زیر سایه تهران در محاصره زندانها
حیاط خلوت سیاسی تهرانیها حالا بیش از ۱۳ سال است که در جدال برای تجربه دیدگاههای سیاسی و اجتماعی مستقل شده است. استان البرز همسایه و یار غار تهران در سایه پایتخت ایران به استانی با بیشترین تنوع قومیتی ایران تبدیل شده است. اما این در سایه بودن اگر زمانی مزیتی برای آن محسوب میشد اما با تبدیل شدن این استان بهویژه شهر کرج از یک سکونتگاه موقت به محل زندگی دائمی شهروندان، حالا موجبات نارضایتی بسیاری از مردم شهرهای مختلف این استان را ایجاد کرده است؛ بهگونهایکه کرج و گوهردشت به پای ثابت اعتراضات چند سال اخیر تبدیل شدهاند. در تحلیل فضای سیاسی این استان، دو عامل مهم نزدیکی به تهران و حضور مردمی از اقوام گوناگون بسیار بر این فضا تاثیرگذار هستند؛ بهگونهای که به عقیده برخی فعالان سیاسی این استان امکان تفکیک رفتار سیاسی از رفتار قومی در این استان وجود ندارد. یکی دیگر از مهمترین موارد تاثیرگذار بر فضای سیاسی و اجتماعی این استان، بهویژه شهر کرج، تعداد زندانها در آن است؛ شهر کرج در محاصره زندانهای کچویی، ندامتگاه مرکزی، زندان رجاییشهر و زندان قزلحصار قرار دارد. حضور زندانها و تاثیر آنها بر فضای سیاسی و اجتماعی مورد مطالعه تحقیقاتی نیز قرار گرفته است و در پژوهشی که توسط سولماز صادقیان و همکارانش در مورد «نقش زندانهای کرج در تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کلانشهر بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸» انجام شد، مشخص شد که زندانهای کرج موجب کُند شدن روند توسعه سیاسی، بروز چالشهای اجتماعی ازجمله افزایش جرم و جنایت و سکونتگاههای غیررسمی و چالشهای فرهنگی و ضدارزشی شده است. البته مردم البرز نارضایتی خود را تنها با حضور در اعتراضات خیابانی بیان نکردند، درصد مشارکت در انتخابات این استان که در دو دوره مجلس دهم و یازدهم بهصورت مستقل انجام شده، حاکی از آن است که آنها صدای نارضایتی خود را با عدم مشارکت در انتخابات نیز به گوش مسئولین رساندهاند. البرز پس از استان تهران دومین استان با کمترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم بوده است. حال با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دوازدهم، اگرچه بررسیها از این استان حاکی از وجود یک فضای سرد سیاسی است اما باید منتظر ماند و دید که تا زمان برگزاری انتخابات، مردم البرز چه واکنش سیاسیای از خود نشان خواهند داد.
نگاه اصلاحطلب / ۱
سعید کریمی فعال سیاسی اصلاحطلب استان البرز مطرح کرد:
شکست احزاب در البرز
سعید کریمی، فعال سیاسی اصلاحطلب استان البرز در گفتوگو با هممهین درباره فرصتها و تهدیدهای سیاسی که همسایگی تهران برای این استان ایجاد کرده، فعالیت و فضای سیاسی حاکم بر این استان در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید:
درباره فعالیت احزاب استان البرز در آستانه برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم توضیح دهید.
فضای موجود برگرفته از فضای کلی کشور است. با رخوتی در فضای سیاسی مواجه هستیم که در همه شهرها دیده میشود. بهنوعی دلخوری سیاسی و بیاعتنایی از سوی مردم را شاهد هستیم که استان البرز نیز از این فضا دور نیست. هرچند که برای ثبتنام انتخابات در البرز حدود ۴۲۰ نفر ثبتنام کردند و جزو ۵ استان اول کشور از نظر تعداد ثبتنامکنندگان بود. این موضوع میتواند بهنوعی نقطهمثبت انتخابات در این استان باشد. هرچند براساس گفتهها و شنیدهها افراد شاخصی که ثبتنام کردند پایگاه حزبی اصولگرایی داشتند و یا از نمایندههای ادوار مجلس بودند. به تبع این ثبتنامها، تحرکاتی از سوی طرفداران این افراد دیده میشود و با اعلام نتیجه نهایی تاییدصلاحیتها احتمالاً فعالیتها شکل جدیتری به خود خواهد گرفت اما در جبهه اصلاحطلبها تاکنون که خیلی ضعیف عمل کردهاند و هیچ استراتژی یا اقدام عملیاتی انتخاباتی دیده نمیشود. در مجموع انتخابات یک مسابقه درونگروهی بین اصولگراها خواهد بود.
فضای سیاسی استان البرز از زمانی که استان شده چه تغییری کرده است؟ ارتباط فعالان سیاسی این استان با تهران چگونه است؟
ساختار فرهنگی شهر کرج را باید در این تحلیل مدنظر قرار دهیم. شهر کرج معروف است به ایرانِ کوچک و قومیتهای مختلفی را در این شهر میبینیم. پس از تشکیل استان البرز و جدا شدن از تهران، برخی از منتقدین معتقد بودند، زیرساخت تشکیل استان وجود ندارد اما به ضرورت استان تشکیل شده است. اما ساختارهای سیاسی یا حزبی پس از آن در استان شکل گرفته نشد. هرچند که استان به معنای امکانات و زیرساختهای حاکمیتی تشکیل میشود اما اگر همان فرهنگ ایرانِ کوچک که متشکل از قومیتها است را در نظر بگیریم و کلونیهای جمعیتی که به این واسطه تشکیل شده است را در نظر بگیریم، اولین کانال و یا مرکزی که افراد برای پایگاه رای انتخاب میکنند، در گروههای همکیش خودشان است. در واقع پایگاه قومیتی اولین پایگاه رایآوری در استان البرز است. این موضوع از قدیم بوده و بهنوعی به فرهنگ سیاسی تبدیل شده است. هرچند در انتخابات ملی، از زمانی که البرز به استان تبدیل شده، رویکردهای سیاسی جایگزین رویکردهای ملی میشود. آقای روحانی در دو دوره رای بسیار خوبی از استان البرز کسب کرد و بهنوعی چرخش فرهنگ قومی به سمت فرهنگ سیاسی را میبینیم و پیشرفتهایی در این زمینه حاصل شده است. بهطور خاص در انتخابات شورای شهر دوره پنجم، لیست امید با قاطعیت در کرج رای آورد و یک لیست کاملاً سیاسی پیروز شد و نشان داد که مردم خواهان تحول هستند و فضای سیاسی بر فضای قومی غلبه کرد. در انتخابات سال ۱۴۰۰ آقای رئیسی رای آورد و در این انتخابات هم دیدیم که یک تفکر سیاسی بر تفکر قومی غالب شد. البته که باید این موضوع را نیز مدنظر داشت که در آن فضای قومیتی، فضای مذهبی نیز نمایان است و هیئتهای مذهبی هم در استان البرز تاثیر خود را به واسطه سنتهای دینی میگذارند. در واقع دراستان البرز رفتوآمدی بین فرهنگ سیاسی، قومی و دینی تلفیق میشود که در چند دوره برگزاری انتخاباتهای مختلف در این استان مشاهده شده است. در انتخابات آتی نیز به نظر میرسد شاهد دیالوگی بین تفکر سیاسی و تفکر قومی خواهیم بود و این برگ برندهای برای انتخابات است. در مجموع از زمانی که البرز به یک استان تبدیل شده با فرهنگهای قومیتی خاص به سمت دیالوگ بین فرهنگ سیاسی و فرهنگ قومی در حرکت است.
در بین دو مؤلفه همسایگی البرز با تهران و تعدد قومیتها در این استان، کدامیک توانسته است فرهنگ سیاسی مردم این استان را از زمانی که به یک استان جدید تبدیل شده است، تحت تاثیر قرار دهد؟
حضور البرز در مجاورت تهران، هم یک تهدید بود و هم یک فرصت. از طرفی به پایتخت نگاه ویژهای است و منابع و توجه رسانهها به تهران خیلی زیاد است و این برای استان البرز میتواند مزیت خوبی باشد که دیالوگ بین کرج و تهران در فرهنگ سیاسی استان جاری است اما در این دیالوگ شاید به این موضوع توجه نشد که احزاب رشد کنند و ما با شکست احزاب در این استان مواجه هستیم. شاید به تعداد انگشتان دست احزاب در استان ثبت شده باشند اما آن فعالیت ساختارمندی که در تهران وجود دارد و نگاه سیاسیای که به صورت جدی میتواند غالب شود، در شهر کرج دیده نمیشود. زیرساخت سیاسی در فضای عمومی این استان شکل نگرفته است. اگر لیستی رای میآورد و دیالوگی بین فرهنگ سیاسی و قومی شکل میگیرد، به واسطه فضای کلی است که در کشور به وجود میآید و البرز نیز تابع آن جریان میشود. در واقع ما نتوانستهایم از ظرفیتهایی که در استان وجود داشت برای البرز استفاده کنیم و احزاب قدرتمند و تاثیرگذاری را شکل دهیم. به تعداد بسیار زیادی احزاب ناموفق را میتوانیم ببینیم و از این بابت در کنار تهران بودن به واسطه نبودن زیرساخت نقطهضعفی است که در فرهنگ غالب سیاسی استان البرز دیده میشود.
پیشبینی شما از مشارکت مردم این استان با توجه به اتفاقات سال ۱۴۰۱ و مشکلات معیشتی و کاهش مشارکت در انتخابات سال ۹۸ چیست؟
در فضای پیشبینیها تحول جدیای نمیبینم که نشاط سیاسی به کشور بازگردد و استان البرز نیز از آن دور نیست. براساس گفتوگوهایی که بین نخبگان شکل گرفته و همچنین برخی نظرسنجیها مشارکت ۱۵ تا ۲۰ درصدی را میتوان متصور شد. در سال ۹۸ آقای عباسی و خانم آجرلو به دور دوم انتخابات رفتند و آقای عباسی با حدود ۳۰ هزار رای به مجلس رفت. کرج حدود ۶ ماه با یک کرسی خالی در مجلس نماینده داشت و در دور دوم مشارکت افت محسوسی داشت. در سال ۱۴۰۰ آراء باطله ۳۳ هزار رای بود و نفر اول شورا ۲۲ هزار رای داشت و تعداد آراء باطله از نفر اول پیشی گرفت. اینها نشانههای قابل تحلیلی است. در مجموع افقی که کنشگران سیاسی و فعالان اجتماعی و به تبع آن، مردم استان، مشارکت جدی داشته باشند، نمیبینم و امیدوارم این فضا شکسته شود و شاهد حضور تفکرات گوناگون در مجلس باشیم.
نگاه اصولگرا
عباسعلی اوسطی دبیر حزب مؤتلفه استان البرز:
اصولگرایان البرز لیست واحد نمیدهند
عباسعلی اوسطی، دبیر حزب مؤتلفه استان البرز در گفتوگو با هممیهن درباره جزئیات فعالیت احزاب اصولگرا در این استان و پیشبینی مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید:
با توجه به نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم، فضای سیاسی و انتخاباتی در استان البرز جریان دارد؟
استان البرز یک استان همیشه خاموش است و در این استان تحولات و فکرها و اندیشههای مختلف زود بروز نمیکند و بهنوعی تا زمان مخصوص خود مسکوت است اما به صورت چراغخاموش فعالیتهایی در حال انجام است.
آیا احزاب و افراد مستقل فعالیتهای انتخاباتی خود را شروع کردهاند؟
شورای ائتلاف فعالیتهایی که از قبل داشته را انجام میدهد و همچنان این فعالیتها ادامه دارد. دیگر گروهها نیز بهصورت خیلی محدود در حال فعالیت هستند اما نوع فعالیتها چندان روشن نیست و احتمالاً منتظر هستند که تکلیف تاییدصلاحیتها روشن شود.
منظور از فعالیت چراغخاموش در البرز چیست؟
در استان البرز فعالیتها همیشه اینگونه بوده و علت اصلی این است که مردم این استان چندملیتی هستند و قومیتهای مختلفی در استان حضور دارند و هر کدام از قومیتها فعالیت خود را دارند. علاوه بر این، البرز نزدیک به تهران است و فعالیتهای سیاسی این استان مقدار زیادی به تبعیت از تهران است و همه این موارد باعث شده که چراغخاموشتر فعالیت کنند.
فعالیت انتخاباتی حزب مؤتلفه به چه صورت است؟
حزب مؤتلفه نیز مثل همه احزاب دیگر است. هنوز فعالیت زیادی نداریم و همان فعالیتهای روزمره همیشگی در جریان است.
در بین کسانی که تاییدصلاحیت شدند جلسات سخنرانی، نشستهای انتخاباتی و اقداماتی از این دست برگزار میکنند؟
هنوز به آن معنا که برای انتخابات انتظار میرود خیر. در آخرین جلسهای که در یکی از مساجد برگزار شد، تازه آغاز فعالیتهای شورای وحدت انجام شد.
آیا قرار است اصولگراها لیست واحد ارائه دهند؟
فکر نمیکنم با شرایطی که وجود دارد، لیست واحدی در استان البرز شکل بگیرد چراکه هنوز معلوم نیست چه اتفاقی رخ میدهد اما مطمئن هستم که به لیست واحد نخواهند رسید مگر اینکه تهران به لیست واحد برسد و در البرز تغییراتی رخ دهد.
خط فکری احزاب البرز چقدر از تهران نشات میگیرد و آیا سیاستگذاریها با تهران همسو است یا سیاستهای خاص احزاب همین استان مدنظر قرار میگیرد؟
سیاستهای احزاب مشخص است و از همان حزب نشأت میگیرد اما یکسری افراد خاصی در استان البرز هستند که سوار بر موج میشوند و تکلیف آنها مشخص نیست؛ به همین دلیل نمیتوان در این خصوص زیاد اظهارنظر کرد.
با توجه به مشارکت دوره قبل پیشبینی شما از میزان مشارکت مردم این استان در انتخابات مجلس دوازدهم چیست؟
انتخابات خوب زمانی است که تمامی کسانی که شرایط رای دادن دارند، چه موافق باشند و چه مخالف، در انتخابات شرکت کنند. این اصلی است که در این دوره باید به آن توجه ویژهای کرد؛ یعنی نقش مردم و همه کاندیداها باید در نظر گرفته شود و همه موظف هستند در مسیری که به شرکت جامعه در انتخابات منجر شود، حرکت کنند. این خواست ولیامر است و باید اول به آن فکر کنیم. کاندیداها در این دوره نباید به فکر رایآوری باشند بلکه تمام تلاش افراد باید در این راستا باشد که جامعه مردم استان البرز پای صندوق رای بیایند و برای رسیدن به این هدف، عملکرد برگزارکنندگان انتخابات بهویژه دولت بسیار مهم است. دولت برای حفظ حقوق فردی جامعه باید تمام تلاش خود را برای صحت و سلامت انتخابات به کار ببندد و اصلاً نباید به فکر این باشد که گروهی به مجلس برود که طرفدار دولت باشد و اگر همه به این موضوع فکر کنند به خواست حاکمیت میرسیم چراکه موضوع حاکمیت را ارجحتر از دولت میدانیم. اما در مجموع برای اظهارنظر درباره میزان مشارکت مردم زود است و باید پیش رفت تا ببینیم چه شرایطی در ادامه و با نزدیک شدن به انتخابات پیش خواهد آمد.
عملکرد نمایندهها و کسانی که کاندیدا میشوند، شعارهایی که میدهند را در حضور و عدم حضور مردم استان در انتخابات چقدر تاثیرگذار میدانید؟
در این دوره مردم اقبال زیادی به نمایندهها نداشتند؛ هرچند که افراد خوب و انقلابی بودند اما اصلح نبودند. بحث اصلح بودن موضوع دیگری است و باید در این دوره تحول و تکامل را جلو ببریم و اگر در این دوره نمایندگانی به مجلس راه پیدا نکنند که بتوانند تحول و تکامل را در جامعه ارائه دهند با مشکل مواجه خواهیم شد.
در پی اتفاقات سال 98 شاهد ریزش مشارکت در انتخابات بودیم. برای انتخابات جاری مشکلات اقتصادی و معیشتی و اعتراضات سال 1401 را داشتیم، فکر میکنید این اتفاقات در مشارکت و عدم مشارکت مردم استان البرز چقدر تاثیرگذار است؟
نسبت به گذشته بههیچوجه ریزش مشارکت نخواهیم داشت. ضمن اینکه امیدواریم کسانی که عدم تایید صلاحیت شدند نیز در انتخابات حضور یابند چراکه هر کدام با حضور خود پایگاه رای دارند و حیف است که این رایها را با عدم احراز از دور انتخابات خارج کنیم. در این دوره هر کسی که کاندیدا شده است و میخواهد رای بیاورد و وارد مجلس شود، باید از همه چیز عبور کند. اگر در این دوره کسی بخواهد وراد مجلس شود به هدف اینکه پایگاهی برای خود ایجاد کند و منافعی به دست آورد، اشتباه کرده است. در این دوره نیازمند افراد ایثارگر، فداکار و باگذشت و کسی که وقت بگذارد، در مجلس هستیم.
آیا کاندیداهای کنونی را در این سطح و صلاحیت میدانید؟
باید اجازه دهیم افراد ناشناخته که مشغول فعالیت خوب هستند وارد صحنه شوند و شناسایی اصلح میتواند ما را به این سطح برساند. نمیگوییم آیا چنین کاندیدایی داریم یا نه، ما اصلحترین را بین کسانی که کاندیدا شدند، باید پیدا کنیم.
حزب مؤتلفه و یا اصولگراهای استان البرز برای شناسایی این افراد برنامه خاصی دارند؟
ما برنامه را از حزب مؤتلفه کشور میگیریم و همسو با آنها کار میکنیم. اگر انتخابات مجلس و ریاستجمهوری را به سمتی ببریم که احزاب نقش پررنگتری داشته باشند، احزاب مسئول هستند که برای نماینده خود در حزب حمایت حزبی، فرهنگی، سیاسی و... ایجاد کنند و منبع و مرکز تغییر در نمایندهها باشند. اگر کسانی که حزب دارند سربار نماینده شوند که این فعالیت حزبی محسوب نمیشود. در واقع احزاب باید به سمتی بروند که نماینده خود را انتخاب کنند، از آن حمایت کنند و او را معرفی کنند و در این دوره باید سعی شود نمایندههای منتخب احزاب به مجلس معرفی شوند.
نگاه تحلیلگر
امید فراغت فعال سیاسی مستقل استان البرز:
مردم می گویند گزینههای ما در بین کاندیداها نیست
امید فراغت، عضو حزب مردمسالاری استان البرز در گفتوگو با هممیهن، درباره فضای سیاسی استان البرز و رفتارشناسی مشارکت مردم این استان در انتخابات توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید:
فضای سیاسی استان البرز را در ماههای باقیمانده تا زمان برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم چگونه ارزیابی میکنید؟
شرایط و فضای انتخاباتی خیلی ضعیفتر از قبل است و این فضا تبدیل به یک اپیدمی شده است. البته در شهرهای کوچک به دلیل مباحث قومی و خویشاوندی بهصورت ظاهری جلساتی برگزار میشود اما فضا بهگونهای نیست که انتظار رای دادن حتی بستگان کاندیداها را داشته باشیم. این رای ندادن تبدیل به یک گزاره ذهنی برای عموم جامعه شده است و مردم احساس میکنند اگر رای دهند، انگار که اتفاق خاصی رخ نداده است و سالهاست با رای دادن اتفاق خاصی رخ نمیدهد و به همین دلیل در این دوره هم اگر بخواهند رای دهند، همان شرایط حاکم است. این ادبیات رای ندادن و بیاثر بودن انتخابات خودبهخود در حال تبدیل شدن به یک باور عمومی است؛ قشری که همیشه رای دادن را تکلیف خود میدانستند و همیشه در صحنه بودند. آنچه که از سطح کرج شنیدهام، در قشر مذهبی و هیئتیها قرار بر این است که شرکت نکنند و هر چقدر هم که تلاش شود تا سطح مشارکت بالا برده شود اما نتیجه عکس خواهد داد چراکه بیاعتمادی روزبهروز در حال گسترش است و مردم دارند باور میکنند که مشارکت سیاسی آنها قرار نیست تغییر خاصی برای قشر عادی جامعه ایجاد کند. خب همه این موارد را در نظر بگیرید که بر فضای سیاسی استان البرز حاکم است. در واقع شور و اشتیاقی برای انتخابات نمیبینیم و امیدواریم این شور در جامعه ایجاد شود.
استان البرز بخشی از تهران بوده و از طرفی مهاجرپذیر است و تقریباً تمام جمعیت این استان را مهاجران تشکیل میدهند. از طرفی هم شرایط قومی و قبیلهای به آن صورت که در دیگر استانها شاهد هستیم را در این استان نمیبینیم. با این تفاسیر رفتار انتخاباتی مردم این استان را چگونه تحلیل میکنید؟ مردم حزبی عمل میکنند یا اینکه به افراد رای میدهند؟
البرز سالیان سال جزوی از استان تهران بود و هر اتفاقی که در فضای سیاسی تهران رخ میداد، در کرج نیز حاکم بود. فضا شبیه به تهران است و تمامی رایزنیهای سیاسی در تهران انجام میشود. از نظر رفتارشناسی تمام قومیتهای ایران را در استان البرز داریم و این موضوع هم تاثیر خود را بر فضای سیاسی میگذارد اما در مجموع البرز شبیه تهران است.
اصلاحطلبهای استان البرز فعالیت انتخاباتی دارند؟
کسی از کرج ثبتنام نکرده است و چهره اصلاحطلب خاصی هم کاندیدا نشده است. فعالیتهای انتخاباتی بههیچوجه در کرج انجام نمیشود. در واقع همان شرایطی که در تهران است در اینجا نیز امتداد همان را داریم. البته اندکی هم تفاوتهایی داریم. جلسهای که چند روز پیش با حضور احزاب و رئیسجمهور برگزار شد، براساس بررسیهای ما، حس خوبی را به شهروندانی که اخبار و فضای سیاسی را دنبال میکنند، منتقل نکرد و از این جلسه ناراضی بودند.
پیشبینی شما از مشارکت مردم استان البرز در انتخابات پیش رو با توجه به مشکلات معیشتی و اعتراضات سال ۱۴۰۱ و کاهش مشارکتی که در دوره قبل انتخابات مجلس رخ داد، چیست؟
هنوز هیچ علائمی از اینکه مردم قصد مشارکت در انتخابات را داشته باشند، نمیبینم. مردم میگویند ما انتخاب کنیم که چه بشود؟ چرا با انتخابهایی که تاکنون داشتهایم، اتفاق خاصی رخ نداده است؟ اصلاً چه کسی را انتخاب کنیم؟ گزینههای مدنظر ما در بین گزینههای کاندیدا وجود ندارد، چرا باید در یک انتخابات گزینشی که سلیقه همه مردم در کاندیداها نمود پیدا نمیکند شرکت کنیم؟ اینها سوالات مهمی است که مردم میپرسند و جواب قانعکنندهای هم برای این انتظار و انتقاد مردم وجود ندارد. فهم و آگاهی در حال رشد است و جامعه امروز با هیچ دورهای از تاریخ قابل مقایسه نیست؛ قاعدتاً این مردم سوال میپرسند و چون پاسخی را دریافت نمیکنند مشارکتی هم نخواهند داشت. اما باید کاری کرد که مشارکت مردم در انتخابات افزایش پیدا کند و مردم مشارکت کنند چراکه حق مدنی مردم است و باید از این حق بهرهمند شوند.
عدهای از مردم کرج در هنگام انتخابات به جای مشارکت در شهر خود ترجیح میدهند از تهران در انتخابات شرکت کنند. عملکرد مسئولین شهر را در این حرکت چقدر تاثیرگذار میدانید؟
الان سالهاست که قدوقواره مردم جامعه بالاتر از مسئولین شده است. مردم برخی مسئولین را باور ندارند چراکه فکر میکنند داناتر از آنها هستند و فکر سیاسی و انتقادی آنها بهتر از مسئولین کار میکند. اینعدم تناسب بین جامعه و مسئولین در شهر کرج باعث میشود تا آنها هم به دنبال مسئولی باشند که متناسب با فکر و خواسته و انتخاب آنها باشد و از آنجایی که کرج و تهران بسیار به هم نزدیک هستند و بسیاری از مردم کرج بخش زیادی از روز خود را به واسطه کار در تهران سپری میکنند، سرنوشت انتخابات این شهر را نیز بر سرنوشت خود تاثیرگذار میدانند و معتقدند اگر قرار است به کسی رای دهیم، کسی باشد که در قد و قواره ما باشد و به همین دلیل بین کرج و تهران، تهران را برای رای دادن انتخاب میکنند.
شعارها و وعدههایی که کاندیداها و نمایندهها به مردم میدهند و عمل نکردن به شعارها و وعدهها را چقدر در تصمیم مردم برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات تاثیرگذار میدانید؟
وقتی کسی مانند آقای احمدینژاد میگوید مجلس در رأس امور نیست، این جمله همه را تحت تاثیر قرار میدهد و این ذهنیت در جامعه ما شکل گرفته است که از دست مجلس کاری بر نمیآید و کارهای نیست. کرج به واسطه نزدیکی با تهران کاراکتری مجزا نسبت به دیگر شهرها دارد و سالهای سال است که اعتراض و دغدغه آنها این است که شعارهای فردی میدهند که تاثیری در سیستم زندگی مردم ندارد. برای نمونه وقتی وعده ساخت بزرگراهی میدهند با بودجه محلی امکانپذیر نیست و نیازمند بودجه ملی است، نمایندهای این وعده را میدهد درحالیکه زورش به دریافت بودجه دولتی هم نمیرسد و همه شعارهایی که میدهد، پوچ میشود. کشور ما به همان اندازه که سیاستزده شده شعارزده نیز شده است و کرج هم از این قاعده مستثنی نیست.