| کد مطلب: ۱۴۵۹۸

بازگشت اسرائیل به عصر تهدیدات کلاسیک

اسرائیل نشان داده هرجا که پای امنیت مطرح باشد، به‌سادگی زیر بار دیکته متحدان خود نخواهد رفت و به‌ویژه نتانیاهو در این زمینه تبحر دارد که آمریکا را در عمل انجام‌شده قرار دهد و به‌دنبال خود بکشاند. در چنین شرایطی پیش‌بینی تحولات بعدی بسیار دشوار است و نیازمند گذشت زمان بیشتر برای مشخص شدن روندهای آتی هستیم.

منصور براتی

منصور براتی

کارشناس مسائل اسرائیل

پاسخ موشکی – پهپادی ایران به مناطق مختلف اسرائیل اولین تهدید مستقیم یک دولت مستقل (Sovereign State) علیه اسرائیل پس از حملات موشکی سال 1991 دولت صدام حسین به شمار می‌آید. درباره تاکتیکی و نمادین بودن ماهیت حملات حکومت وقت عراق در ماه‌های ژانویه و فوریه 1991 بسیار خوانده و شنیده‌ایم، اما پاسخ مستقیم ایران را می‌توان از این جهت دارای اهمیت دانست که در واکنش به یک حمله مستقیم اسرائیلی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق انجام پذیرفت.

در واقع پس از جنگ یوم کیپور 1973 این نخستین رویارویی کلاسیک در سطح نظامی میان رژیم اسرائیل و یک دولت دیگر است. درگیری‌های حزب‌الله لبنان، گروه‌های فلسطینی و... با این رژیم همگی در سطح فروملی ارزیابی می‌شود، بنابراین حمله موشکی – پهپادی ایران را می‌توان به‌نوعی بازگشت اسرائیل به «عصر تهدیدات کلاسیک» دانست. 

حمله ایران 51 سال پس از جنگ یوم کیپور به دولت‌های مختلف جهان به‌ویژه کشورهایی که سابقه مخاصمه با رژیم اسرائیل را دارند، نشان داد که نفوذ موشکی به درون قلمرو اسرائیل توسط دولت‌ها غیرممکن نیست. این رویداد در 6 ماهگی عملیات طوفان‌الاقصی در هفتم اکتبر از سوی دیگر ثابت می‌کند که ارتش و دستگاه‌های امنیتی اسرائیل (به‌‌رغم برخورداری از اشراف و قدرت بالا) نفوذناپذیر نیستند و آسیب زدن به اسرائیل از طریق نظامی امری ممکن است. از سوی دیگر پاسخ نظامی ایران در 13 آوریل 2024 حاکی از این است که تقابل ایران و اسرائیل به‌طور کامل از سطح «درگیری در منطقه خاکستری» با خواست دو طرف عبور کرده و به سطح درگیری مستقیم رسیده است.

بدین معنا که تا پیش از حمله اول آوریل 2024 به کنسولگری ایران در دمشق، دو طرف از درگیری مستقیم نظامی خودداری کرده بودند و اقدامات مستقیم آنها در سطح خرابکاری و عملیات مخفی باقی مانده بود. نفس رسیدن موشک‌ها و پهپادهای ایرانی به درون قلمرو اسرائیل به‌رغم شکل‌گیری یک ائتلاف دفاعی متشکل از بریتانیا، ایالات متحده و فرانسه برای رویارویی با حمله ایران، یک موفقیت مهم و راهبردی به حساب می‌آید. وارد شدن خسارت و گرفتن تلفات نیز اگرچه معیار مهمی برای ارزیابی موفقیت حملات نظامی است، اما به‌عنوان معیاری تکمیلی باید به تحلیل اضافه شود.

گذشته از اینکه واکنش احتمالی اسرائیل به این حمله چه می‌تواند باشد، روند افزایش تنش‌ها میان تهران و تل‌آویو و عبور چندین‌باره اسرائیل از خط قرمزهای ایران (به‌ویژه در قالب انتقام‌گیری از مؤثران در حمله هفتم اکتبر 2023) که با چند ترور در داخل ایران آغاز شده و به حمله اول آوریل به کنسولگری ایران در دمشق ختم شد، در صورت تداوم مطلق سیاست صبر استراتژیک (که از سوی اسرائیل انفعال و ضعف در نظر گرفته می‌شد) می‌توانست اوضاع را به سمتی هدایت کند که نهایتاً جمهوری اسلامی ایران، خود را ناگزیر از رویارویی نظامی کامل با اسرائیل بیابد.  بدین معنا اگرچه نمی‌‎توان با قطعیت گفت که حمله انتقامی 13 آوریل تا چه میزان به احیای بازدارندگی ایران در برابر اسرائیل منجر خواهد شد، اما به‌طور قطعی روند نقض کردن خط قرمزهای ایران توسط اسرائیل را دچار وقفه خواهد ساخت.

به این ترتیب انتظار می‌رود اسرائیل در پاره‌ای از اقدامات خود علیه ایران، تجدیدنظر کند و دست‌کم برای مدتی از تلاش برای ترور فرماندهان نظامی ایران خودداری کند. کابینه جنگی سه‌نفره اسرائیل، متشکل از بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، یوآو گالانت، وزیر دفاع و بنی‌گانتز، وزیر کابینه جنگی قرار است از ساعتی دیگر تشکیل جلسه داده و درباره واکنش نسبت به حمله ایران تصمیم‌گیری کنند.

پس از تعیین شدن واکنش اسرائیل (که ممکن است در نشست امروز هم نهایی نشود)، رژیم اسرائیل نیازمند رایزنی درباره آن با متحدان خود به‌ویژه ایالات متحده است. رسیدن به یک تصمیم واحد در این فقره نیازمند صرف زمان بیشتر است، همچنان‌که تصمیم‌گیری ایران برای نشان دادن واکنش به کنسولگری دمشق نیز حدود 13 روز به طول انجامید. همچنین در بدو امر به نظر می‌رسد اختلاف‌نظرهایی میان دولت بایدن و نتانیاهو درباره سطح و چند و چون پاسخ اسرائیل وجود داشته باشد. اگرچه اخبار اولیه مخالفت صریح بایدن با حمله متقابل اسرائیل علیه ایران، نباید باعث شود که واکنش اسرائیل را منتفی بدانیم و دچار خوش‌بینی افراطی شویم، اما قطعاً نتانیاهو برای همراه‌سازی بایدن با پاسخ مورد نظر خود (به‌ویژه اگر پاسخی هم‌سطح درنظر باشد) دشواری‌هایی را خواهد داشت. زیرا هرگونه اقدامی که احتمال شکل‌گیری یک جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه را افزایش دهد با سیاست کابینه بایدن در خاورمیانه در تضاد است.

البته اسرائیل نشان داده هرجا که پای امنیت مطرح باشد، به‌سادگی زیر بار دیکته متحدان خود نخواهد رفت و به‌ویژه نتانیاهو در این زمینه تبحر دارد که آمریکا را در عمل انجام‌شده قرار دهد و به‌دنبال خود بکشاند. در چنین شرایطی پیش‌بینی تحولات بعدی بسیار دشوار است و نیازمند گذشت زمان بیشتر برای مشخص شدن روندهای آتی هستیم.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی