ارزیابی کارشناسان از واکنش دولت به سرمقاله هفته گذشته هم میهن
رودررو مصاحبه کنید
الهه ابراهیمی، دبیر گروه خبر: عمر دولت سیزدهم به شماره افتاده است و اگر بگوییم در روز و ماههای آینده شاهد رفتار تبلیغاتی از سوی دولتمردان خواهیم بود، بیراه نیست. با این حال دولت کنونی در کنار آمار و شاخصسازی متعدد همچنان در مواجهه با هرگونه انتقاد رسانهای به جای پاسخ و تلاش برای حل مسائل، دو سیاست فرار رو به جلو در کنار متهمسازی دولت گذشته را در دستور کار خود قرار داده است.
جدیدترین واکنش دولت نسبت به انتقاد عملکردش در شرایط کنونی نیز همچنان رویه همیشگی یعنی متهمسازی در کنار شاخصسازی است. البته در چند ماه اخیر، بعد از نشست صمیمی رئیس دولت با اصحاب رسانه در کنار این رویه و سیاست، دفتر جدیدی نیز باز شده است؛ در گام نخست از تمامی رسانهها خواسته شد (یا بهتر است بگوییم دیکته شد) که دستاوردهای دولت سیزدهم فارغ از این مهم که حقیقت دارد یا نه، با جزئیات تمام اطلاعرسانی کنند.
در گام دوم صراحتاً اعلام شد که اگر رسانهای در زمین دولت بازی نکند، متهم به سخنپراکنی است. مصداق عینی این رفتار نیز واکنش دولت به انتقادات روزنامه هممیهن است. حال در فضای کنونی این سوال طرح میشود که در قرن حاضر که افکارعمومی به واسطه حضور رسانههای آنلاین در جریان امور هستند و مقیاس سرعت انتقال دادهها در جهان به ثانیه و کمتر از آن رسیده، چگونه ممکن است که رسانهها بتوانند حقیقت را وارونه جلوه دهند و انتظار داشته باشند که افکار عمومی نیز آن بپذیرند؟
نکته دیگر اینکه چرا مسئولان کنونی به جای پاسخ به رسانهها، آنها را متهم میکنند؟ آیا زمان پاسخگویی و روبهرو شدن با پرسشها و نه مقابله با رسانه، نرسیده است؟ دولت کنونی به واسطه حمایتهای تامی که پیش از روی کار آمدنش آغاز شده بود، از قدرت رسانهای بالایی نیز بهرهمند بود. به همین دلیل حجم قابل توجهی از رسانههای فعال کشور در ید اختیار دولت بوده و هست.
بنابراین دولت توانایی دارد که برای هر رخدادی به درست یا نادرست دست به برجستهسازی مطابق با سلایق و علایقش بزند. با این وجود در این مدت تعداد محدودی از رسانههای مستقل تلاش کردند بتوانند حتی در این شرایط کنونی نیز به رسالت حرفهای خود بهخوبی عمل کنند.
اما مواجهه با این رسانهها از سوی نهادهای ذیربط صحیح نبوده است؛ بهطوریکه نهادهای نظارتی با احضار و رویکردهای مشابه تلاش دارند با ایجاد ارعاب و ترس، بیان حقایق را محدود سازند و دولت نیز ضمن عدم پاسخگویی، به متهمسازی رسانهها ادامه میدهد.
مصداق عینی تصمیم دستگاههای نظارتی را میتوان در دو هفته گذشته و تشکیل پرونده برای تعدادی از فعالان رسانهای دید و مصداق حقیقی دولت نیز واکنش رئیس شورای اطلاعرسانی دولت به سرمقاله روزنامه هممیهن است که در این سرمقاله ضمن اشاره به مسائل مختلف و با طرح پرسشهایی درخواست رسمی خود را برای مصاحبه رودررو با رئیسجمهـور و وزیران اعلام کرده، اما واکنش دولت به این درخواست، قابل تامل است.
برخی درصدد کمرنگ نشان دادن دستاوردها هستند
روز گذشته سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در گفتوگویی با رسانه وابسته به خود (ایرنا) ضمن استفاده از واژه سخیف «سخنپراکنی» به تیتر سرمقاله روزنامه هممیهن اشاره کرد و گفت: «برخی رسانهها با بیان عباراتی همچون «دولت کجاست؟»
سعی در کمرنگ نشان دادن دستاوردهای دولت سیزدهم داشتند. آنها که میگویند نقش دولت کجاست باید به این اقدامات توجه داشته باشند. تورم کشور در فروردینماه وارد کانال ۳۰ درصد شد، این در حالی است که در سال گذشته نیز شاهد کاهش تورم بودیم و اما کاهش آن به کانال ۳۰ درصد دستاورد بزرگی است که نشان میدهد سیاستهای دولت در حال به بار نشستن است.»
او در ادامه برای مبرا کردن دولت از انتقادات بار دیگر به گذشته چنگ زد و تاکید کرد: «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله زمانبر است، کشور به مدت یک دهه دچار عقبماندگی شده بود و در چند سال متمادی درگیر تورم بالای ۴۰ درصد بود اما دولتِ مردمی تمام این کارها را در ۲ سال و نیم انجام داد، نرخ تورم به میزان قابل توجهی کاهش یافت، رشد نقدینگی به شدت کاهش یافت از بیش از ۴۰ درصد به ۲۴ درصد رسید.»
در ادامه این مقام مسئول به سفرهای اخیر رئیس دولت به جنوب آسیا اشاره کرده است. در این گزارش مجالی برای پاسخ دادن به تکتک آمارهای ارائهشده از سوی دولت نیست اما واقعیت اقتصاد ایران امروز دیگر نیاز به آمار و ارقام ندارد. نرخ تورم بهخوبی در زندگی روزمره مردم چه در سفره و چه در کرایهخانهها، هزینه درمان و تحصیل و... لمس میشود.
نرخ اشتغال را نیز میتوان در خانههای مردم دید که چه تعداد نیروی تحصیلکرده بیکار هستند یا ناچارند صرفاً در بخش خدمات فعالیت کنند یا به دلالی رو بیاورند. نرخ تولید را میتوان را از میزان فرار سرمایهها و تعطیلی بنگاههای خرد دید و مهمتر از همه وضعیت بغرنج اقتصاد را میتوان در کاهش ارزش ریال و فقیر شدن مردم با تمام وجود لمس کرد. شاید دولت و سایر نهادهای نظارتی بتوانند در نهایت رسانههای مستقل را به سکوت وادار کنند اما تردیدی وجود ندارد که در قرن حاضر و با وجود رسانههای آنلاین هیج فردی نه آمارسازی و نه متهم کردن رسانهها را باور میکند.
انتقاد، حق و وظیفه رسانه حرفهای است
حسن نمکدوستتهرانی، استاد ارتباطات، درباره میزان پاسخگویی دولت به افکار عمومی و رسانهها بهخصوص رسانههای منتقد، به هممیهن گفت: «دولتها در تمامی ادوار گذشته به جز در دورههای کوتاه و انگشتشمار که فضای اجتماعی به حاکمیت تحمیل شده است، در برابر رسانههای جریان اصلی که متعلق به خود نبوده و رویکرد انتقادی داشتهاند، هیچگاه پاسخگو نبودهاند.
این دولت نیز در سه سال گذشته پاسخگوی واقعی نبوده، نیست و نخواهد بود. زیرا پاسخگویی ماهیت مهمی دارد و پیشزمینه آن این است که شما به عنوان دولت، به جامعه رسانهها و افکار عمومی اهمیت بدهید. این مسائل برای دولت فعلی مهم نیست. به همین دلیل هر روز رخدادی برای افکار عمومی ایجاد میشود. این دولت را پاسخگو در برابر هیچ رسانهای نمیبنیم. انفکاک و جدایی جدی میان دولت و ملت پدیدار شده که ساختار یا از دیدن آن عاجز است، یا خود را به ندیدن میزند.
در حالی که شرایط بسیار واضح است. آواربرداری و مانند آن، بازی با کلمات است. هیچ دولت پاسخگویی از چنین الفاظی استفاده نمیکند. تمام دولتهای گذشته، پیشینیان خود را متهم میکنند؛ یکی از آنها نیامد و نگفت که آنچه در کشور جریان دارد، مسئولیتش با ماست. این دولت نهتنها همین منوال را ادامه داده، بلکه پا را هم فراتر گذاشته است. کدام دولت میآید و مطرح میکند که باید ۱۰ سال گذشته را آواربرداری کنیم؟
پس سه سال گذشته را چه کردید؟» این استاد ارتباطات ادامه داد: «انتقاد نهتنها حق و وظیفه رسانههاست، بلکه رسالت حرفهای آنان محسوب میشود. از روزی که حرفه ما بهعنوان یک خیر اجتماعی تعریف شد، مطرح شد که روزنامهنگار باید مراقب کجرفتاریهای جامعه باشد. خواه این کجرفتاری از ساخت قدرت باشد، خواه از سوی بخش خصوصی و حتی مردم.
رسانه چشم بینا، گوش شنوا و زبان گویای جامعه است که باید صریح و بدون لکنت انتقادها را مطرح، کاستیها را پیگیری و مسئولان را پاسخگو کند. اطلاعرسانی و آگاهسازی در کنار انتقاد، وظایف روزنامهنگاران حرفهای است. هر کسی که این وظیفه را زیر سوال ببرد، تصورش این است که رسانه باید مجیزگو باشد و در برابر کجرفتاریها سکوت کند.»
نمکدوست با اشاره به لزوم پاسخگویی در برابر رسانهها، گفت: «سیاستمدارانی که پاسخگوی رسانهها نیستند، نهتنها به آزادی رسانه و حق مردم در دانستن باور ندارند، بلکه از کوچکترین اعتمادبهنفسی برخوردار نیستند. یکی مثل احمدینژاد، سوالها را با سوال پاسخ میداد. بعضی دولتمردان، در پاسخهایشان به آینده نامشخص ارجاع میدهند. آنها بهتر از ما و شما میدانند که در انجام وظایفشان ناتوان بودند. به همین دلیل پشت کلمات و الفاظ پنهان میشوند. کسی که حسابش پاک باشد، از محاسبه باکی ندارد؛ نه به گذشته ارجاع میدهد و نه از آینده نامعلوم حرف میزند. میداند که باید پاسخگوی امروز باشد. چون امروز مدیریت و مسئولیت را بر عهده دارد. مسئله آنقدر ساده است که نیازی به بحث ندارد. دولت باید شفاف باشد، اطلاعات کامل در اختیار رسانه بگذارد و پاسخ بدهد. به غیر از این، بازی برای پنهان کردن ناتوانی در حل مسئله مردم است. ساختاری که شفافیت، آزادی رسانه و حق مردم را برای دانستن به رسمیت نمیشناسد، در امور دیگر نیز عملکرد مناسبی ندارد.»
وقتی استدلال نباشد، به فرافکنی روی میآورند
کامبیز نوروزی، حقوقدان و فعال رسانه، به «هممیهن» گفت: «در این دوره محدودیت رسانهای بسیار زیادی داریم و انواع و اقسام فشارها وجود دارد. بهخصوص رسانههایی که بهطور مستقل فعالیت میکنند. رسانهها با آسودگی نمیتوانند وظایف حرفهای خود را انجام دهند علاوه بر اینکه در کنار این مشکلات، مسائل اقتصادی نیز گریبان رسانههای برخط و مکتوب را گرفته است. در مسئله فشار اقتصادی بر رسانه نیز مطبوعات مستقل درگیری بیشتری دارند. رسانهها بلندگوی دولت نیستند و چنین توقعی از آنان ناشی از نگاه آمرانهای است که رسانه را در خدمت خود میخواهد. حق آزادی رسانه به این معناست که رسانهها بهطور مستقل اجازه دارند آن محتوایی که مایل هستند را منتشر کنند.
البته بهطور طبیعی، در تولید و انتشار این محتوا اخلاق حرفهای و قانون رعایت میشود و جرمی نباید اتفاق بیفتد. بنابراین، دولت نمیتواند انتظار داشته باشد رسانهها آن مطلبی را بنویسند که آنها میخواهند. چنین مسئلهای در دولتهای پیشین وجود داشته و در دولت فعلی نیز به صورت شدیدتری وجود دارد.»
این فعال رسانه ادامه داد: «رسانهها خبر و محتوایی از خود خلق نمیکنند؛ چیزی را مینویسند که وجود دارد و آنها صرفاً انعکاسدهنده هستند. وقتی تورم سوار بر آسانسور بالا میرود، آمار جرم با شیب تند رو به افزایش است، جرایم و سوءاستفاده مالی در دستگاه قدرت هر روز منجر به تولید خبر و محدودیتهای شدید بر آزادیهای فردی و اجتماعی اعمال میشود، طبیعی است که رسانه به این موضوعات بپردازد. وقتی این مسائل وجود دارد، رسانه سکوت کند یا به آن نپردازد؟ متاسفانه این دولت ضعفهای خود را به گردن گذشته میاندازد؛ در حالی که اگر شاخصها را در ۱۰ سال گذشته با امروز مقایسه کنیم، وضعیت به مراتب بهتر از حال حاضر بود.»
نوروزی در پاسخ به این سوال که هنوز برخی افراد یا دستگاهها قائل به پاسخدهی نیستند و صرفاً به ارسال جوابیه به رسانهها بسنده میکنند، نشان آن چیست؟ افزود: «مستدل پاسخ ندادن به مسائل، ناشی از تهی بودن استدلال است. وقتی فرد یا دستگاه مذکور راجع به انتقاد یا حرفی، جواب مستدل داشته باشد، قطعاً پاسخ خواهد داد. پاسخ ندادن یا فرافکنی ناشی از این حقیقت است که جوابی ندارد.
چه پاسخی میتوانند بدهند وقتی دفاعی وجود ندارد؟ همین حالا در موضوع گشت ارشاد جدید، جز تبلیغات بیاساس چیزی وجود ندارد و در برابر انتقادات پاسخی وجود ندارد. در مسئله اقتصاد، پاسخی به مردم داده نمیشود که چرا شما در تهیه مواد غذایی ابتدایی خود با مشکل مواجه هستید. وقتی جواب مستدلی نباشد، طرف مقابل به پاسخ ندادن، جوابهای کلی و فرافکنانه رو میآورد.»