معذرت با منت
«فوتبال چرا ندارد». این بخش از اظهارنظر امیر قلعهنویی بیشتر از دفاعیات و توجیههایش در شبکههای اجتماعی فراگیر شد. سرمربیای که موفق شد نتیجه قابلقبولی مقابل ژاپن کسب کند و این تیم را بعد از 18 سال شکست دهد اما با واگذاری نتیجه به قطر در یک مسابقه کاملاً بحثبرانگیز، باعث شد تا دست بازیکنان تیم ملی ایران بازهم از رسیدن به فینال و جام قهرمانی کوتاه بماند. تیم ملی فوتبال ایران بهجز دیدار با هنگکنگ در همه مسابقات گل دریافت کرد که نشان میدهد برخلاف ادعای قلعهنویی، ساختار دفاعی ضعیف ملیپوشان ایران یکی از عوامل اصلی ناکامی ایران در جام ملتهای آسیا بود. ناکامی ازاینجهت که ایران رتبه دوم برترین تیمهای آسیایی را در اختیار دارد اما نتوانست از جمع چهار تیم جام فراتر برود. درواقع همان همیشگی، که «ناکامی و حسرت» است، سهم فوتبال ایران در یک رقابت بینالمللی شد؛ اینبار با امیر قلعهنویی.
اکرم عفیف مهار شد؟
دوشنبهشب امیر قلعهنویی با حضور در برنامه فوتبال برتر، پاسخگوی سوالات محمدحسین میثاقی بود. هرچند باید این نکته را نیز قید کرد که بههیچعنوان این سوال و جواب، چیزی نبود که مخاطب را راضی کرده باشد چراکه اصلاً گفتوگوی چالشیای نشد. مجری برنامه با طرح یک سوال که بعضاً قابل قبول و حتی انتقادی هم بود، منتظر پاسخ قلعهنویی میماند اما آنطور که باید بعد از اقناع نشدناش، چالش بعدی را مطرح نمیکرد و سعی میکرد خیلی پاپیچ میهمان برنامه نشود. اما از همین گفتوگوی نیمبند چالشی هم امیر قلعهنویی نتوانست پیروز خارج شود. سرمربی تیم ملی ایران بابت هر سوالی که از سوی مجری برنامه مطرح میشد بهجای پذیرش اشتباه، توجیهی میآورد که برای مخاطب بههیچعنوان باورپذیر نبود. یکی از نقدهایی که در این برنامه مطرح شد این بود که چرا مدافعان ایران نتوانستند «اکرم عفیف»، ستاره تیم ملی قطر را مهار کنند؟ قلعهنویی در پاسخ به این سوال، اینچنین جواب داد: «آنالیز عملکرد اکرم عفیف را در یک گروه تلگرامی برای بازیکنان فرستادیم و اتفاقاً تاکید داشتیم که این بازیکن چطور وارد محوطه جریمه میشود». این سبک دفاع قلعهنویی طوری نشان میداد که گویی ایران مقابل تمام حملات قطر ایستادگی کرده و هیچ موقعیت گلی نداده است. با وجود صحبت قلعهنویی اما اکرم عفیف در دیدار نیمهنهایی مقابل ایران؛ یک گل زد، یک پاس گل داد و عامل اخراج شجاع خلیلزاده نیز شد. درواقع عفیف کاری نبود که مقابل ایران با موفقیت انجام نداده باشد.
دفاع از دستیاران بیتجربه
یکی دیگر از بحثهایی که رودرروی امیر قلعهنویی قرار داشت، دستیاران کمتجربه و البته بیتجربه او در قامت ملی بود. رحمان رضایی بهعنوان بازیکن سابقه حضور در سری آ ایتالیا را داشت اما بهعنوان مربی صرفاً مدت کوتاهی در تیم فوتبال تراکتور و برق شیراز در دسته اول فعالیت کرده بود. اندو تیموریان هم سابقه دستیاری در تیمی را نداشت که بهیکباره 10ماه پیش بهعنوان دستیار قلعهنویی در تیم ملی معرفی شد. سعید الهویی که سالها در کنار قلعهنویی در لیگ برتر مشغول بهکار است شاید باسابقهترین مربی کادر فنی است؛ هرچند او نیز بهعنوان سرمربی در گلگهر چنان عملکرد ضعیفی را از خود بهجای گذاشت که اگر چند مسابقه دیگر در تیم سیرجانی حضور داشت، شاید گلگهر باید برای بقا میجنگید. شکستهای پیاپی این تیم با سرمربیگری الهویی، موضوعی است که در خاطره فوتبالیها به یادگار مانده است.
انگلیس هم سالها قهرمان نشده است
برخی مربیان ایرانی برای فرار از پاسخگویی و پذیرش اشتباه، مثالهایی را میزنند که در تاریخ این رشته ورزشی بهعنوان فرد یا تیم شکستخورده یاد میشود. امیر قلعهنویی در توجیه اینکه ایران بازهم نتوانست به فینال جام ملتهای آسیا صعود کند مثال ناکامی تیم ملی انگلیس را در ادوار جام جهانی و مسابقات یورو زد که این تیم از سال 1966 بهبعد نتوانسته حتی یک جام قهرمانی بیاورد. سوال از سرمربی محترم تیم ملی این است؛ چرا شما تیم ملی قطر را مثال نمیزنید که باوجود رتبه 58 در رنکینگ جهانی (36 پله پایینتر از ایران) در عرض کمتر از 5 سال توانست دوبار پیاپی قهرمان آسیا شود؟ شما چرا تیم ملی فوتبال عراق را مثال نمیزنید که در شرایط نامساعد جنگی و بحرانهای موجود، توانست قهرمانی آسیا را کسب کند؟ عراق درحالی در سال 2007 قهرمان جام ملتهای آسیا شد که بهدلیل حمله نظامی آمریکا به این کشور، لیگ فوتبال کشورش بهطور کامل تعطیل بود. قلعهنویی از ذکر کردن چنین مثالهایی پرهیز کرد؛ چراکه تیم شکستخورده نیاز به یادآوری مثالهایی دارد که خودش را تسکین ببخشد.
تا 2026 با چه هدفی؟
کمتر کسی است که نداند گزینه اصلی مهدی تاج، سرمربی خارجیای چون «ویچنزو مونتلا» بود تا روند حضور مربیان خارجی در تیم ملی را ادامه دهد، اما هرچه که بود قرعه بهنام مربی ایرانی افتاد تا اگر قرار به کسب افتخاری است، با نام مربی ایرانی همراه شود. بااینحال پروژه کوتاهمدت ـ که موفقیت در جام ملتهای آسیا بود ـ با موفقیت همراه نشد. اکنون تحت چه شرایطی قرار است تیم ملی ایران با قلعهنویی تا جام جهانی 2026 ادامه دهد؟ جام جهانی بعدی با حضور 48 تیم برگزار خواهد شد و گروهها، سهتیمی خواهند بود که براساس قوانین جدید، از هر گروه دو تیم صعود میکنند. قرار است بابت صعود از گروه سهتیمی که دو تیم از آن قطعاً از ایران ضعیفتر هستند، جشن بگیریم؟ نسلسازی یا بهقول امیر قلعهنویی پشتوانهسازی چطور پیش خواهد رفت؟ درحالحاضر هم طی سهسال آتی فوتبال ایران جانشین شاخصی برای مهدی طارمی و سردار آزمون دارد که برای جام جهانی دست به جوانگرایی بزند؟ ایران در جام ملتهای اخیر پیرترین تیم جام در بین مدعیان قهرمانی با میانگین 30 سال بود. برای حضور موفق در جام جهانی، میانگین سنی این تیم باید در بدترین حالت به 27 سال کاهش پیدا کند. آیا قلعهنویی باتوجه به روحیاتی که دارد، میتواند چنین جوانگراییای را انجام دهد؟ مهدی طارمی بهراحتی از اردو خارج میشود و به تهران برمیگردد تا در یک تیزر تبلیغاتی شرکت کند، اما با او برخورد نمیشود. سردار آزمون بهراحتی دعوت قلعهنویی را رد میکند تا برای مسابقه والیبال به شهرگنبد برود، اما بازهم هر دو از مهرههای فیکس تیم ملی هستند ولی احمد نوراللهی بهدلیل ترک اردو برای این رقابتها خط میخورد. آنچه مشخص است، برای کاهش ضعفها و تقویت نکات مثبت، باید در ابتدا پذیرفت که ضعفی وجود دارد. اینکه از مردم بابت نتایج نهچندان مطلوب «عذرخواهی کردید»، اتفاق فرخنده و جدیدی است اما اگر این عذرخواهی همراه با طوماری از توجیههای عجیب و غریب باشد، تیم ملی را در دامی میاندازد که طی دو دهه اخیر درگیرش بود.