خداحافظی بیپایان
به نظر میرسد آمریکا و عربستان سالهاست در یک ازدواج ناموفق گیر جداییناپذیر افتادهاندکشورهای حاشیه خلیجفارس آمادهاند که به آمریکا «نه» بگویند
به نظر میرسد آمریکا و عربستان سالهاست در یک ازدواج ناموفق گیر جداییناپذیر افتادهاندکشورهای حاشیه خلیجفارس آمادهاند که به آمریکا «نه» بگویند
مثل هر رابطه دیگری، برخی از گفتارهای خشونتآمیز در حد حرف باقی میمانند. اگرچه جدایی کامل میان آمریکا و شرکای خلیجفارس امکانپذیر نیست، اما امیدی به آشتی آنها نیز وجود ندارد. معامله نفت در ازای امنیت که سالهاست زیربنای رابطه آمریکا و این کشورها بوده، نخنما شده اما هیچکس نمیداند چه چیزی میتواند جایگزین آن باشد. به نظر میرسد جدال این ازدواج ناموفق تا سالها کش پیدا کند.
به گفته مقامات عربستانسعودی، کاهش تولید نفت اوپکپلاس یک تصمیم فنی بود. بازارهای نفتی آشفتهاند. قیمتها سر به فلک کشیدهاند. عده زیادی از اعضای اوپک در تامین سهمیههای تعیینشده خود ناتوان بودهاند. رکود اقتصادی در کشورهای ثروتمند میزان تقاضا را کاهش داده است. سعودیها هم کاهش تولید نفت را اقدامی عملگرایانه برای جلوگیری از تولید مازاد و ذخیره مقداری ظرفیت اضافه توصیف کردهاند.
با این حال اقدام عربستان سعودی نزد آمریکاییها، خیانتی ناعادلانه بود. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا پس از کشته شدن جمال خاشقچی، روزنامهنگار واشنگتنپست در سال 2018 وعده داد تا با عربستان مثل یک کشور طردشده و منفور برخورد کند. اما تابستان امسال حرفهایش را پس گرفت. قیمت نفت که به بشکهای 120دلار رسید، بایدن برای دیدار با محمد بنسلمان، پادشاه و رهبر بالفعل عربستان به این کشور سفر کرد. به گزارش اکونومیست، اقدامی که سعودیها کمتر از سه ماه بعد از سفر بایدن انجام دادند میتوانست به گرانتر شدن نفت بینجامد. بایدن پادشاهی عربستان را به طرفداری از روسیه متهم کرد، چون بالاتر رفتن قیمت نفت میتواند ردیفی به خزانهداری ولادیمیر پوتین اضافه کند. بایدن در اینباره با خشم اعلام کرد که تبعاتی در پی خواهد داشت.
ادعایی که توسط عده کثیری از دموکراتها دست به دست میشد این بود که سعودیها میخواهند به برنده شدن جمهوریخواهان در انتخابات آینده کمک کنند. چون قیمت بالای نفت به دولت دموکراتی که هماکنون سرکار است، آسیب میزند. ادعایی که در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس غیرقابلقبول به نظر میرسد. وزرای نفت تصمیمات مربوط به بازارهای جهانی انرژی را برای تغییر نتیجه در رقابتهای مجلس سنای آمریکا در پنسیلوانیا نمیگیرند.
تولیدکنندگان نفتی با یکدیگر متحدند. بحرین و کویت هر دو از اعضای اوپکپلاس و شرکای آمریکا هستند. آنها با کاهش تولید نفت موافقت کردهاند. حتی امارات متحده عربی، یک نمایش عمومی برای حمایت خود از این تصمیم اجرا کرد. امارات اغلب اوقات با سیاستهای نفتی عربستان سعودی مخالفت میکند اما حالا میخواهد تا جایی که میتواند، حتی اگر شده نفت را ارزان بفروشد تا از سرگردان شدن دارایی نفتیاش جلوگیری کند. اما امارات همچنان اصرار دارد که اوپکپلاس تصمیم درستی گرفته است. در حاشیه کنفرانس ابوظبی در اوایل این ماه، یکی از مدیران حوزه انرژی امارات از واکنش آمریکا خشمگین شده بود. از نظر این مدیر، لفاظیهای بایدن بوی دوران استعماری را میداد. او با خشم میگفت: «(فکر کرده) کیه؟ جو بایدن کی هست؟ اینها منابع ما هستند.» عبدالخالق عبدالله، دانشمند سیاسی اهل امارات معتقد است که دموکراتها باید از خواب بیدار شوند و بپذیرند که کشورهای حاشیه خلیجفارس آمادهاند که به آمریکا «نه» بگویند. علی شهابی، مفسر میانهروتری که روابط نزدیکی با دربار سلطنتی سعودی دارد به این فکر کرد که میشود عربستان از اوپک خارج شود و کارتلی متشکل از زبدگان تشکیل دهد. شهابی میگوید: «عربستان به راحتی میتواند بدون اوپک عمل کند و تولیدات خود را بهطور خصوصی با دو یا سه کشور کلیدی ادامه دهد.»
در 11 اکتبر به نظر میرسد امارات متحده عربی پیام دیگری را ارسال کرد؛ زمانی که محمد بنزاید، رئیسجمهور امارات به سنپترزبورگ رفت تا با پوتین دیدار کند. اماراتیها میگویند که محمد بنزاید به روسیه رفت تا درباره طرح صلحی برای اوکراین صحبت کند. این دیدار هیچ نتیجه مشخصی نداشت، اما این حقیقت که سلف بنزاید به جای تلفن کردن یا فرستادن وزیر امور خارجهاش، به روسیه رفت، یادآور آشکاری بود که دنیای عرب، برخلاف غرب، در جنگ روسیه علیه اوکراین از جانبداری خودداری میکند.
از سال 1945، زمانی که فرنکلین روزولت با پادشاه عبدالعزیز آلسعود در کشتی یواساس کوئینسی دیدار کرد، روابط عربستان و آمریکا ریشه در یک معامله ساده پیدا کرد. عربستان نفت را جاری میکند، آمریکا امنیت سلطنت را فراهم میکند. حالا هر دو طرف یکدیگر را متهم کردهاند که توافق را نادیده گرفتهاند. با این حال، ریشه این درگیری به یک سوءتفاهم متقابل برمیگردد. دموکراتها دیگر خواهان عرضه قابل اعتماد نفت نیستند. آنها همچنین نفت را با قیمتی پایین میخواهند. آنها خواهان یک محافظ فعالتری هستند. دکترین کارتر معتقد بود که آمریکا باید از منافع انرژی خود در خاورمیانه محافظت کند. برای پادشاهان امروزی کشورهای حاشیه خلیجفارس، این موضوع به معنی پلیسی کردن تنگه هرمز نیست، بلکه به این معنی است زمانی که تهدیدی از ایران دریافت کردند سریعا بتوانند اقدام کنند. به زبان ساده، شکست غمبار آمریکا در عراق و افغانستان اعتمادبهنفس آن را کاهش داد.
هیچکدام از طرفین نمیخواهد دیگری را لوس کند. سعودیها و همسایههایش هیچ تمایلی برای چشمپوشی از میلیاردها دلار درآمدشان ندارند تا به حزب بایدن کمک کنند چندتا رای جدید کسب کنند. بیشتر آمریکاییها، بعد از دو دهه جنگهای فاجعهبار در منطقه مایلند از درگیری عبور کنند. برخی از مقامات کشورهای حاشیه خلیجفارس امیدوارند که ریاستجمهوری دوباره دونالدترامپ در سال 2025 میتواند روابط با آمریکا را قویتر کند. با این حال حزب جمهوریخواه ترامپ تمایلی به حمایت از کشورهای نفتی حوزه خلیجفارس ندارد. با وجود ناامیدی از آمریکا، کشورهای حاشیه خلیجفارس هیچ جایگزین مناسبی ندارند. روسیه نمیتواند نقش محافظ و تامینکننده تسلیحات را داشته باشد. حالا که ارتش پوتین در اوکراین گیر افتاده، رئیسجمهور روسیه نیاز دارد به هر نوع سلاحی که اقتصاد تحت تحریماش اجازه میدهد، برای جنگهایش تولید کند و به آنها دست پیدا کند. امید کمی برای تجارت و سرمایهگذاری با روسیه وجود دارد. چین شریک مفیدتری برای آمریکاست. درباره مسائل مربوط به حقوق بشر غُر نمیزند. منبع بزرگی از سرمایهگذاری است اما هیچ منفعتی در تضمین امنیت کشورهای حاشیه خلیجفارس ندارد. چین همانند روسیه روابط دوستانهای را با رقیب اصلی خود در خلیجفارس، ایران، حفظ میکند. در نهایت آمریکا و کشورهای حاشیه خلیجفارس فعلا نمیتوانند به این رابطه ناموفقشان پایان دهند. ممکن است این دو کشور بر سر قیمت نفت، جنگ اوکراین و خیلی از مسائل دیگر بهشدت با یکدیگر مخالفت کنند. معامله نفت در ازای امنیت دیگر پایه محکمی برای رابطهشان حساب نمیشود. در هر صورت به نظر نمیرسد هیچکس در واشنگتن و ریاض به دنبال چنین پایهای باشد.