| کد مطلب: ۱۸۲۵۴

آیا استراتژی امنیتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در دریای سیاه تغییر خواهد کرد؟

گام‌های امنیتی آتی ناتو در رویارویی با روسیه

گام‌های امنیتی آتی ناتو در رویارویی با روسیه

با اینکه حمایت کشورهای غربی از اوکراین عمدتاً اجرایی شده و کم‌‏کم گسترش پیدا کرده اما بازدارنده حملات نظامی روسیه نبوده است. تا به‏‌امروز روسیه حدوداً یک‏‌چهارم از سرزمین‏‌های اوکراین را اشغال کرده، هم‏‌اکنون در میانه حملات تابستانی است و همچنان مراکز جمعیتی اوکراین و زیرساخت‌‏های غیرنظامیان را در هم می‏‌کوبد. نتیجه جنگ اوکراین برای جایگاه ائتلاف ناتو در منطقه دریای سیاه تعیین‏‌کننده خواهد بود.

اعضای ائتلاف ناتو از ۹ جولای در واشنگتن دی‌سی گردهم آمدند تا در نشستی تاریخی ۷۵ سالگی تشکیل این ائتلاف را جشن بگیرند. در این جلسه دو موضوع مهم مورد بررسی قرار خواهند گرفت؛ تهدید‌‌های بحرانی منطقه دریای سیاه و اتخاذ رویکردی استراتژیک در قبال خاورمیانه و آفریقا. ینس‌استولتنبرگ، دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در سخنرانی خود در مراسم افتتاحیه نسبت به پیروزی احتمالی روسیه در اوکراین ابراز نگرانی کرد و آن را بزرگترین تهدید دانست.

لولیا-سابینا جوجا، استادیار دانشگاه جورج‌تاون و جورج واشنگتن است و تمرکز اصلی تحقیقات او بر امنیت اروپا و دریای سیاه قرار دارد. جوجا پیش از این مشاور رئیس‌جمهور رومانی و معاون مدیر پروژه «تحول فرماندهی متحدان ناتو» در ویرجینیای آمریکا بود. او همچنین با نمایندگان رومانی در سازمان ملل، پارلمان اروپا و وزارت خارجه رومانی همکاری کرده است. گزارش پیش‌رو بخشی از مجموعه گزارش‌های ویژه انستیتو خاورمیانه به‌نام «حمایت از مرزهای آسیب‌پذیر ناتو» است که هدف آن کمک به شکل‌گیری مناظره‌های پراهمیت دوگانه‌ای است که ائتلاف ناتو را پیش از برگزاری نشست واشنگتن و فراتر از آن مشغول نگه خواهد داشت. این گزارش نشان می‌دهد که کارشناسان از ائتلاف ناتو چه انتظاراتی دارند که در ادامه می‌خوانید:

سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا ناتو در «اندیشه‌کلی استراژیک ۲۰۲۲» خود اعلام کرد که منطقه دریای سیاه یا BSR برای این ائتلاف از اهمیت استراتژیکی برخوردار است که در نتیجه سال‌ها توسعه‌گری‌های سریع منطقه‌ای اما از همه مهم‌تر به دلیل جنگ تمام‌عیار روسیه به اوکراین شکل گرفته است. با این حال شناسایی اهمیت استراتژیک منطقه دریای سیاه هیچ‌وقت باعث نشد تا ناتو استراتژی درخوری را برای مرزهای مهم خود در جنوب‌شرق توسعه دهد. در نشست واشنگتن اعضای ائتلاف یک استراتژی مشترک جنوبی را انتخاب خواهند کرد، اما ابتکار مشابهی برای منطقه دریای سیاه از اهداف این نشست جا مانده است.

ردپای ناتو در منطقه دریای سیاه در طی دهه‌ها به روش‌های مختلفی تغییر کرده است. الحاق ترکیه در سال ۱۹۵۲ به‌منظور مهار اتحاد جماهیر شوروی در جنوب و ایجاد توازن برای مقابله با تسلط مسکو بر منطقه صورت گرفت. شکست اتحاد جماهیر شوروی در جنگ سرد و سقوط بلوک شرق پس از آن، الحاق بلغارستان و رومانی در سال ۲۰۰۴ را میسر کرد و علاوه بر آن، تعهد ائتلاف آتلانتیک شمالی به گرجستان و عضویت تدریجی اوکراین را در پی داشت.

همزمان، سیاست‌های تلافی‌جویانه مسکو پس از جنگ سرد بخش‌هایی از منطقه دریای سیاه را به دهه‌ها جنگ‌های دائمی فرو برد؛ از جنگ روسیه در اوایل دهه ۹۰ در گرجستان و مولداوی تا حمله روسیه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ و دوباره در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲. درحالی‌که بیشتر این درگیری‌ها از آن زمان به رویارویی‌های پرآشوب و سرکوب‌گرانه تبدیل شدند، جنگ ویران‌کننده اوکراین و روسیه به سومین سالگرد خود نزدیک می‌شود؛ بدون اینکه هیچ چشم‌اندازی از پایان آن وجود داشته باشد.

نتیجه این جنگ هنوز نامشخص است و بدون‌شک آینده فضای امنیتی کل منطقه و همچنین قاره گسترده‌تر اروپا و جامعه ترانس‌آتلانتیک را مشخص خواهد کرد. با گذشت ۷۵ سال از تشکیل ائتلاف، ناتو شاهد بزرگترین درگیری در قاره اروپا از زمان جنگ جهانی دوم است، متحدان غربی با انتشار اطلاعات غلط و بی‌ثبات‌کننده از سوی روس‌ها، عملیات ویژه در خانه و همچنین افزایش نفوذ چین و فعالیت‌های نظامی ایران در منطقه دریای سیاه مواجه است.

بنابراین برای ائتلاف ضرورت دارد یک استراتژی جمعی را برای دریای سیاه توسعه دهد که می‌تواند از ارزش‌های مشترک متحدان محافظت کند و امنیت خود و متحدان‌شان را در این منطقه مهم تقویت کند. آنالیز پیش‌رو چالش‌هایی را نشان می‌دهد که ناتو در منطقه دریای سیاه با آن‌ها روبه‌رو خواهد شد و مجموعه‌ای از پیشنهادات قانون‌گذاری را برای طراحی استراتژی امنیت منطقه‌ای پیشنهاد می‌دهد.

دوران پس از جنگ اوکراین

حمله تمام‌عیار روسیه به اوکراین همچنان یکی از مهم‌ترین تهدیدهای امنیتی علیه متحدان ناتوست که اعضای این ائتلاف را مجبور می‌کند منطقه دریای سیاه را در اولویت قرار دهند. اما همزمان، نتایج مبهم این جنگ، مهم‌ترین مانع ایجاد یک استراتژی امنیتی منطقه‌ای برای این بلوک است. با اینکه ناتو در قالب یک سازمان در حمایت نظامی از اوکراین مشارکت ندارد، اما اکثریت مطلق کشورهای عضو ناتو، با هدایت آمریکا کمک‌های نظامی خود را برای اوکراین فرستاده‌اند، گسترده‌ترین نظام تحریم‌ها را علیه روسیه اعمال کرده‌اند و متعهد شده‌اند برای اینکه اوکراین بتواند از خود در برابر روسیه دفاع کند، تا هر زمان که طول بکشد، کمک کنند.

ینس استولتنبرگ، دبیرکل پیشین ناتو می‌گوید که اوکراین در مسیر غیرقابل بازگشتی به سمت عضویت قرار گرفته و از بودجه ۱۰۰ میلیارد دلاری ناتو در قالب کمک‌های نظامی حمایت کرده است. در نهایت تمام اعضای ناتو به‌طور جمعی وعده داده‌اند تا به‌تدریج عضویت کی‌یف در این ائتلاف را بپذیرند.

با اینکه حمایت کشورهای غربی از اوکراین عمدتاً اجرایی شده و کم‌کم گسترش پیدا کرده اما بازدارنده حملات نظامی روسیه نبوده است. تا به‌امروز روسیه حدوداً یک‌چهارم از سرزمین‌های اوکراین را اشغال کرده، هم‌اکنون در میانه حملات تابستانی است و همچنان مراکز جمعیتی اوکراین و زیرساخت‌های غیرنظامیان را در هم می‌کوبد.

نتیجه جنگ اوکراین برای جایگاه ائتلاف ناتو در منطقه دریای سیاه تعیین‌کننده خواهد بود. چه اوکراین مستقل باقی بماند و به‌سمت یکپارچگی یورو-آتلانتیک برود و این کشور دسترسی به دریای سیاه را حفظ کند، مشخص می‌کند که ناتو تا چه سطحی می‌تواند آزادی حرکتی در سراسر این منطقه را ایجاد کند؛ اعم از اینکه مولداوی بتواند استقلال خود را حفظ کند یا نه و چه منطقه دریای سیاه بتواند به نقش مهم خود در تامین امنیت غذایی جهان در میان دیگر تبعات ژئوپلیتیکی ادامه دهد.

متحدان به‌طور فردی و جمعی با فرمولاسیون اهدافی که از نظر استراتژیکی برای حمایت از اوکراین شکل گرفته‌اند باید بتوانند به این تهدیدها واکنش نشان دهند. این اهداف باید دربرگیرنده تامین امنیت دسترسی اوکراین به دریای سیاه، تضمین اینکه روسیه دیگر نمی‌تواند از شبه‌جزیره کریمه برای به‌نمایش گذاشتن قدرت منطقه‌ای خود استفاده کند یا دسترسی آزاد به مسیرهای آبی در منطقه دریای سیاه را تهدید کند، باشد. برای رسیدن به هر دو نتیجه و شکل‌گیری محیط امنیتی منطقه‌ای، اعضای ناتو باید منابع مناسبی را در بازه زمانی مشخصی اهدا کنند.

تعریف نتیجه استراتژیک مورد نظر برای جنگ اوکراین همچنین موضوع مهمی برای توسعه استراتژی بازدارنده در قبال روسیه است. درخواست‌های مسکو مبنی بر عقب‌نشینی ناتو به مرزهای سال ۱۹۹۷، حمله بی‌سابقه روسیه به اوکراین و نقض سیستماتیک قوانین بین‌المللی از سوی روسیه نزدیکی دوباره روابط ائتلاف و روسیه را در کوتاه‌مدت غیرممکن می‌سازد. این بدان معنی است که تهدید جنگ ترکیبی روسیه علیه اعضای ائتلاف، از جمله در منطقه دریای سیاه در سال‌های آینده باقی می‌ماند و ائتلاف باید مجموعه‌ متحول‌شده‌ای از ابزارآلات دفاعی و بازدارندگی را به‌کار بگیرد.

ابزارهای جنگ ترکیبی روسیه علیه کشورهای عضو شامل حملات سایبری، پروپاگاندا و نشر اکاذیب، جنگ روانی، باج‌خواهی در حوزه انرژی، فشارهای اقتصادی، دخالت‌های سیاسی، جاسوسی و کارشکنی است. در یک دهه گذشته، کرملین به‌تدریج مرز میان جنگ مکانیکی و غیرمکانیکی در سراسر جبهه شرقی را از بین برده است. به‌همین ترتیب در سال ۲۰۱۶، ناتو اعلام کرد که حملات جنگ ترکیبی (یا هیبریدی) می‌تواند به اجرای ماده ۵ منجر شود و در سال ۲۰۲۲، جعبه ابزاری را برای پاسخ‌دهی به تهدیدهای هیبریدی توسعه داد.

اما همانند حمله روسیه به اوکراین، ائتلاف ناتو تاکنون نتوانسته جلوی این تهدیدها را بگیرد، از سوی دیگر حمله هیبریدی روسیه علیه ناتو و نزدیک‌ترین متحدانش کیفیت بالاتری پیدا کرده؛ روش‌هایی که طی سال گذشته علیه منطقه دریای سیاه به‌کار گرفته شده شامل از کار افتادن GPS، ممانعت از دسترسی آزاد به مسیرهای آبی آزاد برای ماه‌ها و تهدیدها برای هدف قرار دادن کشتی‌های تجاری در دریای سیاه، هدف قرار دادن زیرساخت‌های غیرنظامیان که برای امنیت غذایی جهان بسیار حیاتی‌اند و تکرار حوادثی مانند پرواز پهپادها و انفجار آنها بر فراز مناطق ناتوست.

متحدان برای رسیدگی به این تهدیدهای ترکیبی، باید یک استراتژی برای منطقه دریای سیاه توسعه دهند که بر سطوح بالاتری از بازدارندگی مقابل حملات غیرمتعارف و عملیات تهاجمی پیش از وقوع جنگ تاکید ‌کند. تعهد ناتو برای به‌کارگیری از چنین استراتژی منطقه‌ای زمینه هدفمندتر و مؤثرتر استفاده از منابع مورد نیاز برای رویارویی با فعالیت‌های هیبریدی روسیه را فراهم می‌کند. ابزارهای مناسب همچنین برای مهار روسیه در منطقه دریای سیاه و مقابله با تلاش‌های جنگ ترکیبی علیه تک‌تک کشورهای عضو ناتو مورد استفاده قرار می‌گیرند و به‌همین ترتیب می‌توانند از حوادث ناگهانی و تشدید احتمالی از جمله اجرای ماده ۵ قوانین ناتو جلوگیری کنند.

توسعه جعبه‌ابزاری فراگیر به‌منظور مقابله با تهدیدهای جنگ ترکیبی منطقه‌ای به محدود کردن نفوذ ایران و چین در منطقه دریای سیاه کمک می‌کند. استفاده جمهوری خلق چین از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی برای افزایش ردپای خود و تحمیل قدرت به‌طور فزاینده‌ای در منطقه دریای سیاه آشکار است؛ منطقه‌ای که چین به سرمایه‌گذاری‌های خود در زیرساخت‌های مهم فیزیکی و دیجیتالی، اراضی و محصولات کشاورزی و فناوری‌های نظامی ادامه می‌دهد. تلاش‌های چینی‌ها برای کنترل بخش‌های مهم فناوری و صنعتی و همچنین ایجاد مزیت اقتصادی و وابستگی‌های استراتژیک در سراسر منطقه دریای سیاه از جمله در کشورهای عضو ناتو قابل مشاهده است.

همکاری استراتژیک فزاینده چالش دیگری برای ائتلاف است که اثر مستقیمی بر منطقه دریای سیاه دارد. چین یکی از کشورهای خارجی است که صنایع دفاعی روسیه را تامین می‌کند و فناوری‌های تولید چین هم می‌تواند کشتار سربازان و غیرنظامیان اوکراینی را تسهیل کند.

اهداف و پایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه دریای سیاه بسیار کمتر از چین است اما اعضای ناتو برای مقابله با ایران هم به منابع قابل‌توجه و اهداف استراتژیک مشترک نیاز دارند. سپر دفاعی موشک‌های بالستیک ناتو که برای حملات احتمالی از سوی ایران توسعه یافته‌اند، پرهزینه و پیچیده‌اند؛ این سیستم‌ها در بیشتر مناطق اطراف دریای سیاه پایه‌گذاری شده‌اند و اجزای کلیدی آن‌ها در ترکیه و رومانی قرار گرفته‌اند، اجزای دیگر هم در لهستان و دریای مدیترانه.

اما ایران ردپای نامتقارنی در منطقه دریای سیاه دارد. پهپادهای کامی‌کازه ایرانی که در اختیار نیروهای روسیه قرار می‌گیرند ویرانه‌های بسیاری را در سراسر اوکراین از جمله مراکز غیرنظامی ایجاد کرده‌اند. تهران نیروهای سپاه را برای آموزش‌دادن نیروهای نظامی به کریمه فرستاده است. قطعه‌هایی از پهپادهای ایرانی در یکی از حوادث مربوط به انفجار ۵ پهپاد کامی‌کازه در منطقه ناتو در رومانی پیدا شدند.

علاوه بر آن، همکاری استراتژیک ایران با روسیه که در قالب کمک به لایروبی کانال ولگا-دن (کانالی که رودخانه ولگا را از دریای خزر به رودخانه دن متصل می‌کند) است، به‌منظور تقویت دسترسی نظامی به دریای سیاه و همچنین عملیات ناوگان ارواح روسی-ایرانی (کشتی‌های تجاری که در ائتلاف کشورهای گروه ۷ با اتحادیه اروپا قرار ندارند یا از بیمه‌های حفاظتی یا غرامت استفاده نمی‌کنند) بین مدیترانه و دریای سیاه تعبیه شده که همان تهدیدهای امنیتی پیچیده و فزاینده‌‌ای است که ایران می‌تواند در منطقه دریای سیاه برای ائتلاف ایجاد ‌کند.

متحدان در استراتژی دریای سیاه خود نیاز به ادغام ابزاری برای مقابله با قابلیت‌های ایران و روسیه در منطقه دارند. اجزای اصلی بازدارندگی متعارف یا وجود دارند یا در مرحله برنامه‌ریزی قرار گرفته‌اند. برنامه دفاع موشکی بالستیک ناتو یکی از دارایی‌های مهمی است که مانع هرگونه حمله نظامی از سوی ایران می‌شود. علاوه بر آن، حمایت ناتو از ائتلافی از اعضا که به‌دنبال افزایش تولید موشک‌های زمین به هوا برای سیستم پاتریوت تا ۱۰۰۰ عدد هستند، گامی مهم به‌سوی ارزیابی بازدارندگی متعارف علیه تهدیدهای متقارن و نامتقارن ایران و روسیه به‌شمار می‌رود. چنین ابتکارهایی می‌توانند در خدمت وسعت بزرگتری از منطقه دریای سیاه هم باشند.

توسعه ابزارهای کمکی مثل سرمایه‌گذاری جمعی یا ارسال سیستم‌های دفاعی-موشکی بیشتر به مناطق مرزی آسیب‌پذیر ناتو هم موضوع دیگری است. ابزار دفاعی پیچیده مثل «دیوار پهپادی» در کشورهای هم‌مرز ناتو با روسیه که در مقابله با حملات ترکیبی در منطقه دریای سیاه آسیب‌پذیرند، مورد بررسی قرار می‌گیرند. در آخر، اعضای ائتلاف باید بیشتر درباره اعزام جمعی بیشتر قابلیت‌های نظامی فکر کنند که به بازدارندگی و دسترسی آزاد به مسیرهای آبی آزاد کمک کند و ظرفیت ضددسترسی در منطقه دریای سیاه را تشکیل دهد.

منابع و سیاست‌های متحد دریای سیاه

حضور متحدان ناتو در منطقه دریای سیاه در چند سال گذشته قوی‌تر و چندوجهی‌تر شده و بسیاری از اجزای استراتژی امنیت منطقه‌ای ناتو هم‌اکنون در حال اجراست. اما استراتژی آینده نیاز دارد آن قابلیت‌های ارسال هم‌راستا را به‌یکدیگر متصل کند و آنها را به اهداف واضح فرموله‌شده گره بزند.

متحدان دریای سیاه از سال ۲۰۲۲ به‌طور چشمگیری قدرت دفاعی خود را تقویت کرده و فعالانه از اوکراین حمایت کرده‌اند. برای تقویت قابلیت‌های داخلی، رومانی وعده داد ۲/۵درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای بودجه نظامی اختصاص دهد و  جنگنده‌های F-۱۵  و F-۳۵، سیستم‌های دفاع موشکی پاتریوت و سیستم موشکی چندپرتابی MLRS، تانک‌ها، خودروهای جنگی پیاده‌نظام، ناو، زیردریایی و سامانه‌های موشکی دفاعلی ساحلی و پهپادهای رزمی را سفارش داده است.

رومانی همچنین در حال توسعه پایگاه هوایی Mihail Kogălniceanu (MK) است تا با سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری به‌یکی از بزرگترین آنها در اروپا تبدیل شود. بلغارستان می‌گوید ۲درصد از تولید ناخالص داخلی خود را اختصاص می‌دهد و یک برنامه مدرن‌سازی را با خرید جنگنده‌ها، خودروهای جنگی پیاده‌نظام و کشتی‌های گشت و همچنین سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های مهم راه‌اندازی کرده است. ترکیه هم بودجه دفاعی خود را با تقویت ۱۴۰درصدی بودجه دفاعی، جنگنده‌های F-۱۶ بیشتر را خریداری کرده و سرمایه‌گذاری سنگینی برای خودکفایی صنعت دفاعی خود انجام داده است.

بلغارستان، رومانی و ترکیه عملیات مین‌زدایی منطقه‌ای ناتو را در دریای سیاه راه‌اندازی کرده‌اند. بلغارستان و به‌ویژه رومانی در کمک به صادرات غلات اوکراین نقشی کلیدی داشتند و به امنیت غذایی جهان کمک کردند که شامل کمک به تسهیل کریدور دریایی غلات است و در آن کشتی‌های تجاری محصولات کشاورزی را با عبور از آب‌های سرزمینی رومانی و بلغارستان صادر می‌کنند. هر سه‌کشور کمک‌های نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی به اوکراین ارائه داده‌اند، بلغارستان و رومانی همچنین تحریم‌هایی را علیه روسیه وضع کرده‌اند.

ناتو قصد ندارد در سال ۲۰۲۴ عضویت را به اوکراین اعطا کند اما برای پیوستن اوکراین و گرجستان به این ائتلاف تلاش می‌کند. استراتژی امنیتی منطقه دریای سیاه ناتو باید برنامه‌های ویژه‌ای را در تاریخ‌های مهمی راه‌اندازی کند تا بتواند تعهد خود برای به‌عضویت درآوردن اوکراین و گرجستان را اجرایی کند. بسته کمکی جامع ناتو برای اوکراین و بسته کلان گرجستان باید مضاف بر برنامه‌های جامع آموزش نظامی اضافی تقویت شوند. بسته ویژه‌ای هم براساس کمک‌هایی که ائتلاف از سال ۲۰۲۲ به مولداوی ارائه کرده، درنظر گرفته شود.

اولین گام‌ برای توسعه استراتژی امنیتی در منطقه شامل تعهد به دنبال کردن ارزش‌های مشترک و ایجاد فضایی امن در منطقه دریای سیاه و سپس یکپارچه‌سازی متحدان با قابلیت‌های جمعی نزدیک‌ترین شرکایشان تا پیگیری این اهداف خواهد بود.

وزارت امور خارجه آمریکا پیش‌نویسی از استراتژی امنیتی دریای سیاه را در سال ۲۰۲۳ تهیه کرده است. این سند، اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه را تضمین امنیت، رفاه، دموکراسی و دسترسی آزاد به مسیرهای آبی فهرست کرده است. این اهداف در میان متحدان ناتو به‌صورت تک‌تک و جمعی مشترک است و باید آنها را به‌عنوان اهداف گسترده‌تر در استراتژی منطقه دریای سیاه ناتو در نظر گرفت.

سیاست‌ها و قابلیت‌های نظامی در منطقه دریای سیاه باید هم برای اعضای ناتو در این منطقه برای هر جا که لازم باشد مثل بلغارستان، رومانی و ترکیه طراحی شوند و هم از شرکای منطقه‌ای اوکراین، گرجستان و مولداوی حمایت کنند. مثلاً در واکنش به شدت بالای حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۱۸، ناتو قابلیت‌های هشدار موقعیتی BMD را در دریای سیاه افزایش داد و آموزش‌های نظامی در گرجستان و اوکراین را تقویت کرد.

علاوه بر آن، در سال ۲۰۲۲، متحدان به‌رهبری ایتالیا گروه‌های نبرد چندملیتی را برای بلغارستان (به‌رهبری ایتالیا) و رومانی (به‌رهبری فرانسه) ایجاد کردند، پلیس نیروی هوایی منطقه دریای سیاه را افزایش دادند و متعهد شدند برنامه‌های دفاعی جدیدی را اجرا کنند که شامل افزایش نیروهای ناتو با آمادگی بالا از ۴۰هزار نفر به ۳۰۰هزار نفر بود.

آمریکا حضور نظامی خود را در رومانی به تشکیلات بریگارد ارتقا داده و بودجه نظامی را در اختیار بلغارستان و رومانی گذاشته است. فرانسه سیستم دفاعی موشکی MAMBA را در سال ۲۰۲۲ در اختیار منطقه قرار داده است و گروه نبرد ناتو در رومانی را هدایت می‌کند. علاوه بر آن این کشور فعالانه از طریق بسته‌های دفاعی و هدایت ائتلافی برای حمایت از ارسال آموزش‌دهندگان نظامی ناتو به اوکراین، از مولداوی حمایت می‌کند.

با ۷۵ ساله شدن ناتو و گذشت دوسال‌ونیم از جنگ اوکراین، جوجا معتقد است زمان آن فرا رسیده که این ائتلاف یک استراتژی برای دریای سیاه منتشر کند که چالش‌های اصلی برای کشورهای عضو را مشخص می‌کند و منابع جمعی و در سطح ملی خود را برای تقویت امنیت منطقه‌ای متعهد می‌سازد. چنین استراتژی‌آی باید سه هدف را دنبال کند: فضای امنیتی اعضای ناتو در دریای سیاه، مهار تهاجم روسیه علیه متحدان و عمل به‌وعده سال ۲۰۰۸ مبنی بر اعطای عضویت به اوکراین و گرجستان.

استراتژی امنیتی ناتو در دریای سیاه باید براساس ظرفیت موجود زیرساخت‌های کشورهای عضوی ایجاد شود که در طی سال‌ها ایجاد شده‌اند. آنها باید این ظرفیت‌ها را به سیستم دفاعی و بازدارندگی منسجم توسعه دهند و با تقویت آنها در هماهنگی با تعهدات جمعی تعریف‌شده موافقت کنند. اکنون زمان اقدام اتحاد فرا رسیده است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی