در این جنگ مقاصد مهم هستند
جورج فریدمن، استراتژیست
با توجه به تشدید اوضاع در شمال اسرائیل، بررسی اهداف حملات 7 اکتبر و آنچه که ممکن است برای آینده درگیریها مهم باشد، ضروری است. قصد حماس در آن روز نهتنها حمله به شهرکها بلکه گروگانگیری بود.
از هدف حماس به لحاظ استراتژی نامشخص بود. حماس میدانست که این حملات اسرائیل را مجبور به تسلیم شدن در برابر خواستههایش یا عقبنشینی از مواضعی که اسرائیل را در برابر حمله مستقیم محافظت میکند نخواهد کرد و بنابراین به هیچ عنوان متعجب نشد وقتی دید که هفتم اکتبر با یک ضد حمله خونین پاسخ داده شد.
هدف از عملیات حماس آسیب رساندن به اسرائیل نبود، بلکه هدف آن ارتقای جایگاه این گروه بود. حماس میدانست که با انجام این عملیات نیروهای خود را از دست میدهد، اما فکر میکرد در درگیریهای گستردهتر منطقه جایگاهی به دست میآورد. اما شایعاتی مبنی بر انگیزه پنهان وجود داشت. در اوایل درگیری، برخی معتقد بودند که بازیگران دیگر حماس را در حملهاش تقویت و حمایت خواهند کرد.
تنها کاندیدای واقعی برای انجام این کار حزبالله بود که متحد ایران به شمار میرود. ایران از حماس حمایت میکند، اما حماس سنیمذهب است و بنابراین، حمایت ایران از حزبالله با حمایتش از حماس متفاوت خواهد بود. ایران قطعاً دشمن اسرائیل است، اما هدف بزرگتر ایران، افزایش گستره نفوذش در جهان عرب است. شایعهای وجود داشت که حاکی از آن بود که حماس میدانست حزبالله در این حمله شرکت نخواهد کرد زیرا با انجام این کار موقعیت خود را به خطر میاندازد.
به عبارت دیگر، هدف از حملات ۷ اکتبر، کشاندن نیروهای اسرائیلی به نبرد با نیروی ثابت شهری بود. این استراتژی به اسرائیل لطمه زد اما برتری اسرائیل به لحاظ برخورداری از منابع را به چالش نکشید. پاسخ اسرائیل به هر حال، قاطعانه و مرگبار بود. این پاسخ با هدف آزادی گروگانها، سرکوب حماس و در نتیجه امنیت اسرائیل طراحی شده بود. اما کاری که اسرائیل کرد این بود که درها را به روی ایران و حزبالله باز کرد.
خساراتی که به حماس وارد شد به این معنی بود که کمکی که حماس از ابتدا از حزبالله انتظار داشت دیر ارائه شد و تاثیری که حمله حماس بر ایران و حزبالله گذاشت این بود که درها را برای قرار گرفتن ایران و حزبالله در موقعیت سیاسی بهتر و موضع نظامی برتر بهخصوص در لبنان باز کرد. در ابتدا، حزبالله در موقعیتی نبود که حملهای صورت دهد اما اسرائیل میدانست که حزبالله احتمالاً در آیندهای نزدیک حمله خواهد کرد.
اسرائیل تلفاتی را در غزه متحمل شده بود که دردناک بود اما فلجکننده نبود. آمادهسازی اسرائیل برای حمله به لبنان به زمان نیاز داشت. به این ترتیب حمله هفته گذشته رخ داد که در آن اسرائیل از مواد منفجره کوچک در پیجرها و سایر وسایل ارتباطی برای هدف قرار دادن نیروهای حزبالله استفاده کرد و به حزبالله و ایران هشدار داد که اکنون با دشمنی روبهرو هستند که قادر به تأثیرگذاری گسترده است.
درحالیکه ایران به دنبال پیروزی سیاسی بود و آن را از نظر دسترسی و اهمیت عملیتر میدید. اکنون اسرائیل منتظر پاسخ ایران و حزبالله به این نوع حملات جدید است که ممکن است انجام شود یا نشود. پس باید این سوال را بپرسیم که اگر ایران در ماجرای لبنان ورود کند، اسرائیل چه واکنشی نشان خواهد داد؟