| کد مطلب: ۱۲۸۱

آنها ماه را طلب نمی‌کنند

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

وقایع این روزهای کشورمان را می‌توان «عصیان» جوانانی منقطع از حوزه رسمی حکومت‌داری دانست. این قشر از جوانان، از هر جهت خود را با فضای رسمی، بیگانه حس می‌کنند و فضای رسمی نیز به نوبه خود این قشر را بیگانه از خود می‌بیند. بنابراین، نوع تعامل دو نیروی بیگانه از هم، منکوب و نادیده‌انگاری از یک‌سو و عصیان و طغیان از سوی دیگر شده است. در محافل رسمی، نهادها و افرادی یافت می‌شوند که کارویژه حکومت را پرورش «قالبی» انسان‌ها می‌دانند. به‌زعم آنها، گویی آدمیان همگی از جنس آب هستند که با عملیات فرهنگی یا آموزشی یا تربیتی یا ایدئولوژیک خاصی می‌توان آنها را به صورت قالب‌های یکنواختِ یخ درآورد! خداوند اما گونه انسانی را صاحب اراده و اختیار آفریده است. از گونه انسانی، گرچه افرادی یافت می‌شوند که گاهی در شرایطی کاملاً استثنایی، به قالبی شدن تن می‌دهند، اما عمده آنان هر نوع تلاش برای ریخته‌گری شخصیت و سبک زندگی خود را تاب نمی‌آورند و به هر بهایی علیه آن عصیان می‌کنند.راه آشتی و همزیستی حکومت با این نسل، شناسایی و به‌رسمیت شناختن مطالبات و نیازهای زندگی آنهاست. مسیر آن هم، افزون بر عدم دخالت در حوزه شخصی و سبک زندگی افراد، امکانِ ایجاد تشکل‌های مدنی به منظور فعال شدن جوانان در حوزه‌های مختلف حیات اجتماعی و سیاسی است. در طی ربع قرن اخیر، میلیون‌ها بار از سوی کارشناسان مختلف تأکید شده است که نهادها و تشکل‌های مدنی و سیاسی قدرتمند، فقط نیاز جامعه به قصد خوداتکایی و دفاع از خود در برابر انواع مخاطرات و تهدیدها نیست؛ بلکه بیش از آن، نیاز دولت‌های امروزی برای حفظ ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی است. بدبختانه محافلی در کشور ما با درک واژگون از نقش نهادهای مدنی و سیاسی، آنها را مخلّ قدرت انحصاری خود دانسته‌اند و نه‌فقط با شکل‌گیری و توسعه آنها به مخالفت برخاسته‌اند، بلکه معدود موارد آنها از جمله «جمعیت امام علی» با کارکردِ خیریه را که با زحمت و خون جگر راه‌اندازی شده بود، منحل کردند. اینک محله‌های برخی شهرهای کشور شاهد حضور میدانی جوانانی است که هیچ تشکلی ندارند و با هیچ نهادی هم مرتبط نیستند. مطالبه آنها کم‌وبیش روشن است، اما از آنجا که هیچ نماینده مشخص و تشکل و سازمانی ندارند، حتی به فرض اینکه دولت به قصد تعامل و آشتی، در صدد مذاکره و گفت‌وگو با آنان برآید، هیچ‌کس را پیدا نخواهد کرد. از همین رو، عصیان این جوانان به امری پیچیده تبدیل شده است. از یک‌طرف، خود آنها نماینده‌ای ندارند و به همین علت هم نمی‌توانند طرف مذاکره با دولت قرار گیرند و از طرف دیگر، افراد و گروه‌ها و دسته‌جات رنگارنگ سیاسی در گوشه و کنار جهان، هر کدام خود را صاحب و وارث اعتراض آنها معرفی می‌کنند و با «خودلیدرپنداری»، آنان را به ادامه اعتراض فرا می‌خوانند چنانکه گویی این جوانان به اشاره آنها راهی خیابان شده‌اند و قرار است زندگی خود را خرج صعود آنان به اریکه قدرت کنند! نادیده‌انگاری و سرکوب این جوانان، از هر جهت برای کشور تهدیدآمیز است. به فرض‌که در این مرحله هم بتوان صدای آنها را خاموش کرد، اما در مرحله بعد طغیان آنان در ابعاد تازه‌ای بروز و ظهور خواهد یافت. بنابراین، منطقی‌ترین شیوه‌ای که منافع کشور و امنیت و ثبات جامعه را در این شرایط تضمین می‌کند، پاسخ یک‌طرفه دولت به مطالبات این نسل است. آنها ماه را طلب نمی‌کنند، فقط خواستار حفظ حریم خود از تعرض نیروی معتقد به قالب‌سازی‌اند. اگر به صراحت و با ذکر مصداق‌های معین به آنها این وعده داده شود، آرام خواهند گرفت و نسبت به افق آینده کشور امیدوار خواهند شد، اما اگر به هر دلیلی به‌خصوص تحت تأثیر تحلیل‌های اشتباه و کژبینانه امنیتی برخی محافل، سیاست مشت آهنین در برابر آنها در پیش گرفته شود، بازی نهایتاً به زیان جامعه و به سود نیروهایی تمام خواهد شد که به جای دلسوزی واقعی برای کشور، از دریچه تنگِ نفرت‌های انباشت‌شده خود به مسائل ایران می‌نگرند و از همین رو هم اعتنایی به بروز فجایع کمین‌کرده در مسیر کشور ندارند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی