| کد مطلب: ۱۰۷۵۲

دو گانۀ سلاح و صلح یا یگانۀ خیر و صلاح؟

به بهانۀ عنوان آیین نکوداشت لطف‏‌الله میثمی: ایستاده با شاخۀ زیتون

برگزارکنندگان آیین نکوداشت مهندس لطف‌الله میثمی (که روز پنج‌شنبه در کانون توحید تهران برپا شد) این عنوان را برای مراسم برگزیده بودند: «ایستاده با شاخۀ زیتون». شاخۀ زیتون که در فرهنگ سیاسی نشانۀ صلح‌طلبی است پس از آن رایج شد که یاسرعرفات رهبر فقید سازمان آزادی‌بخش فلسطین در سازمان ملل گفت: «من امروز آمده‌ام با یک شاخه زیتون در یک دست و تفنگ رزمندۀ راه آزادی در دست دیگر. کاری نکنید شاخۀ زیتون را بر زمین بگذارم.»

او در دهۀ ۹۰ میلادی و با «توافق اسلو» خواست با میانجی‌گری بیل‌کلینتون، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و به طَرَفیّت اسحاق رابین، نخست‌وزیری که به جرم امضای همین توافق ترور شد، سلاح را زمین بگذارد و با شاخۀ زیتون به آرمان فلسطین دست یابد و اگرنه ۱۰۰درصد سرزمین که به ۲۲‌درصد آن و اگر نه به همۀ بیت‌المقدس که به شرق قدس بسنده کند. چندی پیش هم آقای رفیق‌دوست در بیان خاطره‌ای گفت، اوایل انقلاب در سوریه به عرفات گفته بود اشتباه کردی سلاح را زمین گذاشتی و زیتون به دست گرفتی، چون جز با زبان زور نمی‌توانی سخن بگویی. لطف‌الله میثمی از اعضای سازمان مجاهدین خلق پیش از انقلاب مثل دیگر مبارزان گروه‌های مسلح سلاح در دست گرفت و در جریان تمهیدات یک عملیات از ناحیه چشم و دست‌ها به شدت آسیب دید و به زندان افتاد و در حبس هم آزار فراوان را در وضعیت جسمانی جدید تحمل کرد، با این حال بیش از نیم قرن است که محروم از بینایی چشم، از سیاست و فرهنگ دست برنداشته است.

واقعیت این است که او سلاح را زمین نگذاشت تا زیتون به دست بگیرد. بلکه دست خود را از دست داد و البته حساب خود را هم از مجاهدین خلق بعد از انحراف ۵۴ جدا کرد و خود گروهی دیگر پایه گذاشت و بعد از انقلاب هم به آسیب‌شناسی پرداخت. پس از چندی نشریه «راه مجاهد» را هم منتشر کرد تا قرائت دیگری ارائه دهد اما بعد از قضایای خرداد ۶۰ به دردسر افتاد و پس از آن خود را یکسره وقف نشریه «چشم‌انداز ایران» کرده و خوشبختانه تحمل شده و هنوز در پرونده‌هایی چون ۳۰ خرداد ۶۰ و کردستان و ۱۸ تیر مستندترین منبع است و البته رفتار با او و مجله، مانند رفتار با مرحوم مهندس سحابی و ایران فردا نبوده و دوام آورده است.

با این همه اما میثمی عرفات نبود که سلاح بر زمین بگذارد تا زیتون در دست گیرد. آری، سلاح بر زمین گذاشت چون دانست و دید با سلاح کاری پیش نرفت و نمی‌رود و تنها دست و چشم خود را از دست داد، منتها نه شاخه زیتون که قلم در دست گرفت و در «چشم‌انداز ایران» تا توانست از قانون اساسی نوشت.

شاید هیچ‌کس دیگری طی این همه سال قابلیت‌های دموکراتیک همین قانون اساسی را یادآور نشده باشد و حتی شعار «اجرای بی‌تنازل همه اصول قانون اساسی» در سال ۸۸ را هم می‌توان متأثر از همین نگاه دانست.

احتمالاً برگزارکنندگان خواسته‌اند به نسل جدید که متأثر از فضای مجازی است که در آن انقلابیون ۵۷ را در مظان اتهام می‌نشانند، یادآور شوند او شاخۀ زیتون را بر سلاح ترجیح داده تا تصویر چه‌گوارایی از او ترسیم نشود که در این زمانه چه‌گوارا هم از انگ تروریست برکنار نیست. اما در روزگاری که ۱۷ هزار فلسطینی و غالباً زن و کودک در غزه ذبح شده‌اند، صحبت از زیتونی که یادآور ابوعمار فقید است نیز حق مطلب را ادا نمی‌کند.

غرض از همۀ این اشارات اما این است که میثمی بیش از آنکه مرد «سلاح» و حتی «صلح» باشد مرد صلاح است و در این وادی کوشیده است. حال آنکه شاخۀ زیتون به‌عنوان نماد صلح تنها در برابر سلاح و مبارزه مسلحانه می‌نشیند و صلاح در آن مستتر و مستقر نیست. چه‌بسا عرفات هم اگر اکنون بود به جای سلاح یا صلح به صلاح می‌اندیشید. صلاح، گاه در سلاح است و گاه در صلح و گاه در جست‌وجوی گزینه سوم باید بود. «آقا لطفی» یک عمر به خیر و صلاح مردم اندیشیده؛ اگر سلاح در دست گرفته و بهای آن را با چشم و دستِ از دست داده پرداخته، به همین خاطر بوده و اگر هم قلم و نوشته و اصول دموکراتیک قانون اساسی را یادآور شده باز به همین نیت و مگر سیاست جز تکاپوی خیر و منفعت عمومی است؟

راستی، شاخۀ کدام گیاه و کدامین نماد یادآور «صلاح» است؟

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی