| کد مطلب: ۱۲۳۰۸
پشتوانه چانه‌زنی، پناهگاه روزهای تهدید

پشتوانه چانه‌زنی، پناهگاه روزهای تهدید

برگزاری انتخابات در همه کشورها همواره مورد توجه فعالان سیاسی، رسانه‌‎ها، تحلیلگران، نمایندگان دولت و حکومت‌ها بوده است. در واقع تحلیل‌ها نشان می‌دهد که میزان مشارکت در انتخابات شاخصی برای پی بردن به میزان رضایت و یا نارضایتی مردم از شرایط حاکم بر جامعه در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و انتخابات آزاد احتمالا بر بخشی از تعاملات بین‌المللی کشورها نیز اثرگذار است؛ چراکه در دل این رویداد سیاسی، معانی و نشانه‌هایی نهفته است که به دیگر دولت‌ها منتقل و به آنها در اتخاذ تصمیم‌های سیاسی در قبال کشورها جهت فکری می‌دهد. در نتیجه هرچقدر که برگزاری یک انتخابات بیشتر بتواند توجه و خواسته‌های عمومی مردم یک کشور را تامین کند، به ارتقاء جایگاه بین‌المللی و بازسازی موقعیت‌های بین‌المللی کشورها کمک بیشتری خواهد کرد، البته که این نظریه مخالفانی حداقل در فضای سیاسی کشور ما دارد؛ طبیعتاً آن دسته از جریان‎ها و تشکل‎های سیاسی که بی‎تفاوت به میزان مشارکت در انتخابات هستند و یا خواهان حضور حداقلی مردم، آن هم مردم همسو با خود هستند، به اثرگذاری نوع برگزاری انتخابات و میزان مشارکت مردم بر جایگاه کشورها در سطح بین‎الملل باور ندارند و نیروی نظامی را صرفاً عامل اقتدار و قدرت کشورها می‎دانند.  عاملی که می‎تواند در مواقع تهدید‎های بین‎المللی پشتوانه‎ای باشد که به مدد آن قدرت چانه‌زنی مسئولان کشور و تیم مذاکره‌کننده را در  سطح مذاکرات بین‌المللی بالاببرد. در کشور ما نیز صحبت از اهمیت شرکت در انتخابات و تاثیرات برگزاری یک انتخابات پرشور و با مشارکت حداکثری همواره مطرح بوده است. بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس در تبیین 10 نکته راهبردی درخصوص اهمیت مشارکت مردم در انتخابات به موضوعات مختلفی پرداخته است که یکی از آنها اهمیت مشارکت مردم در انتخابات در سطح بین‌المللی بوده است. او در این‌باره گفته است: «پشتوانه مردمی حاصل از مشارکت و افزایش مشروعیت و مقبولیت نظام، توان رایزنی‌های بین‌المللی سیاست خارجی در راستای تحقق منافع ملی کشور را به‌طور چشمگیری افزون‌تر می‌کند.» البته او تنها کسی نیست که به فضیلت‌های مشارکت حداکثری و تاثیر بر جایگاه بین‌المللی ایران اشاره کرده است.

«حضور در انتخابات چشم دشمنان را کور خواهد کرد»؛ جمله‌ای کاملاً آشنا در فضای انتخاباتی کشور است که برای تشویق مردم به مشارکت از زبان بسیاری از سیاسیون جاری شده است؛ از غلامعلی حدادعادل گرفته تا نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، بسیاری از چهره‌‎های سیاسی، مقامات لشکری و کشوری، ائمه‌جمعه و حتی رئیس کل بانک مرکزی (رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با خبرآنلاین/1394). شاید این جمله روزگاری منجر به تشویق و ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات بود اما آیا در شرایطی که ردصلاحیت‌های گسترده، یکدست کردن رقبا و تلاش حداکثری برای حضور یک جریان خاص در عرصه انتخابات انجام گرفته و از طرفی نیز تلاشی برای رفع مشکلات اقتصادی مردم، پاسخ به اعتراضات مدنی و فضای ناامیدی که در جامعه شکل گرفته، نشده است، جایگاه بین‌المللی ایران محرکی برای ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات خواهد بود و تا چه اندازه مشارکت در انتخابات ایران در سطح بین‌المللی رصد می‌شود؟ هم‌میهن برای دستیابی به پاسخ این سوالات گفت‌وگوهایی با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم، علی بیگدلی، استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی و تحلیلگر مسائل بین‌الملل و احمد نقیب‌زاده، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و استادتمام گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران داشته است که در ادامه می‎آید:

 

 

۱. آیا آنگونه که توسط مقامات و سیاسیون گفته می‌شود، انتخابات مجلس ایران در سطح بین‌المللی رصد می‌شود؟ و اساساً میزان مشارکت در فضای بین‌الملل چه مفهومی را القا می‌کند؟

 

علی بیگدلی: حتماً انتخابات ما در سطح بین‌المللی رصد می‌شود. انتخابات مجلس هم یک انتخابات ملی است و تفاوت آن با انتخابات ریاست‌جمهوری این است که در انتخابات ریاست‌جمهوری همه به یک نفر رای می‌دهند و در انتخابات مجلس همه به یک نهاد رای می‌دهند. بنابراین مجلس در همه جای دنیا تجلی اراده ملی است و از این رو اهمیت بالایی دارد. یک مثال از انتخابات و مجلس فرانسه می‌زنم؛ در قانون اساسی فرانسه از انقلاب فرانسه تا مجلس پانزدهم دو موضوع هیچ‌گاه از بستر قانون اساسی فرانسه خارج نشده است. اصل اول اینکه همه مردم در برابر قانون یکسان هستند و دوم اینکه هر قدرتی ناشی از اراده ملت است. اصل دوم به‌ویژه خیلی اهمیت دارد چراکه پارلمان تجلی‌گاه اراده ملت است و میزان رای دادن و بالا بودن سطح مشارکت می‌تواند به یک نظام سیاسی مشروعیت بین‌المللی بدهد. در نتیجه هر چقدر میزان مشارکت مردم در انتخابات بالاتر باشد، محبوبیت و مشروعیت آن نظام سیاسی در سطح بین‌المللی افزایش بیشتری خواهد داشت و دنیا ناچار است که به اراده ملی احترام بگذارد. بنابراین هرچقدر میزان مشارکت بالاتر شود، از آنجایی که به مشروعیت نظام سیاسی ایران جلوه برجسته‌ای می‌دهد به همان نسبت نیز دنیا و نهادهای بین‌المللی ناچار هستند به نظامی که مردم به آن رای می‌دهند، با بالا بودن سطح مشارکت احترام بگذارند.

احمد نقیبزاده: مشارکت در سطح بین‌المللی مفهوم دارد و آنها هر مشارکتی را یکسان نمی‌دانند. بررسی می‌کنند که مشارکت در چه شرایطی انجام شده است. برای نمونه در شوروی هم مشارکت انتخاباتی بود و مردم رای می‌دادند اما کسی آن را جدی نمی‌گرفت. در عین حال در ایران همین میزانی هم که در انتخابات شرکت می‌کنند، رصد و تحلیل می‌شود و در رویکرد دولت‌های دیگر نسبت به ایران نقش دارد. اما مسئله دگرگونی عظیمی است که در درون مردم ایجاد شده است و سیاستمداران نمی‌خواهند آنها را ببینند. برای مثال اگر تظاهرات ضددولتی در گذشته انجام می‌شد و به مردم می‌گفتیم که اینها کار اسرائیل یا آمریکا است، مردم می‌گفتند اگر اینطور است ما در تظاهرات شرکت نمی‌کنیم. اما الان بخشی از مردم ما این تفکر را ندارند و دولت‌ها اگر تاریخ کشور را می‌دانستند و حالا می‎دیدند جوانان برای برد تیم آمریکا شادی می‌کنند و برای باخت ایران جشن می‌گیرند، باید پیام را درک می‎کردند که در چه وضعیتی هستیم. درصورتی‌که تمام شکست‌هایی که ایران در طول تاریخ خورده با همدستی خود ایرانی‌ها بوده است. شاید در نگاه اول مخاطب بگوید چه ملت بدی اما زمانی که شرایط را بررسی می‌کنیم می‌بینیم که ملت در حالت استیصال بوده‌اند که این کار را می‌کردند و متاسفانه دولتمردان ما این پیام‌ها را دریافت نمی‌کنند.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: به هر حال در سطح بین‌المللی با توجه به نگاه هر کشور این رصد انجام می‌شود اما معتقدم در دنیای امروز عملگرایی، حاکم بر سیاست کشورها است و کسانی که انتخابات در ایران را رصد می‌کنند، می‌دانند که مجلس در ایران جایگاه عملی در سیاست خارجی ندارد و به‌ویژه با انتخاب‌هایی که پیش روی مردم گذاشته شده است، کسی منتظر انتخابات ایران نیست چراکه هر نتیجه‌ای که در انتخابات شکل بگیرد، منجر به تحول تازه‌ای در سیاست خارجی نمی‌شود. در دنیای امروز همگان می‌دانند مجلس ایران در حاشیه سیاست خارجی است و این حاشیه‌نشینی روزبه‌روز بیشتر می‌شود و به اوج خود رسیده است. اگر مشارکت یک مشارکت واقعی باشد، مثل انتخاباتی که در ترکیه دیدیم که مشارکت حاصل یک رقابت واقعی بود، دنیای امروز، واقعی و غیرواقعی بودن رقابت را می‌فهمد و هرچه رقابت واقعی‌تر باشد، انتخابات باکیفیت بالاتری شکل می‌گیرد و ما نباید در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی آتی منتظر آن باشیم. به‌عنوان مثال تعداد کسانی که برای مجلس خبرگان تاییدصلاحیت شدند به سختی برای هر پستی به دو نفر می‌رسد. در مجلس یک نگاه کاملاً کمی شکل گرفته است و افراد صاحب رای اصلاً وارد فضای انتخابات نشده‌اند و افرادی وارد فضای رقابت شدند که شاید حتی هیچ انگیزه‌ای برای رقابت ندارند. البته طبیعی است که به دلیل مسائل قومی و قبیله‌ای عده‌ای پای صندوق‌های رای می‌آیند اما این درصد رقم بالایی نخواهد بود.

 

۲. مقامات و سیاسیون برای ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات اینگونه می‌گویند که اگر مشارکت در انتخابات زیاد باشد از نظر بین‌المللی جایگاه کشور ارتقا پیدا می‌کند و منجر به شکست دشمن می‌شود و... با این نگاه انتخابات 11 اسفند، نتیجه آن، چه تاثیری بر نگاه بین‌المللی به کشور دارد؟

 

علی بیگدلی: از آنجایی که اساس نظام‌های غربی بر پایه دموکراسی و پاسخگویی مثبت به انتظارات مردم است، بنابراین رای مردم باعث ایجاد مشروعیت در نظام‌های سیاسی می‌شود و اعتبار و مشروعیت صاحبان قدرت را در نظام بین‌المللی بالا می‌برد. برای نمونه آقای خاتمی زمانی که رئیس‌جمهور شد، سفری به پاریس داشت که در شرایط بسیار بد آب و هوایی انجام شد. ژاک شیراک، رئیس‌جمهور وقت فرانسه از کاخ الیزه بیرون آمد و جلوی در ماشین آقای خاتمی از او استقبال کرد. روزنامه‌های پاریس نوشتند که این کار خیلی بد بود و چرا رئیس‌جمهور فرانسه این کار را کرد، شیراک در پاسخ گفت، من به‌خاطر رایی که مردم به خاتمی دادند اینگونه به استقبال او آمدم، نه به‌خاطر شخص خاتمی؛ اگرچه خود آقای خاتمی نیز به دلیل طرح «گفت‌وگوی تمدن‌ها» بسیار مطرح شده بود. بالا بودن سطح مشارکت در انتخابات، میزان مشروعیت و محبوبیتی که در سطح بین‌المللی از سوی جامعه سیاسی بین‌المللی مدنظر است را قطعاً افزایش می‌دهد.

احمد نقیبزاده: همه‌ اینها به پشتوانه واقعی می‌تواند معنی‌دار باشد. مثال، پول تشبیه خوبی در این زمینه است. می‌شود تا بی‌نهایت اسکناس چاپ کرد، اما این اسکناس‌های چاپی ارزشی نخواهد داشت مگر اینکه پشتوانه‌ای همچون طلا، صندوق ارزی و... وجود داشته باشد. این مفهوم در انتخابات نیز صادق است و انتخابات هم جنبه روبنایی و زیربنایی دارد و اگر زیربنای آن درست نباشد، جایگاه بین‌المللی و اینها همه در حد حرف است. ایران در حال حاضر از نظر کیفیت بین‌المللی در نقطه حضیض خود قرار دارد و این نوع بدبینی که دنیا نسبت به ایران دارد، حاکم نبوده است. در این مدت تصمیم مردم چه این باشد که در انتخابات شرکت کنند یا نه، تاثیری روی وضعیت آنها ندارد و از داخل هم مردم معتقدند که حتی اگر در مجلس را ببندند نیز تنها تفاوت این است که مقدار زیادی حقوق از جیب ملت خارج شده است و فساد و اختلاس افزوده می‌شود و اگر مجلس بسته شود مسئله‌ای نیست. در نتیجه مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند و در صورت مشارکت نیز رای‌ها کیفی نخواهد بود. به همین دلیل تمام تلاش‌هایی که می‌شود، بیهوده است و هیچ تاثیری روی وضعیت بین‌المللی ایران نخواهد داشت. جهانیان قضایا را از نزدیک دنبال می‌کنند و وضعیت مردم ایران را رصد می‌کنند، اینکه انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات چیست و یا اینکه اگر در تظاهرات شرکت می‌کنند به چه انگیزه‌ای است؛ همه پیش چشم جهان است و اینها را بررسی می‌کنند و در این فضا بعید است که تحول اساسی هم رخ دهد.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: نگاه کمی به انتخابات یک نگاه سنتی است؛ هرچند که هنوز این نگاه در ایران تا حدودی یک مسئله است و عده‌ای فکر می‌کنند اگر تعداد رای‌دهندگان زیاد باشد و آمار واجدین شرایط در انتخابات بالا باشد، این یک مؤلفه افزوده به مؤلفه‌های منافع ملی و امنیت ملی کشور است. در چنین تحلیلی، که یک نگاه فله‌ای به اعداد کمی وجود دارد، حتی آراء باطله را نیز به‌عنوان رقم مشارکت مورد توجه قرار می‌دهند. نگاه کمی به سیاست منجر به کاهش کیفیت انتخاب‌شوندگان می‌شود. مثال آن را می‌توانیم در مجلس کنونی جست‌وجو کنیم. در مجلس یازدهم براساس آمارها و مصوباتی که شاهدیم، کارنامه قابل‌قبولی از نمایندگان نمی‌بینیم. طی چهار سال عمر این مجلس بیش از 160 درصد رشد تورم را شاهد بودیم. در طی همین مدت چندصد درصد گرانی در اقلام از مسکن گرفته تا اقلام خوراکی و سبد خانوار و... ثبت شده است. در عمر مجلس یازدهم در همراهی با دولت سیزدهم سالیانه 50 درصد به رقم مالیات افزوده شد؛ به‌گونه‌ای که مردم 150 درصد مالیاتی را پرداخت می‌کردند که در گذشته نبود. از طرفی سکوت مجلس در برابر فساد همچون فساد چای و غیره کارنامه و عملکرد ناموفق این مجلس بود. مهمتر از همه حاشیه‌نشینی مجلس در سیاست خارجی بود. این وقایع در حالی اتفاق افتاده است که مجلس ابزارهای لازم را برای اثرگذاری در سیاست خارجی دارد؛ از جمله حضور در اتحادیه‌های جهانی و در گروه‌های دوستی که با کشورهای خارجی دارند. هر کمیسیونی نیز روابط خارجی خاص خود را دارد اما عملاً شاهدیم که مجلس در حاشیه روابط خارجی کشور است. از همین روی نگاه کمی‌گرا به سیاست و انتخاب موضوعیت پیدا می‌کند و یک نفر با انتخاب کمی وارد مجلس می‌شود اما این فرد چه کسی است؟ آیا کسی است که آثار جهانی زیادی دارد و در دیپلماسی جهانی به کشور کمک می‌کند یا کسی است که حتی اگر فرصتی هم در سیاست خارجی فراهم شود، به دلیل عدم اطلاع و آگاهی این فرصت را از بین می‌برد؟ در مجلس همیشه معتقد به دیپلماسی پارلمانی بودم؛ یعنی حتی در شرایطی که کشورها روابط رسمی ندارند مجلس می‌تواند از فرصت دیپلماسی پارلمانی استفاده کند اما عملاً در مجلس کنونی از این فرصت استفاده نشده است. این نگاه صرفاً کمی به سیاست خارجی یک نگاه تاریخ‌گذشته است. در دنیای امروز یک سیاستمدار باکیفیت می‌تواند روند توسعه و پیشرفت کشور را با اثر خود در سیاست خارجی تحت تاثیر قرار دهد و متاسفانه سیاستمدارهای ما در عرصه انتخابات به‌خوبی ظاهر نمی‌شوند. برای مثال برای انتخابات مجلس دوازدهم کاندیداهایی حضور دارند که بیشتر به خاطر سکوت است که تاییدصلاحیت شدند. در صورتی که مجلس جایگاه نقد است و مسئله امروز جامعه ما تقابل نقد-توجیه است. یعنی امروز بخشی از نیروهای سیاسی در کشور به دنبال کسانی هستند که توجیه‌کننده وضع موجود باشند و این مسئله اصلاً قابل توجیه نیست. شرایط اقتصادی کشور، عرصه سیاست خارجی کشور، رابطه مردم و دولت، جامعه مدنی که رونق آن از دست رفته است، اینها همه حاصل عملکرد سیاستمداری ضعیف است. درحالی‌که تنها سیاستمداران منتقد که انتقاد سازنده داشته باشند و به‌ویژه سیاستمداران بابرنامه‌ای که برای مقابله با کارنامه نداشته‌ی مجلس و دولت کنونی روی کار بیایند، اینها هستند که می‌توانند آینده خوبی برای کشور رقم بزنند. از نظر من این شرایط شکل نگرفته است و به حدی نگاه کمی‌محور به سیاست حاکم شده است که حتی خود کمیت نیز آسیب دیده است. بسیاری از مردم از انتخابات دل‌زده هستند و آمار کمی هم کاهش پیدا کرده است و دلیل این است که مردم احساس می‌کنند کیفیتی در انتخابات وجود ندارد و مجبور هستند از بین کسانی انتخاب کنند که هیچ‌یک از آنها نمی‌توانند آینده جدیدی را بسازند.

 

۳. در تثبیت جایگاه بین‌المللی کشور چه روند و رویه‌ای از درون و در بُعد سیاست داخلی می‎تواند مثمرثمر شود؟ چه اتفاقی باعث شده تا این دیدگاه دیگر برای مردم ارزش و جایگاهی ندارد؟

 

علی بیگدلی: جامعه ما در شرایط فعلی گرفتار دو گسل است. یک گسل خانوادگی که بیشتر ابعاد فرهنگی دارد و گسل دوم گسل سیاسی است و رابطه دولت و ملت عمیق‌تر می‌شود و این بسیار خطرناک است و هرچقدر این فاصله گسترده‌تر و عمیق‌تر می‎شود، میزان مشروعیت و محبوبیت دولت کاهش پیدا می‌‌کند که با فاصله گرفتن مردم از دولت ایجاد شده است. با توجه به اینکه امروز همه دنیا می‌توانند کشورهایی را که در آنها انتخابات برگزار می‌شود را نظارت و قضاوت کنند، در نتیجه هرچقدر یک نظام سیاسی بیشتر بتواند آراء مردمی را جلب کند، این باعث خواهد شد که میزان مشروعیت و محبوبیت بالاتر برود؛ متاسفانه دچار این گسل هستیم. امروز به این جایگاه رسیده‌ایم که مقامات ما مردم را تشویق به حضور در انتخابات می‌کنند اما متاسفانه تاثیری ندارد و گسل به وجودآمده بین ملت و دولت هر روز عمیق‌تر می‌شود و به همین دلیل این مسئله هم در داخل و هم در فضای بین‌المللی اهمیت دارد. باور و اعتقادی که نگاه بین‌الملل می‌تواند به یک نظام سیاسی داشته باشد، این است که چه اندازه این نظام توانسته مقبولیت خود را از طریق پاسخ دادن به انتظارات منطقی مردم تامین کند. در علم سیاست اصطلاحی داریم که می‌گوید دولت‌های مشروع، دولت‌هایی هستند که مردم از آنها اطاعت داوطلبانه می‌کنند؛ یعنی می‌گویند مالیات بده و مردم بلافاصله این کار را می‌کنند. از طرفی دولت مشروع دولتی است که به انتظارات منطقی مردم پاسخ منطقی می‌دهد و این دو مکمل یکدیگر در میزان و محبوبیت یک دولت در جهت کسب مشروعیت ملی و بین‌المللی هستند.

احمد نقیبزاده: صددرصد همینطور است. مشارکت مردم به دلیلی یک حالت اما با دو ریشه متفاوت کم می‌شود. آن حالت مشترک این است که تغییری در وضعیت مردم به وجود نمی‌آید. یکبار در کشورهای پیشرفته است که احزاب به هر صورت کار خود را می‌کنند و در کشورهای ضعیف‌تر هم می‌بینند چه رای بدهند و چه نه، در وضعیت آنها تغییری به وجود نمی‌آید. این وضعیتی که امروز ما داریم اینگونه است که مردم می‌گویند ما برای چه رای دهیم و اینکه دولتمردان التماس می‌کنند که رای دهید، اتفاقاً تاثیر عکس هم دارد چراکه مردم متوجه هستند می‌خواهند از این وضعیت برای خودشان استفاده کنند نه برای حال کشور. در عرصه بین‌المللی نیز وقتی می‌بینند مشارکت کم است متوجه می‌شوند که ریشه‌های این نظام آسیب‌پذیر است و در رفتار خود با ایران محتاط می‌‎شوند. حتی دوستان کشور نیز احتیاط می‌کنند و این را بررسی می‌کنند که آیا حکومت آینده‌ای دارد یا نه. من حیرت می‌کنم از اینکه گروهی در این کشور تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند که کشور و انقلاب و نظام را به این روز بیندازند. علت این موضوع روشن نیست اما در هر صورت کار خود را خوب پیش بردند.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: دومرحله‌ای کردن انتخابات در ایران به ضرر مشروعیت سیاسی کشور بود. یک جریان فکری یا افرادی معتقد هستند که مردم صلاحیت تشخیص اصلح را ندارند و باید از میان آنهایی که یک عده صالح تشخیص می‌دهند، نمایندگان انتخاب شوند و این منجر به انتخابات دومرحله‌ای شده است و انتخاب اصلح جایگزین نظام تحزب در ایران شده است درحالی‌که نظام حزبی یک نظام شفاف است اما در ایران مدعیان انتخاب اصلح خود را جایگزین احزاب کردند. چنین انتخابی هرچه هست انتخاب مردم بدون واسطه مردم است و کاهش مشارکت سیاسی در ایران نشان می‌دهد که مردم از اینکه دیگران آنها را در معرض انتخاب محدود قرار دهند، ناراضی هستند و این باعث سرخوردگی از شرکت در انتخابات شده است.

 

۴. به نظر شما اینکه چنین مفاهیمی برای ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات استفاده شود و بیم و انذارهایی که در این زمینه از سوی ائمه جمعه یا مسئولان داده می‎شود، چقدر در مشارکت مردم اثرگذار است؟

 

علی بیگدلی: معمولاً نظام سیاسی ما در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات مجلس، نرمش‌هایی از خود نشان می‌دهد که امروزه اینها برای مردم خیلی غیرقابل اعتماد شده است. بنابراین نرمشی که دولت ما در آستانه انتخابات از خود نشان می‌دهد در باور مردم پذیرفته نیست و باید خیلی تلاش کنند تا فاصله خود با مردم و جدایی بین ملت و دولت را کاهش دهند و نتیجه چنین فضایی در لحظه‌های حساسی که نظام سیاسی دولت‌ها تحت فشار و تهدید نظام بین‌المللی دیگری قرار می‌گیرند، مشخص می‌شود. نمونه آن را سوم اسفند سال 1320 وقتی که متفقین به ایران حمله کردند، می‌بینیم. تمامی اهالی تهران در خانه‌های خود نشستند و پرده خانه‌ها را کشیدند و به بی‌بی‌سی گوش می‌کردند و آنجا نشان داد که میزان مشروعیت روس‌ها در جامعه خیلی پذیرفته‌شده نیست و انگلیسی‌ها و روس‌ها خیلی راحت تا نزدیکی‌های تهران آمدند و حتی تهران را بمباران کردند و هیچ‌کس هم واکنشی از خود نشان نداد.

احمد نقیبزاده: در وضعیت کنونی هیچ تاثیری ندارد و گوش مردم به این حرف‌ها شنوا نیست چراکه چهل سال است این حرف‌ها را می‌شنوند. مردمی که چهل سال گوش دادند و عمل کردند و نتیجه دیدند اما نمی‌شود که مردم را در تمام سال در تنگنا قرار داد و در یک روز از سال آزادی داد و بگویید راضی باشید. در خاطرات آیت‌الله منتظری داریم که وقتی بازرسان بین‌المللی می‌آمدند زندان‌بان‌ها التماس می‎کردند که چیزی به آنها نگویید و آبروی کشور می‌رود. الان مردم احساس می‌کنند هیچ فرقی ایجاد نشده است و همان آش است و همان کاسه!

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه: خیلی از مسائلی که مطرح می‌شود از جمله درباره وجهه بین‌‌المللی دیگر نخ‌نما شده است. مردم مجبور به انتخاب از میان کسانی شدند که عملکرد منفی و یا سکوت آنها آثار منفی خود را در زندگی مردم به جای گذاشت. مردم شاهد بودند که بیشترین فشار اقتصادی در زمان سکوت این مجلس به آنها وارد شد و شعارهای بین‌المللی که داده می‌شود، با واقعیت همراه نیست و آنچه که مردم در واقعیت زندگی خود می‌بینند، سراشیبی و کاهش سواد سیاسی سیاستمداران و کاهش تعهد آنها به حقی است که از مردم بر آنها وارد است اما به آن عمل نکردند.

 

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار