مقابله با کارزار قربانینمایی
بعد از پایان گرفتن اقدام نظامی تهران در واکنش به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، برای جلوگیری از توفیق طرف مقابل برای تحت فشار قرار دادن ایران و تبدیل کردن این اقدام نظامی به یک شکست برای تهران، باید فاز دوم این عملیات در قالب یک کارزار دیپلماتیک و رسانهای آغاز شود.
رژیم اسرائیل بر مبنای استراتژی بنیادین صهیونیسم سیاسی مدرن تاسیس شدهاست که خود را میراثدار تمامی رنجهای سههزارساله مردم یهود میداند. بهکارگیری تاریخ رنج یهودیان بهعنوان ابزار سیاسی برای توجیه اشغال و تجاوزگری در هفت دهه گذشته به بنیادیترین استراتژی حفظ موجودیت و جلب حمایت بینالمللی برای حاکمیت اسرائیل تبدیل شدهاست.
اسرائیلیها موجودیت «کشور یهود» را بر مبنای قربانی شدن در اخراج از سرزمین مادری و قربانی شدن در جنگ جهانی دوم بنیاننهادند و پس از آن نیز با تاکید بر قربانی شدن در جنگ ۱۹۴۸ با اعراب، سرکوب، نسلکشی، کوچ اجباری و اشغالگری گسترده در سرزمین فلسطین را تشدید کردند. اسرائیلیها هرگز عاملیت خود را در منازعات منطقه نپذیرفتهاند و با تصویرسازی از خود بهعنوان قربانی تجاوز دیگران و مظلومنمایی به جلب حمایت بینالمللی پرداختهاند. چه در جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ و چه در جنگ جاری غزه، رژیم اسرائیل بهرغم سابقه تمامی اقداماتش که به این وقایع منجر شد، خود را قربانی حملات دیگران توصیف میکند و اقدامات خود را واکنشی طبیعی به آنچه اعراب انجام دادهاند، توصیف میکند.
تردیدی نیست که پس از عملیات بامداد یکشنبه ایران نیز اسرائیل بار دیگر کارزار مظلومنمایی و تصویرسازی از خود بهعنوان قربانی را در جامعه جهانی آغاز کند. اسرائیل در این کارزار چندین هدف را همزمان دنبال میکند. نخستین هدف اسرائیل این است که بعد از افزایش شدید انتقادهای بینالمللی از عملکرد این رژیم در جنگ غزه، بتواند بار دیگر با مظلومنمایی در قبال ایران متحدان گذشته را پشت خود بسیج کند و توجهها را از جنایاتش در جنگ غزه منحرف کند. دومین هدف این است که با تصویرسازی از ایران بهعنوان «متجاوز بدون محرک قبلی»، تهران را عامل بیثباتی، ناامنی و تنش در منطقه معرفی کند و سابقه ۶ ماهه تنشآفرینی و جنگافروزی خود را در منطقه پاک کند.
سومین هدف اسرائیل این خواهد بود که از هرگونه عادیسازی روابط تهران و غرب جلوگیری کند و اجازه ندهد با بهبود روابط تهران و غرب، ایران از بند تحریم و فشار خارجی رها شود و بتواند قدرت خود را در منطقه احیا کند. هدف چهارم اسرائیل هم این است که بار دیگر با دیونمایی ایران در منطقه غرب آسیا، بتواند روند متوقفشدهی عادیسازی روابط با کشورهای عربی را از سر بگیرد و با نشان دادن عبور تسلیحات نظامی ایران از آسمان کشورهای عربی، این کشورها را قانع کند که خطر اصلی برای آنها، ایران است و نه اسرائیل. جمهوری اسلامی ایران باید برنامهریزی دقیقی انجام دهد تا جلوی توفیق اسرائیل را در این اهداف بگیرد.
هرچند سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در مصاحبه با صداوسیما تاکید کرد: «ما این عملیات را منتج به نتیجه کامل میبینیم و قصدی بر ادامه عملیات وجود ندارد» اما این اظهارات فقط جنبه نظامی عملیات تلافیجویانه ایران را علیه اسرائیل مورد توجه قرار میدهد. توفیق عملیات بامداد یکشنبه تنها با استمرار پایدار و برنامهریزیشده آن در جبهه دیپلماتیک و رسانهای میسر خواهد شد.
تهران باید برای حفظ برتری اخلاقی خود در منازعه جاری تمام تلاشهای ممکن را انجام دهد و اجازه ندهد که دولت اسرائیل با بازگرداندن میز بازی، ایران را بهعنوان عامل منازعه و ناآرامی در منطقه معرفی کند. این امر تنها از طریق کارزار هماهنگشده دیپلماتیک و رسانهای و بسیج دیپلماتهای ایرانی برای تماس و گفتوگو با دوستان، شرکا و همتایان بینالمللی ایران ممکن میشود. دستگاه سیاست خارجی ایران باید تلاش کند دستکم در پنج زمینه افکار عمومی، نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان را قانع کند.
۱- واکنش مشروع: تهران باید همچنان بر حق دفاع مشروع خود براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد تاکید کند. دفاع مشروع یک اصل پذیرفتهشده در حقوق بینالمللی است که براساس آن تنها نوع اقدام نظامی مشروع براساس حقوق بینالملل، شرایطی است که کشوری پس از تجاوز نظامی طرفی دیگر، به آن تجاوز نظامی پاسخ نظامی متناسب و هموزن نشان دهد. تهران پیش از حمله بامداد یکشنبه، استدلال حقوقی خود در مورد هدف قرار گرفتن اماکن دیپلماتیک خود را در سوریه، بهعنوان حمله به خاک ایران به صورت نامه رسمی در اختیار شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دادهاست. اما این استدلال حقوقی پایان کار نیست، استمرار تاکید بر حق ایران برای دفاع مشروع، لازمه جلوگیری از توفیق کارزار تبلیغاتی اسرائیل برای قربانینمایی است. اسرائیل تلاش خواهد کرد که حمله بامداد یکشنبه را بهعنوان نقطه آغاز منازعه تبلیغ کند، تهران باید تمام توان دیپلماتیک و تبلیغاتی خود را به کار گیرد تا نقطه آغاز تجاوز نظامی را برای همه طرفهای بینالمللی جا بیاندازد و همواره یادآوری کند که اقدام نظامی بامداد یکشنبه واکنش به حمله به کنسولگری خود در دمشق، که به صورت بالفعل از لحاظ حقوقی خاک ایران تلقی میشود، بود.
۲- هدف مشروع: باید توجه داشت که حتی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز در بیانیهای که در واکنش به حملات بامداد یکشنبه ایران به سرزمینهای اشغالی نشان داد، بهرغم تکرار موضع «حمایت تزلزلناپذیر» از اسرائیل، تصریح کرد که ایران «حمله هوایی بیسابقهای علیه تاسیسات نظامی در اسرائیل» انجام دادهاست. این نکته به روشنی نشان میدهد که حتی نزدیکترین متحدان اسرائیل هم متوجه این نکته شدهاند که برخلاف اسرائیل که «اماکن حفاظتشده دیپلماتیک» را هدف حمله خود قرار داد، ایران در پاسخ خود به اماکن غیرنظامی حمله نکردهاست، یعنی علاوه بر اینکه تهران از حق مشروع برای پاسخ متناسب استفاده کردهاست، در عین حال هدفهای مشروعی را نیز انتخاب کردهاست.
۳- تناسب اقدام نظامی: مسئله دیگری که ممکن است در رویه تبلیغاتی طرف مقابل برای زیر سوال بردن مشروعیت اقدام ایران مورد تاکید قرار بگیرد، تعدد تسلیحات استفادهشده در اقدام نظامی بامداد یکشنبه توسط ایران است. رسانههای بینالمللی از شلیک بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک توسط ایران به سمت اسرائیل خبر دادهاند. این در حالی است که پیش از این مقامهای ایرانی از جمله سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه تصریح کردهبودند که حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران از ۶ موشک استفاده شدهبود. ممکن است تصور شود که استفاده از ۳۰۰ موشک و پهپاد در واکنش به استفاده از ۶ موشک، اقدامی غیرمتناسب و واکنشی بزرگتر از تحریک اولیه بودهاست. اظهارنظرهایی از این دست را میشد در مصاحبه وندی شرمن، معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا در گفتوگو با شبکه خبری ایبیسی آمریکا دید که گفتهبود واکنش ایران «کاملاً نامتناسب» بود.
واقعیت این است که ارزیابی تناسب واکنش نظامی براساس میزان تخریب و آسیب وارد شده به طرف مقابل انجام میشود و نه تعدد و میزان تسلیحات مورد استفاده در اقدام نظامی، در نتیجه اقدام ایران در شرایطی غیرمتناسب خواهد بود که تخریبی به مراتب گستردهتر از حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق به بار آوردهباشد. ایران در کارزار اطلاعرسانی و دیپلماتیک خود باید بر تناسب اقدام نظامی خود تاکید کند. چنین موضعی را میتوان به صراحت در اظهارات فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صداوسیما مشاهده کرد که تاکید کرد: «ما عملیات محدودی انجام دادیم و این عملیات در حد و اندازه شرارتهای رژیم صهیونیستی بود ولی میتوانست گسترده باشد؛ این عملیات را محدود کردیم به آن بخش از تواناییهایی که رژیم صهیونیستی برای حمله به سفارت ما از آن استفاده کرده بود.»
۴- جذب حمایت بینالمللی: اقدام نظامی بامداد یکشنبه ایران با واکنش بسیار گسترده بینالمللی مواجه شد و کمتر قدرت جهانی و بازیگر منطقهای بود که بلافاصله واکنشی رسمی نسبت به این اقدام نشان ندهد. بیانیههای صادرشده از سوی کشورهای جهان را بهصورت کلی میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ دسته نخست، کشورهایی که خواستار خویشتنداری و توقف فوری تنشها شدند؛ دسته دوم، کشورهایی که نسبت به تنشهای جاری در منطقه و گستردهتر شدن جنگ اظهار نگرانی کردند؛ دسته سوم، کشورهایی که بدون اشاره به اقدام نظامی اسرائیل علیه کنسولگری ایران در دمشق، اقدام نظامی ایران را محکوم کردند. دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران وظیفه دارد تلاش کند مواضع تمامی کشورهایی را که نسبت به این واقعه موضعگیری کردند، به مواضع خود نزدیکتر کند، یعنی تلاش کند تا موضع دسته نخست را به سمت محکوم کردن اسرائیل برای آغاز تنش تمایل دهد، دسته دوم را به سمت موضعگیری برای خویشتنداری اسرائیل و توقف تشدید تنش توسط اسرائیل میل دهد و کاری کند که دسته سوم از محکوم کردن ایران دست بردارند. رسیدن به این هدف نیازمند کارزار گسترده دیپلماتیک و تماس و مذاکره دائم با کشورهایی است که در مورد اقدام نظامی بامداد یکشنبه موضعگیری کردهاند.
۵- تمرکز مجدد بر جنگ غزه: تردیدی وجود ندارد که رژیم اسرائیل از نتایج منازعه روزهای گذشته برای انحراف توجه جهانی از جنایاتش در غزه استفاده خواهد کرد. این در حالی است که جنگ غزه با بیش از ۳۳ هزار کشته، دهها هزار مجروح و صدها هزار نفر آواره، همچنان ادامه دارد. علاوه بر حملات روزمره اسرائیل به نوار غزه، در هفتههای اخیر قحطی رو به گسترش و بیماریهای واگیردار در حال قربانی گرفتن از میان فلسطینیان است. جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند با همکاری کشورهای عربی و مسلمان و دیگر حامیان فلسطین در جامعه جهانی، همچنان تمرکز و توجه افکار عمومی جهان را بر جنگ غزه حفظ کند و اجازه ندهد که هدف اسرائیل برای پنهان کردن جنایاتش در غزه و جذب حمایت بینالمللی میسر شود.
عکس: reuters