فاصله طولانی تا شرایط پایدار آبی
بارشهای اخیر تقریباً در هیچ نقطهای به بارش نرمالی مورد انتظار در اینروزها نرسیده است؛ بهصورت مشخص در این فصل در تهران باید حدود ۸۰ میلیمتر بارندگی داشته باشیم، اما از ابتدای مهرماه و همزمان با آغاز سال آبی تا امروز میزان این بارندگیها در این استان به حدود ۱۵ میلیمتر رسیده است.
بارشهای اخیر تقریباً در هیچ نقطهای به بارش نرمالی مورد انتظار در اینروزها نرسیده است؛ بهصورت مشخص در این فصل در تهران باید حدود 80 میلیمتر بارندگی داشته باشیم، اما از ابتدای مهرماه و همزمان با آغاز سال آبی تا امروز میزان این بارندگیها در این استان به حدود 15 میلیمتر رسیده است. باید در نظر داشته باشیم که ما هنوز تا رسیدن به نقطهای پایدار از نظر بارشها فاصله زیادی داریم.
علاوه بر این، آخرین گزارش تجمعی سدهای کشور که مربوط به 20 آذرماه است، نشان میدهد همچنان همه سدها خالی است؛ این واقعیت میدانی این روزهاست. این روند نشان میدهد که در کوتاهمدت نمیتوان کار ویژهای انجام داد؛ چون زمانی میتوان انتظار چنین اقداماتی را داشت که تغییری در رفتارهای ما ایجاد شده باشد، اما همچنان تغییری در نظام حکمرانی، بهرهبرداری و سرمایهگذاریها در حوزه آب صورت نگرفته است.
اما آیا امکان ذخیرهسازی بارشها وجود دارد؟ طبق مطالعات ناسا، پیشبینی میشود که ایران تا سال 2070 شاهد افزایش شدید بارشها در نوار جنوبی و بهصورت مشخص در منطقه مکران و قسمتهایی از هرمزگان خواهد بود. این دورنما نشان میدهد، هرچه بهسمت شمال و شمالشرق حرکت کنیم، شرایط خشکسالی تشدید و براساس شاخصهای مختلف، سالی یکدرصد به اراضی دچار خشکسالی کشور اضافه میشود؛ بههمیندلیل باید همزمان اقداماتی را برای سازگاری با این شرایط اقلیمی در شمال و برنامههایی برای استفاده از بارشهای جنوب کشور پیگیری کنیم. طبق پیشبینی ناسا، ویژگی بارشهای جنوب کشور غیرخطی و مقطعی خواهد بود؛ یعنی این مناطق در بازهای با بارشهای شدید و در یک دوره زمانی با خشکی روبهرو میشوند.
برای مثال در بارشهای اخیر جنوب کشور، در کمتر از 24 ساعت حدود 110 میلیمتر باران در کیش باریده است. علاوه بر این، شاهد وضعیتی مشابه در سیستانوبلوچستان و جنوب دشتیاری هستیم که سالیانه 2/5 تا 4 میلیارد مترمکعب رواناب سطحی اما مقطعی در آن وجود دارد، اما اگر برنامهای برای آن نداشته باشیم، نهتنها از مواهب آن استفاده نخواهیم کرد، بلکه باعث تخریبهای زیادی خواهد شد. سازگاری با این شرایط نیز الزاماً از جنس سدسازی نیست، بلکه با اقداماتی آسانتر و کمهزینهتر و مداخلات محیطزیستی کمتر باید آن را انجام دهیم.
نظام سدسازی متعلق به شرایطی است که پراکنش بارندگیها بهصورت خطی و ممتد باشد، اما وقتی الگوی بارندگیها بهشکل پراکنش غیرخطی تغییر پیدا میکند، سدسازی دیگر پاسخگو نیست و باید بهسمت استفاده از ظرفیت عوارض طبیعی و فروچالهها برویم؛ برای مثال در منطقه مکران که این روند در آن تشدید خواهد شد، عوارض طبیعی گستردهای مانند باهوکلات داریم که ظرفیتهای طبیعی زیادی برای استفاده از این روانابها در اختیار بهرهبردار قرار میدهد.
ما در پهنههای بکر مانند هرمزگان و مکران دیگر اجازه اشتباهات سایر نقاط پهنه سرزمینی را نداریم. اگر روانابی را بهسمت فروچاله هدایت کردیم، باید حقابههای محیطزیستی و دشتهای پاییندست را هم لحاظ کنیم؛ اقدامی که تا امروز صورت نگرفته و با اهریمن فرونشست روبهرو هستیم، وضعیتی که بهشدت نسبت به خشکسالی وخیمتر است. درمجموع باید سلسلهاقداماتی انجام دهیم که ما را بهسمت پایداری بیشتر حرکت دهد.
نکته بسیار مهم این است که دولت در این شرایط منابع مالی کافی برای اصلاح این وضعیت ندارد و بههمیندلیل باید به بخش خصوصی سپرده شود؛ بههمیندلیل باید از مشوقهایی برای ترغیب بخش خصوصی استفاده شود تا علاوه بر حضور در این حوزه، به حفظ پایداری سرزمینی نیز کمک شود. در فدراسیون صنعت آب، طرحی برای ایجاد یک سازمان تنظیم مقررات (رگولاتوری) است که بهصورت همزمان، هم از منافع سرزمینی صیانت میکند، هم به سرمایهگذاری بخش خصوصی کمک میکند.