان و دیپلمات خوبی نبود، وگرنه این‌گونه ‌عمل نمی‌کرد. در واقع می‌خواهم بگویم که انزوای ما تا این حد شدید بود. البته در مذاکرات مربوط به قطعنامه 598، جو شورا کمی عوض شده بود، اما هنوز در طول این مذاکرات، مخصوصاً بعد از تصویب قطعنامه تا پذیرش آن توسط ایران، واقعاً تعداد بسیار محدودی با ما صحبت می‌کردند».

ظریف در این کتاب درباره چگونگی شروع بحث قطعنامه 598 گفته: «فکر می‌کنم آنچه باعث شروع بحث قطعنامه 598 شد، فتح فاو و نگرانی از سقوط عراق بود. ما فاو و مجنون را از دست دادیم و عراقی‌ها وارد خاک ایران شدند. قطعنامه 598 در یکی از بندهایش دستور به آتش‌بس فوری و عقب‌نشینی بدون تأخیر می‌دهد. زمانی که آتش‌بس را پذیرفتیم، عقب‌نشینی از خواست عراق به خواست ایران تبدیل شده بود. در زمان پذیرش 598، عراق می‌خواست مذاکره کند، اما ما خواستار آتش‌بس فوری بودیم. دیدگاه ما از نظر عملیاتی، در زمان مذاکرات قبل از تصویب 598، مبتنی بر ادامه جنگ بود. از نظر سیاسی نیز یک دیدگاه این بود که باید با شورای امنیت برخورد کرد و همان روش را ادامه داد. دیدگاه دیگر نیز بر تلطیف‌کردن فضا تأکید داشت؛ چراکه احساس می‌شد شورای امنیت به سمت تحریم ایران پیش می‌رود. به همین خاطر گروهی در بخش بین‌الملل وزارت خارجه ایران، معتقد به نوعی از بازیگری بین‌المللی بودند که در آن نقش فعال‌تری ایفا کنیم؛ یعنی خواستار این بودند که ما از حالت قهر با شورای امنیت خارج شویم. گروهی نیز در وزارت خارجه و بیرون از آن، این روند را قبول نداشتند. بالاخره تصمیم وزارت خارجه با همراهی حضرت امام این بود که ما استراتژی خاصی را در پیش گیریم و آن را ادامه دهیم تا از تحریم ایران جلوگیری کنیم».

محمد‌جواد ظریف، روند کار را نیز این‌گونه تعریف می‌کند: «... پس از مدتی آقای دکتر جواد لاریجانی مسئولیت مذاکرات را برعهده گرفتند. روش ایشان در مذاکرات، روشی تأخیری بود. در این راستا از انواع ابزارها استفاده کردیم، از‌جمله اینکه دبیرکل را تشویق کردیم یک طرح اجرایی برای قطعنامه 598 بنویسد؛ با این توجیه که این قطعنامه مبهم و نامفهوم است. قطعنامه در جولای 1987 یعنی 1366 به تصویب رسید و طرح اجرایی دبیرکل در اکتبر 1987 یا آبان 1366-‌یعنی شش ماه بعد- آماده شد. ما طرح اجرایی را پذیرفتیم و خواستار شروع آن شدیم؛ چراکه به دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران نزدیک بود؛ درحالی‌که عراق می‌گفت تا زمانی که ایران قطعنامه 598 را نپذیرد، برای ما قابل قبول نیست».

در همان زمان که او در رده بعد از سفرا، مذاکره را انجام می‌داده، با هماهنگی بیانیه‌ای را می‌نویسد که تلویحاً عنوان می‌کند ایران قطعنامه را پذیرفته است. ظریف در‌این‌باره در کتاب «آقای سفیر» گفته: «تا ساعت‌ها بعد از نیمه‌شب فکر می‌کردم و به دیکشنری مراجعه می‌کردم تا لغتی را بیابم که هم‌معنی پذیرش باشد، اما معنی حقوقی پذیرش قطعنامه 598 را نیز نداشته باشد. درنهایت لغت « Tantamount» به ذهن من رسید. این نامه در بخش بین‌الملل وزارت خارجه با نام «Tantamount Letter» شناخته شده است».

سرانجام قطعنامه به سرانجام رسید و ظریف به‌عنوان مشاور وزیر در امور مربوط به قطعنامه 598 به تهران بازگشت تا در مذاکرات ایران و عراق شرکت کند.

حضور در سازمان ملل

محمد جواد ظریف در سال 1368 تا 1371 سفیر و معاون نماینده دائم نمایندگی در سازمان ملل شد و با پایان ماموریتش در سازمان ملل، ۱۰ سال معاونت حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه را برعهده داشت. از 1381 تا 1386 برای بار دوم به‌عنوان سفیر ایران مسئولیت نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل را پذیرفت و به نیویورک اعزام شد. در سال 1384 محمود احمدی‌نژاد سر کار آمد و مهر همان سال عازم نیویورک شد. منوچهر متکی، وزیر امور خارجه وقت از این سفر نقل می‌کند: «اولین سفر ما به نیویورک تقریباً به فاصله کمتر از یک ماه از رای اعتماد بود که ایشان باب کرد که در هر سفر به سازمان ملل شرکت می‌کرد و در سال‌های آخر نگاه من این بود که ایشان سفر به نیویورک هر سال نداشته باشد.... اولین سفری که ما رفتیم از هواپیما که پیاده شدیم و در مسیر ایشان به من گفتند این آقای سفیر را عوض کنید... من قدری حرف را نشنیده گرفتم ولی بعد شب دوباره تکرار کردند. گفتم شما می‌دانید اینجا کجاست؟ اینجا سازمان ملل است و یکسری کارهایی داریم. فردا و پس فردای آن روز که ایشان آنجا بودند اصرار کردند که این اتفاق بیفتد و من گفتم 4-3 نفر از سفرا مانند 4-3 نفر از وزرا یک سنتی داخل کشور است که یک چکی با مقام معظم رهبری شوند از جمله سفیر ما در سوریه، نیویورک و فلان! مثل برخی وزرا که با رهبری چک می‌شود. باز مُصر شدند که این امر اتفاق بیفتد. من گفتم شما این میزان اصرار دارید چه کسی را جای ایشان بیاورم؟ ایشان براساس یک مشاوره‌ای که به او داده شد، کارشناسی را در همان نمایندگی نیویورک به من معرفی کرد که ایشان اولین ماموریت خارج از کشور را داشت، به‌عنوان کارشناس به آنجا آمده بود... در هر حال، من با این لفظ که به ایران برگردیم و بررسی کنیم آمدم و دفتر مطرح کردم که اینجوری است. طبیعی بود که آن مورد مدنظر ایشان مورد شایسته‌ای نبود ولی من آرام‌آرام به فکر افتادم که کسی را در نظر بگیریم و کار آسانی نبود ولی ایشان تا یک‌سال‌ونیم در آنجا ماند. بسیار جالب است که در همان سفر ملاقاتی که با کوفی عنان (دبیرکل اسبق سازمان ملل) داشتم، وقتی ملاقات تمام شد و من بیرون آمدم گفت من شنیدم آقای ظریف را می‌خواهید بردارید. آقای ظریف یک سال و خرده‌ای بود که آنجا بود و تقریباً غیرمعمول بود که عوض شود. آقای کوفی عنان گفت اگر کاری با آقای ظریف ندارید ما اینجا با او کار داریم. من مصمم شدم - ممکن است آقای کوفی عنان هیچ انگیزه‌ای هم نداشت و صرفاً از دیپلمات حرفه‌ای بودن آقای ظریف بیان کرده بود – ولی من گفتم کارش داریم!»

در نهایت در سال 1386 ظریف از مسئولیت خود در سازمان ملل عزل شد و به تهران بازگشت. ظریف به درستی این دوره را یکی از تلخ‌ترین دوران ماموریت خود می‌داند که هیچ موضوعی به نمایندگی ایران در سازمان ملل سپرده نمی‌شد و از روند مذاکرات هسته‌ای نیز هیچ اطلاعی به این نمایندگی داده نمی‌شد درحالی‌که پرونده ایران در شورای امنیت مطرح شده بود و نمایندگی ایران عملاً به دلیل عدم اطلاع از روند مذاکرات و نداشتن دستورالعمل نمی‌توانست هیچ اقدامی در این زمینه انجام بدهد.

وزیر امور خارجه دولت روحانی

اما با روی کارآمدن حسن روحانی در سال 1392 محمدجواد ظریف به وزارت امور خارجه برگزیده شد و پرونده هسته‌ای ایران برای نخستین بار از مطرح شدن این موضوع از شورای عالی امنیت ملی گرفته شده و به وزارت امور خارجه ماموریت داده شد آن را پیگیری کند. درحالی‌که از شروع پرونده هسته‌ای ایران حسن روحانی، علی لاریجانی و سعید جلیلی به‌عنوان دبیران شورای عالی امنیت ملی مذاکرات با طرف‌های غربی و سپس پنج بعلاوه یک را برعهده داشتند، اکنون برای نخستین بار این پرونده در جای درست خود قرار گرفته بود.

در طی سال‌های پیشین نیز وزیران امور خارجه کشورهای اروپایی و چین و روسیه و آمریکا در این مذاکرات شرکت می‌کردند و محمدجواد ظریف در جایگاه مقام هم‌ردیف توانست مذاکرات را در وین و لوزان سوئیس به نتیجه برساند و توافق موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک نتیجه این مذاکرات بود. برجام توانست با وجود قطعنامه‌های سازمان ملل ایران را ملزم کند روند غنی‌سازی اورانیوم را به‌طور کامل متوقف کند، این حق را برای ایران حفظ کند و به آن مشروعیت بین‌المللی ببخشد و سازمان ملل و کشورهای غربی را به لغو کامل تحریم‌های هسته‌ای موظف کند و سه سال طلایی در اقتصاد تحریم‌زده ایران رقم بزند.

طی این سه سال روند رشد ایران افزایش یافت و برخی از شرکت‌های کوچک غربی برای سرمایه‌گذاری وارد ایران شدند اما با روی کارآمدن ترامپ برجام ناکام ماند و با خروج آمریکا از این قرارداد ایران نتوانست از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شود؛ هرچند مزایای حقوقی و سیاسی برجام که حق هسته‌ای ایران را به رسمیت شناخته و تحریم‌های سازمان ملل را لغو کرده بود برای ایران باقی ماند. با وجود خروج ترامپ از برجام محمدجواد ظریف به یکی از محبوب‌ترین چهره‌های سیاسی در ایران بدل شد و هم‌اکنون در کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان نقش جدی ایفا می‌کند.

محمدجواد ظریف که از سوی مخالفان برجام به خیانت متهم می‌شود حمایت‌های بی‌سابقه‌ای از سوی رهبری دریافت کرده و با عنوان «دوست عزیز ما» ستایش شده است.

رهبری در آبان 1392 و شروع مذاکرات هسته‌ای درباره تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای گفتند: «هیچ‌کس نباید این مجموعه‌ی مذاکره‌کنندگان ما را با مجموعه‌ی شامل آمریکا - همان شش دولت، به‌اصطلاح پنج بعلاوه‌ی یک - سازش‌کار بداند؛ این غلط است؛ اینها مأموران دولت جمهوری اسلامی ایران هستند، اینها بچه‌های خودمان هستند، بچه‌های انقلابند؛ یک مأموریتی را دارند انجام می‌دهند. کار سختی هم هست [که] بر عهده‌ی اینهاست؛ دارند با تلاش فراوان آن کاری را که بر عهده‌ی آنهاست انجام می‌دهند. بنابراین نباید مأموری را که مشغول یک کاری است و مسئول یک فرایندی است مورد تضعیف یا توهین یا بعضی از تعبیراتی که گاهی شنیده می‌شود - که اینها سازش‌کارند و مانند اینها - قرار داد؛ نه، این حرف‌ها نیست.»

و همینطور در سال 1394 که مذاکرات به اوج خود رسیده بود و مخالفان ظریف را به باج‌دهی و حرکت در مسیر دشمن متهم می‌کردند تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را «امین، غیور، شجاع و متدین» خطاب کردند و گفتند: «بنده هیئت مذاکره‌کننده را - همین دوستانی که این مدّت این زحمات را بر دوش گرفته‌اند - هم امین می‌دانم، هم غیور می‌دانم، هم شجاع می‌دانم، هم متدین می‌دانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس می‌گذرد مطلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتماً اذعان می‌کردید. من البته علاوه‌ی بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک می‌شناسم، بعضی را از دور با سوابق‌شان می‌شناسم؛ اینها مردمانی هستند متدین و امین؛ اینها امین‌اند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش می‌کنند برای این کار انصافاً غیرت ملی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار می‌گیرند - که حالا نمی‌خواهم تعبیر متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعاً شایسته‌ی آن تعبیرند امّا خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم - و انصافاً در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقت کامل مواضع خودشان را بیان می‌کنند، دنبال می‌کنند و تعقیب می‌کنند.

» و در نامه تبریک برای توافق برجام به رئیس‌جمهور حسن روحانی نیز نوشتند: «خرسندی خود را از اینکه مقاومت ملت بزرگ ایران در برابر تحریم‌های ظالمانه و تلاش دانشمندان هسته‌ای در پیشبرد این صنعت مهم و کوشش خستگی‌ناپذیر مذاکره‌کنندگان، سرانجام طرف‌های مقابل را که برخی از آنان به دشمنی با ملت ایران شهره‌اند، وادار به عقب‌نشینی

و رفع بخشی از آن تحریم‌های زورگویانه کرد، ابراز می‌دارم.» و پس از آن نیز در دیدار حضوری کارکنان وزارت امور خارجه با نام بردن از ظریف گفتند: «آقای دکتر ظریف و همکاران‌شان آزمون خوبی از سر گذراندند. احساس قدرت و نشستن در مقابل ۶ قدرت جهانی، دفاع از اهداف و تثبیت حضور و وجود خود به طرف‌های مقابل، از جمله نقاط قوت مذاکره‌کنندگان کشورمان در مذاکرات هسته‌ای بود. تدین، مهم‌ترین نقطه‌ی قوت آقای ظریف  است و بنده مکرر برای شما عزیزان دعا می‌کنم.»

حتی پس از نقض برجام توسط طرف‌های اروپایی نیز مقام رهبری دست از حمایت از ظریف برنداشتند و او را «باوجدان و صاحب احساس مسئولیت» دانستند و در سخنرانی خود گفتند: «وزیر محترم خارجه‌ی ما، آقای دکتر ظریف، یک نامه‌ی گویایی به مسئول اروپایی می‌نویسند - البته این بارِ چندم است - و موارد نقض روح برجام و جسم برجام [را مطرح می‌کند]. گاهی می‌گفتند روح برجام نقض شده، ایشان می‌گوید که فقط روح برجام نیست، [بلکه] یک جاهایی هم خود برجام - یعنی جسم برجام - هم نقض شده به‌‌وسیله‌ی آمریکایی‌ها؛ ایشان فهرست کردند فرستادند برای آنها. یعنی این‌[شخص] دیگر کسی نیست که بگویند مخالفین این مذاکرات هستند که این حرف را می‌زنند؛ نه، خود وزیر محترم خارجه، چون انسان متدینی است، انسان باوجدانی است و انسان صاحب احساس مسئولیت است، خود ایشان هم این اعتراض را دارد می‌کند.»

ظریف در عین حال از سوی غربی‌ها و آمریکایی‌ها نیز ستوده شده است. «کیسینجر»، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در کتابی که تقدیم دکتر ظریف می‌کند، می‌نویسد: «تقدیم به دشمن قابل احترام، ظریف» و ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا در نشست کابینه خود ناچار شد بگوید: «...جان‌کری [وزیر خارجه اسبق آمریکا] در برابر مردی که داشت با او مذاکره می‌کرد (اشاره به دکتر ظریف)، هیچ شانسی نداشت اولین باری که آن مرد (ظریف) را دیدم، او را در یک برنامه دیدم... من او را نگاه کردم و بعد از ۳ دقیقه تماشا گفتم امکان ندارد کری بتواند از پس مذاکره با این مرد برآید.»

خود جان‌کری وزیر خارجه اسبق آمریکا در توصیف ظریف می‌گوید: «ظریف مذاکره‌کننده‌ای سرسخت، حرفه‌ای، میهن‌پرست و مورد احترام است که حتی وقتی کار مذاکرات هسته‌ای سخت می‌شد، آخر جلسات را با لبخند ترک می‌کردیم.» «گرهارد شرودر» صدراعظم اسبق آلمان نیز درباره او گفته است: «آقای ظریف دیپلمات بسیار باتجربه‌ای است که نه‌فقط درباره سیاست ایران آگاه است، بلکه بر مسائل بین‌المللی هم اشراف دارد و این تجربه مزیت بزرگی بود که در مذاکرات هسته‌ای به کار ما آمد.»

اکنون ظریف پس از گذشت چهار دهه تاثیرگذاری در دیپلماسی جمهوری اسلامی برای نخستین بار وارد عرصه سیاست داخلی شده تا از درون به سیاست خارجی ایران شکل بدهد و مانع قدرت‌گیری مخالفانش شود و بتواند مسعود پزشکیان را به قدرت برساند که متعهد شده نگاه ظریف را در سیاست خارجی ادامه دهد.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار