مرزنشینانِ بیآینده
آذربایجان غربی، استراتژیکترین استان مرزی کشور بعد از خوزستان است؛ استانی که با سه کشور عراق، جمهوریآذربایجان و ترکیه، مرزهای مشترک دارد و قومیتهای گوناگونی را در خود جای داده است. براساس همین موقعیت به نظر میرسد که وضعیت این استان باید برای مقامات دولتی و حکومتی مهم باشد. اما این استان در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی، محیط زیستی و اعتراضات مدنی و موقعیت استراتژیک آن فضای امنیتیتری را تجربه کرده است. یکی از دلایل مهم حساسیت در این استان، اختلاف میان کردها و ترکها است، اگرچه به عقیده برخی چهرههای سیاسی در این استان، مردم این استان متحدتر از آن هستند که صدای اختلافات قومیتی در آنجا را به گوش مردم کشور برسانند، اما نگاهی به تاریخچه اختلافات قومیتی در این استان این را تایید نمی کند. در پژوهشی که توسط داوود دعاگویان و رضا عبدالرحمانی به بررسی نقش رسانهها در گسترش درگیریهای قومی در این استان پرداخته، به این نتیجه رسیدند که بین قومگرایی در بین اکراد ایران با برجستهسازی گویشهای زبان کُردی و نوع مذهب و رسانههای مصرفی رابطه معناداری وجود داشته که بهرغم برخی محققان باید با اجرای عدالت و رفع نابرابریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پدیده قومگرایی را در بین اکراد کاهش داد. نتایج این پژوهش که در سال 96 منتشر شد، تاکید کرد که غفلت دولتها در قبال اقوام باعث افزایش درگیریهای قومی، تهدید و آسیبپذیری امنیت ملی کشور شده و حمایت کشورهای همسایه از اقوام ناامنیها را افزایش داده است. نادیده گرفتنی که به نظر میرسد فضا را به سمتی سوق داد که قومیتها از هرگونه جنبش و حرکت سیاسی که قوم و نژاد و آیین آنها را پررنگ و برجسته کنند، دفاع میکنند. دیگر یافتههای این پژوهش نشان داد که قومیتگرایی و گرایش اقوام در این استان به انتشار عقاید خود باعث انتشار مجلات و روزنامههای سیاسی و اجتماعی محلی شده که همین موضوع هم مشکلات را بیش از پیش افزایش داده است. در اهمیت موضوع قومیتگرایی برای مردم این استان، میتوان به انتخاب نادر قاضیپور، نماینده معروف ارومیه اشاره کرد که به گفته فعالان سیاسی این استان او با قومیتی کردن شعارهای انتخاباتی خود توانست در مجلس دهم رای بیاورد. او در جریان مجلس دهم عضو فراکسیون تازهتاسیس ترکنشین نیز شد؛ فراکسیونی که شکلگیری آن با انتقادات بسیاری روبهرو شد. این موضوع تنها به قاضیپور محدود نشد و محمودزاده و حضرتپور دیگر نمایندگانی بودند که موضوعات قومیتی مطرحشده از سوی آنها نیز انتقادات جدی به همراه داشت. مرزنشینی در این استان مسئله مهم دیگری است که در جغرافیای سیاسی این استان تاثیرگذار است؛ استانی که اگرچه رتبه سوم اعزام رزمندگان به جنگ هشتساله ایرانوعراق را به خود اختصاص داد و شهدای برجسته و سرشناسی همچون برادران باکری از این استان بودهاند اما هیچگاه از کشاکش ناامنیهای مرزی و تحرکاتی که این استان را به سمت تجزیهطلبی سوق داده، مصون نمانده است. در کنار همه این مسائل، نادیده گرفتن شرایط زیست این استان مسئله کشاورزی و محیط زیست را نیز به مسئلهای سیاسی تبدیل کرده است. دریاچه ارومیه، مهمترین مصداق این موضوع است، حل نشدن کمآبی و خشکسالی این دریاچه، تهدید وضعیت معیشت کشاورزانی که سهم بزرگی از اقتصاد این استان را رقم میزنند و ابهام در آینده اقتصادی و محیط زندگی مردم در این استان باعث شده است آنها حالا نه به مسئولان دستگاههای طبیعی و محیط زیستی، بلکه از نمایندههای مجلس و دولتیها هم آزردهخاطر باشند. در یکی از تجمعاتی که مردم ارومیه در اعتراض به خشکی دریاچه در 25 تیرماه 1401 برگزار کردند، یکی از شعارهای معترضین خطاب به نمایندگان با مضمون «دریاچه ارومیه جان میدهد، مجلس به قتل آن فرمان میدهد» بود. مردم آذربایجان غربی در جریان ناآرامیهای سال 1401 صدای اعتراض خود را بلندتر کردند و در شهرهایی همچون مهاباد، بوکان، سردشت و پیرانشهر اعتراضات ابعاد گستردهتری داشت. حال با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دوازدهم، اظهارنظرها و پیشبینیهای مختلفی درباره مشارکت مردم این استان در انتخابات بیان میشود. درصد مشارکت مردم این استان در انتخابات که از میانگین عددی خوبی برخوردار بود، در انتخابات مجلس یازدهم کاهش قابل ملاحظهای داشت. به گفته فعالان سیاسی این استان، در آذربایجان غربی که استانی اصلاحطلب است، ردصلاحیتهای گستردهای نیز رخ داده که بیشتر شامل حال اصلاحطلبها بوده است. حال با شرایطی که پیش روی این استان بوده و اتفاقاتی که در سالهای اخیر پشت سر گذاشته، باید دید مشارکت در این استان از دوره گذشته کمتر میشود یا بیشتر.
هادی بهادری نماینده اسبق مجلس در استان آذربایجان غربی تشریح کرد؛
فضای سرد انتخاباتی در پی ردصلاحیتهای گسترده
هادی بهادری، نماینده اسبق مجلس در استان آذربایجان غربی در گفتوگو با هممیهن درباره شرایط شهرهای مرزی، وضعیت دریاچه ارومیه و تاثیر عوامل اقتصادی و مدنی در مشارکت مردم این استان در انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید:
درباره فضای سیاسی و انتخاباتی استان آذربایجان غربی در ماههای منتهی به برگزاری انتخابات مجلس توضیح دهید.
در آذربایجان غربی فعالیت زیادی دیده نمیشود. احزاب خاص و مشخصی هم فعالیت ندارند. در جریان اصولگرایی تحرکاتی رخ میدهد برای مثال آقای متکی از حزب شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی در خردادماه در استان ما حاضر شدند و جلسهای داشتند، بعد از آن در جریان اصولگرایی نیز تحرکات زیادی دیده نمیشود مگر اینکه در پشت صحنه اقداماتی انجام دهند. البته شاید اتفاقاتی رخ میدهد که ما در جریان نیستیم. از آنطرف فضای رسانهای هم چندان پررنگ نیست و خبری در رسانهها منتشر نمیشود.
با توجه به فضای ملتهبی که برخی شهرهای استان در اعتراضات سال 1401 تجربه کردند، اعتراضات مدنی مردم و مشکلات اقتصادی و معیشتی در میزان مشارکت مردم این استان در انتخابات پیش رو چقدر تاثیرگذار هستند؟
شهرهایی که در جریان اتفاقات سال گذشته درگیر بودند، مهاباد و بوکان بودند. الان اطلاعات میدانی ندارم که بدانم مردم چه حس و حالی دارند اما آنچه که مشخص است هنوز فضا، فضای انتخاباتی نیست. در دوره گذشته و دوره قبل از آن جنب و جوش خیلی بیشتر بود. مردم هشتاد روز مانده به انتخابات حضور پررنگتری در جلسات محفلی داشتند اما الان حتی در فضای مجازی هم به آن شکل فعالیتی نمیشود. ردصلاحیتهای رخداده در این فضا بیتاثیر نیست، نمایندههای ادوار اکثراً ردصلاحیت شدند و از نمایندگان کنونی هم برخی از جمله نماینده خوی و مهاباد ردصلاحیت شدند.
مشکلاتی که استان آذربایجان غربی دارد، از جمله امنیت در مرزها، دریاچه ارومیه و مواردی از این دست، در رفتار مشارکتی مردم تاثیر دارد. عدم توجه به این مسائل را در مشارکت مردم چقدر تاثیرگذار میدانید؟
درخصوص مسائل مرزی و امنیت خوشبختانه مشکل آنچنانی امنیتی نداریم و چندین سال است که این موضوع خیلی کمرنگ است و در این زمینه مشکلی نداریم. اما مرزنشینی و مسائل اقتصادی مردم تاثیرگذار است. با توجه به اینکه صنایع در این استان کم است و گذران زندگی یکسوم مردم استان به کشاورزی و بقیه استان نیز به دادوستدهای مرزی وابسته است، این موضوع مهم است. خشکی دریاچه نیز که به دلیل توسعه کشاورزی بوده مردم را با چالش روبهرو کرده است. از طرفی کشاورزی مدیریت نمیشود، دریاچه خشک شده است و مردم انتظار دارند شرایط دریاچه به وضعیت قبلی بازگردد و این چالش جدی برای مردم استان است.
موضوعات مدیریتی پیرامون ستاد احیای دریاچه ارومیه و پیگیری نمایندههای مردم استان موضوعی است که مردم این استان از آن گله دارند و خواهان شفافیت و توضیح در طرحهای اجراشده و دلایل به ثمر ننشستن اقدامات انجامشده و آینده دریاچه هستند و بخشی از انتظار مردم از نمایندگان و پیگیریهای آنها است که به نتیجه نرسیده است.
دولت برای ستاد احیای دریاچه ارومیه بودجه 2300میلیارد تومانی در نظر گرفته بود که به 400 میلیارد تومان رسیده و این کاهش قابلتوجه بوده است. بودجه ستاد احیا بیشتر از صندوق توسعه ملی تامین شده؛ بهگونهای بوده که نمایندهها در تصویب آن تاثیر نداشتند، البته اگر به مجلس میآمد اوضاع از این هم بدتر بود. اگرچه نمایندهها حداقل میتوانند پیگیری کنند و برای آن بودجه تصویب کنند و این کار را نکردند. نمایندههای این دوره در موضوع احیای دریاچه ارومیه از سوی مردم به شدت تحت فشار هستند و گروههای اجتماعی و تشکلهای مردمنهاد معتقدند نمایندهها پیگیر نیستند و اصلاً درباره دریاچه ارومیه در مجلس صحبت نمیکنند درحالیکه این یکی از دغدغههای مهم مردم استان است. تا سه چهار سال پیش دولت و مجلس پیگیر موضوع بودند، اما الان هر دو این موضوع را رها کردند.
در مورد رفتار سیاسی مردم این استان در شهرستانهای مختلف توضیح میدهید؟
تقریباً در استان تلفیقی از مباحث قومیتی و حزبی را با هم در انتخابات تجربه میکنیم؛ بهویژه در شهرهایی که دوقومیتی هستند؛ همچون سلماس، ارومیه و نقده. از آنجایی که دو قوم ترک و کُرد در این شهرها در کنار هم هستند، انتخابات پرشورتر است و مردم به نتیجه انتخابات حساستر هستند. در برخی شهرها مثل خوی، میاندوآب، بوکان و مهاباد بیشتر تحت تاثیر جریانهای سیاسی هستند تا جریانهای قومیتی. اما در مجموع در شرایط انتخابات مختلف بهویژه ریاستجمهوری این استان به اصلاحطلبها رای بیشتری داده است. در مجلس مقداری این فضا از سیاست فاصله میگیرد و ناشی از جریانهای سیاسی نیست بهویژه درشهرهایی که تنوع قومیتی در آن زیاد است. مردم براساس شناخت خود رای میدهند. اما معمولاً براساس شناخت نیز گرایش آنها به اصلاحطلبها بیشتر است.
فکر میکنید تاییدصلاحیتها تاثیری در مشارکت مردم داشته باشد؟
امیدوارم پیرو راهبرد کلی انتخابات که مقام رهبری برای سال جاری ترسیم کردند و مشارکت از اصول اصلی ایشان بوده، مقداری فضایی که هیئت اجرایی بر روی نمایندههای دارای رای و پایگاه بسته است، بشکند، در غیر اینصورت مشارکت کم خواهد شد. اگر نظر این است که مشارکت 40 تا 50 درصدی داشته باشیم، با این ردصلاحیتهایی که رخ داده چنین مشارکتی هم نخواهیم داشت.
نگاه اصلاحطلب
صدرا آقاسی فعال سیاسی اصلاحطلب در استان آذربایجان غربی مطرح کرد:
تاثیر پژاک، مرز و دریاچه ارومیه در مشارکت انتخاباتی
صدرا آقاسی، فعال سیاسی اصلاحطلب در استان آذربایجان غربی در گفتوگو با هممیهن، درباره فعالیت احزاب اصلاحطلب در ماههای باقیمانده تا زمان برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید:
درباره فضای انتخاباتی استان آذربایجان غربی در ماههای باقیمانده تا برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم توضیح دهید.
وضعیت انتخابات مشخص است و فضا خیلی سرد و بیروح است. با وجود اینکه استاندار آذربایجان غربی تنها استاندار باقی مانده از دولت آقای روحانی است، اما ردصلاحیتها خیلی سفت و سخت رخ داد. البته این فضا وجود دارد که ممکن است یکسری از افراد با نظر هیئت نظارت و شورای نگهبان به صحنه رقابت بازگردند و برخی از کسانی که ردصلاحیت شدند، تایید شوند. در این دوره نمایندگان برخی از شهرهای مهم استان هم که ثبتنام کرده بودند ردصلاحیت شدند؛ بهویژه در شهر خوی که سیاسیترین شهر استان است ردصلاحیت قابل ملاحظهای رخ داده است. نماینده فعلی و نماینده دوره قبل این شهر ردصلاحیت شدند و همه این موارد در پیشبینی وضعیت انتخابات مهم و تاثیرگذار خواهند بود.
وضعیت ردصلاحیت اصلاحطلبها چگونه است؟ آیا آماری دارید که چه تعداد ردصلاحیت شدند؟
آمار دقیقی ندارم. اما تا جایی که اطلاع دارم، هیچ اصلاحطلب شناختهشدهای تاییدصلاحیت نشده است. بعید میدانم از ردههای میانی هم کسی تایید صلاحیت شده باشد.
با توجه به جو حاکم بر گروههای اصلاحطلب، آیا احزاب اصلاحطلب در استان فعالیت انتخاباتی خود را شروع کردند؟
تحرکاتی دیده میشود اما نه در آن سطحی که درباره انتخابات انتظار آن میرود. در استان آذربایجان غربی حزب کارگزاران خیلی ضعیف هستند، اعتماد ملی نسبتاً شرایط خوبی در استان دارد، آنها تشکیلاتی دارند و فعالیتهایی دارند اما نه به آن شدتی که انتظار آن وجود داشت. از سوی سایر احزاب هم فعالیتی دیده نمیشود.
فضای حاکم انتخاباتی در مقایسه با انتخابات دوره قبل مجلس چگونه است؟
فضا خیلی سرد است. حتی گروههای مردمی که در آستانه انتخابات تشکیل میشد و برای کاندیدای خود فعالیت میکردند، تحرک انتخاباتیاش نیز مشخصاً سردتر است. البته نکته این است که تعدادی از نیروهایی که سیاسی نیستند و تعداد آنها کم نیست، حاضر هستند و در بین افرادی که نماینده ادوار بودند نیز ردصلاحیت زیادی اتفاق افتاده است. اما اگر توسط هیئت نظارت تاییدصلاحیت بگیرند شاید فضا گرمتر شود.
مشارکت مردم این استان در انتخابات ادوار به نسبت خوب بوده اما در دوره قبل کاهش قابل ملاحظهای در میزان مشارکت رخ داد. از طرفی اعتراضات سال 1401 نیز در برخی شهرهای این استان پررنگ بوده است. وضعیت معیشتی و اقتصادی نیز موجب نارضایتی مردم شده است. با این شرایط پیشبینی شما از مشارکت مردم آذربایجان غربی در انتخابات چیست؟
پیشبینی نیاز به کار پژوهشی و تحقیقی دارد و حرفهای نیست که عدد و رقم داد اما در مجموع فضا سرد است, حتی فضای سیاسی انتخابات هم سردتر از دورههای قبل است.
فعالیت اصلاحطلبها در کدام شهرهای استان پررنگتر است؟
در مجموع استان آذربایجان غربی همیشه استان اصلاحطلبی بوده است. ترکیب قومی و مذهبی آن حدود 30 درصد کُرد و سنی و 70 درصد ترک و شیعه هستند اگرچه انتخابات مجلس چندان قومی نیست. در نقده و محمدشهر قومیت نسبت به دیگر شهرها پررنگتر است اما معمولاً استان به دلیل حضور سنیها و سابقه سیاسی آن استان اصلاحطلبی است و جریان اصولگرایی رای مشخصی در این استان دارد.
اظهارنظر نمایندههای مجلس و وعدههای انتخاباتی که میدهند، در میزان مشارکت مردم این استان چه تاثیری داشته است؟
حال و هوای کلی سیاسی کشور در بروز یک انتخابات مشارکتی یا غیرمشارکتی مؤثر است. نمایندهها و اظهارنظرهای آنها چندان مؤثر نیست و اینکه نمایندهای عملکرد خوبی داشته باشد، تاکنون تاثیری در مشارکت مردم این استان در انتخابات نداشته است، مگر اینکه یک چهره ملی حضور داشته باشد، مانند آقای پزشکیان. اما در آذربایجان غربی چهره ملی نداریم و با توجه به حال و هوای سیاسی کل کشور مشارکت انجام میگیرد. البته شعارهایی که میدهند در مشارکت مردم تاثیر دارد. برای مثال آقای قاضیپور و یا نماینده مقابل او که از کردها بودند، انتخابات را اندکی قومیتی کردند و از این فضا بهره بردند و در دورهای که کاندیدا شدند، یک روز مانده به انتخابات، تاییدصلاحیت گرفتند و رای هم آورد چراکه فضا را به سمت قومیتها برده بود. شعارها مهم است، ایل و طایفه هم تاثیرگذار خواهد بود. اینکه یک کاندیدا پایه رای محکمی در شهرهای کوچک داشته باشد و بتواند از اصلاحطلبها نیز رای جمع کند میتواند انتخاب شود. در مجموع وقتی مشارکت بالاتر است، اقبال اصلاحطلبان در این استان بیشتر است و کاندیداهای نزدیک به این جریان رای میآورند.
آیا قرار است اصلاحطلبها لیست انتخاباتی ارائه دهند؟
بعید میدانم که اصلاً تشکیلات سیاسی شکل بگیرد و جلسه بگذارند.
میزان مشکلاتی که استان آذربایجان غربی دارد در شعارهای کاندیداها مورد استفاده قرار میگیرد و باعث انتخاب آنها میشود و از طرفی با عدم تحقق شعارها آیا فضای عمومی مشارکت در انتخابات بعدی را کمرنگ میکند؟
در آذربایجان غربی چند نکته مهم داریم. یک موضوع قومیت است. در برخی از شهرها این مسئله رای را جابهجا میکند. موضوع دیگر مسئله مرزها است و پررونق بودن مرزها، باز شدن مرز جدید، ارتقاء موقعیت اقتصادی مرزها در انتخابات بسیار اثر دارد چراکه این استان کاملاً مرزی است و چند مرز مهم هم دارد. موضوع گروهها و پژاک هم تا حدی مهم هستند. در شهرهایی که با مسئله پژاک درگیر هستند و ترور سربازها در آنجا رخ میدهد، با تبلیغاتی که ارائه میشود مبنی بر اینکه جلوی گروه پژاک میایستیم، بر انتخاب شدن آنها از سوی مردم تاثیرگذار خواهد بود. در آذربایجان غربی ابربحران دریاچه ارومیه را هم داریم که موضوع بسیار مهمی است و میتواند باعث رایآوری کاندیداها شود. هرچند که میدانیم شعارزدگی و وعدههای غیرقابل اجرا هم مطرح میشود اما موضوع دریاچه ارومیه انقدری برای مردم مهم است که با وعده کاندیداها تمایل به مشارکت در انتخابات را افزایش دهد. موضوعات قومیتی و زبان کُردی و ترکی و زبان مادری هم موضوعات مهم دیگری هستند که در انتخاب و مشارکت مردم تاثثیرگذار هستند.
نگاه اصولگرا
مجید سیفحقیقت دبیر حزب مؤتلفه آذربایجان غربی:
در انتظار بررسی هیئت نظارت هستیم
مجید سیفحقیقت، دبیر حزب مؤتلفه آذربایجان غربی در گفتوگو با هممیهن درباره فعالیت انتخاباتی احزاب اصولگرا در ماههای پایانی باقیمانده تا برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید:
فعالیت انتخاباتی احزاب اصولگرا در استان آذربایجان غربی با توجه به ماههای پایانی باقی مانده تا انتخابات مجلس دوازدهم چگونه است؟
احزاب اصولگرا جلساتی برگزار میکنند اما هنوز نتوانستهایم به یک جمعبندی برسیم چراکه منتظر نتیجه بررسیهای هیئت نظارت هستیم و پس از آن تصمیم قطعی را خواهیم گرفت.
آیا در بین اصولگراها ردصلاحیت خاصی اتفاق افتاده؟
نه، وضعیت شخصی کسانی که ثبتنام کردند و بررسیصلاحیت شدند به جریان حزبی بستگی ندارد و اگر شرایط شخصی آنها مغایر قانون نباشد نباید ردصلاحیت شوند. سوابق افراد براساس قانون اگر دچار مشکل باشد امکان ردصلاحیت هر فردی وجود دارد. احتمالاً برخی اصلاحطلب باشند و برخی اصولگرا و هرکسی براساس عملکرد خود مورد سنجش قرار میگیرد و من معتقدم وضعیت اشخاص در ارزیابی هیئت نظارت در نظر گرفته میشود.
اختلافاتی که از آن صحبت کردید برسر ارائه لیست واحد است؟ احزاب اصولگرا در استان آذربایجان غربی تمایل به ارائه لیست واحد دارند یا در پی ارائه لیست جداگانه هستند؟
اگر به یک جمعبندی مناسب رسیده باشیم و لیست واحد ارائه دهیم که مردم هم به آن اعتماد کنند، خیلی بهتر است اما احتمالاً برخی از احزاب و گروهها تفکر متفاوتی داشته باشند و آن کسی که به خط فکریشان نزدیکتر است را انتخاب کنند. در مجموع منتظر اعلام نتایج هیئت نظارت هستیم و با بررسی سوابق و تفکرات آنها تصمیم خواهیم گرفت.
احزاب اصولگرای استان، آیا مشورتی با تهران دارند یا اینکه مستقل از جریانات پایتخت عمل خواهند کرد؟
از تهران با ما تماس میگیرند و ارتباطاتی داریم، جلسات آنلاین برگزار میکنیم اما آنها نیز منتظر هستند، بهویژه درباره نمایندگان کنونی مجلس و با بررسی سوابق و صلاحیتها، تصمیم نهایی را خواهیم گرفت.
رفتار سیاسی مردم استان آذربایجان غربی در انتخاب کاندیدای مورد نظر چگونه است؟ آیا به نماینده احزاب و یا لیستهای حزبی موجود رای میدهند یا به صورت مستقل و یا قومی و قبیلهای رای میدهند؟
عموم مردم حزبی نیستند، شاید احزاب سابقهدار و افراد حاضر در این حزبها را میشناسند اما عموم مردم تابع احزاب نیستند. مردم هم وضعیت عمومی افراد را در نظر میگیرند و هم رهنمودهای مقام معظم رهبری و گرایش انتخابی مردم روی همین دو موضوع است. مردم خاصی هستند که به دنبال گزینههای احزاب هستند. مردم معمولاً به دنبال افراد مورد اعتماد هستند.
در شهرهای مختلف استان آذربایجان گرایشهای سیاسی چگونه است؟
مردم آذربایجان غربی دارای گرایشهای مختلفی هستند. کردها، ترکها، قومیتهای غالب هستند و در بین آنها اشتراکاتی هم داریم. برای مثال از مهاباد ما افراد همفکر داریم که با ما جلسه میگذارند و گفتوگو میکنند. مردم دیدگاههای خاص طایفهای هم دارند و شرایط عمومی هر کاندیدا را نیز در نظر میگیرند. در برخی از شهرها اکثریت شیعه هستند. در مهاباد، پیرانشهر و سردشت، خوی، ماکو، سلماس، اکثریت شیعه و ترک هستند اما در روستاهای آنها ترکیب سنی و کرد هم دارند. با توجه به رابطه خاصی که بین این افراد است، گرایشات طایفهای هم پیدا میکنند. البته در مجموع بین کرد و فارس اختلافی نیست و هماهنگ با هم عمل کردیم.
با توجه به اعتراضات سال 1401 که در برخی از شهرهای استان آذربایجان غربی شدت داشت و همچنین مسائل معیشتی و اقتصادی که مردم درگیر آن هستند، پیشبینی شما از مشارکت مردم استان در انتخابات مجلس چگونه است؟
حوادث سال قبل جریان پرالتهابی نبود و در مقایسه با مجالس مذهبی که میگیریم و مردم دهها هزار نفری شرکت میکنند اما در جایی 50 تا 60 نفر جمع شدند و شیشه شکستند و گفتند ببینید وضعیت مملکت چگونه شد. باید این موضوعات را درست تحلیل کنیم. افراد ثروتمندی را میشناسم که از مشکلات معیشتی میگویند درحالیکه ثروت میلیاردی دارند و اعتراض میکنند. در حوادث سال قبل چنین آدمهایی شرکت میکردند و انصافاً کسانی که وضعیت مالی خوبی ندارند، همیشه از نظام دفاع کردهاند. البته برخی مسائل پیش میآید و وضعیت معیشت مردم باید در نظر گرفته شود و احزاب هم نقش دارند. اینگونه نیست که فقط بگوییم مسبب وضعیت معیشت مردم آقای رئیسی است و ما احزاب هم باید کمک کنیم و با تجربیاتی که داریم، کاری کنیم که سفره مردم پررونق شود.
یعنی احزاب میتوانستند تاثیرگذار باشند؟
به هر حال مردم باید هوشیار باشند و کسانی را انتخاب کنند که دلسوز مردم باشند و زمانی که به مجلس رفتند مردم شهرهای خود را از یاد نبرند. برخی از افراد از ارومیه به تهران رفتند و شهر خود را فراموش کردند و مردم هم اینها را میفهمند. نه به این دلیل که وضعیت اقتصادی خراب است در انتخابات شرکت نکنند، آنها این بصیرت را دارند که انتخابات درستی برگزار شود تا نمایندهها بیایند و وضعیت عمومی مردم را اصلاح کنند. به گفته مقام معظم رهبری مردم از انقلاب خود محافظت میکنند اما مشکلات معیشتی هم داریم و منتظر هستیم تا ببینیم شرایط چگونه پیش میرود.