| کد مطلب: ۵۲۹۴۳

و اینک پس از اکران

اکتای براهنی با فیلم‌اش نشان داد که می‌توان سینما را دغدغه مردم کوچه و بازار کرد، آن را صرفاً برای مخاطب همیشگی و حرفه‌ای سینما ندانست. هنر براهنیِ پسر، آوردن مباحث فیلم به‌طریق‌اولی، داخل جمع‌های خانوادگی بود.

و اینک پس از اکران

اکران فیلم به‌یاد ماندنی «پیرپسر» پایان یافت؛ فیلمی که روند خاص و خاطره‌انگیزی طی کرد. اثری که از همان شب اول نمایش در برج میلاد برای خبرنگاران و روزنامه‌نگاران، این خاطره‌شوندگی را نوید می‌داد. کمتر فیلمی چنین داستان قبل، حین و بعد از اکران را طی کرده بود در سینمای ایران. به‌ظاهر این اکران تمام شد، ولی به‌حتم باطنی نیز در کار است. اکتای براهنی با فیلم‌اش نشان داد که می‌توان سینما را دغدغه مردم کوچه و بازار کرد، آن را صرفاً برای مخاطب همیشگی و حرفه‌ای سینما ندانست. هنر براهنیِ پسر، آوردن مباحث فیلم به‌طریق‌اولی، داخل جمع‌های خانوادگی بود.

در این رهگذر اما نمی‌توان از جادوی شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه اینستاگرام غافل شد؛ اهرمی که به‌واسطه خیزش عظیم طرفداران فیلم ایجاد شده و در رأس آن، منتقدان و روزنامه‌نگارانی بودند که از فیلم سخن می‌گفتند. این مهم سبب‌شده بود بار دیگر مرجعیت این گروه برای مخاطب عام بیشتر مشخص شود. این دسته از روزنامه‌نگاران بی‌هیچ بغض‌وحبی آنچه از فیلم و فحوای آن درک می‌کردند را در کمترین زمان ممکن به اشتراک می‌گذاشتند. این نگره حتی از آن شب سرد زمستانی تک‌اکران برج میلاد آغاز شده بود.

اولین یادداشت‌ها فردای اکران به زیور طبع آراسته شده بود. گویی این پازل از قبل در ذهن مخاطب چیده شده بود که چه پیش خواهد آمد. تاحدی‌که کوته‌بینان عرصه فرهنگ و هنر، این هم‌آوایی جمعی را شگردِ گروه تبلیغاتی اثر فهم کرده بودند! جالب آنکه طی بهمن‌ماه 1403 تا مهرماه سال بعد، هیچ‌گاه سخنی از تیم پشت تبلیغ این فیلم نشده بود. تاجایی‌که گویی وجود خارجی ندارند و اگر هم چنین گروهی بودند، ذیل یکرنگی و همدلی مخاطب عادی دیده نمی‌شدند. «پیرپسر» بستر خوبی برای جامعه‌شناسی مخاطب سینما نیز شده بود. توصیه سینه‌به‌سینه برای دیدن آن و تاکید به چندبار دیدن‌اش، باتوجه به زمان نسبتاً زیاد آن نیز، از دیگر موارد جالب‌توجه بود.

مخاطبی که معمولاً تماشای بالای 90دقیقه‌ای را تجربه نکرده بود و نهایت طی سال‌های اخیر به 120 دقیقه بسنده کرده بود، که تازه در نگاه‌اش دست‌کم نیم‌ساعت آن فیلم‌های دوساعته، اضافه بود، به‌ناگاه 180دقیقه فیلم را بی‌هیچ منتی نگاه کرد و همگان را نیز تشویق به دیدن می‌کرد. این نگره تا جایی پیش رفته بود که عده‌ای می‌گفتند، مگر می‌توان سه‌ساعت به تماشای فیلمی نشست؛ آن‌هم با صندلی‌های معمولاً غیراستاندارد سینمای ایران. جالب ‌آن‌که همین افراد بعد از تماشای اثر، خود به مبلغان بعدی آن تبدیل شده بودند. «پیرپسر» مخاطبان سینمای ایران را به بعد و قبل خود تقسیم کرد و این صرفاً ادعای گزافی نیست. شاید افرادی این مهم را برنتابند و آن را ادعایی بی‌هیچ سندومدرکی فرض کنند.

ولی به‌راستی کدام فیلم در سینمای ایران این‌گونه مخاطب را مشتاق دیدن کرده بود؟ دقت شود که فیلم‌های پرفروش سینمای ایران در دوره‌ای فروختند که سیطره و دستیابی به فیلم‌های خوب دنیا ممکن نبود. مخاطب، گزینه خارجی برای دیدن نداشت. آن فیلم‌ها صرفاً از علاقه مستقیم مخاطب به «سینما بما هو سینما» شکل گرفته بود و از باب سرگرمی نشأت می‌گرفت؛ ولی «پیرپسر» یک سرگرمی خانوادگی و فردی صرف نبود. «پیرپسر» تفکر بعد دیدن فیلم را نیز تقویت کرد و این کم دستاوردی نیست.

همه اینها به‌طور شاخص این انگاره را تقویت می‌کرد که سینما می‌تواند دغدغه عموم نیز شود. دومیلیون نفری که فیلم را دیده‌اند، به‌حتم برای میلیون‌ها نفری که به‌هردلیل آن را ندیده‌اند، تعریف کرده‌اند و حالیه‌که خبر پخش آن در چند قسمت در پلتفرمی آمده، می‌توان امیدوار بود که جمعیت انبوه دیگری نیز آن را تماشا کنند.

پس اکران «پیرپسر» به‌ظاهر در سینماها تمام شده، ولی اکران و مانایی آن در ذهن هنوز وجود دارد. برای بیشتر و بهتر دیدن آن در چند قسمت کوتاه از همین اکنون آماده شویم. این بزنگاه هنوز هم ادامه دارد. تیم نامرئی «پیرپسر» بی‌آنکه آجیلی دهد و آجیلی گیرد، بی‌هیچ منتی در تبلیغ آن سنگ‌تمام خواهد گذاشت. چه‌که داستان و محتوای این اثر بسان اقتباس‌های فیلم، مدت‌زمان خاصی ندارد و می‌تواند سال‌ها در ذهن بماند؛ بی‌هیچ دستور، بی‌هیچ انذار و منعی...

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار