| کد مطلب: ۱۹۲۱۴
منتقدان علیه فرهنگستان

مدیریت ۱۳ ماهه مجید شاه‏‌حسینی بر فرهنگستان هنر مورد انتقاد جمعی از اعضاء، مدیران و کارشناسان این نهاد قرار گرفته است

منتقدان علیه فرهنگستان

انتشار نامه‌ای سرگشاده از سوی برخی اعضاء، مدیران و کارشناسان فرهنگستان هنر در انتقاد به دوران مدیریت ۱۳ ماهه مجید شاه‌حسینی بر این نهاد ازجمله اتفاقات این روزهای فضای فرهنگی و هنری ایران است.

 نامه‌ای چهارصفحه‌ای که در آن دستاورد دوران مدیریت شاه‌حسینی «تقریباً هیچ» خوانده شده و در بخشی از آن آمده است اکنون که یک‌سال‌واندی از کنار گذاشته شدن بهمن نامورمطلق و آغاز ریاست مجید شاه‌حسینی بر فرهنگستان هنر می‌گذرد زمان مناسبی برای ارزیابی عملکرد و دستاورد یک‌ساله اوست. 

 فرهنگستان هنر در اسفندماه سال ۱۳۷۷ به منظور «پاسداری از میراث و هنر اسلامی و ملی و پیشنهاد سیاست‌ها، راهبردها و دستیابی به آخرین یافته‌ها و نوآوری‌ها و نیز ارتقای فرهنگ اسلامی برای مقابله با تهدیدات فرهنگ مهاجم» شکل گرفت. این نهاد طبق ماده ۱۳ اساسنامه آن مؤسسه‌ای با شخصیت حقوقی مستقل که به نهاد ریاست‌‌جمهوری وابسته است تعریف شد.

ریاست فرهنگستان از آغاز تأسیس برعهده میرحسین موسوی بود تا اینکه در دی‌ماه ۱۳۸۸، محمدعلی معلم‌دامغانی به‌جای او نشست. با پایان یافتن دوران ریاست معلم‌دامغانی در شهریورماه ۱۳۹۷ معاون امور هنری فرهنگستان، علیرضا اسماعیلی، سرپرست شد. از ۱۹ بهمن‌ ۱۳۹۹ بهمن‌ماه نامورمطلق به ریاست فرهنگستان رسید.

در تاریخ ۳۰ خردادماه ۱۴۰۲ حکم برکناری بهمن نامورمطلق ابلاغ و مجید شاه‌حسینی جانشین او شد تا دورانی را رقم بزند که اکنون با نامه انتقادی برخی از اعضاء، مدیران و کارشناسان فرهنگستان هنر مواجه شده است.

مجید شاه حسینی

محفلی متشکل از حلقه‌ای محدود و بسته

در پی انتشار نامه مذکور، یکی از سوالاتی که مطرح شد این بود که رسالت اصلی فرهنگستان هنر چیست که تخطی از آن در دوران ۱۳ ماهه مدیریت مجید شاه‌حسینی منجر به‌شکل‌گیری انتقادات گسترده شده است. یکی از کارشناسان فرهنگستان هنر که به‌دلایلی مایل به ذکر نامش در این گزارش نبود، در پاسخ به این سوال به «هم‌میهن» می‌گوید: «فرهنگستان هنر، نهادی منحصربه‌فرد است و هر شخصی که به ریاست آن می‌رسد، باید متوجه جایگاه این نهاد و ماموریتی که براساس اساسنامه‌اش به آن محول شده است باشد.

ازجمله مهم‌ترین این ماموریت‌ها می‌توان به جایگاه فرهنگستان به‌عنوان نهادی بالادستی اشاره کرد. یک نهاد بالادستی، علی‌القاعده باید از نگاهی ملی برخوردار باشد. سیاست‌گذاری‌های این نهاد باید سیاست‌گذاری‌هایی راهبردی و کلان باشد. این نهاد باید با نگاهی جامع‌الاطراف به رصد، پایش و آمایش وضعیت فرهنگ‌و‌هنر کشور بپردازد. سپس نتیجه این پایش را در اختیار نهادهای تصمیم‌گیر قرار دهد تا آن را در برنامه‌ریزی‌هایشان لحاظ کنند. فرهنگستان هنر نهادی ملی است که چتر آن باید بر همه حوزه‌های فرهنگ‌وهنر، همه هنرمندان و همه سلیقه‌ها گسترده باشد. آن‌چه اشاره کردم ازجمله وظایف محول‌شده به فرهنگستان هنر براساس اساسنامه آن است. حال اگر ریاست این نهاد به شخصی سپرده شود که از یک سو جناحی عمل کند و از سوی دیگر راه ورود را تنها برای محفلی متشکل از حلقه‌ محدود و بسته به گرد خود باز بگذارد مسلماً منجر به آسیب جدی خواهد شد. از همین رو مشاهده می‌کنیم، نهادی که راه‌گشا و ریل‌گذار اصلی هنر کشور بود به نهادی بی‌اثر و بی‌خاصیت تبدیل شده است.»  

قطع امید هنرمندان از جایی که خانه‌شان بود

ازجمله دیگر انتقادات وارده به دوران مدیریت مجید شاه‌حسینی، قطع‌شدن ارتباط بخشی از جامعه هنری با این نهاد است؛ به‌گونه‌ای‌که منتقدان معتقدند برای نگاهی به آن‌چه در طول دوران ۱۳ ماهه حضور مجید شاه‌حسینی در فرهنگستان هنر گذشته است کافی است با ۱۰ هنرمند تراز اول به گفت‌وگو بنشینید تا ببینید در طول این مدت حتی پای‌شان را در جایی که باید حکم خانه‌شان را داشته باشد نگذاشته‌اند.  این نکته‌ای است که کارشناس فرهنگستان هنر با اشاره به آن می‌افزاید: «فرهنگستان هنر، خانه همه هنرمندان، پژوهشگران، سرآمدان عرصه فرهنگ و هنر است.

این افراد باید احساس کنند که این نهاد متعلق به خودشان است. درحالی‌که رفتار مدیریت کنونی موجب رمیده شدن آن‌ها و عدم علاقه‌شان به قدم گذاشتن در این فضاست. مصیبتی بزرگ که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. آن‌چه فرهنگستان هنر باید انجام دهد «جریان‌سازی» است. ما تاکید بسیار زیادی بر حوزه ایران ‌فرهنگی داشتیم. درواقع با علم به اینکه یکی از مهم‌ترین ظرفیت‌های کشور ما حوزه فرهنگ‌وهنر است می‌کوشیدیم گستره پهناور ایران فرهنگی را احیا کنیم. فرهنگستان هنر با بازیابی وجه بین‌المللی خود به دعوت از هنرمندان حوزه ایران فرهنگی می‌پرداخت و حتی برخی از این هنرمندان ازجمله صدرالدین عینی از تاجیکستان، عضو افتخاری فرهنگستان هنر شده بودند.

ضمن اینکه فرهنگستان هنر به‌صورت ویژه بر روی مناطق گوناگونی که زمانی جزو قلمرو فرهنگی ایران بودند متمرکز شده بود. جملگی این‌ها سیاست‌هایی راهبردی است که ریاست فرهنگستان هنر در هر دوره‌ای باید به آن‌ها توجه کند. درحالی‌که وقتی مسئولی در طول حضور ۱۳ ماهه‌اش در این نهاد حاضر به برگزاری یک نشست عمومی با کارشناسان، اعضای هیئت علمی و کارمندان خود نیست می‌توان توقع داشت به چنین سیاست‌های راهبردی وقعی بگذارد؟! این‌ها از جمله مسائلی است که در نامه به عقیده من «به‌شدت منصفانه» جمعی از اعضاء، مدیران و کارشناسان فرهنگستان هنر در ارزیابی کارنامه ۱۳ ماهه شاه‌حسینی مورد اشاره قرار گرفته است.»

حذف‌ها و جذب‌های بی‌ضابطه

وضعیت انتشارات فرهنگستان هنر، در کنار آن‌چه بر سر مؤسسه صبا آمده است ازجمله دیگر نکاتی است که مورد اشاره منتقدان واقع شده است. همچنین حذف‌ها و جذب‌های بی‌ضابطه‌، آن هم بدون ارائه یک برگ سند، نامه رسمی و بیان ادله به‌عنوان دیگر خسران دوران ۱۳ ماهه مدیریت شاه‌حسینی مورد اشاره است. این درحالی‌است که در اساسنامه فرهنگستان هنر اشاره شده است اعضای پیوسته این نهاد باید ضمن برخورداری از حسن‌شهرت از طراز اول‌ها و سرآمدان رشته خود باشند اما در طول این مدت کسانی به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان هنر جذب شده‌اند که از چنین شرایطی برخوردار نیستند.

کارشناسی که به گفت‌وگو با «هم‌میهن» نشست ضمن اشاره به این نکته افزود: «در کنار این، باید به جذب افرادی بی‌هیچ نیازسنجی و متر و معیار مشخص به گروه‌های تخصصی فرهنگستان هنر اشاره کرد. ریاست فرهنگستان هنر در کوتاه‌ترین زمان ممکن، سه نفر را جذب کادر اداری و کارشناسی فرهنگستان کرده‌اند، ضرورت جذب این افراد چه بوده است؟ نهادی که کارشناسان متعددی داشته و دارد.

اگر مدیر عدالت‌خواه و دلسوز است، چرا کار کارشناسانی را که بیش از چندین سال است منتظر تعیین‌تکلیف جذب و استخدام‌شان هستند، پیگیری نکرد و ردیف استخدامی‌شان را مثل همین سه نفر نگرفت؟ هم‌زمان باید حذف دلبخواهی اعضایی از گروه‌هایی چون موسیقی، فلسفه و هنرهای سنتی را، آن هم اعضایی که از ابتدای تاسیس این گروه‌ها عضوی از آن بوده‌اند، مورد توجه قرار داد.حذف‌هایی بدون هیچ‌گونه سند، نامه رسمی و بیان ادله. ازجمله عجیب‌ترین نمونه‌های این حذف‌ها، می‌توان به حذف دکتر مهرداد قیومی، مایه افتخار جامعه دانشگاهی و حوزه تاریخ معماری کشور، اشاره کرد.

فضای فرهنگی کشور مدیون امثال دکتر قیومی است و این انسان شریف، این نویسنده و مترجم برجسته، نه‌تنها باید عضو گروه معماری فرهنگستان هنر که باید عضو پیوسته فرهنگستان باشد، نه اینکه شاهد کنار گذاشتن او بدون هیچ توضیحی باشیم. این‌ها خون دلی است که ما می‌خوریم. می‌خواهم تاکید کنم بحث من در مورد آسیب‌های ناشی از دوران ۱۳ ماهه مدیریت مجید شاه‌حسینی نه شخصی که به واسطه مشاهده چنین رفتاری است.»

آن‌چه در نامه منتشرشده مورد اشاره برخی از اعضا، مدیران و کارشناسان فرهنگستان هنر قرار گرفته است، نه خصومتی شخصی که ضمن اشاره به ادله‌ای مشخص، انتقادی به شیوه مدیریت فعلی است. ازجمله انتقاد به از کار افتادن بخش‌هایی از فرهنگستان هنر که پیش از این فعال بوده‌اند و انتقاد به حذف‌ها و جذب‌های بی‌ضابطه؛ انتقادهایی که لازم است برای اصلاح روند فعلی مورد توجه قرار گیرند.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار