عفو مجرم و ردصلاحیت پزشک
ظاهراً ساختار نظارتی ایران همچنان در چارچوب فاجعهبار ردصلاحیتهای انحصارگرایانه منجمد شده است. در این چارچوب اگر کسی شبیه آقای پزشکیان هم نامزد نظام پزشکی شود، تایید صلاحیت نخواهد شد
در سه روز گذشته که روزنامه تعطیل بود با حوادث مهمی مواجه شدیم و پرداختن به همه آنها ضروری است حتی اگر کوتاه باشد.
1- مهمترین اتفاق برای ایران توافق وزیرامورخارجه با رئیس آژانس انرژی هستهای در قاهره بود. این توافق درباره چگونگی ادامه همکاریهای ایران و آژانس است. بهطور طبیعی اگر آنچنان که وزیر خارجه ایران گفته، منجر به توقف در اجرای اسنپبک شود یک گام رو بهجلو محسوب میشود؛ هر چند با این توافقات پایانناپذیر و تکراری مسئله خارجی ایران حل نخواهد شد و باید طرحی نو در انداخت.
گرچه تضمینی برای موفقیت هر طرح نو هم نیست زیرا اکنون طرف مقابل درست یا نادرست خود را در موقعیت برتر میبیند. نکته جالب مخالفت فوری تندروها با این توافق بود که با حمایتهای غیرمتعارف حتی جلوی شورای عالی امنیت ملی اعتراض کردند درحالیکه تعدادشان بسیار اندک بود و این اعتراضات از این جهت که اندازه آنان را نشان داد بسیار مثبت بود. خوشبختانه مجلس تعطیل بود شاید اگر باز بود چند نماینده هم به آنان میپیوستند.
2- حمله اسرائیل به قطر نهتنها برخلاف تمامی قواعد بینالمللی، بلکه مخالف تعهدات سیاسی دوجانبه هم بود. این حمله نقطه عطفی در سیاست منطقهای و حتی بینالمللی است. دقیقاً نمیتوان پیشبینی کرد که آینده چه خواهد شد ولی پس از این اتفاق و تحقیر قدرتهای عربی و منطقهای و رفتار نامتعارف ایالات متحده آمریکا در این ماجرا بسیار آموزنده است.
3- عفو معیاری قوه قضائیه دومین عفو از این نوع است که اولین آن در سال ۱۴۰۱ انجام شد و شاید یکی از اثرگذارترین عوامل بر تخفیف بحران ۱۴۰۱ بود. آن عفو شامل متهمین مربوط به آن حوادث بود ولی عفو معیاری کنونی شامل حال اغلب زندانیان میشود. آییننامه آن منتشر شده است ولی درک دقیقی از ابعاد محکومینی که مشمول این عفو میشوند وجود ندارد. بهویژه که محدودیتها درباره مشمولین عفو و زندانیان سیاسی بیش از حد انتظار است. معاونت قضایی قوه اعلام کرد که «نخست افرادی که در زندان بودنشان به هیچ وجه ضرورتی ندارد و دوم کسانیکه از زندان بیرون آمدن و مشمول عفو شدنشان هیچ گونه ضرری برای امنیت جامعه نداشته باشد.» این معیارها مناسب با چنین عفوی نیست. عفو خودش تلطیفکننده است و نباید چنین قیود و شروطی را در نظر گرفت. اندازه و دربرگیری عفو بیانگر میزان اعتماد به نفس در ساختار سیاسی است.
4- در میان این اتفاقات تلخ داخلی و منطقهای؛ به یکباره خبردار شدیم که تعداد قابل ملاحظهای از پزشکان مورد احترام نیز برای انتخاب شدن در سازمان نظام پزشکی ردصلاحیت شدهاند.
ظاهراً ساختار نظارتی ایران همچنان در چارچوب فاجعهبار ردصلاحیتهای انحصارگرایانه منجمد شده است. در این چارچوب اگر کسی شبیه آقای پزشکیان هم نامزد نظام پزشکی شود، تایید صلاحیت نخواهد شد.
علت این است که تایید وی برای ریاستجمهوری نیز مطابق عرف جاری نهادهای نظارتی نبود بلکه فراتر از این نهادها تایید شدند. بنابراین اگر آقای پزشکیان یا آقای ظفزقندی وزیر بهداشت، خودشان را صالح برای حضور در پستهای فعلی خود میدانند بهطریق اولی باید علیه این ردصلاحیتهای سلیقهای و تضییعکننده حقوق و مشارکت مردم و نخبگان اقدام کنند.
آنان نمیتوانند در جایگاه کنونی خود ادامه مسئولیت دهند در حالی که همکارانشان به ناحق از حقوق اولیه خود محروم میشوند. از عجایب اینکه حکومت از یک سو کسانی را که معتقد است جرم انجام دادهاند و شایسته مجازات هستند و حکم قطعی دارند را برای تلطیف فضای عمومی و ایجاد همبستگی عفو میکند و همزمان نامزدهای محترم نخبهترین گروه حرفهای کشور یعنی پزشکان را از انتخاب شدن محروم میکند.
اطمینان داشته باشید که چوب هر دو سیاست خورده میشود بدون اینکه نان آنها خورده شود. اگر انتخابات کانونهای وکلای کشور که دو ماه پیش درگیر آن شدند را مرور کنید شاید به این نتیجه برسید که اصرار بر حذف دیگران، کارآیی ندارد.