| کد مطلب: ۵۴۹۶۸

مدیران ناتراز برای رفع ناترازی/چرا پست‏‌های مهم برای حل بحران کمبود برق به افرادی با تخصص‌‏های غیرمرتبط سپرده می‌‏شود؟

«هوای کشور رو به سرما می‌رود و فعلاً بارشی در کار نیست»؛ این هشداری است که احتمالاً بعد از کم‌آبی وارد فاز کمبود انرژی و گاز خواهیم شد

مدیران ناتراز برای رفع ناترازی/چرا پست‏‌های مهم برای حل بحران کمبود برق به افرادی با تخصص‌‏های غیرمرتبط سپرده می‌‏شود؟

«هوای کشور رو به سرما می‌رود و فعلاً بارشی در کار نیست»؛ این هشداری است که احتمالاً بعد از کم‌آبی وارد فاز کمبود انرژی و گاز خواهیم شد، هرچند مدت‌هاست در برخی از مناطق تهران با کمبود آب و قطعی شبانه مواجه هستیم و احتمال بی‌برقی به دلیل نرسیدن سوخت به نیروگاه‌های برق نیز وجود دارد.

پرسش اما اینجاست که دولت چهاردهم در این مدت چه کرده و چه راهکارهایی را انجام داده و یا پیش رو دارد؟ چند روز پیش بود که مسعود پزشکیان گفت «اگر تا آذرماه در تهران باران نبارد باید آب را جیره‌بندی کنیم و اگر باز هم نبارید باید تهران را خالی کنیم.»

عباس علی‌آ‌بادی، وزیر نیرو هم گفته: «ممکن است مجبور شویم بعضی از شب‌ها که مردم در واقع آرامش دارند و در آن شب‌ها کمتر آب مصرف می‌کنند، فشار آب را تا حد صفر کاهش دهیم. این اقدام به ما کمک می‌کند تا هدررفت آب را به حداقل برسانیم.» او از مردم تقاضا کرده نسبت به نصب ذخیره‌ساز اقدام کنند تا متوجه قطعی آب نشوند، هرچند بعید است این راه‌حل نیز بتواند بحران بی‌آبی در آپارتمان‌هایی که پرجمعیت هستند و افرادی که در ساختمان خود پمپ آب ندارند را حل کند. در این میان یکی از انتقاداتی که به وزیر نیرو وارد شده این است که چرا یک فرد غیرمتخصص را در جایگاه معاونت وزیر قرار داده است. 

از تشکیل کمیته رفع ناترازی و انتصاب پرحاشیه تا منصوب کردن مدیری با تحصیلات معارف اسلامی و انتصاب یک مدیر صنعتی این نگرانی را برای کارشناسان این حوزه ایجاد کرده که با تخصص‌های غیرمرتبط چگونه می‌توان به جنگ ناترازی‌های عمیق رفت؟

راهبری بهره‌وری انرژی با تخصص معارف اسلامی

علی‌آبادی شهریورماه سال پیش فردی را به  ریاست «سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق» انتخاب کرد؛ درحالی‌که او فارغ‌التحصیل دانشگاه امام صادق است و فوق‌لیسانس معارف اسلامی و فوق‌لیسانس MBAو اقتصاد دارد. اگرچه او سابقه مدیرعاملی شرکت مادرتخصصی برق حرارتی، مدیر اسبق شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و مجری طرح‌های رودبار لرستان, چمشیر و پارسیان را در کارنامه خود دارد، اما این سوابق به عقیده کارشناسان برای راهبری حوزه پراهمیت انرژی، کافی نیست.

مهدی عرب‌صادق، کارشناس ارشد دیپلماسی انرژی مدتی پیش در صفحه شخصی خود نوشته بود: «آقای رئیس‌جمهور این نه دولت شما که کشور را نابود می‌کند... خود دانید و کشورتان. «معاون الهیات خوانده» وزیر نیرو مسئول رفع ناترازی برق شده است؟! آقای دکتر پزشکیان دولت کارشناس‌محور مورد وعده‌تان این بود؟! آیا می‌دانید حدود ۹۷ هزار مگاوات مجوز نیروگاه خورشیدی صادر شده است؟! بی‌شک می‌دانید جمع تمام نیروگاه‌های این مملکت از گازی، بخار، سیکل ترکیبی، اتمی، بادی، خورشیدی، آبی و دیزل کمتر از این عدد است؟! آقای دکتر پزشکیان؛ دولت کارشناسی شما این بود؟!

آیا می‌دانید در حال حاضر شبکه برق این مملکت در انتقال توان دچار محدودیت و حبس تولید جدی است؟! آقای دکتر پزشکیان با پول این ملت بیچاره پنل‌های بی‌کیفیتی وارد شده است که روزانه چند ساعت بسیار محدود و صرفاً برای چند سال بیشتر نمی‌توانند برق تولید کنند! آقای رئیس‌جمهور، بی‌شک نمی‌دانید که حتی برای یک مگاوات مجوز پنل فریب خورشیدی، هیچ مطالعات اتصال به شبکه‌ای انجام نشده است؟! آیا بررسی کرده‌اید، امضاهای طلایی این فاجعه بزرگ را که از درون آن نه یک دبش که چندین دبش بیرون می‌آید؟

آقای دکتر پزشکیان؛ پیش از آنکه فسادهای دیگری در این پنل‌های فریب درآید به فکر باشید. آقای دکتر پزشکیان؛ والله قسم، والله قسم، والله قسم به شما دروغ می‌گویند... به شما مهمل می‌گویند... به شما گزارش پوچ می‌دهند... آقای رئیس‌جمهور کاسبان ناترازی برای وزارت نیرو خط مشی تعیین و سیاست‌گذاری می‌کنند... آیا کسی هست که بررسی کند، صاحبان برخی امضاهای طلایی، چطور در استرالیا املاک می‌خرند؟! صدور مجوز، در محلی که شبکه برق نیست، ظرفیت وجود ندارد، آب شست‌وشوی پنل

ندارد، جغرافیای آن پر از آلودگی و غبار است! فاقد هرگونه مطالعات توجیه و فنی است و لابد انتظار دارند بعداً برای یک دکمه فلان فرد، از جیب بیت‌المال ما بدوزند! می‌گوییم طرح اتصال به شبکه ندارد، برخی مدیران کل مربوطه را به تور تفریحی سیاحتی خارج پنل خورشیدی می‌برند! می‌گوییم صحیح نیست؛ حق‌السکوت پیشکش می‌کنند! اگر صحیح است؛ حق‌السکوت چرا می‌دهند؟!

آقای رئیس‌جمهور از معاون الهیات‌خوانده وزیرتان بپرسید؛ یک کشور در دنیا نشان بدهد که ترکیب سبد تولید نیروگاهی را اینگونه چیده باشد! شاید نداند یا نخواهد که بگوید؛ فرجی است او الهیات خوانده است؛ البته محترم ولی در این میدان چه می‌کند، چه می‌جوید؟! این مشکل درست می‌کند! آقای رئیس‌جمهور! از آن معاون غیرکارشناس بپرسید... مفهوم ناترازی ۱۶ ساعت‌ها در شبانه‌روز را می‌داند! مفهوم پیک‌شب را می‌داند؟! چطور با نیروگاهی که ۲۰ درصد ساعات تولیدی محدودتر نسبت به ظرفیت نامی خودش حتی دارد می‌خواهد ناترازی ۱۶ ساعت‌ها را رفع کند؟! روابط اقتصادی و مالی و فنی جبران هزینه‌های سرمایه‌ای و سرمایه‌گذاری و ارزش افزوده را بپرسید... والله قسم نمی‌داند... آقای رئیس‌جمهور این مافیای خطرناک نه دولت شما که کشور را نابود می‌کند...»

تشکیل کمیته به جای مدیریت یکپارچه

بارها کارشناسان درباره لزوم مدیریت یکپارچه در حوزه انرژی صحبت کردند و آن را تنها راه‌حل رفع بحران کنونی دانستند اما دولت ترجیح داد به جای مدیریت یکپارچه، «کمیته ویژه‌ رفع ناترازی برق در دولت» تشکیل دهد. رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اتاق ایران در زمستان سال گذشته خبر تشکیل آن را داده و گفته بود: «رئیس‌جمهور، تیمی متشکل از رئیس صندوق توسعه ملی، وزرای صمت و اقتصاد، رؤسای سازمان برنامه‌وبودجه و بانک مرکزی و نماینده‌ای از اتاق ایران را تعیین کرده تا این گروه گزارش کارشناسی خود را درباره موانع ایجاد نیروگاه‌های تجدیدپذیر و راه‌کار‌های آن به ایشان ارائه دهد.»

اینکه این کمیته چه گزارشی به رئیس‌جمهور داد به درستی مشخص نیست اما بی‌برقی‌های سال گذشته و به خصوص از بهار امسال در صنعت و مصارف خانگی نشان از این دارد که بحران بی‌برقی و ناترازی فراتر است و با یک کمیته ویژه حل خواهد شد. 

یکی از کارشناسان انرژی در واکنش به تشکیل این کمیته گفته بود: «مسیر انرژی‌های تجدیدپذیر در مسیر شکست‌خورده فسیلی می‌رود. این روش که در چند روز موانع مشخص و دستور داده شود و مشکلی که حاصل چند دهه است، فوری حل شود، نشان از نابلدی و یا شیطنت مشاوران رئیس‌جمهور در مدیریت انرژی است.

اگر می‌خواهند کار را پایه‌ای و نه شعاری و یا دستوری، بلکه علمی و ریشه‌ای انجام دهند، نیاز به تعریف ساختار برای ایجاد انرژی‌های تجدیدپذیر و نحوه ایجاد آن ساختار، همچنین نقش بخش خصوصی و نحوه مشارکت و سیاست‌های تشویقی و نحوه اعمال آنها  در قالب بازطراحی بخشی از مسیر انرژی، تعریف شود. هر چه می‌کشیم از مسیر غلط تعریف شده برای انرژی در این چند دهه است. این بخش یکی از وظیفه‌های اصلی معاونت انرژی ریاست‌جمهوری بود که می‌باید علمی طراحی و به‌صورت مداوم کنترل و نظارت می‌شد تا به نتیجه برسد.

گویا عده‌ای در دولت از حساب و کتاب کشیدن از مدیران انرژی دولتی و مسیرگذاری صحیح ورود انرژی‌های تجدیدپذیر نگران هستند و فعلاً با مشاوره به سبک روش‌های سنتی چهل سال گذشته، دنبال منحرف کردن احتمال موفقیت این دولت در شناسایی صورت مشکل هستند تا دولتی دیگر و شاید ادامه وضعیت موجود.»

از اقدامات قابل ذکر دیگر نیز انتصابی بدون تخصص مرتبط با حوزه انرژی بود. دولت براساس قانون هفتم پیشرفت در مردادماه به فردی ماموریت داد «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» را به عنوان سازمانی دولت و زیر نظر رئیس‌جمهور تشکیل دهد. نکته جالب اما انتصاب ایشان است که از نظر سیاسی به جبهه پایداری نزدیک است و در دولت مرحوم رئیسی نیز به عنوان دبیر «ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت سیزدهم» حضور داشت و به گفته کارشناسان تخصصی در حوزه انرژی ندارد. 

باباخانی copy

عبدالله باباخانی، کارشناس ارشد انرژی در کانال تلگرامی خود در این باره اینگونه نوشته بود: «در ۴ مرداد، رئیس‌جمهور در اقدامی تاریخی(!) فردی را که در جامعه انرژی کاملاً ناشناخته و بی‌سابقه بود، به مهم‌ترین کرسی انرژی کشور: معاونت ریاست‌جمهوری و رئیس سازمان بهینه‌سازی و راهبردی انرژی کشور منصوب کرد. قرار بود این سازمان تازه‌تأسیس، ناجی انرژی و سیاست‌گذار مسیر آینده کشور شود، (به‌نوعی  وزیر نفت و وزیر نیرو سیاست راهبردی انرژی کشور را از این معاونت دریافت و فقط مجری می‌شدند)، همزمان  با ادغام چند نهاد ناموفق مثل: 

  شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت،  سازمان ساتبا،  ستاد مدیریت حمل‌ونقل و سوخت

یک «سازمان جدید و کاربردی انرژی» بسازند؛ آن هم زیر نظر مستقیم رئیس‌جمهور! اما… امروز وزیر نفت با یک حرکت نمادین، عملاً گفت:«ایشان کیه؟» و با صدور حکم، اعضای جدید هیئت‌مدیره شرکت بهینه‌سازی مصرف سوخت را خودش برای دو سال آینده منصوب کرد. نتیجه:

  رئیس‌جمهور با انتخاب یک غیرمتخصص، اشتباهی بزرگ کرد. وزارت نفت هم نشان داد که اساساً چنین انتصابی را به رسمیت نمی‌شناسد. و مردم؟ مردم هم باید همچنان به‌دنبال  برنامه به‌روزشده قطعی برق و گاز در موبایل خود بگردند.

به این می‌گویند «مدیریت چندپارچه انرژی»! یا همان شیر تو شیر انرژی ایرانی. حالا فکر کنید یکی هم پی در پی، چند سال است که مدیریت یکپارچه انرژی را با انواع زبان‌ها برای حضرات توضیح می‌دهد.»

وزیر اسبق صنعت مشاور رفع ناترازی شد

یکی دیگر از اتفاقات عجیب در حل مسئله ناترازی انرژی در بهمن‌ماه سال گذشته رخ داد و آن انتصاب وزیر پیشین صنایع در سن ۸۰ سالگی  به‌عنوان «مشاور عالی در امور ناترازی انرژی» در وزارت صمت بود که مشخص نیست عملکرد او در این وزارتخانه چقدر به حل ناترازی‌ها کمک کرده است. ‌

آنچه مسلم است ناترازی انرژی در کشور روشن‌تر از خورشید است و دولت چهاردهم نیز به دنبال پیدا کردن راه‌حل برای حل آن است و می‌دانیم که رسیدن به نقطه مطلوب نیاز به زمان زیاد و بودجه و راهکارهای منطقی است اما در یک سال اخیر که از عمر این دولت گذشته اتفاق خاصی که نشان دهد چه چشم‌اندازی برای بهبود شرایط در پیش رو داریم، ندیده‌ایم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
آخرین اخبار