| کد مطلب: ۴۸۱۴۲

اهمیت حضور نق‏‌زن‏‌ها و کنترل کیفیت در سیاست

حدود یک سال پیش و پس از انتخاب جناب پزشکیان قصد داشتم این یادداشت را بنویسم ولی تصورم این بود که به‌جای نوشتن و انتشار عمومی، شاید بهتر باشد تا تلاش کنم مستقیماً پیگیر ضرورت و اهمیت آن برای کار دولت باشم؛ که البته تمام تلاش‌هایم برای این منظور به جایی نرسید و حتی نه اینکه به جایی نرسید، بلکه متوجه شدم که احتمالاً برای برخی افراد، عدم توجه به آن، به جهاتی ضروری‌تر است.

اهمیت حضور نق‏‌زن‏‌ها و کنترل کیفیت در سیاست

حدود یک سال پیش و  پس از انتخاب جناب پزشکیان قصد داشتم این یادداشت را بنویسم ولی تصورم این بود که به‌جای نوشتن و انتشار عمومی، شاید بهتر باشد تا تلاش کنم مستقیماً پیگیر ضرورت و اهمیت آن برای کار دولت باشم؛ که البته تمام تلاش‌هایم برای این منظور به جایی نرسید و حتی نه اینکه به جایی نرسید، بلکه متوجه شدم که احتمالاً برای برخی افراد، عدم توجه به آن، به جهاتی ضروری‌تر است. اما سلسه اتفاقات این یک‌سال مرا به این نتیجه رساند که این دیدگاه را در سطح عمومی طرح کنم، از همین روست که بالاخره به این تصمیم رسیدم که این یادداشت را بنویسم؛ هرچند شاید همچنان گوش شنوایی نباشد.

سال‌ها پیش از تلویزیون ایران که آن روزها با نام «تلویزیون ملی ایران» شناخته می‌شد، کارتونی پخش می‌شد با نام «سفرهای گالیور». در این کارتون شخصیتی وجود داشت به نام «گلام» که همیشه با نگاهی منفی به رخدادهای پیش‌رو می‌گفت «من می‌دونم، ما موفق نمی‌شیم». به گمان من و بسیاری از کسانی که در آن سنین این کارتون را دیده بودند، شاید نچسب‌ترین کاراکتر داستان همسن شخصیت گلام بود که همیشه آیه یأس می‌خواند و از عدم موفقیت در مسیر پیش‌رو می‌گفت، ولی جالب اینکه احتمالاً تنها عبارتی که از این سریال کارتونی به‌طور دقیق در حافظه کسانی که این مجموعه را دیده‌اند ثبت شده، همین تکیه‌کلام است، آنقدر که هنوز هم اگر کسی با نگاهی منفی به فرآیند یک کار، از عدم موفقیت بگوید، کسانی که آن کارتون را دیده‌اند، شخصیت گلام را به او نسبت می‌دهند.

در بالا اشاره کردم که شاید نچسب‌ترین کاراکتر داستان و حتی ناخوشایندتر از شخصیت منفی مجموعه، همین گلام بود ولی سال‌ها گذشت و وقتی مسئولیت انتشار نشریه بهره‌وری را برای «سازمان بهره‌وری ملی ایران» به عهده گرفتم، متوجه شدم که چقدر وجود چنین کاراکتر منفی‌بافی که به همه چیز بدبین است، برای موفقیت یک سازمان اهمیت دارد، جایگاهی منفی که امروز با دیدی مثبت در صنعت به آن کنترل کیفیت می‌گویند. بگذارید با مثالی منظور از کنترل کیفیت را توضیح دهم. سال‌ها پیش، سفارش کاری داشتم برای طرح بسته‌بندی یک کارخانه تولید چیپس. کارخانه جدید بود و همه تجهیزات مدرن را از خارج کشور وارد کرده بود.

هر چه بود با سفارش‌دهنده بر سر قیمت طراحی به نتیجه نرسیدیم و گذشت. نمی‌دانم تا حالا وقتی یک بسته چیپس را باز کرده‌اید، گاهی در بین ورقه‌های چیپس، ورقه‌ای را دیده‌ای که لکه‌ای سیاه دارد؟ این اتفاق بازمی‌گردد به سیب‌رمینی‌های استفاده شده. گاهی سیب‌زمینی دارای لکه یا کرمخوردگی است، ولی هنگام پوست‌کنی و خرد شدن، همانطور وارد فرآیند پخت شده و در نهایت بسته‌بندی می‌شود. من در آن سفارش، فیلم‌هایی خارجی از مراحل تولید چیپس دیدم که در چندین مرحله، با روش‌های دستی و ماشینی، سیب‌زمینی‌هایی که چنین آسیبی داشتند از گردونه تولید خارج می‌شدند و عده‌ای کارشان دقیقاً عیب‌یابی بود، عیب‌یابی برای اینکه محصولی که از کارخانه خارج می‌‌شود بی‌نقص باشد.

یعنی کارخانه به یک عده پول می‌دهد که عیبش را بگوید. دقت کنید، «پول می‌دهد که عیبش را بگوید، نه اینکه پول بدهد که حسنش را بگوید». به این می‌گویند «کنترل کیفیت» یعنی یک عده باشند که عیب را بگویند. نه اینکه بعد از خروجی محصول از عیوب گفته شود و نقد کنند که آن هم بسیار ضروری است، بلکه قبل از خروج محصول از عیوب آن بگویند، به عبارتی بنشینند و «نق» بزنند که این کاری که کردید، اینجایش غلط است. «گلام» بشوند و مدام از عیب‌ها بگویند و حقوق بگیرند تا منفی‌بافی کنند. در خود مجموعه از عیب‌های کار بگویند و نه خارج مجموعه که البته خارج از مجموعه هم باید از عیب‌جویی استقبال کرد.

اما در آن کارتون یک شخصیت دیگر هم بود که همیشه از گالیور تعریف و تمجید می‌کرد با نام «فلرتیشیا» که شخصیت محبوبی برای بینندگان کارتون بود، زیبا و خوشرو. و مسئله دقیقاً همین است، ما از کسانی که تمجیدمان کنند خوشمان می‌آید و از کسانی که مدام دنیال پیدا کردن نکات منفی در عملکردمان هستند بدمان می‌آید.

مثلاً در همین سه ماه پیش در «لایحه صیانت 2» که آنقدر سر و صدا کرد و بعد معلوم شد که 9 لایه بررسی وجود داشته که کار انجام نداده‌اند، دلیلش همین است که «نق‌‌زن‌ها» را کنار می‌گذاریم تا کار خراب شود. مثلاً الان عکس و فیلمی در فضای مجازی منتشر شده از سران کشورها در چین که رئیس‌جمهور کشورمان در بین سران کشورها حضور ندارد و بسیار علیه کشورمان از همین بابت تبلیغات منفی صورت گرفته و این تبلیغات آنقدر موثر بوده که دفتر رئیس‌جمهور مجبور به توضیح شد که  عکس مربوط به ضیافت غیررسمی شام بوده درحالیکه رئیس‌جمهور هنوز نرسیده بود( هرچند شایع شد که بحث بر سر سرو مشروبات الکلی بوده که چون دیگران هم بوده‌اند امکان درخواست حذف نبوده است) و کل ماجرا یعنی اینکه رئیس‌جمهورمان چون در یک مراسم رسمی کشوری دیگر، پروتکل آن طوری نبوده که ما می‌پسندیم، حاضر شده کاری انجام دهد که عده‌ای از فرصت استفاده کنند و علیه کشورمان تبلیغات کنند.

من نمی‌دانم که دادن چنین فرصتی برای تبلیغات علیه کشورمان، آن هم بعد از جنگ 12 روزه و در شرایطی که لازم است تا اهمیت و جایگاه ایران در بین کشورهای نزدیک به خود را به جهانیان نشان دهیم، ارزشش را داشت که رئیس‌جمهور به این مراسم شام برود یا نه، ولی همین توضیح غیررسمی نشان می‌دهد که فرصت‌طلبان توانسته‌اند از این رخداد به سود خود و به ضرر ایران حداکثر استفاده را ببرند و الا نیازی به این توضیح بعد از واقعه نبود و هرچه هست، دولت پزشکیان مثل همه ما چندان به حضور نق‌زن‌هایی که کارشان کنترل کیفیت، قبل از انجام کار و گفتار است، معتقد نیست.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار