| کد مطلب: ۸۸۶۷
حسین منزوی و احیای غزل فارسی

حسین منزوی و احیای غزل فارسی

به مناسبت زادروزش در اول مهر

به مناسبت زادروزش در اول مهر

photo 2023 09 20 19 57 17

فرزاد میرحمیدی

شاعر و روزنامه‌نگار

وقتی صحبت از غزل معاصر به میان می‌آید، با وجود نام‌های بزرگی همچون هوشنگ ابتهاج (سایه)، منوچهر نیستانی، شفیعی‌کدکنی و سیمین بهبهانی، یک نام اما با ذوق و حرارت بیشتری از سوی هواداران و مخاطبان غزل امروز، مورد استقبال قرار می‌گیرد و آن «حسین منزوی» است.
واقعیت این است که در اواسط دهه‌ 30 که شعر نیمایی، دیگر به‌دلیل تغییرات زیبایی‌شناسانه و تحولات اجتماعی معاصر، ظرفیت و کارآیی بالای خود را در بیان مضامین شعری و ادبی جدید به اثبات رسانده بود، غزل و دیگر قالب‌های کلاسیک شعر فارسی- به‌دلیل محدودیت‌های فرمی و ساختاری در بیان این مضامین- نفس‌های آخر خود را می‌کشید. شاعران و نظریه‌پردازان بسیاری از میرزاده‌ عشقی، فریدون توللی و پرویز ناتل‌خانلری گرفته تا فریدون مشیری، نادر نادرپور و شهریار، هم‌وغم خویش را- در آثار و نظریات خود- در احیای این فرم محبوب شعر کهن و کلاسیک فارسی به‌کار بردند و درنهایت غزل‌سرایانی مانند ابتهاج و منوچهر نیستانی، با نبوغ و خلاقیت خود در بیان مضامین جدید در این فرم، جانی دوباره به آن بخشیده، از ورطه‌ فراموشی‌اش رهانیدند.
اما در کنار نبوغ و خلاقیت ابتهاج و منوچهر نیستانی، دو شاعر برجسته‌ دیگر با ذوق هنری و شمه‌ ادبی بالای خود، بار دیگر غزل را به قله و اوج زیبایی‌شناسانه‌ شعر فارسی رساندند؛ «سیمین بهبهانی» و «حسین منزوی».
تحول عمیقی که نیما در وزن و ریتم موسیقایی شعر ایجاد کرد، تقریباً بر تمام ارکان شعر و ادبیات فارسی تأثیرگذار بود؛ ازجمله در غزل معاصر، سیمین بهبهانی به طریق اولی و پس از او حسین منزوی، در وسعت بخشیدن و امروزی ساختن اوزان غزل و سرودن در اوزان جدید همت گماردند. این بداعت در سرودن در اوزان جدید، در مورد سیمین چنان است که او را «نیمای غزل» نامیده‌اند. بااین‌حال این بداعت در مورد حسین منزوی، به‌لحاظ کیفی، مرتبه‌ای دیگر دارد. به این معنی که منزوی روش‌های خلاقانه‌تری را برای ایجاد این اوزان جدید به‌کار می‌برد که خود زیبایی غزل‌های او را دوچندان می‌کند.
زیبایی غزل‌های منزوی، علاوه‌بر این خلاقیت در ایجاد اوزان جدید، از موسیقی درونی (استفاده از صنایع بدیعی و واژه‌آرایی کلامی) نیز نهایت بهره را می‌برد. اگرچه در این زمینه هم، استاد بلامنازع استفاده از این صنایع در غزل معاصر را باید شفیعی‌کدکنی دانست، اما زبان شفیعی‌کدکنی کلاً زبانی سنگین است و به‌عبارتی زبان در اشعار و غزل‌های شفیعی‌کدکنی، زبان دانشگاهی است که به‌سختی با مخاطب عام غزل ارتباط برقرار می‌نماید، حال آنکه زبان در غزل‌های منزوی روان‌تر است و اگرچه بعضاً- به‌لحاظ بار معنایی- به سنگینی غزل‌های شفیعی‌کدکنی و بسا سیمین بهبهانی نرسد، ولی در تصویرسازی و انتقال عاطفی معنا، موفق‌تر عمل می‌کند و با مخاطب عام و خاص صمیمانه‌تر ارتباط برقرار می‌کند.
هر سه‌ این غزل‌سرایان، از شاعران سمبولیست محسوب می‌شوند و در اشعارشان با درهم‌آمیختن مضامین عاطفی و اجتماعی، سعی در احصای ابعاد زیبایی‌شناسانه‌ زبان در غزل دارند، بااین‌همه در غزل‌های شفیعی‌کدکنی و سیمین بهبهانی، درجه‌ نخست اهمیت بر معنای اجتماعی برآمده از زبان محول می‌شود. این معنای اجتماعی، به‌خصوص در مورد شفیعی‌کدکنی که در شعر نیمایی نیز استادی ویژه‌ای دارد، بیشتر نمایان است. اما در مورد منزوی، برعکس؛ این زیبایی عاطفی و تصویرسازی است که بر معنای اجتماعی می‌چربد و بدین‌گونه است که اشعار شفیعی‌کدکنی مخاطب خاص دارد و اشعار حسین منزوی- اگرچه مخاطب خاص هم دارد- اما برای مخاطب عام شعر و غزل فارسی نیز از جذابیت و زیبایی برخوردار است و شاید منزوی دانسته‌وندانسته و خواسته‌وناخواسته این توصیه‌ «استفان ملارمه»- شاعر سمبولیست فرانسوی- را سرلوحه‌ خویش داشته که «شعر بی‌معنا، اما زیبا، ارزشمندتر است از شعر بامعنا، اما نازیبا».
به‌این‌ترتیب اغراق نیست چنانچه بگوییم حسین منزوی در احیاء و رستاخیز دوباره‌ غزل فارسی، نقش و جایگاهی یگانه دارد. در زمانه‌ای که غزل در ادبیات فارسی و در جامعه‌ ایرانی، پایان‌یافته تلقی می‌شد؛ منزوی با جذب و همدل‌کردن طیف گسترده‌ای از مخاطبان، دوباره این فرم کهن و کلاسیک شعر فارسی را به جامعه بازمی‌گرداند و بدین‌شکل بیشترین تأثیر را در روند ظهور و شکل‌گیری جریانات و سبک‌های نوین غزل‌سرایی برجای می‌گذارد. چنانکه محمدعلی بهمنی که خود از غزل‌سرایان مطرح و برجسته‌ امروز ایران به‌شمار می‌رود بر این باور است که: «پل غزل امروز را سایه معماری کرد، منوچهر نیستانی پیش‌ازهمه از این پل عبور کرده و استحکامش را نشان داده، اما منزوی علاوه بر عبور، سماع غزل را روی آن به نمایش گذاشته است...» (اما تو را ای عاشق- انسان کسی نشناخت؛ گزیده اشعار حسین منزوی. نشر نیماژ. 1393. تهران. صص14).

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار