موقعیت راست افراطی آلمان که با طراحی پیراهن تیم ملیشان دوباره بحثانگیز شده است
«44» فقط یک عدد نیست
چهارم فروردین امسال که آلمان در یک دیدار دوستانه 2 بر صفر فرانسه را شکست داد، «جاناتان تاه» با شماره 4 برای آلمانها به میدان رفت. این نخستین بار بود که «تاه» و همتیمیهایش از کیت جدید تیم ملی فوتبال آلمان برای یورو 2024 رونمایی میکردند. «تاه» البته خبر نداشت پیراهنی که او در این مسابقه به تن کرده، قرار است باعث سر باز کردن دمل چرکینی شود که قریب یک قرن پیشتر در جامعه این کشور رشد کرده بود.
چند روز بعد از مسابقه چهارم فروردین مورخی به نام «مایکل کونیگ» پرده از یک واقعیت درباره طراحی عدد ۴ در کیت تیم آلمان برداشت. او معتقد بود شماره لباس«جاناتان تاه» به شکلی طراحی شده که شماره ۴۴ دقیقاً یادآور «صاعقههای شکسته» نماد واحدهای اساس نازی در جنگ جهانی دوم خواهد بود.
آدیداس-تولیدکننده این کیت- به فوریت اتهام واردشده را رد کرد اگرچه اعلام کرد پیراهن ۴۴ با طراحی جدید از لیست فروش آن شرکت خارج شده است و همزمان فدراسیون فوتبال آلمان هم بازنگری در طراحی سایر اعداد کیت جدید را در دستور کار قرار داد. اما بهرغم همه این تصمیمها، حالا ۹۵ سال بعد از رونمایی از نماد اساس در آلمان نازی، موضوع ظهور راستگرایان افراطی در آلمان و در اروپا یک بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
مشابهت عدد 44 روی پیراهن تیم ملی آلمان با نماد اساس نازی
آغاز ماجرا از المپیک برلین
اول اوت سال ۱۹۳۶ المپیک یازدهم توسط آدولف هیتلر افتتاح شد. آن روز هزاران نفر در ورزشگاه المپیک برلین با سلام مخصوص نازیها از هیتلر استقبال کردند و ورزشکاران ۴۹ کشور در مقابل هیتلر رژه رفتند تا چهره جنگطلب رهبران جدید آلمان ذیل محتوای صلحآمیز المپیک پنهان شود. هنگام عبور ورزشکاران ایتالیا از مقابل جایگاه هیتلر، سلام فاشیستی ورزشکاران آن کشور در پاسخ به سلام رهبران نازی ایستاده در جایگاه ویژه خبر از سلام جهان به جنگی ویرانگر میداد.
هیتلر سه سال بعد از المپیک برلین جنگ جهانی دوم را آغاز کرد. نازیها از فرصت برگزاری بزرگترین دوره مسابقات ورزشی جهان در کشورشان حداکثر بهرهبرداری تبلیغاتی را بردند. تصاویر برجایمانده از المپیک 1936 برلین، نمایش ابعاد تکاندهنده نژادگرایی نازیها در اوج قدرت آنهاست.
گفته شده است در انتخاب ورزشکاران آلمانی برای حضور در آن المپیک پیش از آنکه به مهارت آنها در ورزش توجه شود، چهره آریایی ورزشکاران اهمیت داشت. تحقق تئوری برتری دادن نژادی ژرمنها نیز بر عهده مهمترین سازمان شبهنظامی تحت نظارت آدولف هیتلر و حزب نازی گذاشته شده بود. واحدهای اساس در سال 1936 با تجربهای 7 ساله در این زمینه پیشگام بودند.
همه نفی میکنند اما...
جنگ جهانی دوم با شکست نازیها به پایان رسید اما راستگرایی افراطی در اروپا پایانناپذیر باقی ماند. امروز از شرق تا غرب اروپای متحد در تب راستگرایی میسوزد و افراطگرایان از هر فرصتی برای عرض اندام بهره میجویند. آلمان همچنان در کانون رشد راستگرایی قرار دارد.
چهارم آذرماه سال پیش-25 نوامبر 2023- افراطگرایان آلمان و اتریش مخفیانه در هتلی در شهر پوتسدام واقع در شرق آلمان گرد هم آمدند تا درباره «اخراج دستهجمعی مهاجران، پناهجویان و شهروندان آلمانی با منشأ خارجی» به رایزنی بپردازند. افشای این نشست موجی از خشم در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی به همراه آورد.
صدها هزار نفر علیه اعضای حزب راستگرای «آلترناتیو برای آلمان»، نئونازیها و سایر افراطگرایان آلمان به راهپیمایی پرداختند. کار به جایی رسید که حتی راستگرایان فرانسوی هم نشست مخفیانه پوتسدام و مصوبات آن را محکوم کردند.
اما قضیه فقط محدود به این نیست. طبق نظرسنجیها اگر همین امروز در آلمان یک انتخابات برگزار شود، تقریباً یکچهارم مردم آن کشور به حزب آلترناتیو برای آلمان رأی میدهند و این محبوبیت احتمالاً در آینده سیر صعودی بیشتری هم خواهد گرفت.
درست است که اولاف شولتز، صدراعظم آلمان میگوید این کشور باید از تاریخ درس بگیرد اما روال جاری وقایع خلاف عقیده صدراعظم را نشان میدهد. راستگرایان در میان بخشهایی از بدنه آلمان محبوب هستند و این انکارناپذیر است. موضوع فقط به زمان و مکان نشان دادن این محبوبیت بر میگردد. عرضه ورزش جایگاه مناسبی برای نمایش راستگرایی است.
بدبینی یا واقعیات روز؟
سادهانگارانه است اگر شباهت فونت عدد 4 و 44 درجشده پشت کیت پیراهن تیم ملی آلمان در یورو 2024 با نماد نازیها را تنها از سر غفلت بدانیم. این شباهت آنقدر هست که هر کسی را مجاب کند طراح این کیت، با اطلاع قبلی نماد یکی از جنایتکارترین سازمانهای پلیسی تاریخ را پشت پیراهن تیم ملی آلمان حک کرده است.
آدیداس به این اتهام از سر بدبینی مینگرد اما رشد راستگرایی در اروپا (با میدانداری آلمان) قابل تکذیب نیست. دیماه سال پیش راهپیمایی صدها مرد سیاهپوش در ایتالیا به مناسبت سالگرد کشته شدن سه کنشگر نوجوان راست افراطی به دست نیروهای چپ افراطی آن کشور در دهه 70 میلادی خبرساز شد.
این سیاهپوشان درحالیکه دستهای خود را به نشانه ادای احترام نظامی فاشیستی به جلو دراز کرده بودند شعار معمول راستهای افراطی ایتالیا را فریاد میزدند. این راهپیمایی که آشکارا یادآور دوران سیاه بنیتو موسولینی، رهبر فاشیست و شبهنظامیان سیاهپوشش بود توسط تمامی احزاب آن کشور محکوم شد و درخواستها برای ممنوع کردن فعالیت گروههای نئوفاشیستی شدت گرفت.
اما واقعیت این است که جایگاه موسولینی برای بخشهایی از جامعه امروز ایتالیا مانند جایگاه هیتلر برای طبقاتی از آلمانهاست؛ محبوب و قابل بازگشت! هر ساله حامیان موسولینی در زادگاه او جمع میشوند و راهپیماییهای بزرگداشتی در مقام دیکتاتور سابق ایتالیا برگزار میکنند که در آنها شعارها و حرکات دوره فاشیستی برجسته هستند آن هم درحالیکه ایتالیا برخلاف آلمان قانونی ندارد که استفاده از تصاویر یا حرکات فاشیستی را ممنوع کرده باشد! این روزها احزاب راست افراطی با شعارهای گوناگون با ریشههای فاشیستی به صحنه سیاسی اروپا بازگشتهاند. آلمان و ایتالیا فقط نمونه هستند.
از چپ به راست
پایان جنگ دوم جهانی، آغاز عصر جنبشهای چپگرایانه در جهان بود. در دهههای بعد از جنگ دوم، راستگرایی به حاشیه رانده شد اما از بین نرفت و زیر سایه جنبشهای چپ باقی ماند. با رشد قدرت اتحاد جماهیر شوروی و همهگیر شدن شعارهای پوپولیستی با منشأ اندیشههای چپ، این جنبشها تحسین میشدند و خریداران زیادی داشتند. این دوران رخوت راستگرایی و اوج امپراتوری چپگرایان بود.
«دنیلا کلته» در چنین عصری بالید و رشد کرد. او امروز 65 ساله و در زندان است. نام «دنیلا کلته» از سال ۲۰۲۰ در فهرست «تحت تعقیبترین افراد» پلیس اروپا قرارگرفته است. کلته، 30 سال از 65 سال عمرش را مخفیانه زندگی کرد تا 26 فوریه سال گذشته -7 اسفند 1402- که در آپارتمانی در برلین دستگیر شد.
دنیلا کلته یکی از اعضای سابق گروه منحلشده «فراکسیون ارتش سرخ» بود. فراکسیون ارتش سرخ خشنترین و شاخصترین گروه چپگرا در آلمان پس از جنگ جهانی دوم بود. اعضای این گروه خود را یک گروه چریکی کمونیستی و ضدامپریالیستی معرفی میکردند و در طول عملیاتهای خود ۳۴ نفر را کشتند و صدها نفر را مجروح کردند.
اما امروز قریب به 80 سال بعد از پایان جنگ جهانی و بیش از نیم قرن بعد از گذر از اروپای ملتهب از تفکرات چپ، دیگر کسی دنیلا کلته و خاستگاه فکری او را به یاد نمیآورد. کسی برای باقیمانده اندیشههای چپ دل نمیسوزاند اما قلبها برای راستها میتپد.
اینها خلأ ناشی از حذف چپها را پر کردهاند. غول خفته راستگرایی در اروپا که روزگاری در سایه قرار گرفته بود، حالا بیدار شده و از هر فرصتی برای عرضاندام استفاده میکند.
کابوس بازگشت ترامپ، خوشحالی راستها
ماههای پیش رو در آلمان و فرانسه دو تورنمنت مهم ورزشی برگزار میشود. آلمانها میزبان یورو 2024 هستند و فرانسویها از المپیک 2024 میزبانی میکنند. همین چند روز پیش بود که سطح هشدارهای امنیتی در فرانسه ملهم از حمله تروریستی اخیر به یک سالن برگزاری کنسرت در مسکو به بالاترین حد خود رسید.
اما پرواضح است نگرانی پاریس فقط متوجه افراطگرایانی در حد گروه داعش نیست؛ آنها از قدرتنمایی راستگرایان فرانسوی که ممکن است زمان برگزاری مسابقات المپیک را برای رفتارهای خارج از کنترل انتخاب کنند هم نگران هستند.
هم مسابقات المپیک و هم مسابقات یورو 2024 در حالی برگزار خواهد شد که چشمها به نتیجه کارزار انتخابات ایالات متحده در اواخر سال جاری میلادی دوخته شده است. آیا راستگرایان یک بار دیگر به عرصه قدرت در مهمترین کشور جهان باز خواهند گشت؟
این فقط آمریکاییها نیستند که با کابوس احتمال روی کار آمدن دوباره دونالد ترامپ زندگی میکنند. در اروپا هم محبوبیت روزافزون ترامپ با نگرانی دنبال میشود. راستگرایان قاره سبز اما خوشحال هستند.
پنجم و ششم ژانویه ۲۰۲۱ که کنگره ایالات متحده هدف حمله طرفداران دونالد ترامپ قرار گرفت (که از درخواست این نامزد شکستخورده برای مردود اعلام کردن نتیجه انتخابات حمایت میکردند) قند در دل راستگرایان اروپایی آب میشد! آنها مشاهده میکردند هرچه تاکنون روی کاغذ خواستار آن شدهاند، در ایالات متحده در حال وقوع علنی است.
روی کار آمدن ترامپ در سال 2017 برای راستهای اروپا چیزی در حد جشن ملی بود! یک روز پس از ادای سوگند دونالد ترامپ، کنگره احزاب ناسیونالیست اروپا با حضور هزار تن از اعضا و چهرههای شناختهشده این احزاب از فرانسه، آلمان، هلند، ایتالیا، اتریش و چند کشور دیگر در شهر کوبلنس آلمان جنجالآفرین شد.
رهبران احزاب راست اروپا در کنگره کوبلنس تصریح کردند که حضور ترامپ در کاخ سفید شانس آنها را برای پیروزی انتخاباتی در فرانسه، آلمان، هلند و ایتالیا بالا برده است.
برگزاری این کنفرانس با واکنش تند مخالفان راستگرایی در اروپا همراه شد اما همانها هم میدانستند «دوران حاشیهنشینی ناسیونالیستها به سر آمده است.»
حالا ترامپ دوباره در آستانه بازپسگرفتن تاج و تختش است. راستگرایان اروپایی هم خودشان را آماده میکنند تا در صورت بازگشت ترامپ به قدرت، قاره سبز را محل تاخت و تاز خود قرار دهند. المپیک و یورو 2024 دو فرصت مهم برای نمایش مقدمات این ترکتازی خواهد بود.
ترامپ در میدان فوتبال؟!
فقط تصور کنید یکی از سخنرانان اصلی مراسم افتتاحیه مسابقات جام جهانی 2026 دونالد ترامپ باشد. بیستوسومین دوره مسابقات جام جهانی فوتبال مردان از ۲۱ خرداد تا ۲۸ تیر ۱۴۰۵ (۱۱ ژوئن تا ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۶) بهطور مشترک توسط ۱۶ شهر در سه کشور کانادا، مکزیک و ایالات متحده آمریکا میزبانی خواهد شد.
اگر ترامپ در انتخابات سال جاری ایالات متحده به قدرت بازگردد، او در روز افتتاحیه جام جهانی 2026 بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در سال دوم ریاستجمهوریاش شرکت خواهد کرد. محور سخنان احتمالی ترامپ در جام جهانی چه خواهد بود؟
راستگرایی در دو سوی اقیانوس اطلس یک مکتب با ویژگیهای مشترک است. مخالفت با حضور مهاجران، مخالفت با نهادها و پیمانهای بینالمللی، قرار گرفتن همیشگی انگشتها روی دکمه جنگطلبی، اهمیت دادن هرچند ضمنی به برتری نژادی و مانند اینها فصل مشترک آموزههای راستگرایان در اروپا و آمریکا است.
همین است که باعث وحشت دوباره اکثریت ملتها از بازگشت نازیسم و موسولینیسم به قدرت و درگیر کردن جهان با ویرانگریهای تازه شده است. راستگرایان در آلمان از همین حالا قول یک برگزیت دیگر را دادهاند و در فرانسه مخالفت با حضور این کشور در اتحادیه اروپا از اصلیترین محورهای سخنان رهبران راستگراست. در هر دو کشور و نیز در ایتالیا، اخراج پناهجویان ترجیعبند سخنرانیهای افراطگرایانِ در کمین قدرت است.
اروپا و آمریکا این روزها در هراس از عملی شدن این شعارها به سر میبرند. اگر آدیداس بلافاصله نسبت به طراحی یک عدد روی پیراهنهای تیم ملی آلمان واکنش نشان میدهد و فدراسیون فوتبال آن کشور همه ارکان خود را بسیج میکند تا در طراحی همه اعداد کیت جدید ژرمنها بازنگری شود، اگر فرانسه در اندیشه بالا بردن تضمینهای امنیتی در زمان برگزاری المپیک است و در ایتالیا، نگرانی از رشد حمایت از احزاب افراطی راستگرا رو به فزونی گذاشته است، فقط یک دلیل دارد: نکند روزگاری از راه برسد که «صاعقههای شکسته»، پیکر نیمهجان جهان را باز هم به آتش بکشد؟
عکس: gettyimages