کماکان منتظریم
سه ماه از روی کار آمدن دولت گذشته است و بد نیست یک ارزیابی سریع نسبت به عملکرد دولت در حوزه اقتصاد در این سه ماه داشته باشیم.
سه ماه از روی کار آمدن دولت گذشته است و بد نیست یک ارزیابی سریع نسبت به عملکرد دولت در حوزه اقتصاد در این سه ماه داشته باشیم. اینکه تغییر افراد به شکل کُند و بطئی صورت میگیرد و البته این امر مزایا و معایب خود را دارد و حفظ برخی افراد از دولت گذشته مزایا و معایب خود را دارد اما اینها را نمیتوان دستاورد تلقی کرد. افراد جابهجا میشوند تا تصمیمات بهتر و سیاستهای بهتری را اتخاذ کنند. بنابراین بهتر است به جای تمرکز بر جابهجایی افراد بر تغییر یا اصلاح تصمیمات تمرکز کنیم.
در عین حال باید توجه داشت که دولت در یک برهه بسیار پرتنش کار خود را شروع کرد. دولت پزشکیان فردای روز تحلیف با ترور شهید هنیه روبهرو شد و بعد از آن نیز تنشهای منطقه تشدید شد. بنابراین شرایط محیطی نیز اصلاً مساعد نبوده است.
اگر بخواهیم وارد تغییر سیاستهای کلان شویم هنوز تغییرات بزرگی را شاهد نبودیم. در سمت سیاست مالی هیچ تغییر یا تحولی رخ نداده و این دولت نیز مثل دولت قبل درگیر کمبود منابع است و فشار اجتماعی برای رشد دستمزد (پرستاران، بازنشستگان و...)، دولت را به استقراض از صندوق توسعه ملی کشانده است. سیاست پولی کماکان بدون تغییر یا بهبود تداوم دارد. کاهش نرخ تورم نیز عموماً محصول سیاستهای پولی است که در یک سالونیم گذشته استمرار داشته و امر جدیدی نیست.
در مورد سیاست انرژی نیز هیچ تغییر جدی را شاهد نیستیم. اگرچه تصمیماتی مثلاً در مورد اقبال از انرژیهای خورشیدی گرفته شده ولی هنوز هیچ اقدام اجرایی که روی زمین اجرا شده باشد را شاهد نیستیم.
وزارت نفت به دنبال تهاتر گاز با ترکمنستان است تا ناترازی مصرف گاز زمستان را کم کند اما هنوز مشخص نیست که آیا به ثمررسیده است یا نه؟ هنوز وزارت نفت از ورود به اصلاح قیمت حاملهای انرژی پرهیز دارد و هنوز نمیداند که هرگونه اقدام بدون اصلاح قیمت انرژی نافرجام است.
دولت فرصت طلایی تابستان برای افزایش قیمت بنزین (دستکم نرخ آزاد) و گازوئیل را از دست داد و اینک که به انتخابات آمریکا نزدیک میشویم اقتصاد آسیبپذیرتر است. تهدیدات اسرائیل برای ضربه زدن به مراکز انرژی هم نگرانی نسبت به این بخش را تشدید کرده است.
در بخش صنعت هیچ علامتی از تغییر رویکرد دیده نمیشود و قیمتگذاری دستوری کماکان برقرار است. در حوزه رفاه نیز اگرچه معلولان دوباره مورد توجه قرار گرفتند اما این امر را نمیتوان یک تغییر بزرگ در سیاست رفاهی تلقی کرد. هنوز قوانین بازنشستگی و آئیننامههای آن اصلاح نشدهاند و کماکان بحران صندوقهای بازنشستگی رو به افزایش است. تنها تغییر قابل قبول حرکت نرخ دولتی ارز به سمت نرخ بازار آزاد است. این شکاف، نهتنها مفاسدی به دنبال داشت بلکه بازار ارز را نیز دچار اختلال کرده بود و شکر خدا این امر در حال اصلاح است.
به باور اینجانب رویکرد آقای پزشکیان مبنی بر شنیدن صدای مردم از یک سو و هماهنگی با حاکمیت و شعار وفاق از سوی دیگر، فرصت بینظیری را برای شروع برخی تغییرات ایجاد کرده است.
این پنجره فرصت اگر با اقدام همراه نشود بسته خواهد شد و سیل وقایع فرصتهای موجود را از بین میبرد و امید ایجادشده ناامید میگردد کمااینکه شور ایجادشده پس از روی کار آمدن آقای پزشکیان پس از گذشت سه ماه کمتر شده و باید شعارها را با عملها همراه کرد تا دستاوردها ظاهر شود و امیدها ناامید نشود و از یک آرزو به یک خوشبینی تبدیل شود.