تابآوری برای عبور از بحران/گفتارهایی از هادی خانیکی، تهمورث بشیریه، غلامرضا امیرخانی و مهدی مطهرنیا درباره آینده ایران
همانطور که تاریخ نشان داده است ملتها در لحظات سخت میتوانند با اتکا بر عقلانیت، همبستگی و گفتمان و خلاقیت اجتماعی از دل بحران مسیر تازه برای آینده خود بگشایند. ایران نیز در این برهه تاریخی نیازمند همین نگاه آیندهساز است.

«ایران با چالشهایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... روبهرو است که نیازمند تحلیل و همکاری جمعی برای یافتن راهکارهای سازنده است...» این جمله در تیزری برای نشست علمی «برای ایران، عبور از بحران» بود که روز گذشته با حضور جمعی از نخبگان، دانشجویان و پژوهشگران در سازمان همایشهای بینالمللی سازمان اسناد وکتابخانه ملی برگزار شد.
در این جلسه چهرههای شاخصی همچون هادی خانیکی، استادعلوم ارتباطات، تهمورث بشیریه، مدیرعامل انجمن حقوقشناسی ایران، غلامرضا امیرخانی، ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مهدی مطهرنیا، رئیس اندیشکده آیندهاندیشی سیمرغ، رسول صفرآهنگ، پژوهشگر مطالعات استراتژیک خاورمیانه و محمدحسین شریفان، حقوقدان، پژوهشگر حقوق بینالملل به ایراد سخنرانی پرداختند. خلاصه این جلسه در ادامه میآید:
نیازمند نگاه آیندهساز هستیم
در ابتدای این جلسه محمدحسین شریفان که علاوه بر سخنران مجری برنامه نیز بود، گفت:«همانطور که میدانیم در جنگ اسرائیل به ایران بحرانهای متعددی در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی، حقوق بینالملل و اجتماعی در ایران شکل گرفت. این رخداد نهتنها در ابعاد نظامی بلکه در ابعاد هویتی و ملی نیز پیامدهای عمیقی بر جای گذاشت. جامعه ایران با پرسشهای تازه در جایگاه خود در نظم نوین جهانی و درباره امکان و پیشرفت در چارچوب قواعدی که دیگر ضمانت اجرایی ندارند روبهرو شد و اینک در تاریخیترین بزنگاه خاورمیانه در دوران معاصر قرار گرفته است و ایران پایتخت چشمانداز آتیه نوین خاورمیانه خواهد بود.
اگر بخواهیم وضعیت فعلی را با دورانی تاریخی مقایسه کنیم، شاید بهترین قیاس وضعیت جهان در آستانه جنگ جهانی دوم باشد. جامعه ملل که به عنوان نخستین تجربه جهانی برای تامین صلح و امنیت بینالمللی شکل گرفته بود، نتوانست در برابر تجاوزهای پیدرپی آلمان، ایتالیا و ژاپن واکنش موثر نشان دهد، امروز نیز سازمان ملل متحد و نظام حقوق بینالملل در برابر حملات آشکار به تمامیت ارضی کشورها و نقض قوانین بنیادین منشور سازمان ملل متحد در حد تشریفات باقی ماند.
ناکامی جامعه ملل همانطور که مقدمه فروپاشی نظم جهانی میان دو جنگ شد امروز نیز میتواند جهان رابه سمت دوره جدیدی از بیثباتی سوق دهد. اگر در قرن بیستم هنوز امیدی به وقوع نظم به معنای مفاهیمی زنده وجود دشت در قرن بیستویکم ما با کالبدی بیجان روبهرو هستیم. زبان رسمی سیاستمداران همچنان از حقوق بشر، صلح و امنیت سخن میگوید اما در عمل منطق قدرت و منافع ژئوپلیتیکی جایگزین هر گونه التزام قابل قبول به قواعد شده است. از این رو میتوان گفت که امروز بیش از هر زمان دیگری از یک نظام کارآمد دور شدهایم. فروپاشی نظم بینالمللی بازتاب گستردهای در ایران نیز داشته است. از یک سو بحران اقتصادی به شکلی عمیقتر خود را نشان دادهاست.
تورم، کاهش ارزش پول ملی و فشار معیشتی اعتماد عمومی را فرسوده کرده است و از سوی دیگر بحران سیاسی و کاهش سرمایه اجتماعی میان مردم و دولت همزمان با فشارهای خارجی و فضای داخلی پیچیدگی بیشتری پیدا کرده است. افزون بر این بحران اجتماعی و فرهنگی نیز آشکار است. این بحرانها همچون رشتههای درهمتنیده یکدیگر را تغذیه و تشدید میکنند؛ با این حال در میانه چنین شرایطی میتوان راهکارهایی را مطرح کرد.
نخست بازتعریف رابطه میان دولت و جامعه که نیازمند شفافیت، مسئولیتپذیری و اصلاح ساختاری حکمرانی است. دوم، تقویت سرمایه اجتماعی از طریق بازکردن فضا برای مشارکت واقعی شهروندان و پذیرش تنوع دیدگاهها و سلایق، سوم، تغییر در سیاست دستوری و حرکت به سمت اقتصاد آزاد و رقابتی همراه با ایجاد نظام پایدار برای اقشار آسیبپذیر و نهایتاً در سطح بینالمللی حرکت به سمت دیپلماسی فعال و چندجانبهگرایی هوشمند نه با تکیه صرف بر نهادهای رسمی بلکه از مسیر ایجاد ائتلافهای منطقهای و همکاریهای غیررسمی.
همانطور که تاریخ نشان دادهاست ملتها در لحظات سخت میتوانند با اتکا بر عقلانیت، همبستگی و گفتمان و خلاقیت اجتماعی از دل بحران مسیرتازه برای آینده خود بگشایند. ایران نیز در این برهه تاریخی نیازمند همین نگاه آیندهساز است.