چگونه ترس و لرز بخـوانیـم
یک کتاب راهنما درباره کییر کگور
یک کتاب راهنما درباره کییر کگور
«ولی این مربوط میشه به دوره خاصی که من داشتم روی تزَم کار میکردم، داشتم به این فکر میکردم که آدم باید خودش باشه یا دیگری؟ به کتاب «ترس و لرز» فکر میکردم، راستش خودم هم دچار ترس و لرز شده بودم». این دیالوگ حمید هامون با مادرزناش در فیلم هامون بود. ایدهاصلی فیلم از کتاب «ترس و لرز» کییر کگور برگرفته شده و مبتنی بر پارادوکس عشق و عقل است. هامون ازیکسو دچار مخاطره اگزیستانسیالیستی و هستیگرایی است و ازسویدیگر با همسرش مهشید بر سر زندگی مشترک دچار کشمکش است. «سورن کییرکگور» بیچونوچرا یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین اندیشمندان قرن نوزدهم بود. کتاب ترس و لرز کییرکگور هم در تاریخ اندیشه فلسفی، هم در تاریخ اندیشه دینی یک متن کلاسیک بهشمار میرود. نام کتاب برگرفته از انجیلنامه پولُس به فیلیپیان، آیه 2:12 است: «نهتنها هنگام حضورم، بلکه حال در غیابم، با رغبت بسیار بیشتر همچنان تلاش کنید که نجات خود را با ترس و لرز به انجام رسانید». در این اثر کییر کگور تلاش میکند تا وحشت و اضطراب ابراهیم را دریابد؛ آنگاه که خداوند به او فرمان میدهد پسرش اسحاق را برای قربانیکردن به سرزمین موریا ببرد.
کییر کگور «ترس و لرز» را بهترین کتاب خود میدانست؛ او میگفت این کتاب برای جاودانهکردن نام من کافی است. دیالکتیک تغزلی او، هنر او در وادارکردن ما به حسکردن خصلتهای ویژه این قلمرو مذهب در بالای ما که خود او وانمود میکرد پایینتر از آن مانده است، هرگز چنین ژرف بر ما تاثیر نگذاشته و نیز هرگز -و این را خود او نمیگوید- روایاتش تااینحد با شخصیترین جدالهایش در پیوند نبوده است. اما همیشه نمیتوان بهآسانی اندیشه کییر کگور را در ورای اندیشه یوهانس دو سیلنتیو (ظاهراً سورن کییرکگور با این نام مستعار مینوشته.)، که این اثر را به او نسبت میدهد و البته خود اوست اما نه به تمامی، به چنگ آورد. به گفته هیرش: «این دشوارترین اثر کییر کگور است که در آن بیش از هر اثر دیگر به هر وسیله در سرگردانکردن خواننده کوشیده است.» کلرکارلایل در کتاب «راهنمای خواننده «ترس و لرز» کییر کگور» تلاش کرده تا با شرح تحلیلی و تفصیلی مفاهیم مهم کتاب، به فهمپذیری آن کمک کند. این کتاب بهدلیل ارائه چشمانداز فلسفی اصیل درباره مفاهیمی نظیر عشق، تنهایی، شهامت، حقیقت، خدا، ایمان و آزادی، حتی امروز هم فیلسوفان، متألهان و خوانندگان
عادی را به درنگ و پرسش وامیدارد. کلر کارلایل راهنمایی روشن و موجز درباره این کتاب نگاشته است. او گذشته از بررسی مضامین اصلی و زمینه تاریخی، الهیاتی و فلسفی متن کییر کگور و بحث در باب تاثیر آن بر فیلسوفان دیگر، نقشهای مبسوط و مشروح و خوانشی جزءبهجزء از خود متن فراهم کرده است تا خواننده را در گذر از مسیر دشوار خواندن «ترس و لرز» و بهدستآوردن فهمی دقیق و جامع از آن، یاری رساند. خواندن «ترس و لرز» کییر کگور بهیاری این کتاب برای همه علاقمندان به اندیشه سورن کییر کگور، همه اساتید و دانشجویان فلسفه و الهیات و -مهمتر از همه- برای تمام کسانی که در رابطه با خود، خدا و دیگران به پارادوکس برخوردهاند، امری ضروری است. پیش ازاین البته درآمدهای بسیار خوبی درباره این کتاب منتشر شده، اما متن دشوارتر ازآناست که با آن درآمدها قابلفهم باشد. انگیزه کلر کارلایل از نوشتن این راهنمای خواننده، همین بود که فراتر از درآمدهای قبلی و با روایت متفاوت و سادهتری به تشریح این کتاب بپردازد. بااینحال خود نویسنده هم معتقد است، آنچه در این کتاب آمده، یک تفسیر ممکن از متن کییر کگور است که خودش یکتفسیر ممکن از داستان
کتابمقدسی اقدام ابراهیم به قربانیکردن پسرش اسحاق است. خواننده جدی «ترس و لرز»، هم این درآمد، هم خود متن فیلسوف را با روحیه پرسشگرانه مطالعه خواهد کرد و این بهدلیل رویکرد و شیوهای است که نویسنده در پردازش به کتاب در پیش گرفته است. بااینحال باید گفت بخش عمده کتاب حاضر، بهجایآنکه انتقادی و سنجشگرانه باشد، شرحدهنده و تفسیرگرانه است. نه ازآنجهت که بخواهد مخاطب را به موافقت با کییر کگور مجاب کند بلکه بهایندلیل که «ترس و لرز» نکتههای زیادی در خود دارد که نیازمند شرح و توضیح است. درواقع هدف اصلی کتاب، کمک به متن اصلی «ترس و لرز» است. درعینحال در فصل آخر کتاب، از متن فاصله میگیرد و پاسخهای انتقادی به آن را بررسی میکند. بنابراین خوانندهای که بحث کلی کوتاهتری را در باب «ترس و لرز» ترجیح میدهد، میتواند بخش مطول «خواندن متن» را نادیده بگیرد و پس از خواندن «مرور مضامین و زمینه» یکراست سراغ «استقبال و تاثیر» برود. نویسنده در فصل چهارم کتاب که بخش پایانی آن است، برای شناخت بیشتر کییر کگور، آثارش و متونی که درباره کتاب «ترس و لرز» نوشته شده، اطلاعاتی را در اختیار مخاطب قرار میدهد. کییرکگور در
کتاب «ترس و لرز» مسئله سرسپردگی یا تعلقخاطر بیقیدوشرط را مطرح میکند و میگوید، افراد با تعلقخاطر و سرسپردگیهایشان هویت پیدا میکنند و تعریف و بازتعریف میشوند. بااینحال اهمیت خود او و اندیشههایش، فراتر از
این کتاب است.