| کد مطلب: ۳۲۷۰۲

طلاق عاطفی اروپا و آمریکای ترامپ/تحلیل نادرستی که ایران نباید از اختلاف غرب داشته باشد

روابط اروپا با آمریکای ترامپ در حال ضعیف شدن است؛ اما چنین مقوله‌ای نباید این پیام اشتباه را به مقامات ایران مخابره کند که در مورد برنامه هسته‌ای هم اختلاف عمیقی میان اروپا و آمریکا وجود دارد؛ چراکه در مورد برنامه هسته‌ای ایران سه‌گانه آمریکا، اسرائیل و اروپا کاملاً در یک موضوع اتفاق‌نظر دارند و آن عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است و اینکه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای می‌توان از همه گزینه‌ها استفاده کرد.

طلاق عاطفی اروپا و آمریکای ترامپ/تحلیل نادرستی که ایران نباید از اختلاف غرب داشته باشد

۶۲سال پیش جان.اف.کندی، رئیس‌جمهور محبوب آمریکا، در برلین غربی سخنرانی معروف «من هم یک برلینی هستم» را انجام داد و با کلامی گیرا از همراهی آمریکا به‌عنوان رهبر جهان آزاد با اروپا سخن راند و آرزو کرد که روزی نظم لیبرال بر کمونیسم چیره خواهد گشت و دیوار تازه‌تاسیس بین برلین غربی و شرقی فرو خواهد ریخت.

از آن زمان تاکنون و با بیانی گویاتر از پایان جنگ جهان دوم تا امروز، هیچ‌گاه اروپا خود را این‌قدر دورتر از آمریکا ندیده است. اشک‌های رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ و بیان این سخن که «دیگر ارزش‌های اخلاقی آمریکا و اروپا یکی نیست»، دگرگونی در نظم سابق را کاملاً نمایان ساخت.

اگر در دور اول ترامپ، اکثریت کارشناسان انتخاب او را به‌عنوان یک استثنا می‌دانستند و پیروزی جو بایدن و اجرای سیاست نرمالیزاسیون تاحدی شکاف‌های میان اروپا و آمریکا را پس از دور اول ترامپ پر کرد؛ اما با انتخاب مجدد دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، واقعیت درونی جامعه آمریکا بسیار بیش از گذشته آشکار شد.

اروپا در همین ابتدای دوران دوم ترامپ دریافته است که آمریکا و بخش مهمی از جامعه آمریکا با انتخاب دگرباره ترامپ راهی دیگر را انتخاب کرده است؛ راهی که توجه و اولویت دادن به ارزش‌های فراگیر غربی چون حقوق‌بشر و لیبرالیسم و تلاش برای اشاعه آزادی حتی از طریق مداخله‌گرایی جای خود را به «اول آمریکا» داده است.

در راهبرد «اول آمریکا»ی ترامپ، هیچ بودجه‌ای نباید برای بیرون از این کشور، بدون نتیجه مشخص برای آمریکا هزینه شود. در شعار اصلی ترامپ مبنی بر «اول آمریکا»، هیچ پولی برای مبارزه با اقتدارگرایی در دیگر نقاط جهان هزینه نمی‌شود؛ مگر اینکه اثرات زودبازده‌اش برای درون آمریکا معلوم و ملموس باشد.

اگر در دوران جنگ سرد آمریکای ترومن بودجه مهمی را به بازسازی ژاپن و آلمان اختصاص داد تا نظم آمریکایی را هرچه بیشتر گسترده سازد، حالا دیگر این آلمان است که به‌عنوان برترین قدرت اقتصادی اروپا و سومین قدرت اقتصادی جهان پس از آمریکا و چین، باید در جهت ارتقای نظامی و اقتصادی اروپا هزینه کند.

اگر در دوران جنگ سرد و در یکی از سخت‌ترین دوران‌هایش، رونالد ریگان با «امپراطوری شر» خواندن شوروی سابق سبب‌ساز فروپاشی این امپراطوری در بازه‌ای کمتر از ده سال شد؛ حالا آمریکای ترامپ می‌کوشد با رئیس‌جمهور اقتدارگرای روسیه بدون حضور کشورهای اروپایی در پایتخت مهم یک کشور خاورمیانه‌ای در مورد آینده کشوری اروپایی تصمیم‌گیری کند. اروپای آزاد چنین اقدامی را عبور از ارزش‌هایی می‌داند که روزگاری آمریکا در صدر ترویج آنها قرار داشت.

انتخاب دونالد ترامپ درس بزرگی را هم به اروپا داده است و آن تاکید بیشتر بر توان کشورهای اتحادیه از‌یک‌سو و ناتو از سوی دیگر برای ارتقای سطح نظامی و امنیتی و اقتصادی است. اگر روزگاری تنها دو درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای اروپایی هزینه حفظ و‌ گسترش ناتو می‌شد؛ حالا اکثریت کشورهای اروپایی پذیرفته‌اند که این عدد را به سه درصد برسانند.

پذیرش ساده زمین‌های ازدست‌رفته اوکراین در جنگ اوکراین به روسیه از سوی دونالد ترامپ، نشان از آن دارد که اروپا دیگر نمی‌تواند اتحاد پرقدرت گذشته را با آمریکا داشته باشد. پذیرش شکست اوکراین و احساس پیروزی پوتین به رهبران روسیه این اعتمادبه‌نفس را می‌دهد که باز می‌توانند به کشور اروپایی دیگری صدمه رسانند و این موضوع به‌هیچ‌وجه برای اروپا قابل پذیرش نخواهد بود.

واقعیت این است که دونالد ترامپ همچون دوره اول هرچه بیشتر راهش را از اروپا جدا می‌سازد تا جایی که معاون او در کنفرانس امنیتی مونیخ، اروپا را موعظه می‌کند که باید هرچه بیشتر هزینه امنیت خویش را بپذیرد و کار به جایی می‌رسد که ایلان ماسک از‌یک‌سو و دی‌ونس از سوی دیگر، علناً از آلمان می‌خواهند که دست حزب «آلترناتیو برای آلمان» را که راست افراطی است، برای مبارزات انتخاباتی باز گذارد.

روابط اروپا با آمریکای ترامپ در حال ضعیف شدن است؛ اما چنین مقوله‌ای نباید این پیام اشتباه را به مقامات ایران مخابره کند که در مورد برنامه هسته‌ای هم اختلاف عمیقی میان اروپا و آمریکا وجود دارد؛ چراکه در مورد برنامه هسته‌ای ایران سه‌گانه آمریکا، اسرائیل و اروپا کاملاً در یک موضوع اتفاق‌نظر دارند و آن عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است و اینکه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای می‌توان از همه گزینه‌ها استفاده کرد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار