اشغالگری که توان اشغال ندارد: واقعیتها و تنگناهای طرح دولت اسرائیلی
اشغال قلمرو در جنگ، پدیدهای نسبتاً رایج است و به لحاظ فنی «اشغال خصمانه» نامیده میشود، یعنی زمانی که یک دولت و ارتش، کنترل قلمروی کشور یا موجودیت دیگری را در دست میگیرد و این امر با تعهدات مختلفی برای قدرت اشغالگر همراه است.

خبرهای مختلف درباره برنامه نتانیاهو برای اشغال غزه، با مصاحبه تازه او که در پس نشست خبری ویژهاش برگزار شد، تصویرهای مبهمی از برنامه او و دولتش را نمودار ساخته است. بخش مهمی از ابعاد برنامه نتانیاهو که این بار با تأکید بر "اجرای سریع طرح" و پایان دادن به نبردهای فرسایشی چند ساله، ارائه شده، در تعاملات سیاسی و قضایی اسرائیلی و بینالمللی معنی مییابد.
بحرانی که اسرائیلیها نمیخواهند!
اسرائیلیها اشغال غزه را میخواهند ولی آن را نمیخواهند! جدای از مخالفت ایال زمیر و فرماندهان ارتش و اصرار بر عواقب شوم آن برای سربازان پیشاپیش خسته و فرسوده و مهمتر، خطر برای جان گروگانهای زنده مانده، خود دولت اسرائیلی و شخص نتانیاهو نیز نمیخواهد غزه را "اشغال" کند!
اشغال قلمرو در جنگ، پدیدهای نسبتاً رایج است و به لحاظ فنی «اشغال خصمانه» نامیده میشود، یعنی زمانی که یک دولت و ارتش، کنترل قلمروی کشور یا موجودیت دیگری را در دست میگیرد و این امر با تعهدات مختلفی برای قدرت اشغالگر همراه است. اما از نظر قانونی، تسلط بر قلمرو، به خودی خود دارای تبعات و مسؤولیت اشغالگری محسوب نمیشود و اتفاقی است که بارها رخ داده است.
یکی از مسائل حقوقی، نحوه اداره قلمروی تحت کنترل است. به این معنا که اگر قدرت اشغالگر از کنترل خود برای منافع شخصی بهرهبرداری کند، ممکن است در برابر قوانین بینالمللی مختلف قرار گیرد و آنها را نقض کند. برای مثال، الحاق قلمرو با زور نظامی تحت اکثر شرایط توسط حقوق بینالملل ممنوع است. مسئله دیگر، تبعید یا انتقال اجباری جمعیت غیرنظامی است که در بیشتر شرایط غیرقانونی محسوب میشود، مگر آنکه با هدف منافع جمعیت غیرنظامی و با نیت بازگرداندن آنها انجام شود.
در اسرائیل نیز گفتوگوهایی درباره جابهجایی جمعیت غیرنظامی فلسطینی از غزه مطرح شده است. احزاب راستگرای افراطی و درباره تشویق به مهاجرت داوطلبانه سخن گفتهاند، اما روش آن مهاجرت «داوطلبانه» میتواند بسیار مسئلهدار باشد. اینها نمونههایی از مسائل حقوقی است که در جریان اشغال خصمانه ممکن است با آن مواجه شد.
راهکار؟ در مارس امسال، دیوان عالی حکمی درباره دسترسی بشردوستانه به غزه صادر کرد و در آن به مسئله اشغال غزه توسط اسرائیل نیز پرداخت. دیوان عالی نتیجه گرفت که اسرائیل در غزه اشغال ندارد، زیرا کنترل مؤثر شامل حضور نظامی و توانایی اداره قلمرو را نداشته و دولت قبلی نیز قادر به اداره آن نبوده است. بنابراین در آن مرحله، دیوان اعلام کرد اسرائیل در حال اشغال غزه نیست.
در شرایط فعلی و از منظر قانونی، اشغال خصمانه قلمرو امکانپذیر است، اما محدودیتها و الزامات حقوقی متعددی بر آن حاکم است و اسرائیل نمیتواند بدون رعایت این مقررات اقدام کند. تصمیمات سیاسی و نظامی اسرائیل باید در چارچوب این قوانین اجرا شوند تا از نقض حقوق بینالملل جلوگیری شود و جمعیت غیرنظامی آسیب نبیند و دردسر شکایتها علیه او در دادگاههای اسرائیلی، پدید نیاید.
همه اینها موانعی است که نتانیاهو با آن روبرو است و در شرایط فعلی که مصمم به اشغال غزه است، برنامهای برای "اشغال" غزه ندارد! اگر اسرائیل بخواهد جمعیت شهر غزه، که طبق برنامه کنونی حدود یک میلیون نفر هستند، را جابهجا کند، مقامات حماس که همچنان اکثریت قریب به اتفاق، اگر نگوییم تمام شهروندان غزه را اداره میکنند، قانونا به حکومت بر آنها ادامه خواهند داد و اسرائیل ممکن است بتواند به نوعی راه قانونی برای اعلام اینکه در واقع آنها را اشغال نکرده است، بیابد. اما در اینصورت باید نسبت به مسأله دیگری در چارچوب حقوق بینالملل محتاط باشد: اگر عملیات نظامی بدون پاسخ بشردوستانه مناسب برای جمعیت در حال جابهجایی انجام شود، ممکن است قوانین جنگ نقض شود. یعنی اگر عمداً بحرانی بشردوستانه یا فاجعه انسانی ایجاد شود، زیرا روش درست تأمین نیازهای آنها فراهم نشده، اسرائیل با مشکل حقوقی مواجه خواهد شد. این دومین مجموعه مشکلاتی است که اسرائیل در صورت تلاش برای تخلیه مردم از غزه با آن روبهرو خواهد شد.
در صورتی که اسرائیل بخواهد کنترل کامل شهر غزه یا کل نوار غزه را، یعنی تمام جمعیت غیرنظامی، در اختیار گیرد، موضوع اشغال خصمانه مطرح میشود. در اشغال خصمانه، قدرت اشغالگر مسئولیت حقوقی رفاه جمعیت غیرنظامی را بر عهده میگیرد. تا کنون، اسرائیل اعلام کرده که غزه تحت اشغال نیست و دیوانعالی نیز همین نظر را دارد؛ بنابراین مسئولیتهای قانونی اسرائیل به میزان قابل توجهی کمتر است و عمدتاً موظف است امکان ارائه کمکهای بشردوستانه به جمعیت غیرنظامی را فراهم کند، اما لازم نیست این کمکها را از منابع خود تأمین کند و میتواند به سازمانهایی مانند سازمان ملل یا نهادهای بشردوستانه واگذار کند.
الگوی جالب رفح!
رفح تقریباً خالی از سکنه شده و جمعیتی حدود ۷۰۰ هزار نفر به دیگر نقاط نوار غزه منتقل شدهاند یا خود بهطور داوطلبانه جابهجا شدهاند. در این وضعیت، اسرائیل مسئولیت قانونی بر این جمعیت ندارد، زیرا به نظر میرسد حماس همچنان در مناطق مسکونی خاص غزه دارای نیروهای پلیس یا شبهنظامی است و به نوعی کنترل بر کمکهای بشردوستانه را حفظ میکند. بنابراین میتوان گفت اکثریت جمعیت غیرنظامی همچنان تحت اداره حماس هستند، زیرا نیروهای دفاعی اسرائیل در آن مناطق حضور ندارند و مسئولیت مستقیم بر عهده آنها نیست.
اسرائیلیها قدم به قدم با فشار و هل دادن مردم غزه، آنان را بدون داشتن مسؤولیتی در قبالشان به مناطقی خاص هل میدهند. اشغال بدون اشغالگری پیگیری میشود، نبرد ادامه پیدا میکند تا نتانیاهو "نخستوزیر شریط بحرانی" باقی بماند و کسی هم علیه او به دلیل اشغالگری در سرزمینهای اشغالی و دادگاههای اسرائیلی، اقامه دعوا نکند.
توافق قطعی و کامل
شرایط توافق قطعی و کامل و آزادی همه گروگانها باید در قالب پنج خواسته اسرائیلیها صورت بگیرند تا نتانیاهو وادار به تسلیم و کنار گذاشتن طرح عملیاتش شود. در این صورت، سرنوشت حماس مطرح است و باید دید که قطر و ترکیه، برای نجات حماس چه خواهند کرد.