| کد مطلب: ۱۹۷۹۷

نکاتی درباره داینامیک فعلی جنگ روسیه و اوکراین

جورج فریدمن، استراتژیست

نکاتی درباره داینامیک فعلی جنگ روسیه و اوکراین

دو سال و نیم پیش، روسیه به اوکراین، بخشی از اراضی سابق امپراطوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی، حمله کرد. دلیل تهاجم ژئواستراتژیک بود: مسکو به طور قابل درکی می‌ترسید که یک قدرت متخاصم بتواند از سمت غرب و از طریق اوکراین و از جنوب مورد حمله واقع شود. چنین موردی برای تهاجمات ناپلئون و هیتلر نیز صدق می‌کرد. روسیه بدون عمق استراتژیک هیچ منطقه حائلی ندارد. برای روسیه، مهم نبود که هیچ نیرویی قصدی برای حمله به روسیه ندارد.

ژئوپلیتیک مستلزم آمادگی برای دفاع در برابر دشمن قبل از برنامه‌ریزی دشمن برای حمله است. به هر حال مسکو آگاه بود که نیروهای طرفدار غرب از قیامی که چندین سال پیش از آن رئیس‌جمهور طرفدار روسیه در اوکراین را سرنگون کرد، حمایت کردند. غرب نیز از حمله روسیه به اوکراین می‌ترسید. بنابراین ترس هیچ‌یک از طرفین غیرمنطقی نبود.  تصور بسیاری این بود که روسیه به سرعت ارتش اوکراین را در هم خواهد شکست و یک حمله سریع درها را بر روی مداخله و تدارکات ایالات متحده خواهد بست. اگرچه این منطق درست بود، اما درست اجرا نشد.

اولین حمله به اوکراین شامل تانک‌هایی در جبهه‌های متعدد بود، نمایشی از قدرت که به منظور ایجاد وحشت در بین مردم بود. این هم یک اشتباه بود. ظاهراً روسیه ذخیره یا تدارکات کافی برای تانک‌ها آماده نکرده بود. در همین حال، روش حمله اوکراین، ستون را از حرکت بازداشت زیرا تانک‌ها را در انتهای مسیر منهدم می‌کرد و مانع از توانایی روسیه برای حرکت نیروی رانش اصلی می‌شد. به‌طور خلاصه، ستون‌های تانک وارد شدند، گرفتار شدند و در نزدیکی مرزهای اوکراین متوقف شدند. به این موارد چندین شکست اطلاعاتی اضافه شد. مسکو انتظار مداخله واشنگتن را نداشت.

اما واشنگتن در بسیاری از جنگ‌ها آموزش دیده بود. این کشور نیرو اعزام نمی‌کند، اما تجهیزات مورد نیاز برای مسدود کردن حمله روسیه را به اندازه کافی، ارسال می‌کند. مسکو همچنین وابستگی اروپا به نفت و گاز روسیه را دست بالا ارزیابی کرد. روسیه به اشتباه تصور می‌کرد که اروپا، به‌ویژه آلمان، از همکاری با ناتو امتناع می‌کند. در عوض، اروپا سعی کرده است فروشندگان دیگری را بیابد و انتقال به انرژی سبز را در اولویت قرار داده است. سرانجام، مسکو استراتژی اوکراین را اشتباه تحلیل کرد. ارتش اوکراین سربازان خود را بسیج نکرد تا سعی کند تشکیلات روسی را بشکند.

بلکه نیروهای خود را به واحدهای کوچک و چابک تقسیم کرد که قادر به حمله به هر جایی که فرصت پیش می‌آمد،  بودند.  در آستانه شروع جنگ، تصمیمی برای استقرار گروه واگنر، که یک گروه مزدور خصوصی روسی بود، گرفته شد. واگنر نه‌تنها برای نبردهای متعارف آموزش دیده بود، بلکه در موقعیتی کمابیش برابر با نیروهای متعارف روسیه قرار گرفت. این امر باعث ایجاد تنش با فرماندهی نظامی روسیه بر سر مسائل حیاتی مانند توزیع مهمات شد.

به نظر می‌رسید که رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین بیشتر از فرماندهی نظامی رسمی خود در کنار واگنر ایستاده بود و می‌خواست از واگنر به عنوان یک نیروی قابل اعتماد استفاده کند. با این حال، این رابطه نزدیک با تلاش یوگنی پریگوژین رئیس گروه واگنر، برای شورش پریگوژین، از میان رفت. البته پریگوژین مورد عفو قرار گرفت اما بعداً در یک سانحه هوایی جان باخت.

طبیعتاً این رخداد، اعتماد فرماندهی نظامی را تضعیف کرد. هدف از بیان این خلاصه تحولات این است که به ما یادآوری کند روسیه در طول جنگ یکسری اشتباهات را مرتکب شد که با وقایع چند هفته گذشته مرتبط است. مسکو تصرف شهرها را بر نابودی نیروهای دشمن اولویت داد. اولین هدف بسیار دشوارتر است و منابع مورد نیاز برای تحقق هدف دوم بسیار سنگین. هرچند ناقص، اما این اولویت‌بندی تا حدودی توضیح می‌دهد که چرا تهاجم شگفت‌انگیز اوکراین به روسیه موفق بوده است. روسیه که در تصرف کل اوکراین ناکام مانده است، اکنون باید استراتژی خود را تغییر دهد وگرنه شکست بیشتر در کمین است. تاکنون، تصمیمات اتخاذشده موفقیت روسیه را غیرممکن کرده است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی