آینده مبهم فلسطینیها
درحالیکه اقدامات آمریکا برای برقراری آتشبس در غزه ادامه دارد، آینده سرزمینهای فلسطینی هنوز در ابهام است.

درحالیکه اقدامات آمریکا برای برقراری آتشبس در غزه ادامه دارد، آینده سرزمینهای فلسطینی هنوز در ابهام است. تشکیلات خودگردان فلسطین، مستقر در کرانه باختری و تحت حاکمیت فتح، امیدوار بود که افول حماس به آن فرصت دهد تا کنترل نوار غزه را دوباره به دست گیرد. با این حال، بعید است که تشکیلات خودگردان بتواند خلأ قدرت در غزه را پر کند و ناتوانی آن در انجام این کار، نشاندهنده واگذاری جنبش ملی فلسطین از نهادهای بزرگتر به طوایف محلی است که به دنبال انجام مستقل امور هستند.
در ۸ ژوئیه، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، جلسهای - دومین جلسه در دو روز - با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در مورد چگونگی پایان دادن به جنگ اسرائیل و حماس برگزار کرد. در همان روز، نتانیاهو پس از دیدار با مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، به خبرنگاران گفت: «ما هنوز باید کار را در غزه تمام کنیم، همه گروگانهای خود را آزاد کنیم، قابلیتهای نظامی و دولتی حماس را از بین ببریم و نابود کنیم.» اندکی پس از آن، استیو ویتکوف، فرستاده ویژه ترامپ، گفت که اختلافات بین اسرائیل و حماس که مذاکرات را متوقف کرده است، از چهار مورد به یک مورد کاهش یافته است.
سخنگوی وزارت امور خارجه قطر به طور جداگانه به خبرنگاران گفت که برای نهایی کردن آتشبس به زمان بیشتری نیاز است. حماس با آگاهی از اینکه متحمل خسارات نظامی شده است و خسارات مانع از حکومتش بر غزه پس از جنگ خواهد شد، تلاش میکند تا حد امکان نفوذ خود را حفظ کند. گزارش بیبیسی در 6 ژوئیه نیز همین موضوع را تأیید میکند. این گزارش میگوید که ساختار امنیتی و حکومتی حماس تقریباً فروپاشیده است. این گروه تنها حدود 20 درصد از غزه را کنترل میکند، در حالی که 95 درصد از ساختار فرماندهی آن از بین رفته است.
به جای حماس، حدود شش طایفه مسلح وجود دارند که برای پر کردن خلأ سیاسی و امنیتی با یکدیگر مبارزه میکنند. مطمئناً، حماس احتمالاً نوعی حضور در غزه را حفظ خواهد کرد؛ این گروه در آنجا ایجاد شده است و همچنان در بین ساکنان غزه حامی پیدا خواهد کرد اما در موقعیتی نخواهد بود که بر سیاست غزه تسلط داشته باشد. این هدف مشترک نهتنها اسرائیل و ایالات متحده، بلکه ذینفعان منطقهای مانند مصر، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز بوده است. حتی کشورهایی مانند ترکیه و قطر که روابط نزدیکتری با حماس دارند، ظاهراً علاقهای به بازگشت به وضع سابق ندارند.
منطق سیاسی این وضعیت نشان میدهد که غزه دوباره تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان فلسطین قرار خواهد گرفت. اما نفوذ تشکیلات خودگردان فلسطین از سال ۲۰۰۷ به لطف تصرف مسلحانه غزه توسط حماس و گسترش همزمان شهرکهای اسرائیلی بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. اختلافات داخلی، فساد، سوءمدیریت، اقتدارگرایی و رهبری سالخورده نیز در زوال تشکیلات خودگردان نقش داشتهاند.
محمود عباس، رئیس تقریباً ۹۰ساله تشکیلات خودگردان، در هفت ماه گذشته دو جانشین بالقوه منصوب کرده است. در نوامبر گذشته، او روحی فتوح، رئیس ۷۵ ساله شورای ملی فلسطین را به عنوان رئیس موقت در صورت مرگ یا ناتوانی خود معرفی کرد. سپس در ماه آوریل، شورای مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین با اکثریت قاطع به ایجاد سمت جدید معاون رئیسجمهور کشور فلسطین رأی داد که عباس، معاون دیرینه خود، حسینالشیخ را به این سمت منصوب کرد. با این حال، این انتصابات در حالی که موقعیت تشکیلات خودگردان در مناطقی از کرانه باختری که ظاهراً تحت کنترل آن است، رو به افول است، چندان مؤثر نیست.
در حال حاضر چالشهایی برای نفوذ تشکیلات خودگردان وجود دارد. مقالهای در ۵ ژوئیه در وال استریت ژورنال گزارش داد که گروهی متشکل از پنج شیخ قبیله از هبرون، ظاهراً به رهبری شیخ وادی الجعبری، به دنبال تأسیس امارتی جدا از تشکیلات خودگردان فلسطین هستند. این رهبران طوایف با ادعای نمایندگی از اکثریت 700 هزار ساکن فلسطینی هبرون، نامهای به نیر برکات، وزیر اقتصاد اسرائیل، ارسال کردند و گفتند که امارت آنها اسرائیل را به عنوان دولت یهود به رسمیت میشناسد و به توافقنامههای ابراهیم میپیوندد.
مشخص نیست که آیا این رهبران میتوانند به این اهداف دست یابند یا خیر، اما این اقدام آنها عدم محبوبیت تشکیلات خودگردان را به همراه دارد. مناطقی از کرانه باختری که اکثریت آنها فلسطینی هستند، یک سرزمین پیوسته را تشکیل نمیدهند، بلکه به عنوان کانتونهای محلی وجود دارند. چنین فضایی به نفع کسانی است که به دنبال حکومت محلی هستند و این حکومت محلی حاکمیت تشکیلات خودگردان را تضعیف میکند.