تاثیر ترور هنیه و انتخاب سنوار بر معادلات غزه و منطقه
اسرائیل صلح نمیخواهد
کینه اسرائیل از یحیی سنوار و تلاش بیوقفه آنها برای ترور او موجب شده تا رهبران اسرائیل از وی به عنوان «مرده متحرک» نام ببرند. یحیی سنوار تنها فرد از حلقه رهبران حماس است که هنوز در غزه مانده و به این ترتیب با ترور هنیه، اسرائیل، یک مذاکرهکننده ساکن در قطر را با یک نیروی نظامی حاضر در میدان جنگ که از قضا از طیف نیروهای نزدیک به ایران و این جنبش فلسطینی است، جایگزین کرد.
«اسرائیل، اسماعیل هنیه را به قتل رساند تا جنگ با غزه را طولانیتر کند»؛ محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در گفتوگو با رسانه روسی همچنین تاکید کرد که «بدون شک هدف از ترور آقای هنیه طولانی کردن جنگ و گسترش دامنه آن است. این امر تاثیر منفی بر مذاکرات جاری برای پایان دادن به تجاوز و خروج نیروهای اسرائیلی از غزه خواهد داشت». صبری صیدم، معاون دبیرکل کمیته مرکزی حزب فتح نیز گفت: «این [اتفاق] درِ جهنم را باز میکند». او افزود: «نهتنها احساس کردم که اسرائیل جان اسماعیل هنیه را هدف قرار داده، بلکه هر توافقی در منطقه را نیز هدف قرار داده است. اسرائیل تمام امیدها و آرزوها را برای پایان دادن به خصومتها کشته است».
رئیس دفتر سیاسی حماس در حالی بامداد روز چهارشنبه هفته گذشته و تنها ساعاتی پس از حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران، در تهران ترور شد که در هفتههای پیش از آن، تلاشهای دیپلماتیک برای آتشبس و تبادل زندانیان بار دیگر شدت گرفته و در این میان اراده اسماعیل هنیه نیز بهعنوان یکی از شخصیتهای عملگرا در میان رهبران فلسطینی، امیدها برای پیشبرد مذاکرات صلح را زنده نگاه داشته بود.
همین واقعیت نیز موجب شده است تا بسیاری از تحلیلگران، همنظر با ابومازن، یکی از اهداف مهم ترور این رهبر فلسطینی را نابودی چشمانداز یک توافق آتشبس قریبالوقوع بدانند چراکه بنیامین نتانیاهو به خوبی بر این امر واقف است که با توجه به ناکامیهای ۱۰ ماه گذشته و روی میز بودن پروندهاش در دستگاه قضای اسرائیل، پایان جنگ، همزمان با پایان عمر سیاسی او خواهد بود. این اقدامات نخستوزیر اسرائیل همچنین موجب بروز اختلاف میان او و تیم مذاکرهکننده این رژیم برای آزادی گروگانهای اسرائیلی شده است تا جایی که روز شنبه روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت هیئت مذاکرهکننده به دلیل همین اختلافات، قاهره را به مقصد تلآویو ترک کرده است.
با این حال، اسرائیل و شهروندان آن سابقهای طولانی در ازبینبردن فرصتهای صلح و رهبران میانهروی فلسطینی و حتی اسرائیلی دارند؛ ۳۱ سال قبل در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳، دولت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بر روی طرحی برای اجرای راهحل دوکشوری بهعنوان بخشی از توافقنامه اسلو به توافق رسیدند که منجر به تأسیس تشکیلات خودگردان فلسطین شد. از همان ابتدا، نیروهای راست افراطی اسرائیلی به دنبال برهم زدن راهحل دودولتی بودند.
ملیگرایان مذهبی معتقد بودند که دولت حق واگذاری هیچ بخشی از زمین را ندارد. در سال ۱۹۹۴، باروخ گلدشتاین، یهودی افراطی به سوی نمازگزاران مسلمان در پناهگاه ابراهیم بر فراز غار ماچپله در الخلیل تیراندازی کرد و تیر خلاص به راهکار اسلو نیز در۴ نوامبر ۱۹۹۵شلیک و اسحاق رابین، نخستوزیر وقت اسرائیل در حین شرکت در یک راهپیمایی صلح توسط یک یهودی افراطی ترور شد.
در ۲۱ آگوست ۲۰۰۳ یک هواپیمای آپاچی اسرائیلی با ۵ موشک به خودروی اسماعیل ابوشنب عضو دفتر سیاسی حماس شلیک کرد که در نتیجه آن، او و دو تن از همراهانش کشته شدند. ترور ابوشنب به آتشبس مقاومت در غزه و اسرائیل به شکلی دراماتیک و غیرمنتظره پایان داد. ابوشنب بهعنوان معتدلترین چهره در میان رهبران حماس شناخته میشد و هیچ رابطه سازمانی با شاخه نظامی جنبش نداشت. پس از فروپاشی آتشبس، تعدادی از رهبران اولین رده رهبری جنبش حماس از جمله شیخ احمد یاسین، رئیس جنبش در ۲۲ مارس ۲۰۰۴ و کمتر از یک ماه بعد، رئیس جدید آن، عبدالعزیز الرنتیسی در ۷ آوریل ترور شدند. هر دو ترور نیز با شلیک موشک ایجیام-۱۱۴ هلفایر از بالگرد بوئینگ ایاچ-۶۴ آپاچی ارتش اسرائیل صورت گرفت.
در همین سال، اسرائیل تلاش کرد تا یاسر عرفات را از نظر سیاسی منزوی کند، سپس او را تا زمان مرگش در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴ در داخل مقر خود در رامالله محاصره کرد. ابوعمار که در سال ۱۹۸۸، در یک نطق غیرمنتظره در ژنو و در جلسه ویژه سازمان ملل گفت: «سازمان آزادیبخش فلسطین برای استقرار صلح و امنیت در منطقه و بهویژه برای فلسطین، رژیم صهیونیستی و کشورهای همسایه، از فعالیتهای جهادی خود صرفنظر و چشمپوشی میکند»، حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت، قرارداد اسلو را با رژیم صهیونیستی امضا و متعاقب آن در واشنگتن توافقنامه خودمختاری را در مورد اریحا و نوار غزه امضا کرد و با نخستوزیر وقت صهیونیستها دست داد؛ بهترین گزینه برای همان صلح مدنظر جامعه بینالمللی با تلآویو بود که در نهایت نیز با آنچه ترور بیولوژیک عنوان شد، در حصر، درگذشت.
امروز و با گذشت نزدیک به دو دهه از آن ترورها و در سایه جنگی که نزدیک به یک سال است ادامه دارد، اسرائیل همین سیاست را دنبال میکند. کسی که در ۳۱ ژوئیه در تهران ترور شد، نهتنها اسماعیل هنیه بود بلکه امکان حل و فصل اوضاع غزه با آنچه تفکر سیاسی معتدل فلسطینی از آن یاد میشود، بود. بر این اساس تاریخ تحولات در حرکات المقاومةالاسلامیه یا جنبش مقاومت اسلامی (حماس) نکات قابل تأملی را در خود دارد؛ جنبش حماس در غزه در سال ۱۹۸۷ توسط امام شیخ احمد یاسین و دستیار عبدالعزیز الرنتیسی مدت کوتاهی پس از آغاز اولین انتفاضه یا قیام فلسطینیها علیه اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسرائیل تأسیس شد.
این جنبش بهعنوان شاخهای از اخوانالمسلمین در مصر آغاز شد و یک شاخه نظامی به نام گردانهای عزالدین قسام را برای پیگیری مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل با هدف آزادسازی فلسطین تاریخی ایجاد کرد. این جنبش مقاومت فلسطینی همزمان با شکست توافق اسلو و در سال ۱۹۹۴، بهعنوان یک سازمان مبارز فلسطینی راهحل تشکیل دوکشوری را رد و کارزار بمبگذاریهای انتحاری را آغاز کرد.
حماس در سال ۲۰۰۵ با شرکت در انتخابات محلی بهعنوان یک حزب سیاسی وارد سیاست فلسطین شد و در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ با شکست دادن فتح به پیروزی قاطعانهای دست یافت. از سال ۲۰۰۷، اسرائیل سه جنگ علیه حماس و نوار غزه به راه انداخت و پس از اینکه حماس در آن سال در انتخابات پیروز شد نیز محاصره باریکه غزه را تنگتر کرد تا جایی که در آن سال، از باریکه غزه با عنوان «زندان در فضای باز» یاد میشود. در سال ۲۰۲۳ آمار آنروا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) برای غزه گزارش کرد که 81درصد از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند، و 63درصد فاقد امنیت غذاییاند و به کمک بینالمللی وابستهاند.
این جنبش فلسطینی در سال ۲۰۱۷ اما با انتشار یک سند سیاسی عملاً مدعی قطع روابط با اخوانالمسلمین شد و گفت که با بازگشت آوارگان فلسطینی، یک کشور فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را میپذیرد. اگرچه این اقدام باعث ایجاد ترس در میان وفاداران این گروه مبنی بر دست کشیدن از آرمان فلسطین شد، اما حماس این بند را اضافه کرد: «حماس هرگونه جایگزینی برای آزادی کامل فلسطین از رودخانه تا دریا را رد میکند اما ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را فرمول اجماع ملی میداند».
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، حماس در آن سال سازش سیاسی را پذیرفت و دیدگاهی واقعگرایانه را در پیش گرفت اما هیچگاه از مبارزه مسلحانه دست نکشید. یحیی سنوار که روز سهشنبه به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس انتخاب شد، در سال ۲۰۱۸ به نیویورکتایمز گفت: «فلسطینیها ترجیح میدهند حقوق خود را از راههای نرم و مسالمتآمیز به دست آورند اما آنها همچنین حق دارند با مقاومت به حقشان برسند».
با روی کار آمدن دولت افراطی بنیامین نتانیاهو در سال ۲۰۲۳، موج جدیدی از تنش در روابط اسرائیل و فلسطین آغاز شد؛ افزایش شهرکسازیها در کرانه باختری و سرزمینهایی که جامعه جهانی و سازمان ملل متحد آنها را متعلق به فلسطین میدانند و مهمتر از آن ازسرگیری هتک حرمتهای مکرر به مسجدالاقصی به رهبری وزرای مذهبی کابینه اسرائیل، آتش زیر خاکستر را بار دیگر در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شعلهور ساخت.
محمد ضیف، فرمانده گردانهای عزالدین قسام، در پیامی ضبطشده در روز اول عملیات طوفانالاقصی، گفت که این حمله در واکنش به هتک حرمت مسجدالاقصی و کشته و زخمی شدن صدها فلسطینی در سال جاری از سوی نیروهای اسرائیل بوده است. فرمانده شهید شاخه نظامی حماس در این پیام افزود: «در پاسخ به جنایات مداوم علیه مردممان، در پاسخ به اشغالگری و نفی حقوق بینالملل و راهحلها و در پاسخ به حمایت غربیها و ایالات متحده، ما تصمیم گرفتیم تا پایانی به وضع موجود بدهیم، تا که دشمن بفهمد بیش از این نمیتواند بدون تقاص پس دادن اقداماتش را ادامه دهد».
ارتش اسرائیل در تاریخ ۱ اوت و یک روز پس از ترور اسماعیل هنیه اعلام کرد که بعد از ارزیابیهای اطلاعاتی توانسته تایید کند که محمد ضیف، فرمانده شاخه نظامی حماس «در جریان حمله روز ۱۳ ژوئیه توسط جنگندههای ارتش اسرائیل به خان یونس در نوار غزه کشته شده است».
از محمد ضیف و یحیی سنوار به عنوان طراحان عملیات طوفانالاقصی یاد میشود؛ یحیی ابراهیم سنوار تا روز سهشنبه، رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه بود، پس از گذشت یک هفته از ترور اسماعیل هنیه، به عنوان جانشین او معرفی شد. درحالیکه ساعتی پس از ترور رئیس فقید دفتر سیاسی حماس، اخباری مبنی بر جانشینی خالد مشعل، سلف هنیه در دفتر سیاسی مطرح شد اما گویا مخالفت شخص سنوار با این انتخاب موجب شد تا در نهایت او بهعنوان جانشین اسماعیل هنیه معرفی شود. اسامه حمدان، از رهبران حماس درباره انتخاب یحیی سنوار گفت: «سنوار به اتفاق آرا انتخاب شد و این نشان میدهد که جنبش از ماهیت صحنه آگاه است».
کینه اسرائیل از یحیی سنوار و تلاش بیوقفه آنها برای ترور او موجب شده تا رهبران اسرائیل از وی به عنوان «مرده متحرک» نام ببرند. یحیی سنوار تنها فرد از حلقه رهبران حماس است که هنوز در غزه مانده و به این ترتیب با ترور هنیه، اسرائیل، یک مذاکرهکننده ساکن در قطر را با یک نیروی نظامی حاضر در میدان جنگ که از قضا از طیف نیروهای نزدیک به ایران و این جنبش فلسطینی است، جایگزین کرد.
رئیس جدید دفتر سیاسی حماس سال ۱۴۰۰ در یک سخنرانی گفت: «ما صدها کیلومتر تونل و هزاران موشک داریم اگر ایران نبود به اینجا نمیرسیدیم. برخلاف برادران عرب، ایران به ما پول، اسلحه و تخصص داده است. دولتهای عربی درهایشان را به روی ما بستند و گفتند اول با آمریکاییها صحبت کنید».
سنوار همچنین در روایت مکالمه سردار قاسم سلیمانی با فرمانده گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس میگوید: «قاسم سلیمانی با فرمانده قسام تماس گرفت.... این مرد تماس گرفت و تاکید کرد که ایران و سپاه پاسداران و نیروی قدس، با تمام توان برای دفاع از قدس و حفظ بیتالمقدس و عنوان پایتخت کشور فلسطین در کنار ملت ما هستند. به شکل واضح گفت تمام توان و امکانات ما در نبرد دفاع از قدس در اختیار شماست و نه درخواستی کرد و نه شرطی گذاشت و نه به شکلی از اشکال مقاومت تشویق کرد. من به شما میگویم، من با این مرد در سال ۲۰۱۲ در سفرم به تهران دیدار کردم. با توجه به آنچه در این مرد دیدم، او فلسطین و قدس را دوست دارد و هرچیزی که باعث تقویت مقاومت مردم و خانوادههای ما بشود را دوست دارد».
با ترور اسماعیل هنیه و محمد ضیف، حالا یحیی سنوار در کنار مروان عیسی که به مرد سایهها معروف است و احتمالاً فرمانده بعدی گردانهای عزالدین قسام باشد، ماموریت پیشبرد جنگ و آینده غزه را به عهده دارد. خالد مشعل و محمود الزهار نیز دو عضو دیگر دفتر سیاسی حماس هستند که احتمالاً در روزهای آینده نقش مهمتری را با توجه به حضور سنوار در غزه به عهده بگیرند. خالد مشعل (ابوالولید) ریاست برونمرزی دفتر سیاسی حماس را به عهده دارد.
اسرائیل و غرب در طول ۴۰ سال گذشته بارها جمهوری اسلامی ایران را به مانعتراشی و سنگاندازی در مسیر صلح و پایان مناقشه اسرائیل و فلسطین متهم و روایت جعلی خواست ایران برای به دریا ریختن اسرائیلیها را برای جلب ترحم و اجماعسازی علیه تهران تبلیغ کردند. در واکنش به همین جعل تاریخ نیز رهبر ایران در یکی سخنرانی خود پس از ۷ اکتبر در جمع بسیجیان گفتند:«به دروغ میگویند که «ایران میگوید بایستی یهودیها را یا صهیونیستها به دریا بریزند»؛ نه، این حرف را قبلها دیگران یا کسانی از عربها گفتند؛ ما هیچوقت نگفتیم این را؛ ما کسی را به دریا نمیریزیم.
ما میگوییم نظر، نظر مردم است؛ آن دولتی که با آراء مردم فلسطین تشکیل شد، درباره مردمی که آنجا هستند و از کشورهای دیگر آمدهاند تصمیمگیری خواهد کرد؛ ممکن است به همه آنها بگوید در فلسطین بمانید ــ کمااینکه در بعضی از کشورهای آفریقا که بنده زمان ریاستجمهوری رفتم آنجا، [مردم] مبارزه کردند و پیروز شدند؛ انگلیسیها آنجا حاکم بودند، بومیها توانستند انگلیسیها را مغلوب کنند، امّا همان انگلیسیها را در کشور خودشان نگه داشتند؛ مصلحت دانستند نگه داشتند، اینها هم ممکن است نگه دارند ــ ممکن هم هست بگویند نه، بعضی بروند یا همه بروند؛ اختیار با آنها است؛ ما هیچوقت در این زمینه نظری نداریم».
ایران معتقد به دودولتی در موضوع فلسطین نیست و این امر ریشه تاریخی دارد؛ سازمان ملل در مجمع عمومی مورخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ درباره فلسطین را به رأی گذاشت که از پنجاه و هفت نفر اعضای آن روز سازمان ملل متحد ۳۳ رأی به تقسیم سرزمین فلسطین و ۱۳ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع دادند. ایران اما از جمله اعضای کمیسیون تحقیق سازمان ملل در موضوع فلسطین بود که بهطور قاطع به این قطعنامه رای مخالف داد. نصرالله انتظام، نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد در مخالفت با این طرح گفته بود که «نقشه تقسیم فلسطین با منشور ملل متحد مخالفت داشته و احتمال دارد اجرای این طرح کشورهای خاورمیانه را به میدان آتش و آهن و خون تبدیل نماید».
دولت ایران همچنین پس از انقلاب همزمان با نفی دودولتی در سرزمینهای فلسطینی، راهکار «ایده دولت واحد دموکراتیک» یا همان «رفراندوم» را برای تعیینتکلیف موضوع پیشنهاد داد. آیتالله خامنهای، رهبر ایران این ایده را اینگونه تشریح میکنند که «چند میلیون فلسطینی مقیم خارج بازگردند و ساکنان اصلی فلسطین - چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی - رفراندوم کنند تا مشخص شود چه حکومتی بر کشورشان حاکم باشد. این پیشنهاد جمهوری اسلامی در سازمان ملل هم ثبت شده است. هرچه از صندوق بیرون آمد، آن نظام مورد قبول است».
مخالفت جمهوری اسلامی ایران با «دودولتی» اما موجب نشده است تا تهران این موضوع را سد راه همراهی و حمایت جهان اسلام و جامعه بینالمللی بداند؛ در همین چارچوب نیز تهران از تمامی بیانیهها و قطعنامههایی که در این سالها و بهویژه پس از حمله اسرائیل به غزه متعاقب عملیات طوفانالاقصی، در لزوم پایان بحران و جنگ و حل و فصل مسئله فلسطین صادر شده و در آن موضوع راهحل دودولتی مطرح شده است، حمایت کرده و رای مثبت داده است.
نکته قابل تأمل و توجه در این موضوع آن است که کنست اسرائیل در خردادماه سال جاری، با اکثریت قاطع آرای نمایندگان به قطعنامهای رای داد که تاسیس کشوری فلسطینی تحت هر عنوانی را رد میکند. این قطعنامه که با همکاری مشترک احزاب عضو ائتلاف دولت فعلی به نخستوزیری بنیامین نتانیاهو با احزاب راستگرای مخالف تهیه شده بود و حزب میانهروی وحدت ملی به رهبری بنیگانتز نیز از آن پشتیبانی کرده بود، با اکثریت قاطع به تصویب رسید.
محمدعلی مهتدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با هممیهن در خصوص تاثیر ترور اسماعیل هنیه بر آینده تحولات فلسطین گفت: «ثابت شده که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مذاکرات جدی نیست و هر زمان در این مذاکرات امیدی برای توافق پیش آمده، سنگ انداخته و اساساً صلح و آتشبس را به سود اسرائیل نمیداند چراکه هر زمانی که آتشبس برقرار شود و جنگ پایان بپذیرد، طرفی که هم از نظر امنیتی و هم از نظر نظامی شکست خورده اسرائیل است که پس از ۱۰ ماه نتوانسته بازدارندگی خودش را برگرداند. در عملیات طوفانالاقصی قدرت بازدارندگی اسرائیل نابود شد و حالا بازگرداندن این بازدارندگی کار سادهای نیست.
ترور آقای هنیه در واقع یک مرحله جدیدی را پدید آورد به این معنا که پس از این ترور، مذاکرات صلح دیگر معنا نمیدهد و جایی ندارد بهخصوص اینکه رژیم صهیونیستی بار دیگر به سیاست ترور روی آورده و ما شاهد هستیم که نهتنها نیروهای فلسطینی که در لبنان نیز مرتب کادرهای مقاومت را ترور میکند. این سیاست جدید اسرائیل با این هدف صورت میگیرد که روحیه ارتش این رژیم را بالا ببرد که دچار فرسودگی شدید شده است. همچنین تلاش نتانیاهو این است که به هر صورت بازدارندگی اسرائیل را بازگرداند که در شرایط کنونی امکانناپدیر است.
مهتدی در خصوص مسئله جانشینی رئیس شهید دفتر سیاسی حماس نیز گفت: «پیش از اسماعیل هنیه، خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس بود که برعکس هنیه که معتقد به هماهنگی با محور مقاومت و ایران بود، مشعل بیش از تهران خود را به ترکیه و قطر نزدیک میداند. حالا و پس از ترور آقای هنیه باید دفتر سیاسی برای انتخاب جانشین آقای هنیه تشکیل جلسه میداد اما در شرایط کنونی این جلسه امکان تشکیل نداشت و آقای سنوار بهعنوان جانشین هنیه عهدهدار مسئولیت شد و در نهایت با توجه به بررسی شرایط، بهصورت غیرحضوری، اعضا با انتخاب او موافقت کردند. آقای خلیل الحیه از اعضای ارشد حماس و مذاکرهکننده این جنبش در جلسات قاهره و دوحه نیز از جمله گزینههای جانشینی آقای هنیه بود».
این کارشناس مسائل فلسطین افزود: «امروز شرایط جنگ به نحوی پیش رفته است که دیگر فضایی برای مذاکرات صلح وجود ندارد و عملیاتهای نظامی نیز در حال حاضر عملاً با فرماندهی آقای یحیی سنوار صورت میگیرد، حالا ریاست دفتر سیاسی نیز به خود ایشان واگذار شده است. معمولاً در شرایط جنگی که مذاکرات نیز با شکست مواجه شده، سیاسیون دیگر نقشی ندارند و کار به دست نظامیون میافتد. الان آقای سنوار همزمان رئیس دفتر سیاسی و فرمانده عملیات در نوار غزه و کرانه باختری است و این انتخاب نشان میدهد، مسئله مذاکرات صلح در این شرایط منتفی است و همانطور که آقای سیدحسن نصرالله هم گفت آینده را میدان مشخص خواهد کرد».