جهان آشوبناک
مسئله شکلگیری وضعیت جدید در نظام بینالمللی است و آن را نباید به ویژگیهای رفتاری و اخلاقی ترامپ تقلیل داد. تحولات رسانهای، مسئله چین، جنگهای غزه و اوکراین، تغییرات سیاستهای اقتصادی و شاید از همه مهمتر تغییرات فنآوری و الکتروتکنیک چیزی نیست که بتوان آنها را نادیده گرفت و به روانشناسی فردی ترامپ تقلیل داد.
ابتدا این چند خبر مربوط به ترامپ را که در این روزهای اخیر منتشر شده، مرور کنیم و سپس به مسئله اصلی بپردازیم:
ترامپ از دستیارانش خواسته راههای بازپسگیری پایگاه هوایی بگرام را بررسی کنند.
بعد از ۴۰سال، ترامپ دستور داده تا « حکم اعدام» به واشنگتن برگشته شود. وی این مجازات را بخش اساسی از شیوههای مجازات در ایالات متحده دانسته که بازدارندگی ایجاد میکند.
نظرات ترامپ در تحقیر و توهین علیه باراک اوباما و جو بایدن عجیب است و در آمریکا بیسابقه است که با رؤسایجمهور قبلی چنین برخوردهایی شود.
تغییر سیاست نسبت به روسیه و اوکراین و صدور مجوز حمله به عمق خاک روسیه از جانب ترامپ.
ترامپ هنگام اعلام خدماتش به دولت فلسطین؛ حذف کمک به بودجه نهادهای حقوقبشری سازمان ملل که آنها را نهادهای فاسد دانسته، اعلام کرد.
ترامپ خطاب به فرماندهان ارتش: اگر از حرفهای من خوشتان نمیآید، میتوانید سالن را ترک کنید. آن وقت درجه و آیندهتان هم از بین میرود. من نام خلیجی را که ما را از مکزیک جدا میکند به خلیج آمریکا تغییر خواهم داد، چون نامش واقعاً همین است. او همچنین از تصمیم خود برای استفاده از گارد ملی در شهرهایی که دموکراتها اداره میکنند دفاع کرد و تهدید کرد که «هرکدام را یکییکی سربراه خواهد کرد.»
ترامپ درحالیکه نتانیاهو را در کنار خود داشته با امیر قطر تماس گرفته و گوشی را به نتانیاهو داده تا عذرخواهی کند. او هم چنین کرده است. وی همچنین تأیید کرد که اسرائیل در آینده دوباره چنین حملهای انجام نخواهد داد! قطر هم پذیرفت تا دوباره میانجیگری میان حماس و اسرائیل را تا پایان جنگ به عهده بگیرد!
ترامپ یک طرح برای غزه داده اسرائیل رفته قدری چکشکاری کرده، تونی بلر را هم موظف به پذیرش آن کرده، اعراب و دولت خودگردان و روسیه هم پذیرفتند ظاهراً بعد در آخرین ویرایش یکطرفه برخی نکات را به سود اسرائیل تغییر داده و همه را به خط کرده که برویم برای پایان جنگ غزه و تقدیم کردن جایزه صلح نوبل به قهرمان صلح یعنی آقای ترامپ.
ظاهراً با ایران و وزرای خارجه اتحادیه اروپا قرار جلسه بوده تا عراقچی مستقیم با ویتکاف صحبت کند که نیامده است. برخی فکر میکنند برای تحقیر ایران بوده. ولی تحقیر اصلی این رفتار متوجه اتحادیه اروپا بوده است.
اینها در کنار تهدید و حمله به ونزوئلا بخشی از اقداماتی است که ترامپ در داخل و خارج آمریکا فقط طی چند روز اخیر در حال انجام و گفتن آنهاست و همگی نشاندهنده وضعیت جدید سیاسی حاکم در جهان است.
چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، با ساختار جدیدی در نظام بینالمللی مواجهیم. آنان که میگویند باید به استقبال ترامپ رفت و همه جوره با او کنار آمد همان قدر ماجرا را سادهسازی میکنند که گروه مقابلشان پیشنهاد ایستادگی و تقابل را میدهند.
مسئله شکلگیری وضعیت جدید در نظام بینالمللی است و آن را نباید به ویژگیهای رفتاری و اخلاقی ترامپ تقلیل داد. تحولات رسانهای، مسئله چین، جنگهای غزه و اوکراین، تغییرات سیاستهای اقتصادی و شاید از همه مهمتر تغییرات فنآوری و الکتروتکنیک چیزی نیست که بتوان آنها را نادیده گرفت و به روانشناسی فردی ترامپ تقلیل داد.
بنابراین، تطبیق خود و کشور با این وضع جدید بسیار سخت و حتی زمانبر است و پاسخ به این پرسش در صلاحیت کارشناسان است. ولی شاید بتوان به یک ایده تاکید کرد.
اینکه اجازه ندهیم، سیبل و هدف این وضعیت جدید شویم. تا حد ممکن سر خود را پایین بگیریم تا این موج شکل بگیرد و عبور کند. ما از مواجهه با این وضعیت سودی نمیبریم، حداقل اجازه ندهیم زیان اصلی آن متوجه ایران شود.