| کد مطلب: ۱۹۳۰۸
شکستن چرخه تلافی

آیا پس از ترور مقام‌های حماس و حزب‌الله راهی برای برون‌رفت از بحران در خاورمیانه باقی مانده‌است؟

شکستن چرخه تلافی

نگرانی از تشدید تنش در خاورمیانه و گسترش جنگ در منطقه باعث شده ‏است تا بازیگران منطقه‌‏ای و بین‏‌المللی بیش از پیش به تکاپو بیفتند تا ایران و حزب‌‏الله را از واکنش شدید به اقدام اسرائیل منصرف کنند.

پس از دو اقدام تروریستی اسرائیل در ایران و لبنان و ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و ترور فواد شکر، از رهبران کهنه‌کار حزب‌الله لبنان در بیروت، تردیدی در میان ناظران باقی نمانده‌است که جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان این اقدام اسرائیل را با پاسخ نظامی قاطعی تلافی خواهند کرد. مقام‌های جمهوری اسلامی ایران و دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی‌های خود پس از این دو ترور هدفمند، صراحتاً از برنامه تلافی علیه اسرائیل گفته‌اند.

واکنش نظامی ایران، حزب‌الله و متحدان منطقه‌ای‌شان به اقدام‌های اخیر اسرائیل می‌تواند خاورمیانه را یک گام دیگر به یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای نزدیک‌تر کند. این وضعیت در شرایطی پیش آمده‌است که نزدیک‌ترین متحدان اسرائیل در ماه‌های گذشته تلاش می‌کردند با تحت فشار قرار دادن نتانیاهو او را وادار به توافقی برای آتش‌بس در غزه کنند، مذاکرات آتش‌بس به ازای آزادی اُسرای اسرائیلی ماه‌هاست که ادامه دارد اما هر بار با کارشکنی دولت اسرائیل بدون نتیجه می‌ماند. حالا با اقدام‌های تحریک‌آمیز جدید اسرائیل، نگرانی‌ها در مورد تشدید غیرقابل کنترل تنش و گسترش جنگ در سراسر منطقه افزایش پیدا کرده‌است.

هنوز کسی نمی‌داند ایران در چه ابعادی می‌خواهد به ترور هنیه در تهران پاسخ دهد و در برابر، آیا اسرائیل مانند وقایع فروردین و اردیبهشت امسال از واکنش نظامی جدی خودداری خواهد کرد یا منطقه باید منتظر سلسله‌ای از اقدام‌های تلافی‌جویانه باشد. در شرایطی که ایران و اسرائیل ممکن است وارد چرخه تشدید تنش شوند، هر سوءمحاسبه یا اشتباه از سوی طرفین درگیری به سرعت می‌تواند شرایط را از کنترل خارج کند و باعث شعله‌ور شدن جنگ منطقه‌ای شود.

تشدید قابل پیش‌بینی تنش و احتمال گسترش جنگ در منطقه باعث شده‌است تا این تلقی در میان برخی از ناظران ایجاد شود که پیش‌بینی‌پذیری جنگ گسترده، باعث می‌شود تا جامعه جهانی برای جلوگیری از چنین جنگی فعال‌تر شود و با واکنش فوری و زمینه‌سازی برای آتش‌بس، جلوی وقوع چنین جنگی را بگیرد. در این چارچوب تلقی این است که پیش‌بینی تشدید بی‌انتهای جنگ در سراسر خاورمیانه باعث می‌شود تا برای جلوگیری از چنین وقایعی طرف‌های بین‌المللی وارد عمل شوند و ایران و اسرائیل را به توقف درگیری‌ها وادار کنند.

در این تحلیل نتانیاهو که از رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی خود در جنگ غزه پس از ۱۰ ماه باز مانده‌بود، آنچنان زمینه شعله‌ور شدن جنگ را بالا می‌برد تا بتواند با رسیدن به یک پیروزی مهم، یعنی ترور دو رهبر بلندپایه حماس و حزب‌الله، بعد از مداخله طرف‌های بین‌المللی ادعا کند که با پیروزی بزرگی تحت فشار خارجی مجبور به توقفِ جنگ شده‌است. نتانیاهو می‌داند که آمریکا چه در اظهارنظرهای علنی و چه در تماس‌های خصوصی تاکید کرده‌است که علاقه‌ای به مداخله در یک جنگ بلندمدت منطقه‌ای ندارد، در نتیجه نمایش احتمال وقوع چنین درگیری گسترده‌ای می‌تواند آمریکایی‌ها را وادار به مداخله و مهار و کنترل درگیری‌ها کند.

با این حال تحلیل‌گران شرایط خاورمیانه با توجه به شواهد موجود و سوابق اسرائیل، تصور می‌کنند که خاورمیانه کاملاً در آستانه جنگ تمام‌عیار قرار گرفته‌است و کاری از طرف‌های بین‌المللی برای توقف این جنگ بر نمی‌آید. در واقع برخلاف تحلیل فوق‌الذکر، غالب تحلیل‌گران معتقدند که اقدام نتانیاهو یا اقدام‌های بعدی ایران و متحدانش نه با هدف توقف درگیری با مداخله طرف‌های خارجی بلکه با هدف تشدید جنگ در خاورمیانه اتفاق افتاده‌است.

 برایان کاتولیس، پژوهشگر روابط خارجی آمریکا در اندیشکده مؤسسه خاورمیانه معتقد است که سیاست آمریکا برای کاهش تنش می‌تواند اثر معکوس در منطقه داشته‌باشد. وی می‌نویسد: «بازداشتن ایران و همپیمانانش از حمله‌هایی که منجر به یک جنگ منطقه‌ای شود، همیشه با هدف اعلانی کاهش تنش سازگار نیست، چراکه آرایش کاهش تنش گاهی ایران را تشویق می‌کند که حملات تلافی‌جویانه انجام دهد که با بازدارندگی تناقض دارد.»

کشیدن پای ایران به یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای

در طول هفته گذشته رسانه‌ها به نقل از منابع آگاه می‌نویسند که میانجی‌های بین‌المللی نتوانسته‌اند مقام‌های ایران را از انتقام‌جویی نسبت به اقدام اسرائیل منصرف کنند و هر لحظه خاورمیانه منتظر رویداد مشابه یا بزرگ‌تر از پاسخ نظامی ۲۵ فروردین ایران به اسرائیل است. اواخر فروردین‌ماه سال جاری، ایران در پاسخ به حمله اسرائیل به ساختمان کنسول‌گری ایران در دمشق، حمله گسترده پهپادی و موشکی علیه تاسیسات نظامی اسرائیل در سرزمین اشغالی فلسطین انجام داد. شاید تا پیش از اقدام نظامی ۲۵ فروردین، مقام‌های اسرائیل تصور می‌کردند که اگر اقدامی نظامی علیه اهداف ایرانی انجام دهند، ایران واکنش شدیدی نشان نخواهد داد، اما پس از ۲۵ فروردین معادلات مواجهه نظامی میان ایران و اسرائیل، یک بار برای همیشه تغییر کرد.

با این حال چهار ماه پس از زد و خورد قبلی بین ایران و اسرائیل، نگرانی در مورد نتایج تکرار این درگیری را در میان افکار عمومی ایران افزایش داده‌است. سیدمحمدحسین عادلی، سفیر پیشین ایران در بریتانیا، ژاپن و کانادا، معتقد است که اقدام نتانیاهو با هدف کشیدن ایران و آمریکا به یک جنگ مستقیم انجام شده‌است. او در گفت‌وگویی با پایگاه خبری انتخاب می‌گوید: «ترور هنیه یک عملیات خرابکارانه تروریستی بوده که هدفش افزایش تنش در منطقه و کشیدن پای ایران به یک جنگ مستقیم است. هدف این بوده که ایران پاسخ بدهد و نتانیاهو پای ایران و آمریکا را به یک جنگ بکشاند و ایران و آمریکا را مستقیماً درگیر کند. این کار به نفع نتانیاهو است زیرا موضوع آتش‌بس دائمی در غزه و طرح دودولتی به محاق می‌رود و از طرف دیگر تشنج بین ایران و آمریکا باعث شکست احتمالی دموکرات‌ها و پیروزی احتمالی ترامپ می‌گردد.»

در برابر سعید جلیلی، نامزد شکست‌خورده انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری در ایران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنرانی خود تاکید می‌کند که پاسخ ایران به جنایت اسرائیل باید محکم باشد. او می‌گوید: «مردم ما امروز این مطالبه را دارند که باید پاسخی محکم به اسرائیل داده شود... امروز فرصت تاریخی در اختیار ایران اسلامی قرار دارد و دشمنان طی صد سال اخیر در منطقه ما جنایات بسیاری را انجام دادند و امروز باید از قدرت کشور حراست کرد.»

المانیتور در گزارشی از واکنش‌ها در ایران به حمله اخیر اسرائیل می‌نویسد: «مقام‌ها و فعالان هوادار تعامل با غرب، در کارزارهای رسانه‌ای خواستار واکنش نمادین می‌شوند، چراکه نگران این هستند سوءمحاسبه در حمله، به دلیل غیرقابل پیش‌بینی بودن واکنش اسرائیل و شروع یک چرخه حملات تلافی‌جویانه، فاجعه‌ای رخ دهد. در برابر فعالان تندروتر پافشاری می‌کنند که جنگ تمام‌عیار گریزناپذیر است و وقت آن رسیده‌است که ایران برنامه دیرینه‌اش را برای محو اسرائیل عملی کند و این غده سرطانی را یک بار برای همیشه از بین ببرد.»

این باور که اسرائیل با اقدام به ترور هنیه در تهران تلاش کرد ایران را وارد یک نبرد گسترده در منطقه کند، از سوی بسیاری از تحلیل‌گران و کارشناسان مورد توجه قرار گرفته‌است. نورمن فینکلستین، پژوهشگر مسائل سیاسی در گفت‌وگو با برنامه سانسورنشده با پیرس مورگان، با اشاره به عملکرد اسرائیل در دهه ۱۹۵۰ در مقابل مصر تحت حاکمیت جمال عبدالناصر می‌گوید: «زمانی که اسرائیل یک کشور را نشانه بگیرد، نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید. اسرائیل به تشدید و تشدید و تشدید اقدام‌های تحریک‌آمیز ادامه می‌دهد تا آن کشور را به واکنش مجبور کند و زمانی که آن کشور واکنش نشان داد، اسرائیل تمام نیروهایش را علیه آن کشور به کار می‌گیرد، همانگونه که با همکاری فرانسه و بریتانیا در سال ۱۹۵۶ علیه مصر به کار گرفت. همین الگو را در سال ۱۹۸۲ مشاهده می‌کنید که اسرائیل حملاتش را علیه لبنان تشدید کرد تا سازمان آزادیبخش فلسطین مجبور به واکنش شد... همین الگو در سال ۲۰۰۸ علیه غزه تکرار شد، زمانی که آتش‌بسی میان حماس و اسرائیل وجود داشت... حالا همین کار علیه ایران انجام می‌شود.... ایران الان شاهد این است که اسرائیل دائماً در حال تشدید کردن و تشدید کردن و تشدید کردن ترورها و اقدام‌های تحریک‌آمیز است تا ایران به واکنش مجبور شود.»

انگیزه استمرار جنگ

تهران با عملیات ۲۵ و ۲۶ فروردین که «وعده صادق» نامگذاری شد، قاعده جدیدی برای پاسخ به عملیات‌های اسرائیل وضع کرد. با وضع قاعده جدید، تردیدی وجود ندارد که وقتی بنیامین نتانیاهو و سیاست‌گذاران اسرائیلی برای ترور اسماعیل هنیه در تهران تصمیم‌گیری می‌کردند، اطمینان داشتند که این عملیات با واکنش نظامی قطعی ایران مواجه خواهد شد. این تصمیم دولت نتانیاهو برای ترور هنیه در شرایطی که نسبت به واکنش قطعی ایران اطمینان داشت، سوالاتی را در مورد انگیزه اسرائیل از این اقدام پدید آورده‌است. بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران معتقدند که هدف نتانیاهو از چنین اقدامی، طولانی‌تر کردن جنگ است.

جنیفر روبین، ستون‌نویس واشنگتن‌پست می‌نویسد: «نتانیاهو ترجیح می‌دهد که جنگ را ادامه بدهد تا اینکه مجبور شود با ائتلافی از شرکایش مواجه شود که از او برنامه‌ای برای غزه پس از جنگ می‌خواهند. او این گام‌های تحریک‌آمیز را (از جمله اقدام به ترور درون خاک ایران) با علم به این انجام می‌دهد که اگر ایران بخواهد تلافی کند، ایالات متحده به کمک اسرائیل می‌آید. او نه حاضر است پیروزی را از نظر خود تعریف کند و نه استراتژی‌اش برای رسیدن به این پیروزی را.»

استیون ارلانگر، خبرنگار روزنامه نیویورک‌تایمز می‌نویسد که نتانیاهو «یاغی» شده‌است. این روزنامه‌نگار آمریکایی می‌نویسد: «در غیاب هدف روشن در جنگ، اصرار نتانیاهو باعث ایجاد شکاف میان اسرائیل و متحدانش و شکاف درون اسرائیل شده‌است. این موضوع بیش از پیش باعث تردید در مورد توانایی رهبری او شده‌است. بسیاری فکر می‌کنند که نتانیاهو اسرائیل را در جنگ نگه داشته‌است تا خودش در قدرت بماند.»

تشدید غیرقابل کنترل تنش چه اثری دارد؟

نگرانی از تشدید تنش در خاورمیانه و گسترش جنگ در منطقه باعث شده‌است تا بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی بیش از پیش به تکاپو بیفتند تا ایران و حزب‌الله را از واکنش شدید به اقدام اسرائیل منصرف کنند. هرچند اقدام ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در رهگیری و سرنگونی موشک‌ها و پهپادهای ایرانی در واکنش نظامی روز ۲۶ فروردین به‌عنوان تلاش برای حمایت تمام‌عیار از اسرائیل تعبیر شد، اما بخشی از انگیزه‌های آمریکا از این اقدام هم به تلاش برای جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه بازمی‌گشت.

آمریکا و متحدانش تلاش کردند با کاهش دادن میزان خسارت‌های احتمالی اقدام نظامی ایران، اسرائیل را از واکنش قابل توجه علیه ایران بازدارند تا چرخه اقدام‌های تلافی‌جویانه متوقف شود. اما اقدام مجدد اسرائیل در انجام عملیات تروریستی در خاک ایران باعث شده‌است که بار دیگر این چرخه از سرگرفته‌شود.

حالا مشخص نیست متحدان غربی اسرائیل تا چه اندازه این توانایی را داشته‌باشند که اقدام نظامی ایران را در مقابل اسرائیل مهار کنند و نتیجه این اقدام نظامی با چه واکنشی از سوی اسرائیل مواجه شود. سوال این است که آیا متحدان اسرائیل در پی پاسخ‌های ایران و حزب‌الله می‌توانند بار دیگر نتانیاهو را مهار کنند یا نه؟

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار