آقای رئیس جمهور! خیلی زود تنها شدید
مسئله این است که شما خیلی زودتر از آنچه که انتظار میرفت، تنها شدهاید. شاید فقط یک نفر باشد که کنارتان هست، دیگران ساز خود را میزنند. این تنهایی علامت خوبی نیست که خیلی هم بد است. سیاستمدار باید دهها نفر مدافع داشته باشد.
لوازم سیاست چیست؟ فرق سیاست با پزشکی چیست؟ شما هنگام عمل جراحیِ قلب، یک گروه همکار برای جراحی درست میکنید. اساس کار شما هم بر پروتکلهای استاندارد درمانی است. بیمار هم بیهوش است. گروه پزشکی هم همگی تابع شما هستند. بدون مقدمات لازم هم آغاز به جراحی نمیکنید. پاسخگو هم فقط خودتان هستید. از قبل هم میدانید چه عملی میخواهید انجام دهید، و خودتان هم پاسخگوی همه مراحل و اقدامات گروه هستید.
سیاست قطعاً با پزشکی در تمام ویژگیهای مذکور فرق میکند. همین که شما متکلمالوحده شدهاید و به تنهایی در حال دفاع از دولت و عملکرد آن هستید یعنی، یک جای کار گیر دارد. اظهار سخنان تکراری و حتی کلیگویی که کمتر مخاطبی را قانع کند: نشانهای از وجود یک گیر جدی در سیاست جنابعالی و دولت است. در سیاست همه بهنوعی مشارکت میکنند و نهفقط تبعیت. پس باید در فرآیند سیاسی حضور و مشارکت داشته باشند. در عمل آنچه که مشهود است، غیبت اغلب همراهان دولتی و پیش از آن انتخاباتی با شماست.
ایرادی ندارد که بر اساس وفاق بخواهید دیگران را هم جلب کنید. خیلی هم خوب است. ولی باید به همان میزان در پی اقناع و تفاهم با کسانی باشید که حامی شما و وعدههای شما بودند و هستند. قدرت سیاسی بدون نیروهای حمایتکننده وجود ندارد. شما که نیروی امنیتی و نظامی و حتی پول فراوان ندارید که بخواهید در سیاست بمانید. البته، وابسته به این صندلی هم نیستید؛ ولی باید به گونهای عمل کنید که حامیان شما زیاد شوند و نه کم.
متأسفانه به نظر میرسد که خود را بینیاز از ایده و اندیشه و نقدهای دیگران و حامیان خود میدانید و اگر هم هرازگاهی جلسهای میگذارید برای رفع تکلیف است. از این منظر، جلسه اخیر با ۶۰تن از فعالان سیاسی جریانهای مختلف نیز، فقط نمایشی برای اعلان این است که بگویید حرفها را شنیدم. بعید است که حتی یک گزاره جلسه در کار شما تاثیری گذاشته باشد. اگر نتیجه جلسه این باشد که نه شما از آنها سودی برده باشید و نه آنان از نظرات شما قانع شده باشند و بدتر اینکه هر دو طرف از یکدیگر دورتر هم شده باشند، در این صورت باید گفت سیاستورزی رسمی کنونی در سطح دولت به جایی نخواهد رسید.
مسئله این است که شما خیلی زودتر از آنچه که انتظار میرفت، تنها شدهاید. شاید فقط یک نفر باشد که کنارتان هست، دیگران ساز خود را میزنند. این تنهایی علامت خوبی نیست که خیلی هم بد است. سیاستمدار باید دهها نفر مدافع داشته باشد. نه مدافعی که به دلیل منافع خود را پیشمرگ نشان دهد؛ بلکه مدافعی که خود را شریک سیاستهای او بداند و به دلیل این مشارکت از سیاستهای شما دفاع کند.
برای شما کسی نمانده؛ لذا به سخنان تکراری و نصیحتگونه روی آوردهاید. سخنان شما درباره انرژی (از جمله در سفر اخیر به خراسان جنوبی) نیز پذیرفتنی نیست. سال گذشته قول داده شد که در تابستان هم قطعی برق نخواهیم داشت؛ حالا میفرمایید اگر لازم باشد در زمستان هم قطع میکنیم. میفرمایید که: «این وضعیت که امروز بهوجود آمده بابت این است که ما بیدار شویم و بفهمیم نباید مثل گذشته کار میکردیم.»
لطفاً توضیح دهید که گذشتگان چگونه کار کردند که به این روز افتادیم و کار شما و دولت بهگونهای است که برخلاف آنان وضع را بهبود میبخشد؟ اگر یک پاراگراف توضیح دهید که علمی و دقیق باشد، پذیرفتنی است.
متأسفانه شما در بهتربن حالت همان راه گذشتگان را ادامه میدهید. گفتهاید که: «اگر هر خانواده یک قدم برای صرفهجویی بردارد، نیازی به قطع برق نیست.» قطعاً صرفهجویی و توصیه به آن عمل پسندیدهای است. ولی مگر وظیفه دولت تمرکز بر توصیه به صرفهجویی است؟ این کار را که همه میتوانند انجام دهند. سال گذشته درباره برق، سوخت مازوت و... چه وعدههایی داده شد و چقدرش انجام شد؟
همه دولتها قدری کارهای تولیدی میکنند. اگر قرار باشد آنها را بهعنوان این خدمات دولتهای خدمتگزار شمرد که همه دولتهای تاریخ خادمان ملت محسوب میشوند. شما مطلقاً یا به مسائل اصلی نمیپردازید یا حاضر نیستید درباره آنها گفتوگو کنید.
لطفاً دستور دهید نظرسنجیهای دولتی از مردم درباره وضعیت کشور و دولت منتشر شود. ما همچنان به صداقت شما اعتقاد داریم. ولی صداقت بهتنهایی مشکلی را حل نمیکند. مسئله هم این جناح و آن جناح نیست. مسئله امروز همه ما، ایران و مردم و بقای آن است.