| کد مطلب: ۲۴۱۱۴

بازخورد حمله سحرگاه شنبه به ما چه می‌گوید؟

کارت دوم ایران

رضا رئیسی، روزنامه‏‌نگار و تحلیلگر سیاسی

کارت دوم ایران

سحرگاه دیروز برگ تازه‌ای در معادلات منطقه‌ای و فرآیند مخاصمه میان ایران و اسرائیل ورق خورد. اگر تا دیروز وضعیت شبه‌جنگی بر زدوخورد و قبض‌وبسط‌ها میان تهران و تل‌آویو حکمفرما بود، به‌نوعی می‌توان گفت وضعیت جنگی بعد از حمله مستقیم اسرائیل به ایران، بر منازعه رخ‌داده قابل‌اطلاق است.

سحرگاه دیروز برگ تازه‌ای در معادلات منطقه‌ای و فرآیند مخاصمه میان ایران و اسرائیل ورق خورد. اگر تا دیروز وضعیت شبه‌جنگی بر زدوخورد و قبض‌وبسط‌ها میان تهران و تل‌آویو حکمفرما بود، به‌نوعی می‌توان گفت وضعیت جنگی بعد از حمله مستقیم اسرائیل به ایران، بر منازعه رخ‌داده قابل‌اطلاق است.

بعد از چند هفته رجزخوانی و جنگ تبلیغاتی و مانور رسانه‌ای، اسرائیل برای اولین بار با قبول مسئولیت به حریم سرزمینی ایران تجاوز و اهدافی را در ایران مورد اصابت قرار داد و بعد از سی‌وچند سال شهروندان تهرانی صدای انفجار را از داخل منازل خود شنیدند. یا سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شد که در این عملیات ۱۰۰فروند هواپیمای نظامی مشارکت داشته‌اند.

در وهله اولیه با این مقدمات و اخبار، یک ناظر بیرونی چنین استنباط می‌کند که حادثه عظیم و رویدادی تکان‌دهنده، صحنه منازعه چندده‌ساله میان ایران و اسرائیل را دچار تکانه‌ای سترگ کرده و آنگونه که در ابتدای یادداشت بدان اشاره رفت، از وضعیت شبه‌جنگی به رویارویی مستقیم جنگی رهنمون شده‌ایم؛ اما نه در تهران و نه در دیگر پایتخت‌های جهان چنین بازخورد و استنباطی را شاهد نیستیم و سیر تحولات بعدی و روند زندگی روزمره شهروندان ایرانی نشانه‌ای از نیل به وضعیت جنگی ندارد و گویی هیچ اتفاق خاص و غیرقابل‌هضمی رخ نداده است.

وقتی دانیل هاگاری، در ساعت ابتدایی حمله از حضور ناوگان ۱۰۰فروندی هواپیماهای جنگی در حمله به‌ایران خبر داد، جهانیان عطف به تبلیغات چند هفته‌ای انتظار داشتند که این حمله بزرگ ادعایی، ضربه‌ای جدی با سطح بازدارندگی تمام‌عیار را روی میز منازعه قرار دهد. به‌واسطه بُعد مسافت و عدم‌امکان رویارویی نظامی مستقیم و زمینی، نهایت ظرفیت متصور برای اسرائیل در پاسخ به ایران، چنین حمله هوایی پردامنه‌ و بی‌سابقه‌ای از نظر ابزار و ادوات نظامی و لجستیکی بود، فارغ از اینکه اهداف زیرساختی اعم از نظامی یا غیرنظامی در بانک اهداف عملیاتی باشد یا نباشد.

اگر ادعا شود که اسرائیل حمله‌ای نمایشی و ازسربازکنی را مدنظر داشت، هیچ‌گاه در همان ساعات اولیه مسئولیت آن را با توجه به تبعات سیاسی و دیپلماتیک و مشروعیت‌دهی به پاسخ ایران در افکار عمومی جهان را نپذیرفته و سخن از حمله با این حجم گسترده از به‌کارگیری تنها مزیت جنگی خود یعنی نیروی هوایی نمی‌زد و تصاویر حضور نتانیاهو و گالانت را در پناهگاه و اتاق جنگ به دنیا مخابره نمی‌کرد.

به‌طور طبیعی، طرف ایرانی از مناطق مورد اصابت قرار گرفته، فیلم و اخباری به بیرون درز نمی‌دهد و ما نمی‌توانیم سطح و گستره اهداف مورد اصابت قرار گرفته را تخمین بزنیم، هرچند که طرف ایرانی برخلاف طرف اسرائیلی به شهادت دو تن از درجه‌داران ارتش خود اشاره و تصریح داشته است؛ اما نکته جالب توجه در این میان آن است که برخلاف عملیات «وعده‌صادق١و٢» که به‌خصوص در دومی، فیلم‌های متعدد از اصابت موشک‌های ایرانی به اهداف نظامی به‌سرعت در فضای شبکه‌های اجتماعی داخلی و خارجی انعکاس یافت، هیچ بازخورد معناداری از عملیات ۱۰۰فروند هواپیمای اسرائیلی در رسانه‌های داخلی و خارجی انعکاس نیافته است.

نکته آنکه تنها تصاویر مخابره‌شده در رسانه‌ها به عملیات پدافندی طرف ایرانی اختصاص دارد و از آنجا که طرف اسرائیلی با صراحت مسئولیت این حمله را به طور رسمی پذیرفته و از طرف دیگر جنگنده‌های پیشرفته جملگی مجهز به دوربین در درون کابین خلبان و نیز بر روی موشک‌ها هستند، عدم انتشار هیچ‌گونه فیلمی از لحظه اصابت یا از روند عملیات بیش‌وپیش از هر گزاره‌ای عدم‌موفقیت در اهداف ازپیش‌تعیین‌شده حمله را به اذهان عمومی متبادر می‌کند.

بیایید از منظر یک کاربر خارجی مروری بر تصاویر مخابره‌شده از این حمله داشته باشیم. سخنگوی ارتش اسرائیل خبر از حمله هوایی با ۱۰۰فروند جنگنده می‌دهد، تصاویر نتانیاهو در پناهگاه و گالانت در اتاق جنگ آن‌هم با یک تصویر فیک انتشار می‌یابد. در ایران تصاویر عملیات پدافندی روی شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرد و صدای چند انفجار که معلوم نیست متعلق به آفند است یا پدافند از سوی شهروندان ایرانی مورد اشاره قرار می‌گیرد.

این کل بازخورد رسانه‌ای از عملیات بزرگ رژیم صهیونیستی علیه ایران است. در مقابل و در پساعملیات، تابلوی نماد بازار بورس ایران بعد از دو هفته، سبز می‌شود، دلار دچار ریزش می‌گردد و قیمت سکه نزول هشت‌درصدی دارد. شهروندان مطابق معمول به کار و زندگی خود مشغول هستند و هیچ نشانه‌ای از وضعیت غیرعادی در هیچ‌کجای ایران به دنیا مخابره نمی‌شود. حالا استنباط شما از این فعل و انفعال چیست؟

آیا این یک برد و پیروزی برای طرف اسرائیلی بوده و او توانسته آخرین برگ منازعه دوجانبه را به نفع خود و در راستای بازدارندگی ورق بزند، یا برعکس آنان با عبور از خط قرمز بزرگ به جای نشان دادن قدرت عملیاتی و استحکام تجهیزاتی و تفوق تکنولوژیکی و صحه‌گذاری بر تبلیغات و پروپاگاندای همیشگی خود بر قدرت بلامنازع آفندی به‌خصوص در نبرد هوایی، این تصویرسازی چنددهه‌ای را نقش بر آب می‌بینند؟

از یاد نبریم که تمام قدرت ادعایی ارتش اسرائیل در طول تاریخ خود در جنگ‌ها با ارتش‌های عربی و در حملات به غزه و لبنان بی‌دفاع، تکیه بر استیلای بی‌چون‌وچرا بر آسمان منطقه بوده و نتانیاهو گفته بود که ما هر جایی را که بخواهیم مورد هدف قرار می‌دهیم. اما در اولین آزمون جدی و بزرگ این رژیم در حمله به ایران که برخوردار از پدافند هوایی است، تا اینجای کار مشخص شده که کوه موش زاییده است.

نکته آنکه طرف ایرانی نیز هیچ‌گاه مدعای برتری در حوزه پدافندی نداشته و تمرکزش بر حوزه آفندی بوده است. به‌عنوان مثال گفته می‌شد که هواپیماهای رژیم پس از اصابت اهداف خود در ایران، فرودگاهی برای نشستن در اسرائیل نخواهند داشت. اما فعل‌وانفعالات بامداد شنبه، یک گزینه و گزاره تازه را روی میز گذاشت و آن قدرت پدافندی طرف ایرانی در برابر حملات دشمن خارجی است.

طبیعی است که به‌واسطه گستردگی فراگیر جغرافیایی و مرزهای طولانی ایران، امکان دفع تمامی حملات در وضعیت پدافندی نیست؛ اما اینکه حمله‌ای با این سطح از گستردگی با کمترین تلفات و اصابت‌ها دفع شود، یعنی آنکه ایران زین‌پس در حوزه بازدارندگی علاوه بر قدرت آفندی می‌تواند روی قدرت پدافندی خود نیز حساب ویژه‌ای باز کند و این نکته‌ای نیست که از نظر ناظران بیرونی و درونی پنهان ماند؛ کمااینکه بازخوردهای مثبت بازار و اقتصاد ایران نسبت به این حمله، دال و گواه خوبی بر آن است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی