ترانزیت بدون نقشه راه
به وزیر راه و شهرسازی دولت چهاردهم پیشنهاد میشود از همین ابتدای راه تدوین «سند جامع حمل و نقل» را به عنوان نقشه راه در اولویت قرار داده و یک کار ماندگار از خود بر جا بگذارد.
ایران از سالیان دور در مسیر تجارت میان مناطق مختلف جهان بوده که جاده ابریشم نماد بارز آن است. اکنون اگرچه مدل تعامل و تجارت میان کشورهای جهان تغییر کرده اما ایران همچنان از ظرفیت بسیار بالا برای ایفای نقش اساسی در ترانزیت بینالمللی برخوردار است؛ ظرفیتی که به دلیل فقدان نقشه راه یا همان «سند جامع حمل و نقل» تا حد زیادی مغفول مانده است.
ترانزیت موضوعی صرفاً اقتصادی نیست و در کنار آوردههای اقتصادی، میتواند برای کشورها در فضای بینالملل ارزش افزوده سیاسی و امنیتی به همراه داشته باشد. به همین دلیل همه کشورهایی که در مسیر کریدورهای بینالمللی قرار دارند، سعی میکنند در این بازار بزرگ و مهم سهم خود را افزایش دهند. ایران در عرصه ترانزیت به عنوان حلقه واسط کریدور شمال-جنوب در مسیر تجارت هند-اروپا قرار گرفته و میتواند در این مسیر دسترسی روسیه به آبهای آزاد را تسهیل کند و تجارت هند با اروپا را به جای مسیر ۱۶ هزار کیلومتری کانال سوئز، به هفت هزار کیلومتر و زمان را ۴۰ درصد و هزینه را ۳۰ درصد کاهش دهد.
از نظر اقتصادی، نقشآفرینی ایران در کریدور شمال-جنوب میتواند به ازای هر 100 تن بار 10 شغل مستقیم و 50 شغل غیرمستقیم ایجاد و با ترانزیت سالانه 30 میلیون تن کالا، حدود 20 میلیارد دلار درآمد ایجاد کند. از نظر سیاسی و امنیتی هم توسعه کریدور شمال-جنوب برای ایران ارتقاء جایگاه سیاسی، اثرات ضدتحریمی، افزایش قدرت اثرگذاری بینالمللی و بهبود مراودات با کشورهای همسایه و منطقه و افزایش وابستگی آنان به ایران به دنبال خواهد داشت.
در همین خصوص، فرزانه صادقمالواجرد، وزیر راه و شهرسازی هم اخیراً در دیدار با شاهین مصطفیاف، معاون نخستوزیر آذربایجان از لزوم فراهمسازی زمینهای برای دستیابی به هدف ۱۵ میلیون تن ترانزیت کالا بین دو کشور تأکید کرد. صادقمالواجرد به معاون نخستوزیر آذربایجان گفته بود که «برای ساخت راهآهن رشت - آستارا اقدامات لازم را لحاظ کردیم تا نقطهعطفی برای توسعه کریدور شمال - جنوب باشد و مشارکت آذربایجان برای توسعه زیرساختهای ریلی منتهی به این مسیر اهمیت بالایی دارد.»
با وجود آوردههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی که موضوع کریدور میتواند برای کشور داشته باشد و همچنین تأکید اخیر وزیر راه و شهرسازی برای توسعه کریدور شمال-جنوب، اما طی این سالها ما به دلیل نداشتن «سند جامع حمل و نقل» با یک سردرگمی کلان در این حوزه مواجه بودهایم که مغفول ماندن ظرفیتهای ترانزیتی هم ناشی از همین سردرگمی است و تا زمانی که این سند تدوین نشود این سردرگمی و بالفعل نشدن ظرفیتها ادامه خواهد داشت.
در دیدار وزیر راه و شهرسازی ایران و معاون نخستوزیر آذربایجان، صادقمالواجرد همچنین اعلام کرد که «لازم است تفاهمنامه جامعی در خصوص همکاری دو کشور در بخش حمل و نقل تهیه شود تا همانطور که زیرساختها توسعه مییابد، جریان حمل و نقل نیز سرعت داشته باشد. میتوانیم ظرف یک ماه آینده ترتیب برگزاری جلسه و تهیه این تفاهمنامه را بدهیم.»
پرسش اساسی در مورد طرح موضوع «تفاهمنامه جامع برای همکاری دو کشور در بخش حمل و نقل» این است که بدون وجود «سند جامع حمل و نقل» در داخل کشور، چطور امکان امضای تفاهم با سایر کشورها وجود دارد؟ تا زمانی که الزامات توسعه سختافزاری و نرمافزاری زیرساختهای حمل و نقل کشور را تدوین نکردهایم و نمیدانیم قرار است در کدام مسیر حرکت کنیم؛ چطور میتوانیم چند و چون تعامل و توسعه زیرساختها را در قبال همسایگان و کشورهای منطقه مشخص کنیم؟ پاسخ به این سوال را میتوان در وضعیتی که نبود سند جامع حمل و نقل در کشور به وجود آورده جستوجو کرد.
عدم تدوین این سند طی سالهای اخیر و مشخص نکردن اولویتبندی طرحهای عمرانی به شکل گرفتن 500 پروژه ناتمام منجر شده که تعداد زیادی از این پروژهها به دلیل نداشتن توجیه علمی و اقتصادی بهتر است تکمیل نشوند تا منابع کشور را بیشتر از این هدر ندهند. تفاهم حمل و نقلی با کشورهای دیگر در غیاب سند جامع حمل و نقل هم قطعاً نتیجهای بهتر از این وضعیت نخواهد داشت. بر همین اساس به وزیر راه و شهرسازی دولت چهاردهم پیشنهاد میشود از همین ابتدای راه تدوین «سند جامع حمل و نقل» را به عنوان نقشه راه در اولویت قرار داده و یک کار ماندگار از خود بر جا بگذارد.