دوراهی حمایت یا انتقاد از اسرائیل
جنگ غزه دولت آلمان را در معرض آزمونی حیاتی قرار داده است. از یک سو، برلین خود را موظف به حفظ امنیت اسرائیل میبیند، اما از سوی دیگر، باید به جلوگیری از مرگ غیرنظامیان در غزه کمک کند. آلمان میخواهد به ارسال تجهیزات نظامی به اسرائیل ادامه دهد، اما در عین حال در حال ارسال کمکهای هوایی بر فراز غزه است. نمایندگان دولت حتی تلاشی برای حل این تناقض نمیکنند. در عوض، همه درباره دوراهی پیش روی آلمان صحبت میکنند.
سروصدا در تراس سفارت آلمان در تلآویو بلند است. سروصدای ماشینهای عبوری که با صدای آژیرها ترکیب میشود، شنیدن حرفهای آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان را دشوار میکند اما او تلاش میکند حواساش پرت نشود. بائربوک برای ششمین بار از زمان آغاز جنگ در نوار غزه به اسرائیل سفر کرده است و در سهشنبهی قبل از عید پاک، پیامی مملو از خشم برای اسرائیل دارد.
بائربوک که یکی از اعضای حزب سبز آلمان است، میگوید: «هزاران استدلال از سوی بازیگران مختلف» وجود دارد که چرا غذای بسیار کمی به نوار غزه راه پیدا میکند. او میگوید که اهمیتی نمیدهد، «چه کسی ممکن است دقیقاً در نوار غزه باشد.» او میگوید که زمان کافی برای چنین بحثهایی وجود ندارد.
بائربوک میگوید: «تنها چیزی که مهم است این است که کمکها را به غزه برسانیم و این کمکها باید همین حالا به غزه برسند نه بعداً.» لحن او شدید و پندآمیز است و مطالبهگر. این واقعیت که بائربوک، که خود را «دوست» اسرائیل معرفی میکند اما در عین حال با چنین لحن تندی صحبت میکند، نشان میدهد که چیزی در رابطه آلمان با اسرائیل تغییر کرده است.
زمانی که اولاف شولتز، صدراعظم آلمان یک هفتهونیم قبل از وزیر امور خارجه خود به اورشلیم رفته بود، او نیز بهطور غیرعادی از سیاستهای اسرائیل انتقاد کرد. در کنفرانس مطبوعاتی با بنیامین نتانیاهو، شولتز تلاش کرد تا از شیوهای که نخستوزیر اسرائیل این جنگ را به راه انداخته است، فاصله بگیرد. شولتز گفت که مبارزه اسرائیل علیه حماس مطمئناً مشروع است اما «هر چقدر هم که هدف مهم باشد، آیا تحقق این هدف برای توجیه تبعات وحشتناک و هزینههای هنگفت آن کافی است؟ یا راههای دیگری برای رسیدن به هدف وجود دارد؟» در واقع این سخن هشداری بود که در لباس یک سوال پنهان شده بود.
آستانه تحمل آلمان برای تحمل استرس
امنیت اسرائیل بخشی اساسی از شالوده دولت آلمان است. این امر یک جزء کلیدی است که توسط آنگلا مرکل، سلف اولاف شولتز، با نام «دلیل آلمان» مطرح شده تا بتواند کیفیت رابطه آلمان با اسرائیل را توضیح دهد. شولتز نیز همین استدلال را در پارلمان آلمان، بوندستاگ، در 12 اکتبر، پنج روز پس از حمله حماس به اسرائیل، تکرار کرد. وی همچنین گفت: «در حال حاضر تنها یک موضع برای آلمان وجود دارد و آن ایستادن در کنار اسرائیل است.»
اگر امروز به آن اظهارات نگاهی بیاندازیم، میبینیم که این وعده، عنصری موقت را در خود داشته است. گویی که شولتز نیز از قبل به بحرانی که خصومتهای پایدار در غزه میتواند برای آلمان ایجاد کند و این کشور را گرفتار کند، فکر میکرد. آیا اکنون این امکان وجود دارد که شکافی در استدلال دولت آلمان در حمایت از اسرائیل شکل بگیرد؟ پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، همبستگی برلین با تلآویو گسترده بود. هیچ دولت اروپایی دیگری به این اندازه مقامات خود را به اورشلیم نفرستاد. آلمان در مؤسسات بینالمللی، وزن دیپلماتیک خود را در خدمت اسرائیل قرار داد و اسلحه نیز برای اسرائیل ارسال کرد.
اما رفتار متقابل اسرائیل نشان داده است که آلمان در بوته آزمایش در خصوص میزان انعطافپذیری حمایت خود قرار گرفته است. هر چه جنگ بیشتر طول کشیده، گرایش به سمت دور شدن از سیاست فعلی اسرائیل، قویتر شده است. البته تاکنون، هر حرکتی در این جهت عمدتاً لفاظی بوده است؛ از تندی لحن بائربوک بگیرید تا تردید ابرازشده از سوی شولتز، اما اگر رنج انسانی در غزه بدتر شود، چه خواهد شد؟ اگر اسرائیل به حمله زمینی برنامهریزیشده خود به رفح، جایی که یک میلیون و 400 هزار فلسطینی در آن پناه گرفتهاند، عمل کند، چه خواهد شد؟ آیا آلمان همچنان در کنار اسرائیل خواهد ایستاد؟
برخی در دولت آلمان، هم به دلیل نگرانی برای جمعیت غیرنظامی غزه و هم به دلیل نگرانی از اعتبار بینالمللی آلمان، به چنین حمایتی بدبین هستند. سفارتخانههای سراسر جهان به برلین گزارش میدهند که وضعیت آلمان چندان خوب نیست. اسرائیل در حال منزوی کردن خود در سطح جهانی است. آیا آلمان بهعنوان متحد اسرائیل نیز با چنین سرنوشتی روبهرو است؟
با ادامه بدتر شدن وضعیت غزه، اولویتهای دیپلماسی خاورمیانهای آلمان در حال تغییر است. حمله اخیر اسرائیل به خودروهای متعلق به یک سازمان امدادی که در آن 7 امدادگر کشته شدند، تردیدها را در مورد تناسب پاسخ اسرائیل به حمله حماس افزایش داده است. بائربوک در سفرهای قبلی خود به اسرائیل، بر سرنوشت گروگانهای اسرائیلی در غزه که هنوز حدود 130 نفر از آنها باقی ماندهاند، تمرکز کرد. اما در آخر سفرش بر رنج فلسطینیان تمرکز کرد. براساس آمار رسمی آژانسهای تحت کنترل حماس، از آغاز جنگ، بیش از 33 هزار نفر در نوار غزه کشته شدهاند. بانک جهانی و سازمان ملل تخمین زدهاند که بیش از نیمی از 2 میلیون و 300 هزار فلسطینی ساکن نوار غزه «در آستانه قحطی» هستند و بیش از یک میلیون نفر خانههای خود را از دست دادهاند.
بائربوک در آخرین سفر خود به تلآویو گفت که مسائل بشردوستانه «بسیار فوریتر شدهاند». مدت کوتاهی قبل از آن، او از گذرگاه مرزی کرم شالوم در جنوب اسرائیل بازدید کرده بود؛ جایی که کامیونهای حامل تجهیزات کمک به غزه میروند. در گفتوگو با مقامات مرزی، ظاهراً بائربوک این تصور را به دست آورد که اسرائیلیها تلاش کافی را برای جلوگیری از قحطی انجام نمیدهند. به نظر میرسد او معتقد است که باید خودش کنترل را به دست بگیرد. بائربوک به وزارت خارجه کشور خود دستور داد تا طرحی را با مشارکت اردن برای افزایش تعداد کاروانهای کمکرسان به غزه تنظیم کند. در اواسط آوریل، او قصد دارد هیئتی از کارشناسان حقوق بینالملل را برای گفتوگو با نمایندگان دولت اسرائیل در مورد روش مدیریت جنگ اعزام کند. او به وضوح به نحوه مدیریت اسرائیل اعتماد ندارد.
محدودیتهای وفاداری
بائربوک تاکید کرده که آلمان در قبال امنیت اسرائیل مسئولیت دارد اما در عین حال او در تراس سفارت آلمان گفت که آلمان «مسئولیت رعایت قوانین بینالمللی» را نیز بر عهده دارد. این یک هشدار واضح بود که میگفت وفاداری آلمان به اسرائیل بدون قید و شرط نیست و به واسطه قوانین بینالمللی محدود شده است. شهرت بینالمللی آلمان تا حدی بر این واقعیت استوار است که از گذشتهی جنایتکارانه خود درسهای معتبری گرفته است. براساس این تجربه، دولتهای آلمان در حمایت از حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون، بیش از سایرین فعال هستند. اما منابعی در داخل دولت و محافل دیپلماتیک میگویند، از 7 اکتبر، اتهاماتی مبنی بر اینکه برلین استانداردهای دوگانه را اعمال میکند، مطرح شده است.
یک سوال متداول این است که چرا حملات روسیه به بیمارستانهای اوکراین را محکوم میکنید اما زمانی که اسرائیل یک درمانگاه را در غزه بمباران میکند، این کار را نمیکنید؟ آلمانیها به وضوح میبینند که حمله اسرائیل با قتل عام همراه بوده است. منابع دولتی میگویند که آلمان برای همبستگی خود با اسرائیل هزینه دیپلماتیک سنیگنی پرداخت کرده است. این نکته بهویژه در جهان عرب صادق است اما فقط مختص به آنجا نیست. طی ماههای گذشته، تلاشهای فزایندهی برلین برای تحکیم روابط با کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی پس از تهاجم روسیه به اوکراین آسیب دیده است.
حتی نیکاراگوئه در ماه مارس شکایتی را علیه آلمان در دیوان دادگستری بینالمللی لاهه مطرح کرده و این کشور را به همدستی با اسرائیل در نسلکشی در نوار غزه متهم کرد. دولت آلمان فکر نمیکند که این شکایت موفقیتآمیز باشد، با این حال وقتی دیپلماتهای آلمانی در مورد این روند صحبت میکنند، لحنی دارند که نشان میدهد غرورشان آسیب دیده است. نیکاراگوئه خودش سابقه خوبی در آزادی ندارد، تلاش میکند دست آلمان را رو کند و این مسئله برای آلمانیها بسیار ناراحتکننده است.
در نهادهای مختلف سازمان ملل، دیپلماتهای آلمانی وقتی درباره اقدامات حماس صحبت میکنند، مورد انتقاد قرار میگیرند. در جریان جدیدترین نشست هیئت اجرایی یونسکو در پاریس در 22 مارس، نماینده آلمان هنگامی که درباره اتهامات ادعایی درباره خشونت جنسی از حماس صحبت میکرد، از سوی برخی از اعضای هیئتمدیره، هو شد. این واقعیت که نامزد آلمان برای سمت قضاوت در دادگاه کیفری بینالمللی در نهایت انتخاب نشد، توسط برخی بهعنوان مجازاتی برای همبستگی برلین با اسرائیل تفسیر شده است. دیپلماتها میگویند که در گفتوگوهای محرمانه با نمایندگان کشورهای عربی، لحن آنها بسیار سرد است. آنها میگویند که رهبران عرب ثابت کردهاند که بهطرز شگفتانگیزی عملگرا هستند. اما فشار از سوی افکار عمومی کشورهای عربی که به شدت با فلسطینیها همذاتپنداری میکنند، دولتها را وادار کرد که بهطور نمایشی از آلمان فاصله بگیرند.
برلین در تلاش است تا این آسیب را محدود کند. این عزم توضیح میدهد که چرا بائربوک در آخرین سفر خود به خاورمیانه، با محمد مصطفی، نخستوزیر جدید دولت فلسطین دیدار کرد. این دیدار زمانی انجام شد که حتی مصطفی هنوز سوگند یاد نکرده بود. اندکی قبل از ورود بائربوک به رامالله، وزارت خارجه اعلام کرد که آلمان در حال افزایش کمکهای خود به فلسطینیها است. آیا این اقدام برای کمک به ترمیم وجهه آلمان کافی است؟ اندکی پس از پایان سفر بائربوک، نیلز آنن، وزیر توسعه آلمان، به کرانه باختری رود اردن سفر کرد.
این سفر تنها یکی از سفرهای متعدد او به خاورمیانه بود. آنن میگوید: «ما قدرت نرم زیادی را در جهان عرب از دست دادهایم.» در آخرین دوره پارلمان، آنن، وزیر دولت در وزارت خارجه بود. در آن زمان، پس از آنکه آلمان صدها هزار پناهنده را در جریان هجوم عظیم 2016-2015 پذیرفت، شهرت این کشور در کشورهای عربی زیاد شد. خصوصاً اینکه آلمان تقریباً یک میلیون نفر را از سوریه پذیرفته بود. آنن میگوید: «دولت آلمان پیوسته از امنیت اسرائیل و حق موجودیت آن حمایت کرده است. با این وجود، جهان عرب از آلمان انتظارات زیادی داشت و روابط دوستانه بود.»
این روابط دوستانه به کمکهای مالی آلمان و حمایت برلین از ایجاد یک کشور فلسطینی در آینده نیز مربوط میشود. با این حال، امروز آنن با جهان عرب احساس بیگانگی میکند: «در حال حاضر، ما شاهد ناامیدی قابل توجهی، بهویژه در میان شرکای خود در جامعه مدنی، نسبت به موضع یکجانبهمان در خصوص غزه هستیم.»
آلمان بنیادهای مرتبط با احزاب سیاسی اصلی خود را دارد که اغلب دفاتر اقماری در سراسر جهان دارند و بهعنوان نوعی سیستم هشدار اولیه عمل میکنند. آنها ارتباط مستقیم با گروههای محلی را حفظ میکنند و تغییرات رفتاری را از نزدیک مشاهده میکنند و مهم نیست که این روزها با چه کسی صحبت میکنید. چه از بنیاد کنراد آدنائور باشد که با اتحادیه دموکرات مسیحی راست میانه مرتبط است یا از بنیاد فریدریش ایبرت وابسته به سوسیال دموکراتها یا بنیاد هاینریش بل مرتبط با سبزها، چه در آفریقا یا خاورمیانه.
همه آنها تقریباً موارد مشابهی را گزارش میکنند: طردشدگی، از دست دادن اعتماد و محیط کاری چالشبرانگیزتر نسبت به قبل. سازمانهای محلی که از دیرباز با این بنیادهای آلمانی همکاری داشتهاند، در برخی موارد بهطور ناگهانی همکاری خود را قطع کردهاند. مراسم و برنامهها لغو شدهاند و حتی فراخوانهایی برای تحریم آلمان وجود دارد. یکی از نمایندگان آلمان شکایت میکند که مدافعان حقوق بشر و فعالان صلح، دقیقاً از مردمی که برلین در واقع میخواهد آنها را تقویت کند، دور شدهاند.
مشکل بزرگ افول اعتبار
رونجا شیفر، رئیس دفتر بنیاد فردریش ایبرت در قاهره میگوید: «آلمان مشکل بزرگی به نام افول اعتبار در خاورمیانه دارد. شرکای جامعه مدنی ما بر این باورند که موضع آلمان در مورد جنگ اسرائیل در غزه بسیار قابل انتقاد است. آنها از ما میپرسند که چگونه حمایت آلمان از عملیات نظامی اسرائیل، با سیاست خارجی ارزشی و فمینیستی که دولت و وزیر امور خارجه به آن متعهد شدهاند، همخوانی دارد»
مارتین شولتز، رئیس سابق پارلمان اروپا و نامزد صدراعظمی حزب سوسیالدموکرات، رئیس بنیاد فردریش ایبرت است. او میگوید که تاثیرات منفی جنگ غزه در فعالیتهای روزانه این بنیاد بهوفور خود را نشان داده است. مثلاً فرزندان کارکنان اسرائیلی ما بهعنوان سرباز در جنگ شرکت میکنند و ما باید از کارکنان خود در غزه و فرزندان آنها محافظت کنیم.»
شولتز معتقد است که زیاد شدن انتقادات از سیاست آلمان در قبال اسرائیل، نتیجه یک تغییر نسل است. او میگوید: «عدم تمایل دولت آلمان به انتقاد علنی از اسرائیل باید بهطور فزایندهای توضیح داده شود، زیرا خاطرات جنایات آلمان در دوره نازیها در حال محو شدن است و همراه با آن مسئولیت آلمان در قبال اسرائیل دیگر برای خیلیها قابل فهم نیست.»
این مسئولیت همچنان وجود دارد. شولتز اصرار دارد که این حمایت همچنان از اصول دولت آلمان ادامه دارد و باقی خواهد ماند. در عین حال، از آلمان انتظار میرود که از اجرای قوانین بینالمللی حمایت کند. او در پایان میگوید: «ما بهعنوان یک بنیاد، تنها نهادی نیستیم که تحت فشار قرار میگیریم، بلکه دیپلماسی آلمان بهطور کلی تحت فشار است.»
اخیراً اولاف شولتز، صدراعظم آلمان در دیدار با نتانیاهو گفته بود: «ما نمیتوانیم کنار بایستیم و شاهد گرسنگی فلسطینیان باشیم. این کار از ما برنمیآید. این چیزی نیست که ما بتوانیم از آن دفاع کنیم.»
دستیاران شولتز به شدت روی عبارات دقیق سخنان او کار کرده بودند. درحالیکه لحن شولتز به اندازه بائربوک تند نبود، اما این سخنان یک گام آشکار بود که نشان میداد موضع آلمان از آغاز جنگ دستخوش تغییری شده است. ران پروسور، سفیر اسرائیل در برلین، از انتقادات فزاینده نگران است. او میگوید: «ما از نزدیک به صحبتهای دوستانمان در آلمان و ایالات متحده گوش میدهیم. با این حال، مهم این است که منتقدان اسرائیل به صورت سازنده انتقاد کنند تا اینکه انگشت اتهام به سمت اسرائیل دراز کنند.»
جنگ غزه دولت آلمان را در معرض آزمونی حیاتی قرار داده است. از یک سو، برلین خود را موظف به حفظ امنیت اسرائیل میبیند، اما از سوی دیگر، باید به جلوگیری از مرگ غیرنظامیان در غزه کمک کند. آلمان میخواهد به ارسال تجهیزات نظامی به اسرائیل ادامه دهد، اما در عین حال در حال ارسال کمکهای هوایی بر فراز غزه است. نمایندگان دولت حتی تلاشی برای حل این تناقض نمیکنند. در عوض، همه درباره دوراهی پیش روی آلمان صحبت میکنند.
صدراعظم و وزیر امور خارجه حاضرند این تنش را برای مدتی طولانی تحمل کنند. مقامات در برلین میگویند از دست دادن شهرت بهایی است که آلمان باید به خاطر این حمایت بپردازد. آنها میگویند که روابط با اسرائیل، هم برای بهبود وضعیت غزه و هم برای نزدیک شدن به هدف نهایی که همان راهحل دودولتی باشد، بسیار مهم است. به نظر میرسد که این یک طرح است. اما شاید فقط یک سراب باشد.
مترجم: آریا صدیقی
عکس: Dominik Butzmann