سینما در آتش اختلاف/درباره صفآرایی اصناف در شورای صنفی نمایش
وضعیت این روزهای سینمای ایران مصداق بیتکلیفی است. سینمایی که حال و روزش رضایتبخش نیست و این را از ابهامها در نوع و زمان اکران فیلمها، فروش نهچندان بالای فیلمها و هشدارها و گلایههای گاهوبیگاه سینماگران از رویه فعلی میشود فهمید.

وضعیت این روزهای سینمای ایران مصداق بیتکلیفی است. سینمایی که حال و روزش رضایتبخش نیست و این را از ابهامها در نوع و زمان اکران فیلمها، فروش نهچندان بالای فیلمها و هشدارها و گلایههای گاهوبیگاه سینماگران از رویه فعلی میشود فهمید. اتحادیه و انجمنهای صنفی سینما هم بیانیه پشت بیانیه میدهند و یکدیگر را به باد انتقاد میگیرند.
دیروز انجمن تهیهکننده- کارگردانهای کشور که در شورای صنفی نمایش دارای کرسی است، بیانیهای تند علیه کانون کارگردانان سینمای ایران منتشر کرد و بهشدت از رویکردشان در ماجراهای انتخابات شورای صنفی نمایش انتقاد کرد. این بیانیه واکنشی است به نامهای که کانون کارگردانان سینمای ایران پیشتر خطاب به رئیس هیئتمدیره و مدیرعامل خانه سینما منتشر کرده بود.
هفته گذشته کانون کارگردانها نامهای به محمدمهدی عسگرپور نوشتند و نسبت به آنچه «رفتار غیرقانونی و جانبدارانه در انتخابات شورای صنفی نمایش» خوانده بودند، بهشدت انتقاد کردند. آنها در نامه خود این ادعا را طرح کرده بودند که برخی صنوف خاص و نورچشمی، پشت درهای بسته مشغول مشورت شخصی با مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد هستند و صنوف دیگر و خانه سینما از این شورا کنار گذاشته میشوند. نویسندگان نامه از مدیرعامل خانه سینما درخواست کردهاند جلسات شورای صنفی نمایش را در خانه سینما برگزار کند و در ادامه آوردهاند تا زمانی که چنین روالی عوض نشود، اجازه حضور نماینده خود در شورا را نمیدهند.
حالا انجمن صنفی تهیهکننده ـ کارگردانهای سینمای ایران هم واکنش نشان دادهاند و نویسندگان نامه، کانون کارگردانها را اقلیتی جاهطلب و خواهان تسلط کامل بر سینما توصیف کرده است. در این بیانیه آمده است که رفتارهای کانون کارگردانان با روح مردمنهاد، دموکراتیک و مستقل تشکلهای صنفی در تضاد است و باعث تضعیف اعتبار کانون به دست اقلیتی کمتجربه و متاثر از منفعتطلبان، شده است.
انجمن، لحن بیانیه کانون را گستاخانه، توهینآمیز نسبت به دو صنف مهم سینما و غیرقابل دفاع در برخورد با نمایندگان رسمی سینما ارزیابی کرده و به تاکید آورده که جنجال و برافروختگی برای تصاحب یک کرسی ریاست شورایی که از اساس وظیفهاش نظارت و تنظیمگری مناسبات صاحبان فیلم و سینمادار و پخشکننده است توجیهی ندارد و چهبسا از دور خارج کردن دو ذینفع اصلی این فرآیند از مدار تصمیمگیری، وهن، تحقیر و نادیده انگاشتن حقوق مسلمشان مبنای عقلانی ندارد.
ریشه ماجرا که حالا بیخ پیدا کرده به اختلافات بر سر دبیری شورا و تأخیر در معرفی و فعالیت اعضای شورای صنفی جدید نمایش برمیگردد. اواخر فروردینماه دوره فعالیت شورای صنفی نمایش پایان رسید و قرار بود در فاصلهای نهچندان طولانی شورا در دوره جدید با تغییر برخی نمایندگان صنوف تشکیل جلسه دهد اما پس از گذشت چندماه نهتنها اعضای آن معرفی نشدند، بلکه خود شورا هم جلساتش را تشکیل نداد. این درحالیاست طبق ضوابط و آییننامههای شورا، اعضاء باید بهصورت هفتگی جلسه بگذارند و برنامههای اکران و سیاستهای نمایش فیلمها را مشخص کنند.
با اینکه در اول خردادماه رئیس سازمان سینمایی خبر داده بود که نمایندگان اصناف در شورای صنفی نمایش معرفی شدهاند و در اولین فرصت جلسه شورا برگزار میشود، تأخیرها چنان طولانی شد که اکتای براهنی، کارگردان فیلم «پیرپسر» هشتم خردادماه با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود بهشدت نسبت به بلاتکلیف ماندن وضعیت فیلمش اعتراض کرد. دهم تیرماه و هنگامی که اعضای شورا در نخستین جلسهشان جمع شدند، نهتنها اعضای رسمی شورا معرفی شدند، بلکه خبری هم از مصوبات آن منتشر نشد. آنچنان که پیداست اختلافات داخلی شورای صنفی نمایش بر سر معرفی دبیر شورا و همینطور تصویب نظامنامه جدید اکران، باعث موضعگیریهای صریح این دو کانون علیه یکدیگر شده است.
برخی شنیدهها هم حکایت از آن دارد که صنف تهیهکنندگان شورا درخواست داده که تعداد نمایندگانش به دو نفر افزایش یابد که این موضوع با مخالفت و اعتراض انجمن سینماداران روبهرو شده که میگوید تهیهکنندگان و پخشکنندگان منافع مشترک دارند و با اضافهشدن نماینده دوم تهیهکنندگان به این شورا، قدرت و نفوذشان از صنف سینماداران بیشتر میشود. این موضوع عملاً آتش اختلافها را تندتر کرده است.
بههرحال به نظر میرسد شورای صنفی نمایش بهعنوان نهادی صنفی و نظارتی، فعلاً سایهای از آنچه که باید، دارد و با این اوصاف نقش حیاتیاش در مدیریت اکران سینماهای کشور به خیالی خام میماند. با وجود اختلافات داخلی و اثرگذاری نهادهای دولتی بیرونی و کارهایی مثل بیانیه دادن، اتهامزنی و زدن برچسبهای مختلف که این روزها شاهد آن هستیم، راهبردهایی مانند عدالت در اکران و نظارت بر فرآیند اکران و میانجیگری میان سینماداران، پخشکنندگان و تهیهکنندگان و حمایت از سینمای ملی، به توسعه صنعت سینما کمککننده که نیست، هیچ، حال و وضع سینمای را از همین هم که هست، بدتر میکند.