توافق بیشتر دربرابر بیشتر
اقتصاد ایران رو به موت است، با بحران روزافزون انرژی مواجه است و جمعیت کشور بسیار ناراضی است.
ایران در داخل و خارج دچار مشکل است. در مدتی کمتر از یک سال این کشور یک رئیسجمهور، سه متحد (رهبر سوریه، حماس و حزبالله)، چندین تاسیسات تولید موشک و بهترین سامانههای دفاع هوایی خود را از دست دادهاست. اقتصاد ایران رو به موت است، با بحران روزافزون انرژی مواجه است و جمعیت کشور بسیار ناراضی است.
به همین دلیل هم هست که ایران به یکی از آخرین تیرهایش در ترکش متوسل شدهاست که همان برنامه هستهایاش است. جمهوری اسلامی ایران از هر زمان دیگری به بمب هستهای نزدیکتر است. از زمانی که سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ از توافق چندجانبه هستهای برجام خارج شد، ایران ذخایر بسیار زیاد اورانیوم غنیشده و سانتریفیوژهایی جمعآوری کردهاست که میتواند اورانیوم را در سطح قابل استفاده در سلاح هستهای غنیکند.
ظرفیت ایران برای تولید اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ۵ برابر شدهاست. ایران برای اینکه یک سلاح قابل استفاده داشتهباشد، باید بتواند تجهیزات قابل انفجار را درون سرجنگی یک موشک قرار دهد. چنین پروژهای میتواند ۱۲ تا ۱۸ ماه طول بکشد. در واکنش چه میتوان کرد؟ تندروها در دولت اسرائیل میخواهند که تاسیسات هستهای ایران را بمباران کنند. آنها به شدت به حماس و حزبالله ضربه زدهاند و ظرفیت این گروهها برای اقدام تلافیجویانه علیه اسرائیل در صورت حمله به ایران را تا حد زیادی از بین بردهاند.
حملات اسرائیل علیه ایران در آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ بخش مهمی از سامانههای دفاعی ایران را از بین بردهاست. تندروهای اسرائیل استدلال میکنند که تنها چیزی که اسرائیل لازم دارد بمبهای سنگرشکن آمریکایی و کمک آمریکا برای مواجهه با عملیات تلافیجویانه احتمالی ایران است. پس چرا کسی این استدلال را گوش نمیکند و همین حالا کار را تمام نمیکند؟ هرچند نباید گزینه حمله به تاسیسات هستهای ایران را کاملاً کنار گذاشت، اما ترامپ باید درخواستها برای چنین اقدامی را فعلاً رد کند. چنین حملهای به شدت مخاطرهآمیز است.
این اقدام میتواند آشوب منطقهای ایجاد کند که آمریکا را برای سالیان سال به درون خود بکشد. حتی کارزار بمباران پیوسته ایران توسط آمریکا هم نمیتواند دانش هستهای ایران را از بین ببرد اما همزمان فرصت برای دیپلماسی وجود دارد و به نظر میرسد که ترامپ از این فرصت استقبال میکند. یکی از عناصر رویکرد ترامپ، تهدید قابل اعتنا و معتبر به افزایش تحریمها و از سرگیری سیاست فشار حداکثری دور نخست ریاستجمهوریاش است. دولت بایدن به شکل احمقانهای چشم بر قاچاق نفت توسط ایران بست و نظام ایران را جری کرد.
علاوه بر این، بر اساس آنچه از برجام باقی ماندهاست، فرانسه، آلمان و بریتانیا، از اعضای باقیمانده برجام، میتوانند بار دیگر تحریمهای سازمان ملل را علیه ایران فعال کنند. اما اگر ترامپ انتظار دارد که رویکرد سختگیرانهترش نتیجه بدهد، باید هدف یکپارچه داشتهباشد. برخی از تندروهای آمریکایی میخواهند از فشار اقتصادی استفاده کنند تا نظام ایران را سرنگون کنند اما اگر ایران را به گوشه رینگ ببریم، ممکن است که واکنش تندی نشان دهد. ایران هنوز تصمیم نهایی برای ساخت بمب هستهای نگرفتهاست.
هدف ترامپ باید این باشد که این تصمیم گرفتهنشود. همزمان با اینکه ترامپ به ایران فشار میآورد باید روشن کند که دنبال معاملهای است که شامل رفع تحریمهای ایران و حمایت از عادیسازی روابط با عربستان سعودی شود. هر توافقی که با ایران انجام شود، ممکن است به اندازه توافق ۲۰۱۵ جامع نباشد، اما از وضعیت جاری بهتر است. فاصله ایران تا بمب با گذشت هر روز کوتاهتر میشود. در عین حال ترامپ باید جلوی مشکلآفرینی ایران در منطقه را بگیرد. ایران تمام متحدان منطقهایاش را کنار نخواهد گذاشت.
ایران سلطه عظیم سیاسی در عراق دارد و با گروههای متحدش در آنجا قطع رابطه نخواهد کرد اما هر توافقی با ایران باید شامل پایان دادن به حمایت نظامی از حماس، حزبالله و حوثیها بشود. این یک رویکرد جاهطلبانه است که نیازمند یک توافق «بیشتر به ازای بیشتر» خواهد بود که یعنی هر یک از دو طرف امتیازهای بیشتری نسبت به برجام ۲۰۱۵ بدهند. ایران و آمریکا به هم بیاعتماد هستند، اما رئیسجمهور آمریکا قدرت چانهزنی دارد. اورانیوم غنیشده انباشت میشود، اسرائیل بیقراری میکند و زمان به سرعت میگذرد.