حمید غوابش عضو هیئتمدیره سابق انجمن هواپیمایی:
بدون شناخت صنعت نمیتوان سیاستگذاری کرد
بسیاری از کارشناسان حوزه حملونقل هوایی، معتقدند که دلیل اصلی ضعف ناوگان هوایی کشور، عرضه بلیت هواپیما با قیمت تکلیفی است. از سوی دیگر با توجه به وجود تحریم و مصائبی که این حوزه دارد اگر قیمت دستوری نباشد احتمال میرود شرایط قیمتی بدتر از آنچه امروز است بشود. از آنجایی که تعداد هواپیماهای فعال در کشور اندک بوده و تقاضا برای این تعداد اندک بسیار زیاد است پس بلیت کمیاب و نایاب میشود. به همین دلیل قیمت بلیت ناچار روی قیمتهای اعلامی تثبیت میشود.
حمید غوابش، عضو هیئتمدیره سابق انجمن هواپیمایی در همین باره توضیح میدهد: کاهش بهرهوری هواپیماها و تعداد کم آنها منجر به نبودِ بلیت شده است.
*اخیراً گفته شده که تعداد هواپیماهای مسافربری ۸ فروند است، به نظر شما این آمار صحیح است؟
قطعاً این آمار غلط است.
*پس چرا بلیتهای هواپیما نایاب شده است؟
قطعاً ترافیک هواپیما کم شده است زیرا تعداد ناوگان نسبت به سالهای قبل کمتر است و میزان عرضه از میزان تقاضا بسیار کمتر است و این مطلب صحیح است. اما تعداد هشت فروند اشتباه است زیرا اگر آمار پروازهای همین امروز را هم حساب کنید، متوجه میشوید که تعداد هواپیماها بیشتر است.
همان افزونی تقاضا بر عرضه موجب کمیابی بلیت شده است. تعداد هواپیماهایی که در خط پرواز است به نسبت تقاضا بسیار کمتر است. تعداد ناوگان کافی وجود ندارد. یک دلیل دیگر هم بهرهوری پایین هواپیماهاست. به دلیل عمر بالای هواپیماها و مشکلاتی که در نگهداری و تعمیر آنها وجود دارد، بهرهوری هواپیماها کمتر شده است. این دو مسئله موجب شده که کمبود در بازار به وجود بیاید.
*سازوکار قیمتگذاری بلیتها را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قیمت بلیت تنها در بازار آزاد متعادل میشود و در بازار تکلیفی این اتفاق نمیافتد. این مسئلهای است که بارها تجربه شده زیرا وقتی امکان رقابت در بازار وجود دارد، قیمتها متعادل و تثبیت میشوند.
*در شرایطی که دولت اصرار به تعیین قیمت دارد میبینیم که کار از دست دولت خارج میشود و چارترکنندگان با قیمت خودشان بلیت را به مردم میفروشند.
چارترکنندگان جزو زنجیره بازار هستند و اینکه بخواهیم چارترکنندگان را یک مقوله جدا و خارج از زنجیره حمل و نقل هوایی ببینیم، نادرست است. به هر حال درهمه بازارهای حمل و نقل، چارترکنندگان وجود دارند. عدهای از آنان در بازار خریدهایی کلان انجام میدهند و به صورت خرد در بازار میفروشند.
برخی دیگر یک هواپیما را دربست اجاره میکنند. مانند شرکت نفت که برای پرسنل خود چنین اقدامی انجام میدهد. پس چارترکنندگان جزو بازار هستند و نمیتوان آنها را حذف کرد.
*موضوع دیگری که در این حوزه محل ابهام است این است که با توجه به آنکه فعالان حوزه هوایی و ایرلاینها معتقدند با روند قیمتگذاری دستوری، ادامه فعالیت ممکن نیست هر روز بر تعداد ایرلاینها افزوده میشود. این تناقض از کجا نشأت میگیرد؟
تعداد ایرلاینهای کشور زیاد نیست. اکثر ایرلاینهایی که مجوز گرفتهاند فعالیت خود را متوقف کردهاند یا اینکه از بازار خارج شدهاند. ایرلاینهایی که باقی ماندهاند هم با تعداد کم در حال فعالیت هستند. بسیاری از ایرلاینهای قدیمی کشور هم با تعداد ناوگان کمتری در حال فعالیتاند.
ابتدا باید اقتصاد حمل و نقل هوایی را خوب فهمید و بعد درباره این صنعت تصمیمگیری کرد. اگر این صنعت را درست درک نکنیم، تصمیمهای نادرستی میگیریم که به این صنعت لطمههای جبرانناپذیر وارد میشود.
اکثر افرادی که درباره این صنعت صحبت میکنند، اصول اولیه آن را نادیده میگیرند. اصول اولیه هم این است که بازار باید در رقابت شکل بگیرد و سودآور باشد که سرمایهگذار جذب آن شود.
همچنین باید بر این بازار نظارت کرد تا عملیاتها در آن به درستی شکل بگیرند و این وظیفه سازمان هواپیمایی کشوری است.