محمدمهدی اسماعیلی، اگرچه در کلام خود را حامی همه اهالی فرهنگ و هنر میدانست اما شواهد نشان میدهد که در عمل چنین نبود
وزیر اقلیت
در روزهایی که با پایانبندی نابهنگام دولت سیزدهم، صحنه برای ورود دولت چهاردهم آماده میشود، دولتمردان دولت پیشین، بیش از هر زمان دیگری، از دستاوردهای خود میگویند. از آنچه در فاصله زمانی آغاز به کار هشتمین رئیسجمهور ایران، در مقام وزیر، معاون، مدیرکل و... در وزارتخانههای مربوطه انجام دادهاند.
وزارتخانههایی که ازجمله آنها میتوان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد و همچون دیگر وزارتخانهها، خبرهایی که این روزها در موردش به گوش میرسد بسیار است. ازیکسو کمیته فرهنگ و ارشاد اسلامی شورای راهبری انتقال دولت چهاردهم بدون نام بردن از کاندیدای مشخصی اعلام کرده است، ۱۰ نفر نامزد تصدی این وزارتخانه شدهاند. ازسویدیگر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم ضمن بیان اینکه «فکر نمیکردم اینقدر زود تمام شود»، از بازگشت خود به دانشگاه گفته است. آنسوتر نیز محمود سالاری، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در برنامه «صف اول» شبکه خبر فعالیتهای دولت سیزدهم را در حوزه فرهنگ و هنر شرح داده است. بااینهمه اگر از چشم هنرمندان بنگریم بر آنچه در طول ۲ سال و ۹ ماه و ۱۹ حضور دولت سیزدهم بر مسند کار و نشستن محمدمهدی اسماعیلی بر صندلی وزارت گذشت، انتقادات تندوتیز کم نیستند.
شمشیری که از رو بسته شد
محمدمهدی اسماعیلی، پیش از آنکه با ۱۸۱ رأی موافق، ۷۷ رأی مخالف و ۲۸ رأی ممتنع بهعنوان چهاردهمین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم انتخاب شود، با برنامه پیشنهادی ۸۳ صفحهای خود خبرساز شده بود. برنامهای تند و تیز که طی آن وضع موجود در هنرهای نمایشی، موسیقی، سینما، کتاب، مطبوعات و فرهنگ عمومی بسیار نابهسامان و اسفبار توصیف شده و راهکارهای بهسامان کردن آن به اطلاع نمایندگان مجلس رسیده بود. او آثار بخشی از اهالی هنرهای نمایشی را موجب مروج سکولاریسم، القاکننده ناامیدی، ترویجدهنده قانونگریزی و سبک زندگی غیراسلامی دانسته بود.
فیلمهای سینمایی بسیاری را هم ارائهکننده تصویر مثبت از آنچه «زن بیحیا» خوانده بود و مروج وادادگی، تحقیر ملی و القاکننده واگرایی دینی و ملی. او همچنین خانه سینما را «فاقد وجاهت قانونی» و خانه موسیقی را «مهمترین مرکز تولید بحران» خطاب کرده بود. این برنامه ۸۳ صفحهای همان زمان موج گستردهای از انتقادات را برانگیخت تا شاهد صفآرایی اهالی فرهنگ و هنر، اصناف سینمایی و اعضای خانه تئاتر در مقابل یکی از جنجالیترین گزینههای وزارت در کابینه پیشنهادی رئیس دولت سیزدهم باشیم. محمدمهدی اسماعیلی در چنین شرایطی سکان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در دست گرفت.
او از روز پنجشنبه، چهارم شهریورماه ۱۴۰۰ در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور یافت و رسماً آغاز بهکار کرد. اسماعیلی در دیدار با سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت حسن روحانی، اولویت وزارتخانه را رسیدگی به عوارض ناشی از کرونا اعلام کرد. هرچند شاید بتوان گفت نخستین چالش اساسی که با آن مواجه شد یکسال بعد و مقارن با حضورش در وزارتخانه در هنگامه بروز اعتراضات شهریورماه ۱۴۰۱ رخ داد.
دو روایت متفاوت از یک رویداد
روایت محمدمهدی اسماعیلی که معتقد است «سال ۱۴۰۲ پررونقترین دوره فرهنگ و هنر در کشور بوده است»، از آنچه در طول و پس از اعتراضات شهریورماه ۱۴۰۱ رخ داد نزدیک به روایت بخشی از جامعه هنری و دور از روایت بخشی دیگر است. او اول مردادماه ۱۴۰۳ در جلسه شورای مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این اتفاق با عنوان «فتنه فرهنگی سال ۱۴۰۱» نام برد و به تعبیر خود «سردمداران» آن را عمدتاً «چهرههای فرهنگی، ورزشی و...» خواند.
اسماعیلی در ادامه افزود: «یکی از مهمترین اقدامات دوستانم در بخشهای مختلف وزارتخانه این بود که اجازه ندادند حوزه فرهنگ و هنر تعطیل شود.» چهاردهمین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت جمهوری اسلامی ایران اشارهای به ماهها تعطیلی همه فعالیتهای هنری نکرد و نگفت برخی ترجیح دادند صحنه را بهنشانه اعتراض خالی بگذارند تا گالریها، سالنهای تئاتر، سینما، مکانهای برگزاری کنسرت و... شاهد روزهایی سوتوکور باشند.
اسماعیلی اشارهای به روزهایی که از هنرمندان خواهش میکرد تا به صحنه برگردند نکرد و روزهایی را به یاد نیاورد که میگفت «نهادهای امنیتی مشوق و پیگیر آغاز برنامههای فرهنگی و هنری هستند.» او در کنار این اشارهای هم به موارد متعدد مشکلات قضایی پیشآمده برای هنرمندان نداشت. طبق گفته حقوقدانان، میدانیم رسیدگی به این مباحث از حوزه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج است و در حوزه صلاحیت مقامات قضایی میگنجد، اما دستکم میشد کارگروههایی هماهنگ با مقامات قضایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل بگیرند و در تعاملی دوجانبه تبعات مشکلات قضایی پیشآمده را کاهش دهند.
تفاوت نوشتههای روی کاغذ با اتفاقات رخداده
محمود سالاری، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر سهشنبه ۲ مردادماه ۱۴۰۳ در شبکه خبر از مواردی چون «حمایت از هنرمندان از طریق صندوق هنر»، «احیای جشنوارههای منطقهای»، «کمکردن فاصله مخاطب با هنر نمایش»، «نگارش سند موسیقی و ابلاغ آن» و «احیای موسیقی نواحی» بهعنوان دستاوردهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم یاد کرد. مواردی که میتوان درخصوص هرکدامشان به بحث و گفتوگو پرداخت و زیر سوالشان برد.
بهعنوان مثال درخصوص «نگارش سند موسیقی و ابلاغ آن» یادآوری کرد که بسیاری از هنرمندان این حوزه معتقدند «برای اثر هنری موسیقی نمیتوان سند نوشت» و تاکید میکنند سند فعلی، درباره موضوعات بسیاری سکوت کرده و روی عبارتهایی مثل «موسیقی فاخر» که مانند چاله هستند، مانور داده است. سندها و مصوباتی که تا آخرین روزهای حضور محمدمهدی اسماعیلی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان خبرسازند. ازجمله مصوبه در آستانه تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی درباره تولید و نمایش فیلمها که با واکنش تند خانه سینما نیز مواجه شده، اما اسماعیلی نگرانی سینماگران درخصوص آن را بیمورد دانسته است.
در کنار همه اینها باید یادآوری کرد چه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، چه معاون هنریاش بخشی را بهعمد نادیده میگیرند. بخشی که توسط جریانی غیررسمی و از سوی هنرمندانی که دیگر خود را موظف به اخذ مجوز نمیدانند، شکل گرفته است و فیلمهای سینمایی، نمایشها و کتابهای بدون مجوزی را شامل میشود که میتوانند مسیر فرهنگ و هنر ایران را برای همیشه تغییر دهد. در پایان، محمدمهدی اسماعیلی اگرچه همواره خود را وزیر همه اهالی فرهنگ و هنر میدانست، اما در عمل نشان داد که تنها وزیر عدهای قلیل و نزدیکان به عقاید و علایق خود است.