درباره اهمیت سفر عباس عراقچی به دمشق
دیپلماسی ایرانی در شامات
دیپلماسی زمینه و سپهر رایزنی و مراودات پشت درهای بسته و مذاکرات در چارچوب پروتکلهای صعب و نامنعطف محسوب میشود.
از منظر بیرونی دیپلماتها مردان اتوکشیده با دیسیپلین خاص، پرنسیب رفتاری خشک و رسمی هستند که خندهها و خوشوبشهای آنان نیز تصنعی و فرمالیته است. دیپلماسی زمینه و سپهر رایزنی و مراودات پشت درهای بسته و مذاکرات در چارچوب پروتکلهای صعب و نامنعطف محسوب میشود؛ اما به هنگامی که کمی دقیقتر میشویم و نزدیکتر به تاریخچه دیپلماسی بینالمللی نگاه میکنیم، این عرصه و صحنه مظاهری متفاوت از کارآمدی رفتارها و مراوداتی را به ما نشان میدهد که در ادبیات چند دهه اخیر از آن با عنوان «دیپلماسی عمومی» یاد میکنند و فراتر از دیپلماسی رسمی و نظاممند مرسوم، بازوی پیشبرد امور برای دیپلماتها در عرصه غامض و پیچیده دیپلماسی هستند.
این روزها که شامات یکبار دیگر عرصه تاختوتاز تروریستهای تکفیری و مجادلات تندوتیز نظامی شده و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای عریانتر از همیشه با نیروهای نیابتی خود پنجه در پنجه هم افکندهاند، شاید استنباط عمومی آن باشد که بازیگری در این عرصه و تفوق و برتری در این نبرد سهمگین، نیازمند بهرهگیری از تاکتیکهای نظامی و استفاده بهینه از لجستیک نظامی است و جایی برای میدانداری دیپلماتها و عرضاندام دیپلماسی نیست.
نمونه آنکه خانم المیرا شریفیمقدم، مجری صداوسیما در گفتوگوی زنده رئیسجمهوری با مردم در شامگاه دوشنبه، دو بار و باصراحت از مسعود پزشکیان پرسید که آیا ایران در سوریه دخالت نظامی میکند و نیرو به این کشور میفرستد؟ و هر بار رئیسجمهوری با ظرافت خاصی از جواب مستقیم به این سوال طفره رفت و بر رایزنی و مذاکرات دیپلماتیک خود با مقامات مختلف از رئیسجمهوری روسیه تا عراق و سوریه سخن گفت و تاکید کرد که سیدعباس عراقچی نیز همزمان مشغول رایزنی و مذاکره در ترکیه است.
میدانیم که نیروهای نظامی ایران حضور مستشاری در سوریه دارند و این تاکید رئیس دولت ایران بر رویکرد پررنگ دیپلماسی بدان معنی است که ایران پیشبرد منافع خود در مجادلات سوریه را از طریق همافزایی میدان و دیپلماسی پی میگیرد و کارآمد و منجر به نتیجه مطلوب میداند. عراقچی پیشتر، پس از عملیات «وعدهصادق٢» و در بحبوحه تحرکات و انتظار حمله تلافیجویانه اسرائیل، کمپین سفرهای منطقهای گسترده و بیسابقهای را با سفر به ٢١کشور منطقه به انجام رساند و دیدیم که برای اولینبار نهتنها هیچ کشوری حاضر به همراهی با رژیم صهیونیستی نشد که کشورهای مهم منطقه بیش و پیش از همگان به محکومیت حمله رژیم به ایران پرداختند و خود را در کنار ایران عنوان کردند. رویکرد دیپلماتیک عراقچی در سفرهای رسمی منطقهای علاوه بر رایزنیهای رسمی و پشتپرده با دیپلماتها یک وجه مهم دیگر نیز داشت و آن توجه به افکارعمومی جهان عرب با بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی بود.
پس از رویارویی بشار اسد با معارضان سوری در موج پسابهار عربی و خشونتهای رخداده و تحرکات رسانهای پردامنه و پروپاگاندا علیه ایران، جو سنگینی در جهان عرب علیه ایران و جبهه مقاومت شکل گرفت. پس از عملیات طوفانالاقصی نهتنها این جو شکست که چهرههای شاخص جبهه مقاومت از جمله سیدحسن نصرالله و بدرالدین الحوثی به محبوبترین چهرههای جهان عرب تبدیل شدند و ایران بهعنوان مهمترین حامی فلسطین، مورد اقبال عمومی مردم خاورمیانه قرار گرفت.
اگر سلسله عملیات «وعده صادق» مورد اقبال و استقبال مردمان و تودههای جهان عرب قرار گرفت، عراقچی هم به موازات همین وضعیت در عرصه دیپلماسی عمومی علاوه بر رایزنیهای رسمی، این نکته را لحاظ کرد و بهعنوان مثال در قاهره به جمع مردم رفت و در یک رستوران معروف مصری شام صرف کرد تا جلوهای همدلانه و صمیمی از یک مسئول ایرانی به مردمان عادی مخابره کند.
در این برهه زمانی نیز، یکی از مهمترین وجوه حملات تازه تروریستهای تکفیری که رسانههای معتبر و مورد اقبال در بدنه جهان عرب همچون الجزیره از آنان با عنوان «معارضان سوری» یاد میکنند، شکست موج اقبال عمومی جهان عرب به ایران و جبهه مقاومت پس از عملیات هفتماکتبر است؛ آنهم با توجه به سابقه گذشته دراین زمینه و اینجاست که عراقچی در اوج فضاسازیها و درحالیکه برخی منابع خبری خبر از کودتا در دمشق و فرار اسد از سوریه میدادند، دوباره اقدام به سفر و صرف شام اینبار در دمشق کرد.
اقدامی که بازتاب و کارکردش شاید از اعزام چند لشکر نظامی موثرتر افتاد. اول، پیام حمایت قاطع ایران از حکومت مرکزی سوریه بود، دوم آنکه پیام آرامش و باطلالسحر تبلیغات پرحجم رسانهای و مشوشسازی فضا را داشت. سوم آنکه، او خود را در کنار مردم سوریه و در بطن و متن زندگی عادی نشان داد. شاید دیپلماسی رسمی در کنار کنشهای میدانی گرهگشا باشد که هست؛ اما در این میانه نباید از نقش این کنشهای ابتکاری در قالب دیپلماسی عمومی و رسانهای بهسادگی گذر کرد؛ نکتهای که عراقچی نشان داده با نگاه چندوجهی بدان اشراف دارد و از همه ظرفیتهای ممکن برای پیشبرد منافع ملی بهره میگیرد. این همان کاری است که دیپلماتهای شاخص جهانی از زبیگنیو برژینسکی (مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر) در ایالات متحده در مذاکرات سالت تا محمدجواد ظریف در دوره گذشته مذاکرات هستهای از آن بهره بردند.