خیلی دور، خیلی نزدیک
پس از وقفه ۷ ماهه در مذاکرات میان آمریکا و عربستان سعودی برای امضای توافقی تاریخی که میتواند وضعیت سیاسی و نظامی منطقه خاورمیانه را برای مدتی طولانی دستخوش تغییر کند، آمریکاییها تلاش دارند تا این توافق را به نتیجه برسانند اما این بار یک مانع جدی در راستای دستیابی به توافق وجود دارد: جنگ غزه.
بهرغم اینکه برقراری آتشبس در غزه و متوقف کردن ماشین جنگی دولت بنیامین نتانیاهو برای عدم آغاز عملیات نظامی در منطقه رفح کاری سخت و دستنیافتنی به نظر میرسد و آمریکاییها تا امروز در مسیر رسیدن به آتشبس ناکام بودهاند اما آنها همزمان تلاش دارند به هدفی بزرگتر برای خود یعنی یک توافق دفاعی بزرگ با عربستان سعودی که میتواند چهره خاورمیانه را برای سالها تغییر دهد، دست پیدا کنند. موافقان این توافق در آمریکا معتقدند حصول چنین توافقی در منطقه شاید تنها راه برای وادار ساختن اسرائیل به متوقف کردن جنگ و ورود به پروسه مذاکرات صلح با فلسطینیها باشد.
منابع آمریکایی و سعودی امیدوارند که این توافق در مدت کوتاهی حاصل شود. یک دیپلمات آمریکایی به هاآرتص گفته است که «دولت عربستان سعودی تصمیم خود را برای توافق با اسرائیل به منظور بازطراحی روابط ریاض و واشنگتن گرفته است.»
به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، «در سفر اخیر بلینکن به عربستان، سعودیها آشکارا اشتیاقشان را به دستیابی به توافق ابراز کردهاند.»
بلومبرگ گزارش داده «مقامات امیدوارند که طی هفتههای آینده توافق نهایی حاصل شود.» سیانان هم نوشته است که دیپلماتهای آمریکایی و عربستانی در حال «نهاییسازی جزئیات توافق» هستند.
این تصویر بسیار مثبتی که دیپلماتها از وضعیت مذاکرات ارائه میدهند ممکن است باعث شود بسیاری تصور کنند که توافق خیلی زود حاصل خواهد شد اما نگاهی به گذشته نشان میدهد همه چیز به این سادگیها نیست.
سپتامبر گذشته، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در سازمان ملل متحد اعلام کرد که اسرائیل در آستانه یک توافق تاریخی با عربستان سعودی قرار دارد و محمدبنسلمان، ولیعهد عربستان هم در گفتوگویی با فاکسنیوز اعلام کرد که «هرروز به توافق نزدیکتر میشویم.»
موضوعی که در آن زمان مانع از حصول این توافق شد مسئله فلسطین بود. نتانیاهو درحالیکه به شدت خواهان امضای توافق با عربستان بود اما همزمان مشخص نبود که آیا میخواهد یا میتواند کابینه افراطی خود را به موافقت با طرح «دو کشوری» و تشکیل کشور فلسطین براساس مرزهای ۱۹۶۷ راضی کند یا نه.
تمام تحولاتی که پس از ماه سپتامبر اتفاق افتاد – بهویژه عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر - وضعیت را نهتنها برای ادامه مذاکرات آسانتر نکرد بلکه پذیرش شرایط موجود در توافق را برای هر دو طرف ماجرا از جمله افکار عمومی جهان عرب سختتر کرد. اما در واقع چرا آمریکاییها تا این حد زمان و انرژی برای این توافق اختصاص دادهاند؟
چالشهای عربستان سعودی
عربستان سعودی از زمان تشکیل اسرائیل در سال ۱۹۴۸ از به رسمیت شناختن آن اجتناب کرده است. پادشاهی سعودی در دهههای گذشته از جنگهای کشورهای عربی با اسرائیل حمایت میکرد و خود را متعهد به حقوق فلسطینیان نشان میداد.
با این وجود، در سالهای اخیر این شرایط تغییر کرده است. عوامل مهمی برای این تغییر برشمرده میشود اما از جمله آنها تغییر اولویتهای عربستان سعودی در منطقه و تبدیل شدن مسئله ایران به یک دغدغه مهم برای سعودیها است.
از سوی دیگر، محمدبنسلمان، ولیعهد عربستان که حاکم دوفاکتوی این کشور نیز شناخته میشود، تعلق خاطر بسیار کمتری نسبت به پیشینیانش در قبال مسئله فلسطین دارد. ریاض طی سالهای گذشته، کمکها به تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری را نیز قطع کرد.
برای کشورهای منطقه آشکار است که در حال حاضر نیز بهرغم نبود روابط دیپلماتیک علنی، روابط امنیتی و اطلاعاتی گستردهای میان اسرائیل و عربستان سعودی وجود دارد.
تغییر در نگاه به اسرائیل، تنها محدود به عربستان سعودی نمیشود. بهرغم اینکه نظرسنجیها نشان میدهد افکار عمومی در جهان نگاهی بسیار منفی به اسرائیل دارند اما از سال ۲۰۲۰ تاکنون، چند کشور عربی از جمله امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان به عادیسازی روابط با اسرائیل پرداختهاند.
عادیسازیها در قالب توافق آبراهام نشان میداد که کشورهای عربی در ازای دریافت امتیازاتی که از نگاه آمریکا امتیاز ویژهای به حساب نمیآمدند، حاضرند تا روابط خود را با اسرائیل عادی کنند.
آمریکا در ازای اینکه مراکش روابط خود را با اسرائیل عادی کند، مالکیت این کشور را بر منطقه صحرای غربی به رسمیت شناخت و تنها کار مهمی که واشنگتن برای عادیسازی روابط سودان و اسرائیل انجام داد، خارج کردن سودان از لیست کشورهای حامی تروریسم بود.
کاخ سفید در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ تلاش زیادی کرد تا عربستان نیز روابط خود را با اسرائیل عادی کند. از نگاه آنها عربستان سعودی برادر بزرگتر بسیاری از کشورهای عربی منطقه به شمار میرفت و مشکلات اسرائیل پس از عادیسازی روابط با عربستان بهطور محسوسی کاهش مییافت.
با این وجود، عربستانیها حاضر نبودند با امتیازات اندک روابط خود را با اسرائیل عادی کنند؛ آنها امتیازات بیشتری میخواستند.
حسین ایبیش، تحلیلگر انستیتو کشورهای عربی خلیج[فارس] در واشنگتن در مقالهای نوشته است که عربستانیها دو نگرانی عمده در این زمینه دارند: «سعودیها نفوذ منطقهای زیادی در دنیای اسلام دارند که دیگر کشورهای عربی آن را ندارند.
همچنین آنها جمعیتی بیش از ۳۰ میلیون نفر دارند و عادیسازی روابط با اسرائیل با توجه به مخالفت عمده مردم با این تصمیم، هزینههای زیادی برای آنها خواهد داشت. عربستانیها نگران نفوذ منطقهای خود در کشورهای عربی و همچنین سیاست داخلی خود هستند.»
در عربستان افکار عمومی کاملاً مخالف توافق با اسرائیل است اما دولت بنسلمان به سرکوب مخالفان میپردازد.
بلومبرگ گزارش داده است که در بحبوحه نگرانی ریاض از گسترش جنگ بین اسرائیل و حماس، عربستان سعودی بهطور فزایندهای با شهروندانی که احساسات ضداسرائیلی خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، برخورد میکند.
بنابرگزارشی در ماههای اخیر تعداد زیادی در این رابطه دستگیر شدهاند. بلومبرگ به نقل از منابع آگاهی که نام آنها فاش نشده گفته است که در میان بازداشتشدگان یکی از مدیران شرکتی بوده که در طرح محمدبنسلمان برای تقویت اقتصاد نقش داشته است. یک بازداشتی دیگر از شهروندان سعودی خواسته بود تا برندهای آمریکایی فعال در عربستان سعودی را تحریم کنند.
آمریکا چه هزینهای حاضر است پرداخت کند؟
توافق آبراهام یکی از معدود ابتکارات دولت ترامپ در عرصه سیاست خارجی بود که دولت بایدن تلاش کرد آن را دنبال کند. بایدن و بسیاری از دموکراتها به دلیل قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد واشنگتنپست به دستور محمد بنسلمان ناراضی بودند و بایدن وعده داده بود که ولیعهد سعودی را به فردی مطرود تبدیل خواهد کرد.
با این حال برخی چالشها باعث شد که او از موضع خود عقبنشینی کند؛ نگرانیها از افزایش قیمت انرژی در پی حمله روسیه به اوکراین و تحریمها علیه روسیه، افزایش نفوذ و تأثیرگذاری چین در منطقه خاورمیانه و نگرانیها از امنیت منطقه از جمله عواملی بودند که باعث شد آمریکا نگرانیهای حقوق بشری درباره عربستان را نادیده بگیرد.
براساس گزارش پایگاه اینترنتی وکس، ایالات متحده در دوره بایدن بهدنبال یک توافق سهجانبه امنیتی با عربستان رفت که اسرائیل را هم شامل میشد.
براساس جزئیاتی که از این توافق فاش شده، آمریکا ضمانتهایی امنیتی مشابه آنچه به برخی از کشورهای متحد غیرناتو نظیر ژاپن و کرهجنوبی اعطا شده به عربستان پیشنهاد میدهد.
توافق آمریکا با عربستان شامل کمک واشنگتن به ریاض برای ساخت یک برنامه هستهای صلحآمیز است. بسیاری از منتقدان این طرح در آمریکا معتقدند برنامه هستهای عربستان میتواند به سرعت به یک برنامه نظامی بدل شود.
این توافق همچنین شامل تعهد آمریکا به سرمایهگذاری در حوزه تکنولوژی در عربستان و تعهد ریاض به فروش نفت با دلار آمریکا به جای یوآن چین خواهد بود.
بهعنوان یک معاهده رسمی، این توافق در صورت حصول باید موافقت دستکم دوسوم اعضای سنای آمریکا را جلب کند. با توجه به آرایش سیاسی سنا و برتری حداقلی دموکراتها در این مجلس به دست آوردن چنین اکثریتی برای توافق با عربستان کار سختی به نظر میرسد اما سعودیها اصرار ویژهای بر این مسئله دارند و معتقدند توافق امنیتی در چنین سطحی نباید تحت تأثیر موضوعات سیاست داخلی آمریکا و رفت و آمد رؤسای جمهور به کاخ سفید قرار بگیرد.
برخی تحلیلگران عرب معتقدند آنچه در ماجرای توافق آمریکا با ایران بر سر پرونده هستهای رخ داد تأثیر زیادی بر تغییر نگاه سعودیها و اصرار آنها به تصویب توافق در سنا داشت.
تاریخ هم ثابت میکند که خواسته سعودیها از آمریکا خواسته بزرگی است. آمریکا از سال ۱۹۶۰ به این سو که معاهدهای امنیتی با ژاپن را در سنا تصویب کرد، هیچگاه چنین کاری را تکرار نکرد و تکرار این تعهد برای عربستان که در سالهای اخیر یک جنگ را با کشور همسایه (یمن) آغاز کرده و بحرانهای دیپلماتیک زیادی را از سر گذرانده، کار آسانی به نظر نمیرسد.
مانع اصلی
به باور بسیاری از تحلیلگران، تنها راهی که دولت بایدن میتواند توافق امنیتی با عربستان سعودی را به قراردادی قابل تأیید در سنا تبدیل کند و حمایت همحزبیها و حزب مخالف را برای رأی دادن به این توافق جلب کند، دخیل کردن اسرائیل در ماجرا است.
کریس مورفی، سناتور دموکرات درباره این مسئله میگوید: «به باور من و با شرایط موجود تصویب شدن توافق امنیتی با عربستان در سنا کار بسیار سختی به نظر میرسد. اشتیاق زیادی برای درگیر شدن بیشتر در موضوعات امنیتی خاورمیانه در واشنگتن وجود ندارد و هر توافقی در این زمینه باید شامل نقشه راهی روشن و عملی به سوی تشکیل دولت فلسطین باشد. این توافق در کوتاهمدت دستنیافتنی به نظر میرسد اما هیچکس نمیتواند توافقی را که هنوز وجود ندارد قضاوت کند و باید ببینیم آنچه روی کاغذ میآید چه خواهد بود.»
سختترین بخش از توافق عربستان با آمریکا هم دستیابی به «نقشه راهی روشن و عملی» برای تشکیل دولت فلسطین به نظر میرسد.
موضع رسمی دولت عربستان سعودی از زمان امضای توافقی در سال ۲۰۰۲ که به «ابتکار صلح عربی» مشهور شد این است که از سرگیری روابط با اسرائیل تنها زمانی ممکن خواهد بود که «دولت مستقل فلسطینی تشکیل شده باشد.»
ژانویه ۲۰۲۴، فیصل بنفرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی در گفتوگو با «سیانان» گفته بود که کشورش فقط در صورتی آماده عادیسازی روابط خود با اسرائیل است یا به بازسازی غزه کمک میکند که روند تشکیل کشور فلسطین برگشتناپذیر باشد.
در ماه فوریه امسال نیز وزارت خارجه عربستان سعودی در بیانیهای تأکید کرد که روابط دیپلماتیک میان این کشور و اسرائیل برقرار نخواهد شد مگر آنکه «کشور مستقل فلسطین براساس مرزهای سال ۱۹۶۷ با پایتختی بیتالمقدس شرقی به رسمیت شناخته شود» و «تجاوز اسرائیل به نوار غزه متوقف شود و همه نیروهای اشغالگر اسرائیلی از نوار غزه خارج شوند.»
وزارت خارجه عربستان سعودی همچنین در بیانیه خود از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل که تاکنون کشور فلسطین را به رسمیت نشناختهاند، خواست که کشور مستقل فلسطین را براساس مرزهای ۱۹۶۷ به رسمیت بشناسند تا مردم فلسطین به «حقوق مشروع» خود دست یابند و «یک صلح فراگیر و عادلانه» برای همه حاصل شود.
برای دستیابی به چنین نقشه راهی، اسرائیل باید جنگ غزه را تمام کرده و همزمان تشکیل دولت فلسطین را در عمل بپذیرد.
علی شیهابی، یکی از تحلیلگران عرب نزدیک به دربار سعودی اما میگوید عربستان سعودی ممکن است به تعهد جدی اسرائیل به آغاز مذاکرات صلح براساس راهحل «دو کشوری» هم راضی شود.
نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که دولت او بر مبنای ائتلاف با راستگراترین سیاستمداران اسرائیلی تشکیل شده نگران است که با پذیرش چنین ریسکی دولتش فروبپاشد. او پیشتر مخالفت خود را با راهحل «دو کشوری» ابراز کرده بود.
دیوید ماکائوفسکی، تحلیلگر اسرائیلی در این باره نوشته است برای برخی در درون کابینه اسرائیل نظیر بذالل اسموتریچ، وزیر دارایی کابینه نتانیاهو که خود یک شهرکنشین در کرانهباختری به حساب میآید «پریدن از روی یک برج بلند بسیار آسانتر از آن است که بر سر انتقال زمین به فلسطینیها توافقی صورت گیرد.»
فروپاشی ائتلاف هم برای نتانیاهو تنها بهمعنای پایان دولت او نیست بلکه آغاز مصیبتهای حقوقی است که میتواند به زندانی شدن او منجر شود.
از سوی دیگر این باور در میان اسرائیلیها رایج شده است که پذیرش تشکیل دولت فلسطین، «هدیهای به مهاجمان» یعنی حماس خواهد بود.
در مقابل حماس هم راهحل آتشبس و توافق با اسرائیل را «پذیرش تشکیل دولت فلسطین در چارچوب مرزهای ۱۹۶۷» میداند.
خلیل الحیه، رئیس هیئت مذاکرهکننده حماس با اسرائیل برای توقف جنگ و تبادل اُسرا در ماه آوریل در این باره گفت: «در صورت تشکیل کشور مستقل فلسطین، جنبش حماس حاضر است با یک آتشبس 5 ساله یا بیشتر با اسرائیل موافقت کند، شاخه نظامی خود را منحل کند و به یک حزب کاملاً سیاسی تبدیل شود.»
او افزود: «حماس بیش از یک بار پیشنهاد ایجاد یک کشور فلسطینی در کرانه باختری و غزه با پایتختی شهر قدس و بازگشت آوارگان در چارچوب قطعنامههای بینالمللی را داده است. در نتیجه در یک کشور مستقل زندگی و با آتشبس 5ساله یا بیشتر موافقت میکنیم.»
در روزهای اخیر شبکه اسرائیلی «کان» گزارش داد که یک منبع آگاه در دربار پادشاهی عربستان سعودی به این شبکه اعلام کرده ریاض نسبت به انجام هرگونه عملیات نظامی رژیم اشغالگر در رفح به تلآویو هشدار داده است.
این منبع آگاه همچنین مدعی شد که ریاض به تلآویو اعلام کرده که هرگونه حمله نظامی به رفح، باعث دور شدن عادیسازی روابط با عربستان میشود.
منبع مذکور همچنین اعلام کرد ریاض از طریق آمریکاییها پیامی به تلآویو ارسال و تاکید کرده است که هرگونه عملیات نظامی در رفح «اشتباه بزرگی» تلقی شده و قرارداد عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو را دور میکند.
در این میان برخی تحلیلگران اسرائیلی هم معتقدند که نتانیاهو ممکن است بتواند راهی برای نهایی ساختن توافق با عربستان پیدا کند.
نمرود نوویک، مشاور سیاست خارجی شیمون پرز، نخستوزیر سابق اسرائیل میگوید: «میتوان سناریویی را تصور کرد که نتانیاهو به این نتیجه میرسد که ائتلاف کنونی دیگر کار نمیکند. او میتواند با مطرح کردن بحث توافق سیاستمداران جریان اصلی بیشتری را به ائتلاف با خود جذب کند و آنها را جایگزین راستگرایان افراطی کابینه کند.»
او معتقد است هنوز حرکتی در این راستا دیده نمیشود اما تندرو بودن نتانیاهو باعث میشود «تنها کسی که بتواند چنین طرحی را پیش ببرد و کمتر در داخل دچار مشکل و اعتراض شود، خود نتانیاهو است.»
نتایج نظرسنجیها در اسرائیل نشان میدهد نگاهها به راهحل «دوکشوری» در میان افکار عمومی منفیتر شده اما همچنان امکان پیشبرد این توافق با عربستان سعودی وجود دارد.
محدودیت زمان
مسئله مهم دیگر در زمینه توافق عربستان با آمریکا این است که دیپلماتهای دو طرف زمان نامحدودی برای مذاکره و توافق ندارند. انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نزدیک است و اگر در ماه نوامبر دونالد ترامپ در انتخابات پیروز شود و از ژانویه ۲۰۲۵ به کاخ سفید بازگردد، دیگر به تصویب رسیدن توافق با عربستان در سنا کاری شدنی به نظر نمیرسد.
اصلیترین منتقدان عربستان در سنا دموکراتها هستند و یک رئیسجمهور جمهوریخواه شانس کمتری برای گرفتن موافقت سنا با توافق عربستان دارد.
براساس دادههای وبسایت FiveThirtyEight، میانگین نظرسنجیهای معتبر برگزار شده در سطح ملی نشان میدهد در حال حاضر ترامپ با یک درصد از بایدن پیش است و در ایالتهای تأثیرگذار در انتخابات نیز وضعیت نسبتاً بهتری دارد.
این دادهها به معنای پیروزی قطعی ترامپ نیست و بایدن همچنان میتواند در ماههای پیش رو شرایط را تغییر دهد اما رقابت نزدیک دو کاندیدا در نظرسنجیها باعث شده پیشبینی طرف پیروز ممکن نباشد و مذاکرهکنندگان نتوانند فرصت زیادی را برای ادامه مذاکرات در نظر بگیرند.
آینده چه خواهد شد؟
تصویری که آمریکاییها از آنچه پس از توافق با عربستان رخ خواهد داد ارائه میدهند دنیایی است که در آن جنگ اسرائیل و فلسطین پایان مییابد، روابط دیپلماتیک عربستان و اسرائیل عادی میشود و رقابت میان دو متحد آمریکا در منطقه تمام میشود.
اما این تصویر دور زمانی محقق خواهد شد که مجموعهای از تحولات رخ داده باشد: آتشبس در غزه برقرار شود، مسئله تبادل زندانیان میان اسرائیل و حماس مورد موافقت قرار گیرد، اسرائیل بپذیرد که جنگ را ادامه ندهد و اسرائیل با تشکیل دولت فلسطین موافقت کند. این شرایط با توجه به دولت فعلی اسرائیل و همچنان تحولات داخلی در رژیم اسرائیل امکان وقوع بسیار کمی دارند.
آرون دیوید میلر، دیپلمات پیشین آمریکا در اندیشکده کارنگی مینویسد: «خورشید و ماه و ستارگان باید دست به دست هم دهند و در زمان مناسب در کنار یکدیگر قرار گیرند تا این اتفاق بیفتد. تجربه هم به من میگوید مذاکرات اعراب و اسرائیلیها همیشه با سرعتهایی مشخص پیش میبرند: کُند و کُندتر.»
روزنامه گاردین هفته گذشته گزارش داد که سعودیها در تلاش هستند طرحی را برای توافق با آمریکاییها پیش ببرند که شامل مشارکت اسرائیل نباشد. این طرح پیشنهادی از نظر بسیاری از سیاستمداران آمریکایی در سنا، حتی جمهوریخواهان که از حامیان توافق با عربستان بودند طرح جذابی به نظر نمیرسد.
لیندسی گراهام، عضو جمهوریخواه ارشد سنا در توئیتی در این باره نوشته است: «بدون عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل و بدون فراهم شدن نیازهای امنیتی اسرائیل، آرای بسیار کمی در سنا برای حمایت از توافق آمریکا و عربستان وجود خواهد داشت.»
پیشنهادهای دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. توماس فریدمن در یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز نوشته است که «پیشنهاد دیگر این است که عربستان سعودی اعلام کند زمانی که در اسرائیل دولتی بر سر کار آمد که حاضر به پذیرش شروط آمریکا و عربستان بود، عربستان روابط خود را با اسرائیل عادی خواهد کرد.»
متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هفته گذشته گفت: «ما در بخش توافقات دوجانبه بر سر بسته امنیتی-دفاعی بین ایالات متحده و عربستان سعودی بسیار به توافق نزدیک هستیم.»
وی اضافه کرد: «چند جزئیات وجود دارند که لازم است کماکان به حل و فصل آنها ادامه دهیم، اما فکر میکنیم که میتوانیم در مدتزمان کوتاه بر سر آن جزئیات هم به توافق برسیم.»
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا یادآوری کرد که ریاض به صراحت گفته مگر در صورت آرامش در غزه و مشخص شدن نقشهراهی برای تشکیل کشور فلسطین توافقی را (برای عادیسازی رابطه با اسرائیل) امضا نخواهد کرد.
عکس: gettyimages