گامی کوچک برای رفع ناترازی
ناترازی ویژگی مهم جوامع امروزی است ولی همه جوامع درصددند که در ابتدا اجازه ندهند ناترازیها تبدیل به شکافهای خطرساز شوند؛ سپس میکوشند تا ناترازیها را کاهش دهند. در همه ابعاد زندگی باید موازنه را برقرار کرد؛ مشهورترین ناترازیها دخل و خرج است.
به قول سعدی: «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن.» یا فردوسی: «مرا دخل و خرج ار برابر بدی/ زمانه مرا چون برادر بدی». افزایش خرج بر دخل یا هزینه بر درآمد فرد را به روز سیاه مینشاند. این قاعده در همه ابعاد عمومیت دارد. ناترازیهای جامعه امروز ما در همه حوزهها به مراحل خطرناکی رسیده است.
برق، بنزین، گازوئیل، گاز، آب، بودجه، ارز، و.... در اقتصاد در اجتماعیات نیز یکی از مهمترین موارد ناترازی نسلی و جنسیتی و قومی و مذهبی است. از همان لحظهای که آقای پزشکیان انتخاب شد اولین مطالبه تعدیل این ناترازیها بود. انتطار میرفت وزن جوانان (یا حداقل میانسالان جوان!) زنان و اقوام در کابینه چنان باشد که قدری از این ناترازیها رفع و رجوع شود ولی به دلایلی این اتفاق هنوز نیفتاده است. کسانی که از نزدیک جریان امور را پیگیر هستند، میدانند که آقای پزشکیان قطعاً طرفدار این تعدیل ناترازی بود ولی موانعی فراتر از روال عادی وجود داشت. بهویژه برای معرفی به مجلس باید احتیاط بیشتری میکرد.
ولی این مسئله اکنون با معرفی خانم صادق به عنوان وزیر راه و شهرسازی حداقل بهصورت نمادین برطرف شده است؛ گرچه همچنان در تعیین معاونتهای ریاستجمهوری راه بازتر است که از نیروهایی استفاده کنند که موجب تعدیل ناترازیها شود و به نظر میرسد که این اتفاق خواهد افتاد، هرچند این انتظار وجود داشت که تعداد زنان معرفیشده بیش از این باشد ولی در هر حال رفتار مجلس نشان خواهد داد که تا چه اندازه با این رویکرد اصولی برای کاهش ناترازی همراه است. نکته بسیار مهم این تصور نادرست است که گویی به زنان امتیازات غیرحرفهای داده شده تا توانستهاند در چنین جایگاهی قرار گیرند.
این تصور بهکلی نادرست است. اولاً زنانی که معرفی شده یا حکم گرفتهاند شایستگیهای قابل مقایسهای با مردان دارند ولی تمامی زنان در گذشته به اندازهای در محدودیتهای مدیریتی قرار داشتهاند که در واقع باید به مردان امتیاز منفی داد که از رانت جنسیتی برخوردار بودهاند و اکنون هم مدعی صلاحیتهای حرفهای بیشتری هستند.
اگر به وضعیت آموزشی و حتی ورزشی زنان و دختران ایران نگاه کنیم متوجه ابعاد تواناییهای شگرف آنان میشویم. زنان امروز ایران بر حسب ضرورتهای اجتماعی تمام عرصههایی را که تصور میرفت یکسره مردانه است درنوردیدهاند. شاید همچنان برخی از مردان از ایفای چنین نقشهایی از سوی زنان خوششان نیاید، مشکلی نیست؛ به شرطی و تا زمانی که مانع حق پیشرفت و آزادی و حق انتخاب آنان نشوند. انتظار میرود که شکاف جنسیتی که ریشه اصلی بحران و اعتراضات ۱۴۰۱ بود در همه عرصهها بهویژه در حوزه مدیریتی کاهش یابد. معرفی یک نامزد از زنان در مردانهترین! وزارتخانه گام اول است و در ادامه با کاهش ناترازی مدیریتی در سطوح معاونتها و مدیران کل این روند ادامه خواهد یافت.