داستان مبارزه فلسطینیها با کمپین اخراج که از سوی شهرکنشینان یهودی راهاندازی شده است
ریشه در خاک
مناقشه چندیندههای بر سر شیخ جراح همیشه محور مناقشه اسرائیل و فلسطین بوده است. شهرکنشینان تندروی اسرائیلی برای اولین اخراج فلسطینیان در سال ۲۰۰۹ فشار آوردند و تنشها در این محله به جرقه جنگ ۱۱ روزه اسرائیل در غزه در سال ۲۰۲۱ کمک کرد.
ناتالیا واسیلویا، خبرنگار تلگراف در بیتالمقدس: سمیرا دجانی دقیقاً به یاد میآورد که وقتی بهعنوان یک دختر 5ساله با خانوادهاش به خانه جدیدی در محله شیخ جراح در بیتالمقدس شرقی نقل مکان کرد، چه چیزی به ذهنش خطور کرد. او که اکنون 73 سال دارد درحالیکه در باغ بزرگ خود در منطقه شیخ جراح بر روی صندلی نشسته است، میگوید:«ما در آن زمان در آپارتمانی زندگی میکردیم و باغی وجود نداشت. یادم میآید که این منطقهی باز بزرگ را دیدم.» با خودم گفتم: «اکنون بالاخره میتوانیم بازی کنیم، جست و خیز کنیم، فریاد بزنیم و بخندیم.».
سال 1956 بود و او عضو یکی از 28 خانواده فلسطینی بود که پس از آواره شدن توسط سازمان ملل متحد خانه جدیدی به آنها داده شد. یهودیان اسرائیلی ادعا میکنند که این خانهها در محل زندگی یک جامعه یهودی قرن 19 ساخته شده است. دجانی، کوچکترین عضو آن خانواده چهارنفره، هنوز در همان خانه آهکی یک طبقه در بیتالمقدس زندگی میکند که والدینش که در سال 1948 از خانه خود در اورشلیم غربی آواره شده بودند، ذیل یک پروژه آزمایشی توسط آژانس پناهندگان فلسطینی سازمان ملل (UNRWA) دریافت کردند؛ در آن زمان که دولت اردن تا اشغال سال 1967 بیتالمقدس شرقی را تحت کنترل داشت.
درحالیکه فلسطینیهای ساکن آنجا عادت کردهاند در بلاتکلیفی به سر برند و مدتهاست با اخراج مواجه بودهاند، جنگ غزه که اکنون در نهمین ماه خود است، خشونت شهرکنشینان اسرائیلی را افزایش داده و به آنها اجازه داده است که بدون کنترل در سرتاسر سرزمینهای اشغالی فلسطین پخش شوند و تخلیه خانهها در شیخ جراح سرعت گرفته است. دجانی به من میگوید: «هر دقیقه تصور میکنیم که ممکن است خانهمان را از دست بدهیم.» او با اشاره به روز حمله حماس که منجر به حمله مرگبار و نامتناسب اسرائیل به غزه شد، میگوید: «من همیشه به این مسئله فکر میکنم، بهویژه از 7 اکتبر.»
دجانی زنی ریزهاندام و خوشذوق است که اکنون که از کار در مدرسه شهرداری بازنشسته شده است، در خانه کلاسهای خصوصی زبان عربی تدریس میکند. آنها از باغ بزرگشان به دقت مراقبت میکنند. چندین بوته رُز، درخت سرو و درختان میوه در این باغ دیده میشود. بنابراین تصور اینکه او و همسرش، عادل، هر لحظه از خانه خود بیرون شوند، سخت است.
مناقشه چندیندههای بر سر شیخ جراح همیشه محور مناقشه اسرائیل و فلسطین بوده است. موقعیت شیخ جراح در نزدیکی شهر قدیمی بیتالمقدس که مکانی مورد احترام است، خانه برخی از مقدسترین مکانها در یهودیت، مسیحیت و اسلام است؛ این منطقه را به یک نقطه تنش همیشگی تبدیل کرده است. شهرکنشینان تندرو اسرائیلی برای اولین اخراج فلسطینیان در سال 2009 فشار آوردند و تنشها در این محله به جرقه جنگ 11 روزه اسرائیل در غزه در سال 2021 کمک کرد.
امروز، خیابانهای شیخ جراح مملو از فلسطینیها، دیپلماتهای خارجی و امدادگرانی است که اغلب آپارتمانهای گرانقیمتی را در این منطقه اجاره میکنند. بار زیرزمین هتل آمریکایی کلونی، عمارتی قرن نوزدهمی که زمانی متعلق به یک پاشا عثمانی بود، معمولاً مملو از مهاجران انگلیسیزبان است.
پس از سال 1948، بیتالمقدس به دو بخش تقسیم شد و کابینه تازهتأسیس اسرائیل کنترل غرب بیتالمقدس را در دست گرفت و اردن کنترل کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی را به دست آورد. پس از جنگ ششروزه در ژوئن 1967، اسرائیل کنترل تمام بیتالمقدس را به دست گرفت و الحاق بعدی آن نقض قوانین بینالمللی بوده و هست. این تقسیم، بافت اجتماعی شهری را که زمانی مختلط بود، تغییر داد و تازهواردان فقیر از شمال آفریقا به عمارتهای مجلل مسرا، که زمانی محل زندگی مسیحیان فلسطینی بود، نقل مکان کردند. جاده در ضلع غربی دیوارهای شهر قدیمی با سیم خاردار و پر از مین دیده میشد و تکتیراندازان اردنی مرتباً از شهر قدیمی به سمت ساکنان یهودی آن سوی خیابان شلیک میکردند.
در دهههای اخیر، سازمانهای ملیگرای یهودی، با کمک مالی از سوی گروههای یهودی و مسیحی در ایالات متحده، تلاشهایی را برای وادار کردن فلسطینیها به فروش اموال خود صورت دادهاند و یا به دادگاههای اسرائیل متوسل شدهاند تا براساس اسناد مالکیت متعلق به دوران عثمانی ادعای مالکیت یهودیان را به کرسی بنشانند.
دانیل سیدمان، وکیل اسرائیلی و یکی از کارشناسان ارشد تاریخ بیتالمقدس میگوید:«این در چارچوب یک پروژه دولتی اسرائیل برای احاطه کردن شهر قدیمی با پروژههای مربوط به شهرکنشینان است.... شهرک یهودینشین در شیخ جراح بخشی از پازلی است که چهره بیتالمقدس را به شدت تغییر میدهد. این منطقه کوچک است اما تأثیر زیادی دارد. این امر بدون کمک فعال وزارت دادگستری و سایر وزارتخانههای دولت اسرائیل امکانپذیر نیست بنابراین این شهرکنشینان بهعنوان نیروهای نیابتی برای دولت اسرائیل عمل میکنند.»
دستورات جدید مبنی بر اخراج سه خانواده فلسطینی در شیخ جراح در ماه آوریل صادر شد. این نخستین دستور در سه سال گذشته است. گروههای حقوق بشری افزایش غیرمعمولی در تخریب و اخراج فلسطینیها در بخش شرقی بیتالمقدس که محل زندگی بیش از 300 هزار فلسطینی است را ثبت کردند.
دو سازمان برجسته حقوق مدنی اسرائیل به اسامی Ir Amim و Bimkom، در گزارش مفصلشان در ماه آوریل هشدار دادند که دولت اسرائیل «به وضوح از جنگ در غزه برای ایجاد شرایط جدید در میدان بهعنوان پیشزمینهای برای تعیین و تغییر وضعیت نهایی بیتالمقدس استفاده میکند و آن وضعیت نهایی چیزی نیست جز الحاق کل بیتالمقدس و خنثی کردن همه چشماندازها برای توافق سیاسی از طریق مذاکره و به همین منظور اسرائیل فلسطینیها را به زور از خانهها و شهرها آواره میکند.» براساس این گزارش، بین 7 اکتبر سال گذشته تا پایان ماه مارس سال جاری، حداقل 98 خانه که متعلق به فلسطینیها بوده، تخریب شده است که دو برابر بیشتر از مدت مشابه سال قبل است. من بهعنوان دانشآموز زبان عربی دهها بار به باغ دجانی رفته بودم. بعدها متوجه شدم که خانواده او هم یکی از خانوادههایی است که اوراق تخلیه را دریافت کرده است.
در تمام زمستانی که با هم در باغش گذراندیم، دجانی به طور مفصل درباره غم و اندوه خود برای فلسطینیان غزه صحبت میکرد، اما هرگز درباره ماجراهای شخصی خود سخنی بر زبان نیاورد.. هر بار که برای کلاسم به آنجا میرفتم، گیاه متفاوتی را به من نشان میدادند: گل نرگس در فوریه، زنبق در آوریل و بوتههای رُز و گلهای پرنده بهشتی در ماه مه. در اواسط ماه مه، زمانی که آنها منتظر جلسه دادگاه عالی در مورد پرونده خود بودند، او با افتخار یک بوته گل رُز سفید 3متری را که توسط مادرش کاشته شده بود به من نشان داد. آخر هفته بعد، او خیلی خلاصه به من گفت که دستور تخلیه خانهاش لغو شده است. در نهم ماه مه، دادگاه حکم تخلیه سه خانواده در شیخ جراح را لغو کرد، اما حکم داد که هیچ اختیاری برای تصمیمگیری در مورد مالکیت ملک ندارد و به خانوادهها مهلت داد اما موضوع معلق ماند.» دجانی میگوید: «بهتر از هیچ است. اما حتی این تصمیم هم نهایی نیست و به ما آرامش نمیدهد.»
همسایه او، عارف حماد، که در دهه 1980 به دنیا آمده و چند خانه پایینتر با والدین و سه خواهر و برادرش زندگی میکند نیز حکم اخراج دریافت کرد که بعداً لغو شد. اما او میگوید که تهدید اخراج، «یک ترس همیشگی برای من در کودکی بوده» و از بین نخواهد رفت. حماد، که مدرک دانشگاهی خود را در آمریکا دریافت کرده و برای تشکیل خانواده به بیتالمقدس بازگشته، میگوید: «همیشه در ذهن من بوده که یک روز ممکن است از مدرسه بیایم و ببینم که خانهای در کار نیست و خانهمان توسط شهرکنشینان اشغال شده است. از مدرسه بیایم و خانهای برای ما نباشد، که توسط شهرکنشینان گرفته خواهد شد.»
اکنون که تجمعات هفتگی برای حفاظت از محله متوقف شده است، شیخ جراح در برابر حملات شهرکنشینان و اقدامات قانونی آسیبپذیرتر است. پس از حمله حماس، و در بحبوحه موج دستگیریها به خاطر انتشار پستهای رسانههای اجتماعی از سوی فلسطینیها که در آن ابراز همدردی با آرمان فلسطین میکردند، فعالان صلح اسرائیل از این میترسند که تظاهرات ممکن است بیش از آنکه فایده داشته باشد، به آنها آسیب برساند.
عیال راز، 50 ساله، برای اولین بار بیش از یک دهه پیش، پس از مطالعه آنلاین اعتراضات درحالیکه در خارج از کشور زندگی میکرد، به تظاهرات پیوست. راز در طول یک دهه فعالیت خود در بیتالمقدس شرقی، با چندین خانواده در شیخ جراح آشنا شد و از بیعدالتیای که توسط دولت اسرائیل صورت میگرفت احساس وحشت کرد. او میگوید:«بهعنوان یک کودک که در این شهر بزرگ شده بودم، هرگز چنین چیزهایی ندیده بودم. اشغالگری اسرائیل انواع مختلفی دارد، اما من احساس کردم داستان شیخ جراح یکی از زشتترین آنهاست.»
تجمعات بعدازظهر جمعه برای تقریباً 15 سال ادامه داشت و هر هفته از دهها تا صدها نفر را به خود جذب میکرد، در خیابانهای شیخ جراح راهپیمایی میکردند یا بیرون از خانه خاصی که ساکنانش تهدید به اخراج میشدند، شب را به صبح میرساندند. اما این تجمعات از 7 اکتبر به حالت تعلیق درآمدهاند. راز میگوید: «به همان اندازه که در تمام آن سالها در هوایی بارانی یا آفتابی این تجمعات را ادامه میدادیم، اما حالا واقعیتی که در آن زندگی میکنیم را درک کردهایم و سعی کردهایم به آن واکنش نشان دهیم. ما میزان فشار پلیس را دیدیم. ما نمیخواستیم دردسر بیشتری برای مردم محله در این روزهای وحشتناک ایجاد کنیم.» او اکنون جلسات هفتگی را عمدتاً آنلاین، برگزار میکند.
دجانی از اعتراضات هفتگی با علاقه یاد میکند. برخی از شاگردان او با طبل در خیابانها راهپیمایی کردند، برخی دیگر به جلسات دادگاه رفتند. او میگوید: «ما حمایت آنها را بسیار مهم میدانیم. اما حالا که چشمان جهان به جنگ وحشیانه در غزه هست، این توجه در حال کاهش است. اسرائیلیها هنوز با آسیبهای 7 اکتبر دست و پنجه نرم میکنند، درحالیکه فلسطینیها پای برنامههای الجزیره نشستهاند و فاجعه انسانی در غزه را تماشا میکنند.»
دجانی تنها فرزند خانواده است که در دوران پناهندگی به دنیا آمده است. پدر و مادر دجانی که بخشی از یک قبیله در بیتالمقدس بودند، سه فرزندشان را در یک خانه جدید و بزرگ در بقاع، محلهای در چند مایلی غرب بزرگ میکردند، و دو مغازه در یکی از خیابانهای نزدیک آن منطقه داشتند. در آن زمان حدود نیمی از جمعیت بیتالمقدس را اعراب فلسطینی تشکیل میدادند. در جنگ استقلال اسرائیل که فلسطینیها آن را «نکبة» میدانند آنها از خانههای خود رانده شدند.
این خانواده قبل از بازگشت به بیتالمقدس، جایی که دجانی در سال 1951 متولد شد، به لبنان و بعداً به سوریه فرار کردند. این خانواده ششنفره زمانی که در قرعهکشی دولت اردن و آنروا برای ساختن چند ده خانه برای آوارگان فلسطینی شرکت کردند، خوششانس بودند. به آنها یک خانه جدید دوخوابه و یک قطعه زمین در خیابانی جدید در شمال شرقی دیوارهای شهر قدیم داده شد. این منطقه، محل عبادتگاهی است که یهودیان به عنوان مقبره یک کاهن اعظم از آن گذشته به آن احترام میگذاشتند.
معبد دوم، بیشتر مملو از درختان گردو و درختان زیتون بود و مکانی محبوب برای پیکنیک به حساب میآمد؛ هنگامی که دجانی پنجساله بود، آنها همراه با 27 خانواده دیگر که پس از مواجهه با آوارگی از جوامع خود در بیتالمقدس، حیفا و یافا به آنجا نقل مکان کردند. دجانی میگوید که خانوادهها، با خانهها و زمینهای یکسان، همه با هم درهمآمیختند و بر سر بهترین باغ «رقابت» کردند. ساکنان جدید پس از مهاجرت کارت پناهندگی UNRWA خود را رها کردند و در مدت سه سال به آنها قول داده شد که سند مالکیت خود را دریافت کنند. اما دولت اردن هرگز این اسناد را قبل از جنگ ششروزه در سال 1967 صادر نکرد.
پنج سال بعد، زمانی که دو سازمان یهودی براساس خرید زمین توسط دو جامعه یهودی متعلق به دهه 1870 شکایت کردند، خانوادهها برای اولین بار با دادگاههای اسرائیل روبهرو شدند. گروههای یهودی میخواستند از قانون مالکیت غیابی استفاده کنند. این قانون به دولت اسرائیل اجازه میداد تا اموال «رهاشده» پس از جنگ 1948 را تصرف کند. با این حال، فلسطینیهایی که در سال 1948 آواره شدند، اجازه نداشتند ادعاهای مشابهی نسبت به اموالی که زمانی در بخش غربی شهر داشتند، مطرح کنند. اولین شکایت، در سال 1972، رد شد، اما ادعاهای دادگاه از آن زمان ادامه داشته است. سامی ارشید، وکیل برخی از خانوادههای شیخ جراح، در زمان طرح اولین شکایت یک کودک نوپا بود.
از نظر او، پرونده شیخ جراح بهطور منحصربهفردی «تقریباً تمام مسائل اصلی درگیری اسرائیل و فلسطین را در بر میگیرد. از جمله داستان فلسطینیهایی که در سال 1948 پناهنده شدند، قوانین بحثبرانگیز و تبعیضآمیز، مسئله شهرکسازی غیرقانونی اسرائیل در بیتالمقدس شرقی و مسئله آوارگان فلسطینی که دارایی و حقوق مالکیت خود را در سال 1948 از دست دادند. اخراجها در شیخ جراح تا دهه 2000 شروع نشد. در آن زمان سازمانهای یهودی حقوق خود را به Nahalat Shimon، یک شرکت غیرشفاف ثبتشده در ایالت دلاور ایالات متحده، منتقل کردند و به آن اجازه دادند نام ذینفعان خود را فاش نکند.
مبارزه با ادعای مالکیت در دادگاههای اسرائیل نبردی دشوار برای ارشید بوده است، زیرا تیم دفاعی حتی قادر به احضار شاهدان فوری پروژه مسکن در سال 1956 - UNRWA و دولت اردن که زمین را اختصاص داده و خانهها را برای پناهندگان فلسطینی ساخته است، نبوده است.» او میگوید: «ما در وضعیت عجیبی قرار داریم: براساس قوانین بینالمللی، بیتالمقدس شرقی یک سرزمین اشغالی است و دادگاههای اسرائیل در این خصوص صلاحیت ندارند.»
اردن نمیتواند این صلاحیت را بپذیرد. زمانی که ما سعی کردیم سازمان ملل را درگیر کنیم، سازمان ملل نیز گفت که نمیتواند مقامات خود را برای شهادت در این پرونده بفرستد، زیرا آنها نمیتوانند مرجعیت دادگاه را تشخیص دهند. خانوادههای شیخ جراح سالهاست که فکر میکنند چگونه ثابت کنند خانههای ساختهشده در باغهای گردوی سابق متعلق به آنهاست. در سال 2009، ارشید پرونده چندین خانواده از جمله خانواده دجانیها و حماد را پس از اینکه دادگاه اسرائیلی دستور اخراج سه خانواده را صادر کرد و به شرکت دلاور اجازه داد نیمی از املاک دیگر را تصاحب کند، به عهده گرفت.
طی ماههای اخیر فیلمی از جدال لفظی یک زن جوان با یک شهرکنشین ریشوی آمریکایی را منتشرکرده که ماهیت اخراجها را به خوبی نشان میدهد. این زن جوان دو خانه پایینتر از خانه دجانی زندگی میکند. در فیلم این زن به شهرکنشین یهودی میگوید:«جیکوب، میدانی که اینجا خانه شما نیست! خانهام را میدزدی!» مرد با لهجه غلیظ آمریکایی پاسخ داد: «اگر من آن را ندزدم، شخص دیگری آن را خواهد دزدید.»
اگرچه همه 28 خانواده تحت شرایط یکسان به شیخ جراح نقل مکان کردند، اما شرکت دلاور به طور جداگانه از خانوادهها شکایت میکند و وکلای مدافع فلسطینیها نتوانستند دادگاه را متقاعد کنند که باید پرونده همه این 28 خانواده را در یک پرونده حقوقی ترکیب کند. با ادامه جنگ ویرانگر در غزه، ساکنان اورشلیم شرقی نگرانند که دادگاههای اسرائیل و گروههای شهرکنشین با سکوت پیرامون پروندهشان جرأت بیشتری پیدا کنند.
در ماه فوریه، مقامات اسرائیلی خانه یک مرد سالخورده و یک فعال برجسته فلسطینی از محله سیلوان در شرق بیتالمقدس را تخریب کردند. در پایان ماه آوریل، دادگاه اسرائیل اولین حکم تخریب شیخ جراح را در سه سال گذشته صادر کرد و حکم داد که خانواده دیاب باید ظرف سه ماه خانه خود را تخلیه کنند. تجدیدنظر در حال انجام است. راز میگوید: «موقعیت خانوادههای شیخ جراح اکنون در مخاطرهآمیزترین حالت خود قرار گرفته است. ما اسرائیلیها و فلسطینیها اکنون در بدترین وضعیت در تاریخ مشترک خود هستیم. امیدوارم هیچکس از این وضعیت برای ایجاد مشکل در شیخ جراح استفاده نکند.»
با توجه به پوشش رسانههای منطقهای بر فاجعه انسانی در غزه، جایی که 2 میلیون نفر در آستانه قحطی قرار دارند، ساکنان شیخ جراح بیم آن دارند که دستور تخلیه درست در لحظهای صادر شود که توجه به سمت دیگری است. حماد میگوید: «من فکر میکنم اسرائیلیها از این فرصت استفاده خواهند کرد، زیرا همه چشمها در جهان به غزه است.»
بسیاری از اعضای خانوادههای حماد و دجانی در غرب تحصیل کردهاند و برای مدت طولانی در آنجا زندگی میکنند. دو تن از سه برادر سمیرا هنوز در خارج از کشور زندگی میکنند. اما آنهایی که در بیتالمقدس هستند قصد دارند به مبارزه خود ادامه دهند. دجانی ادله نهایی ادعای مالکیت خود را در باغ خود میبیند. امروز، او چهار درخت سروی را که پدرش حدود 70 سال پیش کاشته بود، آبیاری میکند. هر کدام برای یکی از فرزندان. برگهای این درختان خشک شدهاند اما او مطمئن است که زنده خواهند ماند. او میگوید:«من مدام به همه میگفتم: نگران نباشید. این درختها هنوز پابرجا هستند. ریشههای آنها بسیار قوی است.»