روسیه در بازار نفت هند؛ رقابت تحریمی تهران - مسکو
بازار نفت هند در سالهای اخیر به یکی از مهمترین کانونهای رقابت میان صادرکنندگان بزرگ انرژی جهان تبدیل شده است.
آنیا هوژین پژوهشگر اقتصاد
بازار نفت هند در سالهای اخیر به یکی از مهمترین کانونهای رقابت میان صادرکنندگان بزرگ انرژی جهان تبدیل شده است. رشد اقتصادی پایدار، افزایش جمعیت، توسعه سریع بخش حملونقل و گسترش ظرفیتهای پالایشی، نیاز این کشور به واردات انرژی را بهطور مستمر افزایش داده و هند را به مقصدی راهبردی برای تولیدکنندگان نفت بدل کرده است.
در این میان، ایران تا پیش از تشدید تحریمهای بینالمللی، یکی از تأمینکنندگان سنتی و قابل اتکای نفت هند بود و سهم قابلتوجهی از سبد واردات این کشور را در اختیار داشت. با این حال، تحولات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ اوکراین و اعمال تحریمهای گسترده غرب علیه روسیه، معادلات بازار جهانی انرژی و بهویژه بازار نفت هند را بهطور بنیادین تغییر داد.
روسیه که بخش عمدهای از بازار سنتی خود در اروپا را از دست داده بود، ناچار شد روزانه حدود ۲ تا ۳ میلیون بشکه از صادرات نفت خود را به بازارهای جایگزین، بهویژه آسیا، منتقل کند. در این چارچوب، هند با بهرهگیری از تخفیفهای قابلتوجه نفت روسیه و استفاده از سازوکارهای مالی و لجستیکی جایگزین، به بزرگترین خریدار نفت روسیه تبدیل شد و در مقاطعی واردات خود را به حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رساند.
این تحول، علاوه بر تغییر الگوی واردات نفت هند، رقابت در بازارهای آسیایی را برای سایر صادرکنندگان، از جمله ایران، بهمراتب پیچیدهتر و فشردهتر کرد. ورود گسترده نفت روسیه نهتنها فشار قیمتی شدیدی بر بازار وارد کرد، بلکه توازن قدرت چانهزنی را به نفع خریداران هندی تغییر داد و موقعیت ایران را در یکی از مهمترین بازارهای سنتی خود با چالشهای تازه و ساختاری مواجه ساخت؛ چالشهایی که فراتر از قیمت، به حوزههایی چون اطمینان در عرضه، سازوکارهای پرداخت، لجستیک و دیپلماسی انرژی گره خوردهاند.
تغییر مسیر نفت روسیه
پس از آغاز جنگ اوکراین، روسیه برای حفظ جریان درآمدهای نفتی و تداوم صادرات، راهبرد خود را بهطور جدی بازنگری کرد و بازارهای آسیایی، بهویژه چین و هند، به اهداف اصلی این کشور تبدیل شدند. هند که پیش از این سهم محدودی از نفت خود را از روسیه تأمین میکرد، بهسرعت به یکی از بزرگترین خریداران نفت روسیه بدل شد.
این تغییر نتیجه مجموعهای از عوامل کلیدی بود: تخفیفهای قابلتوجه و رقابتی، تضمین تأمین پایدار و انعطافپذیری در قراردادها، و استفاده از مکانیسمهای مالی و لجستیکی جایگزین از جمله پرداخت با ارزهای محلی و سیستمهای حملونقل و بیمه غیرغربی. این روند، هند را به بازاری راهبردی برای روسیه تبدیل کرد و همزمان رقابت را برای سایر صادرکنندگان از جمله ایران تشدید نمود. ورود نفت ارزان روسیه نهتنها فشار قیمتی ایجاد کرد، بلکه شرایط چانهزنی و سهم بازار سایر عرضهکنندگان را نیز بهطور محسوسی تحت تأثیر قرار داد.
هند؛ برنده بازی تخفیفها
رفتار هند در این میان نمونهای روشن از سیاست عملگرایانه و اقتصادمحور در حوزه انرژی است. دهلینو بدون ورود مستقیم به ملاحظات ژئوپلیتیکی، از رقابت میان صادرکنندگان نفت ـ بهویژه کشورهای تحت تحریم ـ برای تأمین ارزانتر انرژی بهره برده است. این رویکرد، قدرت چانهزنی هند را افزایش داده و امکان مطالبه شرایط بهتر از فروشندگان مختلف، از جمله روسیه و ایران را برای پالایشگاههای هندی فراهم کرده است.
در چنین فضایی، کشورهای صادرکننده نفت ناچار شدهاند برای حفظ سهم بازار خود، افزون بر تخفیفهای قیمتی، انعطاف بیشتری در شرایط پرداخت، تحویل و قراردادها نشان دهند. بازار هند به محیطی تبدیل شده است که در آن، صرفاً قیمت تعیینکننده نیست، بلکه توانایی تأمین پایدار، مدیریت لجستیک و انعطاف قراردادی نقش تعیینکنندهای دارد.
فشارهای خارجی و نقش سیاستهای بینالمللی
علاوه بر رقابت قیمتی و ورود گسترده نفت روسیه، فشارهای سیاسی و دیپلماتیک کشورهای غربی به هند و شرکتهای بزرگ پالایشگاهی مانند ریلانس نیز بر تصمیمات خرید نفت تأثیرگذار بوده است. آمریکا، در چارچوب تحریمها و سیاستهای ضدروسی و ضدایرانی، تلاش کرده است تا خریداران آسیایی را از واردات نفت روسیه و ایران محدود کند.
با این حال، هند در عملگرایی اقتصادی خود، سعی کرده این فشارها را با سازوکارهای مالی جایگزین و انعطاف در خرید نفت مدیریت کند. پالایشگاههایی مانند ریلانس از تخفیفهای روسیه بهره برده و ضمن رعایت الزامات بینالمللی، جریان پایدار نفت خود را حفظ کردهاند.
این موضوع نشان میدهد که علاوه بر رقابت قیمتی، روابط دیپلماتیک و فشارهای خارجی نقش مهمی در شکلدهی به بازار نفت هند دارند و میتوانند تصمیمات صادراتی ایران را تحت تأثیر قرار دهند.
پیامدهای ورود روسیه برای ایران
ورود پرقدرت روسیه به بازار نفت هند، پیامدهای مستقیمی برای صادرات نفت ایران به همراه داشته است. نخست، کاهش نسبی سهم بازار ایران که پیشتر یکی از تأمینکنندگان اصلی پالایشگاههای هندی بود. دوم، افزایش فشار بر قیمت فروش نفت ایران؛ بهگونهای که برای حفظ مشتریان، ارائه تخفیفهای بیشتر اجتنابناپذیر شده و این موضوع حاشیه سود و توان چانهزنی ایران را کاهش داده است. سوم، افزایش وابستگی به تعداد محدودی از خریداران، که ریسکهای ناشی از نوسانات تقاضا و تحولات ژئوپلیتیکی را تشدید میکند.
این مجموعه عوامل نشان میدهد که ایران برای حفظ جایگاه خود در بازار هند، ناگزیر از بازنگری در راهبردهای صادراتی و تجاری خود است.
گزینههای پیشروی ایران
در چنین شرایطی، ادامه رقابت صرفاً بر پایه تخفیفهای قیمتی، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت سهم بازار را حفظ کند، اما در بلندمدت به کاهش درآمدهای نفتی و افزایش آسیبپذیری اقتصادی منجر خواهد شد. یکی از گزینههای راهبردی، حرکت به سمت قراردادهای بلندمدت و پایدار با خریداران آسیایی است؛ قراردادهایی که فراتر از قیمت، شامل همکاریهای سرمایهگذاری، مشارکت در پالایشگاهها و تبادل فناوری باشد. این رویکرد میتواند ضمن تثبیت سهم بازار، قدرت چانهزنی ایران را افزایش دهد و اثر نوسانات بازار جهانی نفت را کاهش دهد.
گزینه دیگر، تنوعبخشی به بازارهای صادراتی و کاهش وابستگی به چند مشتری محدود است. توسعه روابط انرژی با بازارهای نوظهور در آفریقا، آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا میتواند انعطافپذیری ایران را افزایش داده و فشار رقابت قیمتی را تعدیل کند.
نقش دیپلماسی انرژی
دیپلماسی انرژی در این شرایط میتواند نقشی کلیدی در مدیریت رقابت و تقویت جایگاه ایران ایفا کند. هماهنگی با تولیدکنندگان منطقهای، استفاده از ظرفیتهای لجستیکی و مالی جایگزین، و کاهش هزینههای مبادلهای از جمله ابزارهایی هستند که میتوانند اطمینان خریداران را افزایش دهند. با این حال، واقعیت آن است که بدون حل چالشهای ساختاری ناشی از تحریمها، توان رقابتی ایران همچنان محدود خواهد بود. بنابراین، دیپلماسی انرژی تنها زمانی اثرگذار خواهد بود که در چارچوب یک برنامه جامع، همراستا با اصلاح زیرساختها و توسعه همکاریهای بلندمدت تجاری اجرا شود.
جمعبندی
ورود گسترده روسیه به بازار نفت هند، نشانهای روشن از تغییر آرایش قدرت در بازار انرژی آسیا و تشدید رقابت میان صادرکنندگان نفت است. این تحول، ضمن افزایش قدرت چانهزنی خریداران آسیایی، فشار مضاعفی بر صادرات نفت ایران وارد کرده و نشان داده است که راهبردهای سنتی دیگر پاسخگوی شرایط جدید نیستند.
برای ایران، این تحول بیش از آنکه صرفاً یک چالش باشد، هشداری راهبردی است. حفظ جایگاه در بازارهای رقابتی آسیایی مستلزم بازطراحی سیاست انرژی با نگاهی واقعبینانه، منعطف و آیندهنگر است؛ سیاستی که بر تثبیت سهم بازار از طریق قراردادهای پایدار، تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و تقویت دیپلماسی انرژی استوار باشد. تنها در این صورت است که ایران میتواند ضمن کاهش ریسکهای رقابتی، جایگاه خود را در برابر بازیگرانی مانند روسیه حفظ کرده و مسیر توسعه پایدار صادرات نفت و فرآوردههای نفتی را هموار سازد.